بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
امام کاظم علیه السلام به مردی سیاه پوست و زشت رو رسید. بر او سلام کرد و نزدش فرود آمد و مدتی با وی گفت وگو کرد. سپس فرمود که اگر حاجتی برای وی پیش بیاید آن را برآورده می کند. در این هنگام شخصی گفت: سرورم
شما با منزلتی که دارید نزد این مرد می آیید و از نیازهایش سؤال می کنید؛ در حالی که او به شما محتاج تر است؟ امام فرمود: او بنده ای از بندگان خداست که بنابر حکم قرآن، برادر ماست و در زمین حرکت می کند. با او از یک پدر هستیم. شاید روزگار ما را نیازمند او کند و پس از آنکه بر او بالیدیم، ما را در برابر خود متواضع ببیند.
منبع:صالحی، 1381: 36
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط زهرا شاهبازي در 1397/01/19 ساعت 12:50:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |