خودت بهتر میدانی که دلم پر است...

سلام ارباب…سلام بابا جونم

چشم داشتها و انتظار هایی که قبلا از من داشتی و احساس می کنم الان نداری….قطعا به خاطر گناهانم است…بگذار کمی راحت تر بگویم گناه کردن برایم آسان شده است…تو خود بهتر می دانی چرا…

اما با این وجود روز به روز دلتنگی ام به شما بیشتر می شود …. و بیقراری ام بیشتر میشود…فقط آرزو می کنم از چشمان مهربانت نیافتم و مرا از دعا هایت لحظه ای از یاد نبری …. هر چند من زیاد تو را از یاد برده ام …..آقا جان خودت  حال و روزم را بهتر می دانی….خودت خوب می دانی که دلم پر است…

این ها را می دانم اما آنقدر خوابم و رو سیاه …که این را هنوز نفهیده ام که سالهاست دم از عشقت می زنم اما انگار نه انگار ….خودت دستم را بگیر.

ولی آقا خودماییم…قصد آمدن نداری؟؟؟ تا کی به پشت پرده غیبت نشینی…جهان جهنم است بی تو یا صاحب الزمان (علیه السلام)

فقط بیااااا

منبع:دلنوشته/تولیدی/ زهرا شاهبازی

  • نظر از: شیما حمیداوی
    1396/12/22 @ 05:45:21 ب.ظ

    شیما حمیداوی [عضو] 

    سلام دوست عزیز متنتون خوب بود با کمی آرایه های ادبی زیباتر هم میشه

  • 5 stars
    نظر از: فاطمه تجري
    1396/10/04 @ 12:14:37 ب.ظ

     

    سلام عالی بود…!!
    لطفا به وبلاگ من سری بزنید…!!
    یا مهدی.سلام بر شما..!!
    عالی بود…!!
    یا مهدی…!http://blogroga.kowsarblog.ir

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.