آن چه می خواستی در این کیسه است.

دکتر صاوی می گوید:

روزی جوانی را دیدم که گردن بندی از طلا با نقش مولا امیر المومنین علیه السلام بر گردن

داشت. به خاطر عشق زیاد به مولا ،با خود گفتم:ای کاش آن گردن بند از آن من بود

،ولی افسوس که گردن بند طلا برای مرد حرام است.

فردای آن روز که در خدمت مرحوم حضرت علامه _رضوان الله علیه_ بودم،یکی از عالمان ایرانی

وارد شدند و کیسه ای به مرحوم حضرت علامه_رضوان الله علیه_دادند.ایشان آن کیسه را گرفتند و

به من دادند و فرمودند:

آن چه می خواستی در این کیسه است…..

وقتی بیرون آمدم و کیسه را باز کردم،دیدم گردن بندی از مرمر است که نقش مولا علی علیه السلام بر آن حک

شده است ! با شگفتی از خود پرسیدم که چگونه علامه از خواست و اراده درونی من آگاه شدند؟! سپس

فهمیدم که ایشان دارای کشف و کرامت هستند….

 

 

منبع: ناگفتنی هایی از مرحوم حضرت علامه امینی_رضوان الله علیه/بروشور1

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.