بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
دوشنبه 96/07/03
روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری (رحمت الله علیه) جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاده بود و از دسته جات سینه زنی استقبال می کرد و در کنار او، أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود.
عاشورا، محرم
أفندی از شیخ انصاری پرسید ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین بن علی (علیه السلام) مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزرگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟
سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و …، اینها چه هدفی را دنبال می کنند؟!
مرحوم شیخ انصاری فرمودند سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می کنیم دوباره چنین نشود.
أفندی پرسید یعنی چه؟!
شیخ انصاری فرمود در جریان غدیر، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر صد هزار نفر، علی (علیه السلام) را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی (علیه السلام) بوده است.
اشکال از ما بود که ما عید غدیر خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد.
ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین (علیه السلام) شهید نشد یا حسین (علیه السلام) را راهزنان میان راه کشتند و یزید (لعنت الله علیه) انسان با تقوایی است‼️
منبع: صد نکته از هزاران، آیت الله حاج شیخ علی رضائی تهرانی
دوشنبه 96/07/03
منشأ ديدگاه اين سوال، روايتي است از امام باقر(ع) كه فرمود: «خداي تعالي نصرت خود (يعني ملائكه) را بر امام حسين(ع) فرو فرستاد تا آنجا كه بين آسمان و زمين قرار گرفت سپس او را مخيّر ساخت كه پيروزي يا ديدار خدا را انتخاب كند، حضرت، ملاقات خدا را اختيار كرد»
قيام براي نيل به شهادت
يكي از ديدگاههايي كه دربارة انگيزة قيام امام حسين(ع) ممكن است مطرح شود، قيام به انگيزة شهادت است. بر اساس اين نظريه هدف امام(ع) از اين حركت، تنها اطاعت امر خدا و جلب خشنودي حضرت حقّ و در نتيجه اداي تكليف خويش بوده است، چنان كه با وجود آثار و نتايج فراواني كه بر رسالت پيامبر مترتّب ميشود، امّا گفته ميشود هدف پيامبر از رسالتش، فرمانبري از حكم الهي و اَداي تكليف بوده است. بنابراين، اين نوع نگرش به حادثة عاشورا در صدد بيان اين است كه پذيرش شهادت از طرف معصومان(عليهم السلام) به فرمان الهي، امري مطابق با موازين شرعي و عقلي بوده است و عقل و شرع آن را براي مصالح مهم تجويز كرده است. (بدون آنكه زير سؤال بردن اهداف ديگر قيام و يا حتّي انكار آنها مطرح باشد). چنان كه در هيچ يك از آيات و اخبار فراواني كه دربارة جهاد و شهادت وجود دارد، مسألة رجحان و ترتّب پاداش فراوان بر جهاد، مشروط و مقيّد به عدم شهادت و آگاهي به پيروزي، نشده است، بلكه نبرد با دشمن و جانبازي در راه احيا و اعلاي كلمة حق، امري راجح و داراي پاداش فراوان و از نشانهاي ايمان به شمار آمده است. چنان كه در دعاها نيز، درخواست شهادت و اشتياق به آن از فضايل بزرگ شمرده شده است. بر اين اساس است كه رسولخدا (ص) خود، مردم را از اين امر باز نميداشتند هم چنين پيامبر(ص) به امام حسين(ع) فرمود: «اِنَّ لَكَ فِي الْجَنَّةِ دَرَجات لَنْتَنالَها اِلا بِالشَّهادَةِ» «براي تو در بهشت مقامات و درجاتي است كه تنها با شهادت به آن ميرسي».
از اينرو ميتوان گفت اين ديدگاه ضمن اذعان به اين مسأله كه قيام امام حسين(ع) كاملاً آگاهانه و به انگيزة دفاع از اسلام و احياي سنّت جدّش بوده است، بر اين باور نيز هست كه اين حركت از جانب حضرت، براي دستيابي به آن مقامي بوده كه خداوند در بهشت براي او در نظر گرفته است و تنها راه رسيدن به آن، به فرمايش پيامبر(ص)، «شهادت» بوده است، واين مطلب با توجّه به منزلت و جايگاه خاصّ شهادت در فرهنگ اسلامي و آموزههاي ديني، كاملاً درست و مورد پذيرش هر مسلماني است.
منبع: سوره توبه، آيه 111.
دوشنبه 96/07/03
منشأ ديدگاه اين سوال، روايتي است از امام باقر(ع) كه فرمود: «خداي تعالي نصرت خود (يعني ملائكه) را بر امام حسين(ع) فرو فرستاد تا آنجا كه بين آسمان و زمين قرار گرفت سپس او را مخيّر ساخت كه پيروزي يا ديدار خدا را انتخاب كند، حضرت، ملاقات خدا را اختيار كرد»
قيام براي نيل به شهادت
يكي از ديدگاههايي كه دربارة انگيزة قيام امام حسين(ع) ممكن است مطرح شود، قيام به انگيزة شهادت است. بر اساس اين نظريه هدف امام(ع) از اين حركت، تنها اطاعت امر خدا و جلب خشنودي حضرت حقّ و در نتيجه اداي تكليف خويش بوده است، چنان كه با وجود آثار و نتايج فراواني كه بر رسالت پيامبر مترتّب ميشود، امّا گفته ميشود هدف پيامبر از رسالتش، فرمانبري از حكم الهي و اَداي تكليف بوده است. بنابراين، اين نوع نگرش به حادثة عاشورا در صدد بيان اين است كه پذيرش شهادت از طرف معصومان(عليهم السلام) به فرمان الهي، امري مطابق با موازين شرعي و عقلي بوده است و عقل و شرع آن را براي مصالح مهم تجويز كرده است. (بدون آنكه زير سؤال بردن اهداف ديگر قيام و يا حتّي انكار آنها مطرح باشد). چنان كه در هيچ يك از آيات و اخبار فراواني كه دربارة جهاد و شهادت وجود دارد، مسألة رجحان و ترتّب پاداش فراوان بر جهاد، مشروط و مقيّد به عدم شهادت و آگاهي به پيروزي، نشده است، بلكه نبرد با دشمن و جانبازي در راه احيا و اعلاي كلمة حق، امري راجح و داراي پاداش فراوان و از نشانهاي ايمان به شمار آمده است. چنان كه در دعاها نيز، درخواست شهادت و اشتياق به آن از فضايل بزرگ شمرده شده است. بر اين اساس است كه رسولخدا (ص) خود، مردم را از اين امر باز نميداشتند هم چنين پيامبر(ص) به امام حسين(ع) فرمود: «اِنَّ لَكَ فِي الْجَنَّةِ دَرَجات لَنْتَنالَها اِلا بِالشَّهادَةِ» «براي تو در بهشت مقامات و درجاتي است كه تنها با شهادت به آن ميرسي».
از اينرو ميتوان گفت اين ديدگاه ضمن اذعان به اين مسأله كه قيام امام حسين(ع) كاملاً آگاهانه و به انگيزة دفاع از اسلام و احياي سنّت جدّش بوده است، بر اين باور نيز هست كه اين حركت از جانب حضرت، براي دستيابي به آن مقامي بوده كه خداوند در بهشت براي او در نظر گرفته است و تنها راه رسيدن به آن، به فرمايش پيامبر(ص)، «شهادت» بوده است، واين مطلب با توجّه به منزلت و جايگاه خاصّ شهادت در فرهنگ اسلامي و آموزههاي ديني، كاملاً درست و مورد پذيرش هر مسلماني است.
منبع: سوره توبه، آيه 111.
یکشنبه 96/07/02
احادیث پیامبر در مورد امام حسین (ع )
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله :
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود .
منبع : کتاب جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556
یکشنبه 96/07/02
سلام من به کربلا به غصه و غم حسین (علیه السلام)…
می خواهم مقداری حرف های بر دل مانده خود را برای تو باز گویم..
نمی دانم … نمی دانم… تاب شنیدن داری یا نه؟؟؟
می خواهم با تو که غمگین ترین و محزون ترین زمین عالمی درد دل کنم!
تو که سخت تر ین روز را در خود دیدی…
تویی که از الان تا ابد بر غم مولایت عزداری!!!
آن روز چه کشیدی ؟ عصر عاشورا چگونه بود؟ اصحاب چگونه بودند؟
از علی اکبر(علیه السلام) بگو…
یا از رقیه (سلام الله علیها)…
از قاسم بن حسن (علیه السلام) ک می فرماید: احلی من العسل …بگو
از سقای تشنه لب بگو…از آن لحظه ای که مادرمون فاطمه(سلام الله علیها) ناله می زد…وای پسرم…
از دستان بریده ابوالفضل (علیه السلام) بگو…
و اما…امان از دل زینب(سلام الله علیها)
که نه من تاب گفتن دارم و نه تو تاب شنیدن!!!
تو خود بگو چه رازی در این میان نهفته است…
کربلا تو خود عنایتی کن! مرا به آستانت بخوان.
و ای کربلا می دانم تو هم مثل ما منتظری
منتظر منتقم خون حسین (علیه السلام).
اللهم عجل لولیک الفرج
منبع: دلنوشته/زهرا شاهبازی