بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
دوشنبه 95/10/27
آیت الله مجتهد تهرانی با نگاهی ژرف و با همه ی وجودش به خاندان عصمت وطهارت (علیه السلام)ارادت می ورزید و همواره در کنار تحصیل و تدریس،ارادت عمیق خویش را به خاندان پیامبر (صل الله علیه واله وسلم )نشان می داد در سختی ها ومشکلات گوناگون پیو سته اهل تو سل بود ودر این باره می گفت ؛توسل در زندگی انسان بسار موثر است و رمز موفقیت من هم تو سل بوده است واین که ما به ائمه اطهار (علیه السلام )توسل می کنیم شرک نیست بلکه ما چون آبرو نداریم می روی نزد آنها که نزد خدا آبرو دارند تا شفاعت ما رابکنند مردم در ل همه کارها را با تو سل پیش می بردن این حوزه علمیه قم واین شاگردان و طلاب همه به برکت و رو حیه ولایتی حاج شیخ عبد الکریم حائری درست شد و قتی حاج شیخ در قم درس می فرمودند اول درس شخصی رو ضه می خواند وطلبه ها گریه می کردند آن گاه حاج شیخ به منبر رفته و درس می فرمود رو ز شهادت هم دسته سینه زنی راه می انداختند همهن طور که گفتم علت موفقیت من هم همین مجالس توسل وو رو ضه وسینه زنی در کنار دری های طلبگی است از زمانی که طلبه بودم پنج شنبه ها در منزلما رو ضه بر قرار کردن و قتی هم به قم رفتیم مجلس مان در قم برقرار بود و سینه زنی و رو ضه داشتیم وقتی هم نزد استاد مان حاج شیخ علی اکبر برهان در تهران بودیم ایشان هفته ای یک شب سینه زنی بر قرار می کردند ومی فرمودند من هر چه دارم از همان رو ضه ها و سینه زنی ها که برای اهل بیت گرفته ام می باشد الان هم هر روز در این حوزه علمیه در کلاس عمومی رو ضه می خوانیم شب ها وروز های وفات و شهادت سینه زنی داریم وطلبه ها را پیو ند می زنیم ااگر درختی را پیو ند نزنند میوه اش شیرین و خوش مزه نمی شود و اکر پیو ند بزنند میوه اش شیرین وعالی میی شود طلبه هم باید پیوند ولایت بخورد تا میوه اششیرین بشود و پیوند طلبه همین گریه و سینه زینی ست …
منبع:
شمیم یاس / جلد 71 /ص26
دوشنبه 95/10/27
وصیت نامه شهید مصطفی آزادگان :
پدر و مادرم، برای لبیک گویی به فرمان امام زمانم رو به جبهه کردم وخود را وقف خدمت گذاری به دین خدا وانقلاب نموده ام.
ازشما می خواهم که یک لحظه از یاری اسلام واین رهبر عزیز دریغ نورزید، که در آن دنیا در پیش خدا و رسول و ائمه و زهرای بتول(سلام الله علیها) و تمامی شهدا مسئولید…
منبع :
کتاب امین، وصیت نامه شهدا
دوشنبه 95/10/27
در روز عاشورا که امام حسین (علیه السلام ) در غربت محض بود، نه غربت در آن بیابان، بلکه غربت در دنیای آنروز که هیچکس از آن کسانی که سرشان به تنشان می ارزید کار امام حسین (علیه السلام) را قبول نداشتند و قبول هم نمی کردند یا از روی یک منطق غلط، یا از روی راحت طلبی ها وتن پروری ها، که اگر می خواستیم با چشم مادی نگاه کنیم این خون هدر شده بود، در چنین صحنه ای یک حادثه ای اتفاق می افتد و آن کشته شدن علی اصغر (علیه السلام ) است، وحال اینکه مطلقا هیچ احساساتی انسان را وادار به این کار نمی کند،بله احساسات وادار می کند آدم خودش برود عاشقانه در میدان جنگ کشته شود، اما چه احساساتی آدم را وادار می کند بچه شش ماهه را ببرد در جنگ؟ وقتی که کشته شد امام حسین(علیه السلام ) فرمودند: آنچه که مرا تسلی میدهد:"ان ذلک بعین الله ” این است که خدا دارد می بیند واین برای هر انسان معتقد به غیب و به ماورای این مایه تسلی است واین بینش به انسان تلاش می دهد، وخصوصیت دیگری که وجود دارد، این است که این بینش هر پدیده ای را معنی دار می کند وانسان را به تفکر درباره ی آن پدیده وادار می می کند.
وقتی شما معتقد به عالم غیب هستید واراده ی غیبی الهی را بر این آفرینش ها که می دانید، وقائلید که این آفرینش نظمی دارد پس هر حرکت طبیعی و حرکت تاریخی و انسانی در هر جای دنیا برای شما یک معنایی دارد، چون لازمه نظم این است و چون معنا دارد در صدد بر می آئید تا آن را بشناسید واین معرفت انسانی را افزایش می دهد.
منبع:
بیانات مقام معظم رهبری(دام عزه )در تفسیر سوره بقره 1370/7/24
دوشنبه 95/10/27
توصیه ی موکد اینجانب به همه به ویژه جوانان آن است که خود را با نماز مانوس و از آن بهرمند سازد یعنی اینکه نماز را باتوجه به معنی و با احساس حضور در محضر پروردگار متعال جلت عظمته، به جای آورند و این کار را با تمرین برخود هموار و آسان سازند و تا بتوانند نوافل مخصوصا نافله ی نمازهای صبح ومغرب را نیز ادا کنند.
و اگر هنوز در میان کسان و نزدیکان و دوستان آنان کسی هست که خود را از فیض نماز محروم کرده باشد او را از این گناه بزرگ وخسارت عظیم باز دارند واین کار را با زبان خوش ورفتار حکیمانه انجام دهند البته پدران ومادران نسبت به نماز فرزندان خود مخصوصا نوجوانان مسئولیت بیشتری دارند.
منبع:
مقام معظم رهبری (دام عزه)/1374/6/14
دوشنبه 95/10/27
ویژگی های اخلاقی نواب صفوی و یارانش
یکی از مهمترین دلایل گسترش نسبی فعالیت فداییان اسلام و اثر گذاری آن بر فشارهای گوناگون مردم را باید در اخلاق ویژه رهبران این جمعیت به ویژه سید مجتبی نواب صفوی جست؛ در این جا به پاره ای از ویژگی های روحی آنان از منظر یارانش اشاره می شود:
شجاعت
اعتقاد و ایمان نواب صفوی، واحی و دیگر فداییان اسلام به اهداف و آرمانهایشان، جسارت و شجاعت وصف ناپذیری را برای آنان به ارمغان آورد، مرحوم رضا گلسرخی درباره شجاعت نواب و واحدی چنین می گوید: شبی در منزل مرحوم نواب بودم، یادم هست که آن موقع هم مخفی بودند و برای دستگیری ایشان جایزه تعیین شده بود. صبح که بلند شدم، دیدم هیچ کس نیست، نه نواب بود و نه واحدی، بعد از چندی، نواب آمد… وقتی سوال کردم واحدی کجاست کفت: فکر می کنم رفته حلیم بخرد گفتم: چه طور در این موقعیت حساس بیرون رفته است. گفت: چون دیشب یکی از برادران هوس حلیم کرد حتما واحدی رفته برایش حلیم بخرد… صبح همان روز، نواب رفته بود حمام که در حمام، قضیه جالبی برایش پیش می آید. می گفت: من در حمام میدان شاه - میدان قیام فعلی - رفتم… داخل حمام بودم که یکی آمد و گفت یک ماشین نظامی گمانم برای دستگیری تو آمده است، حمام را محاصره کرده اند و توی پله ها هم هستند، من پس از استحمام آمدم بیرون و نماز خواندم… هیچ کدام از ماموران جرات نمی کردند جلو بیایند، خلاصه لباس هایم را پوشیدم، آمدم دم دخل حمامی، پولم را دادم، در حالی که آنها داخل پله ایستاده بودند تا جلو پله ها آمدم، گفتم الله اکبر. مرحوم نواب قسم می خورد که وقتی یک تکبیر کشیدم ماموران پله ها را دوتا دوتا گرفتند و فرار کردند… من از حمام بیرون آمدم، یک نفر هم نگفت کجا می روی، فقط یک تکبیر گفتم: هیچ اسلحه ای هم نداشتم.
پرهیز از عمل ناشایست
گلسرخی در بیان ویژگی اخلاقی نواب در جایی دیگر می گوید: من چند سال با ایشان در جلسات خصوصی و عمومی بودم. خدا شاهد است که حتی یک عمل مکروه از ایشان ندیدم، من ایشان را یک سفر به کاشان دعوت کردم و اصرار ورزیدم که به باغ فین برویم. ایشان گفت: آیا این سفر فین فایده تبلیغی هم دارد یا نه گفتم: نه، مسافرت تفریحی است. گفت: من با خودم عهد کرده ام سفری که فایده دینی و تبلیغی نداشته باشد نکنم.
زهد و تقوا
شهید حاج مهدی عراقی درباره نواب می گوید: مرحوم نواب جوانی بود ساده زیست، مقید به این نبود که زندگی تجملی داشته باشد، از مال دنیا هم هیچی نداشت… اکثر شب ها سعی می کردند نماز شب بخواند و در نماز به خصوص رکوع و سجودش خیلی دقت داشته که هر کسی ناظر نماز ایشان می شده، بی اختیار شیفته این حالت معنوی می شده، کلمات خاصی هم از خودش در قنوت، رکوع و سجود ابداع می کرده و در موقع بیان با خدا صحبت می کرد. این تقریبا از ویژگی های ایشان بود. ضمنا ترس در وجودش نبود، از هیچ چیز نمی ترسید، و یکی از ویژگی هایش این بود که اعتقاد زیادی به استخاره داشت یعنی اکثر کارهای مهمی را می خواست انجام بدهد یا یک کسی را می خواست عقب ماموریتی بفرستد استخاره می کرد. دست به هر کاری می زد، از کار کردن ابایی نداشت. وارد خانه یک کسی می شد و می دید موقع بیل زدن باغچه است… بیل را بر می داشت و این کار را انجام می داد. شیخ مهدی حق پناه می خواستند خانه اش را کاه گل بکند، نواب سه - چهار روز آن جا می ایستد و عملگی می کند.
منبع:
برگرفته از سایت http://www.ghadeer.org/Book/907/138958