بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
سه شنبه 95/10/28
آیة الله مجتهد تهرانی در مجلسی فرمودند:
آیة الله حج مرتضی زاهد(که اعجوبه ای بود در تخلق به عرفان نظری و عملی و تقید خاص نسبت به امور شرعی و رعایت حال دیگران و مخصوصا خانواده شان)، شبی دیر وقت به منزل آمد، چون دیر وقت بود فکر کرد که اگر در بزند همسرش از خواب بیدار می شود و لذا تصمیم گرفت برای رعایت حال همسرش دق الباب نکند وپشت در منزل بنشیند تا صبح بشود! و همان جا داخل کوچه نشست.در همان لحظه همسرش در خواب دید که حضرت وی عصر(عج الله) تشریف فرما شدند و به او فرمودند:برخیز و در را باز کن که شیخ مرتضی پشت در است!او بر خاست ودر را گشود،دید شیخ بزرگوار کنار کوچه نشسته است. گفت آقا! چرا در نزدید و در کوچه نشستید؟ فرمود: ترسیدم شما از خواب بیدار شوید و نخواستم مزاحمت برای شما ایجاد کنم.
(شیخ مرتضی چه جایگاهی داشت که حضرت کنار کوچه خوابیدن او را بر نمی تابید! و همسر مکرمه اش چه فضیلتی داشت که توفیق تشرف به محضر نورانی عزیز خدا را ولو در عالم رویا – کسب نمود!
سه شنبه 95/10/28
حکیمی گفت: از دانش خود بهره ای نبرده ای، اگر بیاموزی و بدان عمل نکنی.
و اگر بر آن بیفزایی، مثل تو، مثل آن مردی است که پشته ی هیزم فراهم آورد و خواست آن را بردارد ولی نتوانست، آن را به زمین نهاد و بر آن افزود.
منبع:
کشکول شیخ بهایی/ج 1
سه شنبه 95/10/28
سفیان ثوری به محضر امام صادق ( علیه السلام ) آمد و عرض کرد:ای فرزند پیامبر از آن چه پروردگارت به تو آموخته است به من بیاموز.
امام ( علیه السلام ) فرمود:
چون رو در گناه واقع شدی، طلب بخشایش کن.
و چون نعمت خداوندی برتو ظاهر شد، سپاس گو.
و چون غم به تو روی آورد، “لاحول ولا قوة الا بالله” گو.
سفیان بیرون آمده و به خود می گفت: سه پند و چه پندهایی.
منبع:
کشکول شیخ بهائی/ص 206
سه شنبه 95/10/28
پادشاهی به وزیر خویش گفت: از آن خدا روزی بنده کرده است، کدام یک بهتر است؟
گفت: خردی که با آن زیست کند.
گفت: اگر آن نبود؟
گفت: مالی که عیوبش را پنهان سازد.
گفت:اگر آن نبود؟
گفت: صاعقه ای که او را بسوزاند و مردم وممالک را از او برهاند.
منبع:
کشکول شیخ بهائی/ص 260
دوشنبه 95/10/27
تو صیه به طلاب محترم
آیت الله مجتهدی درطول پنجه سال تدریس و تربیت وپرورش شاگردان فراوان هموار ه تو صیه ها یی را به فرزندان معنوی خودمی کردن که بسیار آموزنده است . گزیده برخی از کلمات آموزنده و شیرین ان بزرگوار که می تواند برای همگان به ویژه طلاب جوان الگو وراهنما باشد،متذکر می شویم :
طلاب و سختی ها
در قدیم وضع زندگی طلاب خیلی سخت بود ،مثل الان این همه وسایل رفاهی نبود ولی با این حال طلبه ها بیشتر درس می خوانندن و مقید به تهجد ونماز شب بودند صفا و عشق به درس و اطاعت وبندگی وحتی حرم رفتن و اظهار ارادت کردن بیشتر بود ولی الان که مشکلات قدیم وجود ندارد و همه چیز فراهماست چرا آن درس خواندن قدیمذ و با سواد شدن وتالیف کتب کردن ونماز شب ها و تقوا قدیم وجود ندارد ؟
ممنبع :
ماه نامه یاس /ج70 /ص30