بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
روزی معلم انوشیروان او را بدون تقصیر و دلیل کتک زد.
انوشیروان کینه معلم را به دل گرفت تا اینکه به پادشاهی رسید.
از او پرسید: چرا بی سبب بر من ظلم نمودی؟
معلم گفت: چون پیش بینی می کردم که بعد از پدرت به پادشاهی می رسی، خواستم طعم ظلم را به تو بچشانم تا در ایام سلطنت به مردم ظلم نکنی.
منبع:حکایت و حکمت/ص 113
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط زهرا شاهبازي در 1395/11/18 ساعت 05:57:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |