بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
شیخ حسنعلی نخودکی مینشست در جانماز و یک ساعت گریه میکرد و میگفت:
خدایا….مرا ببخش که مسیحیان را مسیحی و یهودیان را یهودی کردم!!!!!
به او گفتند آقا این چه حرفی است که می گویید؟؟؟ایشان در پاسخ گفتند:
چون در رفتارم…
در ظاهرم….
در گفتارم….
در زندگی….
و در تمام مسائل اجتماعی خودم
طوری رفتار کردم که مسیحی و یهودی گفتند:
اگر اسلام این است ما نخواستیم…
منبع:کتاب اثرات گناه/ اثر سید محمد انجوی نژاد/بخش 1
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط افسر جوان...نوری در 1395/12/25 ساعت 11:02:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |