بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
چرا حضرت امیر (علیه السلام) به عمر، پسر خطاب نگفت و فرمود: ای پسر صحاک و چرا هر کدام از اصحاب که از عمر ناراحت می شدند به او می گفتند: ای پسر صحاک مثلا وقتی عمر با زور روی سینه زبیر نشست زبیر گفت: ای پسر صحاک! اگر شمشیرم به همراه من بود هرگز به من نزدیک نمی شدی.
چرا عمر را با نام صحاک خطاب می کردند؟
علتش این بود که: صحاک یک کنیز سیاه بود و برای عبدالمطلب شترچرانی می کرد.مردی به نام نفیل با او زنا کرد و پسری به دنیا آورد که او را خطاب نام گذاری کرد، وقتی خطاب بزرگ شد با مادر خود صحاک زنا کرد که دختری از آنها به عمل آمد و آن دختر به دست هاشم بن مغیره افتاد، و او را بزرگ کرد. هاشم نام این دختر را حنتمه گذاشت وقتی حنتمه بزرگ شد خطاب به عنوان ازدواج او را از هاشم بن مغیره گرفت و از حنتمه و خطاب عمر به دنیا آمد.
پس بنابراین، خطاب، پدر و پدربزرگ دائمی عمر هست و حنتمه، مادر و خواهر و عمه عمر می شود.به این دلیل بود که حضرت علی(علیه السلام) به او نفرمود:ای پسر خطاب بلکه فرمود: ای پسر صحاک!
منبع:
کوثر و پیرو پیمانه/سید ابوالقاسم هاشمی ارسنجانی /ص 154-155
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فاطمه لك زائي در 1395/11/27 ساعت 01:33:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |