بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
* مسیح برای تشکیل حکومت آمده بود
کلمه مسیح به قدرت سیاسی؛ اجتماعی مسیح اشاره دارد و در فرهنگ یهودیان، «مسیح» یعنی کسی که برای بدست گرفتن قدرت اجتماعی آماده شده و این لفظ برای طالوت، داود و حضرت سلیمان (علیه السلام) نیز بکار رفته است و در معنای لغوی یعنی کسی که با روغن مقدس، تعمید یافته است؛ و داستان آن از این قرار است که: وقتی خواستند «طالوت» را به عنوان حاکم برای یهودیان انتخاب کنند؛ سموئیل نبی ایشان را با روغن مقدس تعمید داد و بعد از ایشان داود را و ….. غسل تعمید دادند، پس تعمید دادن با روغن مقدس برای بدست گرفتن قدرت است؛ حضرت عیسی هم اگر مسیح نامیده میشود چون ایشان برای ایجاد حکومت اقدام کرده است.
متاسفانه مسیحیان برای رسیدن به اهداف شوم خود از ایشان چهرهای معرفی میشود که گویا ایشان با حکومت و کارهای اجتماعی کاری نداشت و فردی گوشه گیر و منزوی بود ! در حالیکه حضرت مسیح هم مثل سایر انبیاء الهی میخواستند احکام الهی را اجرا کنند و لفظ «مسیح» اشاره به این دارد که آن حضرت هم میخواسته حکومتی بر قرار کند و اتفاقا این مبارزه را هم شروع کردند و اولین درگیری ایشان با کاهنان معبد حضرت سلیمان بود، حکومت داخلی یهودیها را بزرگان بنی اسرائیل به عهده داشتند و آن حضرت با کاهنان درگیر میشوند که چرا احکام شریعت را خوب اجرا نمیکنند.
* مسیح پیش از بعثت
در قرآن درباره دوره قبل از بعثت ایشان مطلب خاصی نداریم؛ و مهمترین مطلبی که درباره این دوره گفته شده است، مسئله سخن گفتن در گهواره است که ایشان در گهواره سخن میگوید و خودش را بنده خدا معرفی میکند بیش از این درباره دوره کودکی ایشان به طور صریح مطلبی نداریم و از اناجیل هم گزارش دقیق و واضحی درباره کودکی ایشان به ما نرسیده است.
* دوران بعثت
اما وقتی ایشان به بعثت میرسند قرآن چهر های از اعمال و تکالیف ایشان معرفی میکند که ایشان چه کارهایی را انجام میدادند و چه تعالیمی داشتهاند؛ اولین کارهایی که قرآن از ایشان خبر میدهد، معجزاتی است که از ایشان سر زده است مانند شفای بیماران،؛ شفای کور مادر زاد؛ شفای کسی که مبتلا به پیسی شده است؛ زنده کردن مردگان؛ ساختن پرنده از گل و دمیدن روح در او به اذن الهی و تاکید هم میشود که همه اینها به اذن الهی است در سوره مائده آیه 110 میفرماید:
«إِذْ قالَ اللَّهُ يا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتي عَلَيْكَ وَ عَلى والِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْني وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْني وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْني وَ إِذْ كَفَفْتُ بَني إِسْرائيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبينٌ [1]
که اکثر معجزات مسیح در این آیه آمده است و در اناجیل هم به این معجزات اشاره شده است بجز سخن گفتن در گهواره و ساختن پرنده که این دو را در اناجیل نداریم؛ اما تعجب اینجاست که در انجیل یوحنا اولین معجزه ایشان را ساختن شراب میداند. [2]
* نماز و عبادت
در اوصاف ایشان نماز و عبادت ذکر شده است که «وَ جَعَلَني مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصاني بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا» [3] تصریحا به نماز و زکات اشاره میکند که ایشان از عابدان و زاهدان بودهاند و هیچ گاه شریعت را کنار نگذاشتهاند.
تناقض گویی که مسیحیت دچار آن میباشد این است که چرا مسیحیان به شریعت عمل نمیکنند و باید به این سئوال جواب دهند که چطور بود که حضرت عیسی (علیه السلام) اعمال عبادی اش را انجام میداد، ولی مسیحیان از عیسی تبعیت نمیکنند؛ از منظر قرآن، ایشان شریعت داشته و خودش هم به شریعت عمل میکرده است و دیگران را هم دعوت به آن شریعت کرده است و از نظر اخلاقی هم ایشان بسیار انسان نیکوکاری بودهاند «وَ بَرًّا بِوالِدَتي وَ لَمْ يَجْعَلْني جَبَّاراً شَقِيًّا» [4] خدا به من وصیت کرده است که به مادرم نیکی کنم و جبار و شقی نباشم، برخلاف انجیل یوحنا که چهرهای پرخاشگر نسبت به مادر از ایشان نشان میدهد در همان انجیل یوحنا در «داستان شراب» وقتی مادرش به او میگوید، شراب ندارم، عیسی میگوید: «ای زن مرا با تو چکار است»[5] و یک حالت پرخاشگری دارد بر خلاف قرآن که او را نسبت به مادر بسیار نیکو کار میشمارد و همچنین چهره عیسی در قرآن به عنوان شخصی مبارک مطرح میشود که «وَ جَعَلَني مُبارَكا» [6] و انسانی صالح معرفی میگردد «وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحينَ» [7] و اینها همه نشان میدهد که اسلام چه چهره عالی از مسیح معرفی میکند و اناجیل سعی میکنند که عیسی را از آن مقام بلند بکاهند .
* مناظره حضرت رضا(علیه السلام) با دانشمند مسیحی
مسیحیت، حضرت عیسی را به عنوان پسر یکی از اقانیم سه گانه [8] معرفی میکنند و در مناظرهای که امام رضا(علیه السلام) با یکی از مسیحیان داشتند، حضرت خطاب به ایشان میگویند که حضرت عیسی اشکال بزرگی داشت و آن هم این بود که اصلا عبادت نمیکرد. آن عالم مسیحی ناراحت میشود و میگوید: «خیر ایشان شب و روز نماز میخواند» و بر صحبت خود نیز خیلی تاکید میکند در این وقت حضرت میفرمایند این مطلب که ایشان اهل عبادت بودهاند دلیل بر این مطلب است که ایشان خدا نیست و بنده خدا بودهاند.[9] و این همه تاکید در اناجیل بر عبادت کردن ایشان دلیل بر همین مطلب است و قرآن هم او را به عنوان یک پیامبر معرفی میکند [10]
* تعالیم مسیح
قرآن بر دو نکته تاکید میکند یکی اینکه حضرت عیسی تایید کننده تورات بوده است «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ»؛ و این مطلب در اناجیل هم آمده است که «من نیامده ام که تورات را نسخ کنم بلکه آمده ا م آن را کامل کنم». حضرت عیسی(علیه السلام) خود شریعت داشته و تکمیل کننده شریعت موسی بوده است و در ادامه همین آیه جنبه بشیر بودن ایشان را مطرح میکند که بشارت دهنده به رسالت حضرت محمد(صلی الله علیه و اله) است «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ» [11] در اناجیل، نکته دوم را نگفتهاند مگر انجیل «برنابا» که بشارت دادن را آورده است و مسیحیان آن انجیل را قبول دارند.
* سرنوشت مسیح:
در مورد سرنوشت مسیح همه اناجیل، گزارش تقریبا واحدی دارند که بر اساس آن؛ بزرگان معبد سلیمان جمع شدند و توطئهای چیدند و حضرت را دستگیر کردند و تحویل حاکم رومی دادند و حاکم رومی هم ابتدا نمیخواست ایشان را اعدام کند و در آخر تحت فشار یهودیان ایشان را به مکان اعدام مجرمین بردند و در کنار دو نفر دیگر ایشان را به صلیب کشیدند، حضرت هم در آنجا جان داد و ایشان را در قبری گذاشتند و بعد از مدتی دیدند در قبر نیست و از میان مردگان بر خواسته است و به آسمان رفته است؛ ولی قرآن این مطلب را قبول ندارد[12]و تصریح میکند که حضرت مسیح زنده است و او را به صلیب نکشیدهاند، بلکه فردی را اشتباهی که مجرم هم بود به صلیب کشیدند. در برخی متون دیگر اسلامی آمده است که آن حضرت هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) به زمین بازخواهند گشت.
* حواریون:
حوارییون، استمرار دهندگان نهضت مسیح هستند و در اناجیل اربعة در بخش «اعمال رسولان» به حوارییون پرداخته است.
قرآن حواریون را انسانهایی پاکیزه، مومن و خوش قلب معرفی میکند[13] و چهره وجیهی از ایشان بیان میکند و وصی حضرت عیسی هم از بین آنها بودهاند، اما در اناجیل اینگونه نیست بلکه چهرههای نامناسب و زشتی از آنان معرفی میکند که ایشان افرادی کم فهم و سست دل و بی ایمان بودهاند و خیلی در اجتماع تاثیر گذار نبودهاند [14]؛ بر خلاف اسلام که ایشان را مومن و وارسته میداند.
اناجیل اربعة چهرهای از مسیح معرفی میکند که هرچند گزارش کاملی هم نمیدهد ولی با وجود همه اینها آن چهرهای که اناجیل از ایشان ترسیم میکنند غیر از آن چهرهای است که مسیحیان به آن توجه دارند.
حضرت عیسی آمده بود تا قوانین شریعت و الهی را اجرا بکند و نیامده بود تنها خودش و چند نفر را نجات بدهد، آن حضرت اهل کوشش و جهاد بودند؛ در «لوقا» باب 12 آیه 49 تا 53 آمده است «من آمده ام تا آتشی در زمین بپا افروزم پس آن چه میخواهم الان در گرفته است» پس معلوم میشود که حضرت عیسی(علیه السلام) برای مبارزه آمده است و حتی یارانش را دعوت میکند تا شمشیر و ادوات جنگی تهیه کند تا بتواند مبارزه کنند و کسی که شمشیر ندارد جامه خود را فروخته و آن را بخرد» – لوقا باب 32 آیه 7 –
این که نسبت به مسیح میگویند: به سیاست کاری نداشته است اینگونه نبوده است بلکه مستقیما به پادشاه حمله میکند، مسیحیان میگویند که آن حضرت سکولار بود اصلاً اینگونه نیست، ایشان فردی سیاسی و مبارز و قوی بوده است و سیاست او عین دیانت او و دیانت او عین سیاست او بوده است.
[1] - المائدة: 110
[ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور، آنگاه كه تو را به روحالقدس تأييد كردم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى؛ و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم؛ و آنگاه كه به اذن من، از گِل، [چيزى] به شكل پرنده مىساختى، پس در آن مىدميدى، و به اذن من پرندهاى مىشد، و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مىدادى؛ و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مىآوردى؛ و آنگاه كه [آسيب] بنىاسرائيل را -هنگامى كه براى آنان حجّتهاى آشكار آورده بودى- از تو باز داشتم. پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند گفتند: اين[ها چيزى] جز افسونى آشكار نيست.
[2] - انجیل یوحنا باب دوم
و در روز سيّم در قاناي جليل عروسي بود و مادر عيسي در آنجا بود و عيسي و شاگردانش را نيز به عروسي دعوت كردند و چون شراب تمام شد مادر عيسي بدو گفت شراب ندارندعيسي به وي گفت اي زن مرا با تو چه كار است ساعت من هنوز نرسيده است مادرش به نوكران گفت هر چه به شما گويد بكنيد و در آنجا شش قدح سنگي بر حسب تطهير يهود نهاده بودند كه هر يك گنجايش دو يا سه كيل داشت عيسي بديشان گفت قدحها را از آب پر كنيد و آنها را لبريز كردندپس بديشان گفت الآن برداريد و به نزد رئيس مجلس ببريد پس بردندو چون رئيس مجلس آن آب را كه شراب گرديده بود بچشيد و ندانست كه از كجا است ليكن نوكراني كه آب را كشيده بودند ميدانستند رئيس مجلس داماد را مخاطب ساخته بدو گفت هر كسي شراب خوب را اوّل ميآورد و چون مست شدند بدتر از آن ليكن تو شراب خوب را تا حال نگاه داشتيو اين ابتداي معجزاتيست كه از عيسي در قاناي جليل صادر گشت و جلال خود را ظاهر كرد و شاگردانش به او ايمان آوردند
[3] - مريم: 31
و هر جا كه باشم مرا با بركت ساخته، و تا زندهام به نماز و زكات سفارش كرده است،
[4] - مريم: 32
[5] - انجیل یوحنا باب دوم
[6] - مريم: 31
[7] - (6) الأنعام: 85
وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحينَ (85)
[8] - آشنایی با ادیان بزرگ حسین توفیقی؛ ص 150
از آنجا كه مسيحيان معتقدند روح القدس پيوسته كليسا را ارشاد ميكند،آنان از رويايمان خود ميگويند كه فهميدن راز تثليث پيوسته به كمك پاپها،شوراها،انديشمندانو عارفان،به رشد و پيشرفت خود ادامه خواهد داد.نخستين شوراهاي كليسايي اعلامكردند كه خدا يكتا،ولي داراي سه اقنوم است.كلمه اقنوم از ريشه يوناني و به معناي راهوجود است.بر اين اساس،اقانيم سه گانه سه راه يا سه حالت براي وجود خدا و عمل اوست.نويسندگان مسيحي عرب زبان براي رساندن مفهوم تثليث،از واژه يوناني الاصل«اقنوم»و از كلمه«صفت»(به معناي مظهر)استفاده كردهاند. معادل لاتيني كلمه «اقنوم»(به معناي نقاب)است.
[9] - مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ج5 119
در مجلس مباحثهاى كه مأمون براى علماى مذاهب و اديان تشكيل داده بود و حضرت رضا (ع) نماينده مسلمانان بود، بين حضرت رضا و عالم مسيحى درباره الوهيّت يا عبوديّت عيسى (ع) بحث درگرفت. عالم مسيحى براى عيسى مقام الوهيت و فوق بشرى قائل بود. حضرت رضا (ع) فرمود: «عيسى مسيح همه چيزش خوب بود جز يك چيز و آن اين كه بر خلاف ساير پيامبران به عبادت علاقهاى نداشت!» عالم مسيحى گفت: «از تو اينچنين سخن عجيب است، او از همه مردم عابدتر بود».همينكه حضرت رضا اعتراف عبادت عيسى را از عالم مسيحى گرفت، فرمود: «عيسى چه كسى را عبادت مىكرد؟» آيا عبادت دليل عبوديّت نيست؟ آيا عبوديّت دليل عدم الوهيّت نيست؟
[10] - مائدة: 75
مَا الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُل
[11] - صف: 6
وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ (6)
(61) الصف: 6
و هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: «اى فرزندان اسرائيل، من فرستاده خدا به سوى شما هستم. تورات را كه پيش از من بوده تصديق مىكنم و به فرستادهاى كه پس از من مىآيد و نام او «احمد» است بشارتگرم.» پس وقتى براى آنان دلايل روشن آورد، گفتند: «اين سحرى آشكار است.»
[12] - نساء: 157
وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً (157)
و گفته ايشان كه: «ما مسيح، عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم»، و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند، ليكن امر بر آنان مشتبه شد؛ و كسانى كه در باره او اختلاف كردند، قطعاً در مورد آن دچار شكّ شدهاند و هيچ علمى بدان ندارند، جز آنكه از گمان پيروى مىكنند، و يقيناً او را نكشتند.
[13] - آلعمران: 52-53
فَلَمَّا أَحَسَّ عيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاري إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (52) رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدينَ (53)
چون عيسى از آنان احساس كفر كرد، گفت: «ياران من در راه خدا چه كسانند؟» حواريون گفتند: «ما ياران [دين] خداييم، به خدا ايمان آوردهايم؛ و گواه باش كه ما تسليم [او] هستيم. پروردگارا، به آنچه نازل كردى گرويديم و فرستاده[ات] را پيروى كرديم؛ پس ما را در زمره گواهان بنويس.
[14] - انجیل متی باب 20 آیه 17؛ لوقا باب 25 آیه
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط افسر جوان...نوری در 1396/09/18 ساعت 10:00:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |