پیام لیلی....

آنگاه که لیلی بیمار شد، به مادرش وصیت کرد و گفت : مادر ! پیام من را به مجنون برسان و به او بگو: اگر خواستی به کسی علاقه پیدا کنی به یک موجودی که با یک تب از بین می رود دل نبند ، حیف است انسان به متغیر دل ببندد.

منبع:

حکایت و حکمت /حسین دیلمی /ص50

جاروب دل

 

به زحمت جارو را از دستش گرفتم. داشت محوطه را آب وجارو می کرد وکار هر روز صبحش بود .

ناراحت شد وگفت «بذارخودم جارو کنم .این جوری بدیهای درونم هم جارو می شن .»

چرا همان دیروز جواب مثبت را ندادید؟!!

از فرماندهی لشکر، حکم فرماندهی تیپ را برایش  آورده بودند. سریع با فرمانده لشکر تماس گرفت و گفت:(من باید فکر کنم.همین طوری که نمیشود!)

فردا که دوباره آمدند،حاجی جواب مثبت داد. من که از این قضیه تعجب کرده بودم، به حاجی گفتم:(چرا همان دیروزجواب مثبت را ندادید؟) ایشان گفت:(دیروز در آن حالت نمی توانستم فکر کنم و تصمیم بگیرم. راستش رفتم و با خودم فکر کردم امروز که مرا به فرماندهی تیپ منصوب کردند، اگر چند روز دیگر بخواهند این مسئولیت را از من بگیرندو بگوینداز این پس باید به عنوانم یگ رزمنده ساده در جبهه خدمت کنی، من چه عکس العملی نشان خواهم داد؛اگر ناراحت شوم ، پس معلوم است برای رضای خدا این مسئولیت را قبول نکرده ام،ولی اگر برایم فرقی نداشت پس مشخص میشود که این مسئولیت را برای رضای خدا و به دور از هوای نفس قبول کرده ام وفرقی ندارد که در کجا خدمت کنم. بعد دیدم که اگر بخواهند مسئولیت فرماندهی تیپ را از من بگیرند، برایم فرقی ندارد لذا قبول کردم.)

 

منبع:

پا به پای باران/خاطرات سردار شهیدحاج حسین بصیر/ص58

بیش از این رمقی نداشتم...

 

خودش را وقف شهدا کرده بود. محال است کسی او را بیکار دیده باشد! استراحت برایش معنا نداشت

.معتقد بود آدم باید آنقدر برای خدا کار کند که وقتی مرد، حسرت چیزی را نخورد: آن دنیا دستش پر باشد و بگوید دیگر بیش از این رمقی نداشتم .

خداوند متعال در قران کریم می فرمایند:

در میان مومنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند، صادقانه ایستاده اند: بعضی پیمان خود را به آخر بردند (ودر راه او شربت شهادت نوشیدند ) و بعضی دیگر در انتظار ند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهدو پیمان خود ندادند . سوره احزاب ،آیه 23

منبع:

شیدایی/ص115

پیام لیلی ....

آنگاه که لیلی بیمار شد، به مادرش وصیت کرد و گفت : مادر ! پیام من را به مجنون برسان و به او بگو : اگر خواستی به کسی علاقه پیدا کنی به یک موجودی که با یک تب از بین می رود دل نبند ، حیف است انسان به متغیر دل ببندد.

 

 

منبع:حکایت و حکمت /حسین دیلمی /ص50