بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
پپشت در میزدند مادر را
بی خبر میزدند مادر را
یک نفر بود پشت در اما . . .
چهل نفر میزدند مادر را
کوچه ی ما پر از اراذل شد
در گذر میزدند مادر را
عده ای با قلاف ، با کینه
انقدر میزدند مادر را
تا که دستش به مرتضی نرسد
بیشتر میزدند مادر را
هر که از ره رسید او را زد
رهگذر میزدند مادر را
مرد جنگی یقین سپر دارد
بی سپر میزدند مادر راپیش رویم زدند آفا را
پشت سر میزدند مادر را
منبع:
کتابخانه مهدی (ع)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط محبوبه سعيدي در 1395/11/25 ساعت 01:41:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |