بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
چهارشنبه 95/11/20
ادب در زندگی را زینت هر عملی قرار دهید…از همسرتان تشکر کنید، هر چند غذایی که پخته شور یا بد نمک شده باشد. وقتی از غذا ابراز رضایت می کنید، همسرتان خوش حال می شود و این باعث رشد پیشرفت معنوی شما می شود. یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم؛ در عالم معنا به من گفتند: « بیست سال ناله های توبی اثر شد.»
منبع:
مهر خوبان /توصیه های اخلاقی ایت الله سعادت پور/1382
چهارشنبه 95/11/20
هیچ بنده مومنی نیست جز اینکه در قلب او دو نور وجود دارد: نور بیم و نور امید. به گونه ای که اگر این با آن و آن با این سنجیده شود، هیچ یک بر دیگری زیادتی ندارد
کانَ اَبی یَقولُ : اَنّه لَیسَ مَن عَبدَ مُومِن اِلّا وَ فِی قَلبِه نورانی نُورُ خیفَة و نُورُ رَجاءی لَو وُزِنَ هذا لَم یَزِد عَلی هذا وَ لَو وُزِنَ هذا لَو یَزِد عَلی هذای
امام صادق (ع) فرمودندکه پدرم فرموده است: هیچ بنده مومنی نیست جز اینکه در قلب او دو نور وجود دارد: نور بیم و نور امید. به گونه ای که اگر این با آن و آن با این سنجیده شود، هیچ یک بر دیگری زیادتی ندارد.
منبع:
(جهاد با نفس، ح 106)
چهارشنبه 95/11/20
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: نگاه کنید که ساعتی به یاد خدائید و آن وقت، بسیاری از مجهولات بر شما روشن است، بلکه گاهی اوقات بیقرار میشوید و سجده میکنید، یعنی نمیتوانید بنشینید. از بس که لطف خدا چراغ را روشن میکند، نمیتوانید بنشینید.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: یک مرتبه میگویی که قیامت شد. رفیق بیا که آفتاب زد و صبح شد. رفیق بیا که آقا امام زمان(عج) آمد، اینجاست. ساعت این است. ساعت را در قرآن و لسان اخبار بشناس. آن، آنی که لطف و عنایات خدا، درش برایتان باز میشود، آن ساعت است. انشاءالله این ساعات زیاد نصیبتان بشود.
چند ساعت بیشتر نداریم؛ یک ساعت مربوط به ایجادمان است، یک ساعت مربوط به دنیایمان، یک ساعت مربوط به ملاقات اماممان(ع) است یک ساعت مربوط به رجعت است، یک ساعت مربوط به قیامت است و یک ساعت مربوط به ملاقات بهشت و خدا. دو نفر از اصحاب خدمت پیامبر(ص) عرض کردند ما هر بار پیش از آنکه ملاقات شما بیاییم در مورد دنیا و آخرتمان سوال زیاد داریم، اما همین که پیش شما میآییم سوالاتمان یادمان میرود. کیف میکنیم و شما را تماشا میکنیم و هیچ مجهولی و نپرسیدهای نداریم و میرویم. این ماجرا را امروز به دوستم گفتم او گفت من هم این جورم. برگشتهایم پیش شما. این چیست که ما این گونهایم؟ یعنی وقتی از نور و چراغ، کنار میرویم معلوم است که تاریکی است. وقتی دم چراغ میروم چیزی نیست، لذا چه چیز بپرسم؟ این تعبیر من است که میکنم. حضرت(ص) این گونه نگفتند. فرمود: ساعه وَ ساعَه وَ ساعَه. سه ساعه. ساعت نیست. ساعه. آنها به اخلاق حضرت آشنا بودند و فهمیدند.
نگاه کنید که ساعتی به یاد خدائید و آن وقت، بسیاری از مجهولات بر شما روشن است، بلکه گاهی اوقات بیقرار میشوید و سجده میکنید، یعنی نمیتوانید بنشینید. از بس که لطف خدا چراغ را روشن میکند، نمیتوانید بنشینید. چراغ صد و هزار نیست بلکه از هرچه چراغ تا به حال دیدهای این روشنتر است. اگر بالاتر نباشد که سجده نمیکنی. حتماً چراغی روشن شده است که تا به حال ندیدهای و فوراً بیاختیار سجده میکنی. آنجا که سجده میکنی در باز شده است.
چند وقت بعد باز سجده میکنی و مجدداً در باز میکند و در باز میکند: ساعه و ساعه و ساعه. تازه خود دنیا و خود برزخ و خود آخرت، مغز هر کدام بیشتر شکافته میشود. هرچه در این عالم عمر دارید تقلامیزنید اینجا محلّ کسب واولیاء است. روایت، تعریف کرد.
منبع:
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 207
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
چهارشنبه 95/11/20
هر كس سورهاى از قرآن را فراموش كند، آن سوره (در بهشت) به صورتى زيبا و درجهاى رفيع در برابرش مجسّم مىشود.
مَن نَسِيَ سُورَةً مِن القرآنِ مُثِّلَت لَهُ في صُورَةٍ حَسَنةٍ ودَرَجةٍ رَفيعَةٍ، فإذا رَآها قالَ: من أنتِ؟ ما أحسَنَكِ! لَيتَكِ لي! فتقولُ: أما تَعرِفُني؟ أنا سُورَةُ كذا وكذا، لو لم تَنسَني لَرَفَعتُكَ إلى هذا المَكانِ.
امام جعفر صادق عليهالسلام فرمودند:
هر كس سورهاى از قرآن را فراموش كند، آن سوره (در بهشت) به صورتى زيبا و درجهاى رفيع در برابرش مجسّم مى شود و چون او را ببيند، گويد: تو كيستى؟ چقدر زيبايى! كاش از آنِ من بودى. جواب دهد: مرا نمىشناسى؟ من فلان و بهمان سوره هستم. اگر مرا فراموش نكرده بودى، تو را به اين مكان بالا مىآوردم.
منبع:
«ثواب الأعمال،جلد1، صفحه 283 »
سه شنبه 95/11/19
همه بلاهایی که سر انسان می آید، از حب نفس است.
از اینکه آدم خودش را دوست دارد.در صورتی که اگر واقعیت مطلب را درک کند، خودش چیزی نیست.
گرفتاری ها همه از حب جاه و نفس است، حب جاه است که انسان را به کشتن می دهد و انسان را فنا می کند.
راس همه خطاها و بلاها حب جاه و نفس است.
انسان چون خودبین و خودخواه است و همه چیز را برای خودش می خواهد، دچار این گرفتاری ها می شود.
یاس:” به امید این هستیم که همه رذیله ها را خود خنثی می بینیم.”
منبع:نشریات داخلی