همه را داریم جزکسی که باید ونداریم...

 

علی جان کوفیان غیرت ندارند
که فرمان تو را گردن گذارند

علی جان کوفیان خفت پذیرند
که دامان بلندت را نگیرند

علی جان کوفیان با کیاست
جدا کردند دین را از سیاست
 
بنام دین سر دین را شکستند
دو بال مرغ آمین را شکستند
 
به پیشانی اگر چه پینه دارند
ز فرزند تو در دل کینه دارند

چو بنچاق فدک را پاره کردند
عزادار تو را آواره کردند

شغالان شیرها را سر بریدند
کبوتربچگان را پر بریدند
 

اوج ناراحتی ما همین است که می گریم و زود فراموش میکنیم اما عجب دلی دارد هزاران سال تنها و غریبانه گریه میکند

میدانستین  تنهاست

تنهاگریه کردن را تنها کسی میفهمد که کسی را نداشته باشد …

نه من وشمایی که در هنگام مصیبت همه را داریم جز …

منبع دلنوشته

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.