عمرم به سر رسید نشد یارتان شوم آقا نشد که لایق دیدارتان شوم غفلت بساط کرد سر راه طفل دل وایَم نشد که راهیِ بازارتان شوم اصل اگر به عَرضه حسن تو می شدم چیزی نداشتم که خریدارتان شوم باری ز دوش حضرتتان بر نداشتم شرمنده ام که تا به کجا بارتان شوم ای… بیشتر »
با خودم که فکر می کنم دلم خیلی ازتون پره آقاجون…نمیدونم از کجا شروع کنم و از کجا بگم ولی دیگه دارم دیونه میشم همه بهم میگن چرا چند وقته پاسپورت گرفتی چیشد؟؟؟ چرا پس امام حسین (علیه السلام) دعوتت نکرد… دلم خیلی گرفته باز معلوم نیست چیکار کردم… بیشتر »
داشتم خونه رو مرتب می کردم حسین گوشه ی اشپزخونه نشسته و به نقطه ای خیره شده بود اونقدر غرق افکار خودش بود که هر چه صداش کردم جواب نداد رفتم جلوش و گفتم: حسین؟! … حسین؟! … کجایی مادر؟! یهو برگشت و بهم نگاه کرد گفتم: حسین جان! کجایی مادر؟!… بیشتر »
جایی که روضه هست برویدبنشینید و گریه کنید .خور روضه رفتن ،عبادت مهمی است . وقتی خواب حبیب ابن مظاهر را دیدن ،از اوپرسیدند :«تو با ان مقامی که داری ،چه ارزو داری ؟»گفت:«ارزو دارم ،زنده شوم بروم در مجلسی که مصیبت ابا عبد الله الحسین خوانده می شود و در… بیشتر »
"هو المحبوب"
در دنیایی که کارگردان اصلی خداست همه ما بازیگرانی هستیم در نقش بندگی! چه بسیار بازیگر انی که مهارت نیاموخته نقش بازی کردند و صحنه را ترک!" ...
امید است مطالب این وبلاگ با تلاش هم اندیشان و نویسندگان و همراهی شما بازدید کنندگان گرامی،همه ما را در شناخت و نزدیکی به حقیقت و رضایت محبوب یاری نماید
باشد که بازیگرانی باشیم شایسته نقش بندگی کارگردانی چون، خدای منان ...