​سلام بابای سیدم!

سلام بابای سیدم! تورا بحق مادرت….میدونم غیر از من کسیو نداری!….

اما……دعای من دیگه دعا نمی شه…اخه دله سیاه من کجا و دعای وصل یار….؟؟؟

راستی بابا چقد این لباس سبز «امامت» بهت میاد!!!

کاش این ردای سبز امامت که تو این روز جمعه پوشیدی همرا با فریاد (انا المهدی)

همراه با امضای اومدنت بود….

شاید هر بار که با خودم می گم کاش می دونستم چه روزی میآیی تا به حرمت اومدنت گناه نمیکردم

بابایی،…

تو می گی:کاش می دانستم چه روزی گناه نمی کنی تا به حرمت گناه نکردنت می اومدم بابا جون.!

بابا جون شرمندها ولی……….

خودت برای اومدنت دعا کن…..

یکبار یه دختری تو یه خرابه بدون بابا………….برای تاریخ بسه!!!

نزار بدون بابا، با این هجمه گناه تنها بمونم!

دعای من دیگر دعا نمی شود….

بابا خودت برای اومدنت دعا کن….

منبع:

به قلم افسر جوان فضای مجازی

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.