بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
زمان جنگ اوضاع اقتصادی مردم تعریفی نداشت وهزینه های سنگین جنگ مو جب تشدید شرایط می شد گر چه تا آنجا که در تدان داشتند به جبهه ها کمک می کردند اما بدون قناعت در مخارج روز مره نمی شد چیزی برای کمک به جبهه تهیه نکرد .
شبی در همان ایام ،عید محمد در منزل ما مهمان بود . سفره را انداختم وگفتم : بسم ا…عید محمد غذای کمی خورد و به من هم گفت چه قدر غذا می خوری ؟؟الان ما در جنگ هستیم نباید خیلی به فکر شکممان باشیم . حالا حالا باید بجنگیم . ما باید بریم برگ درخت بخودریم تا جنگ پیش برود ..
منبع :
چه قدر زنده هستی ؟/حسین رجبی/ص82
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط محبوبه سعيدي در 1395/11/18 ساعت 10:25:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |