بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
زنی، دیوانه وار و فریاد کنان خدمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! به یارانتان بفرمایید از نزد شما بروندکه من با شما کاری دارم. اصحاب رفتند. آن زن خدمت پیامبر نشست و عرض کرد:یا رسول الله گناه بسیار بزرگی مرتکب شدم. حضرت فرمود رحمت پروردگار بزرگ تراز گناه توست؟آنگاه پرسید گناهت چیست؟
زن گفت:شوهر دار بودم ،مرتکب زنا شدم واز نطفه حرام حامله شدم،بچه به دنیا امد،او را در خمره ی سرکه خفه کردم و سرکه نجس را به مردم فروختم رسول خدا (صلی الله علیه واله)حکم گناهان ان زن را بیان کرد وفرمود:ایا میخواهی بدانی که چرا درون این چاه افتادی واین گناهان را مرتکب شدی؟من گمان میکنم که تو نماز عصر نمیخوانی!
منبع:
جهاد با نفس/جلد /ص63
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط معصومه صيادي در 1395/10/19 ساعت 06:00:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |