به خاطر این چشم‌ها بالاخره شهید می‌شوی!

چون خدا به این چشم‌ها هم جمال داده هم کمال. چون این چشم‌ها در راه خدا بیداری زیاد کشیده‌اند و اشک‌های زیادی ریخته‌اند.

آن شب برای اولین بار دیدم که گوشه چشم‌هایش چروک افتاده، روی پیشانی‌اش هم. همان‌جا زدم زیر گریه. گفتم: «چی به سرت آمده؟ چرا این شکلی شده‌ای؟»
حاجی خندید، گفت: «فعلاً این حرف‌ها را بگذار کنار که من امشب یواشکی آمده‌ام خانه. اگر فلانی بفهمد کله‌ام را می‌کند!» و دستش را مثل چاقو روی گلویش کشید. بعد گفت: «بیا بنشین این‌جا، باهات حرف دارم.»
نشستم؛ گفت: «تو می‌دانی من الان چی دیدم؟»
گفتم: «نه!»
گفت: «من جدایی‌مان را دیدم!»
به شوخی گفتم: «تو داری مثل بچه‌های ‌لوس‌ حرف می‌زنی!»
گفت: «نه، تو تاریخ را نگاه کن! خدا هیچ وقت نخواسته عشاق، آن‌هایی که خیلی دل‌بسته هم هستند، باهم بمانند.»
دل ندادم به حرف‌هاش. ماجرا را به شوخی برگزار کردم. گفتم: «یعنی حالا ما لیلی و مجنونیم؟» حاجی عصبانی شد، گفت: «من هر وقت آمدم یک حرف جدی بزنم، تو شوخی کردی! من امشب می‌خواهم با تو حرف بزنم. در این مدت زندگی مشترک‌مان یا خانه مادرت بوده‌ای، یا خانه پدری من. نمی‌خواهم بعد از من هم این طور سرگردانی بکشی. به برادرم می‌گویم خانه «شهرضا» را آماده کند، موکت کند که تو و بچه‌ها بعد از من پا روی زمین یخ نگذارید.»
من ناراحت شدم، گفتم: «تو به من گفتی دانشگاه را ول کن تا با هم برویم لبنان، حالا…»
حاجی انگار تازه فهمید دارد چقدر حرف رفتن می‌زند، گفت: «نه، این‌طورها هم که نیست، من دارم محکم کاری می‌کنم، همین!»
گفتم: «‌به خاطر این چشم‌ها هم که شده، ‌تو بالاخره یک روز شهید می‌شوی!»
چشم‌هایش درخشید، پرسید: «‌چرا؟»
یک‌دفعه از حرفی که زده بودم، پشیمان شدم. خواستم بگویم «ولش کن! حرف دیگری بزنیم!»، اما نگاهش یک جوری بود که نتوانستم این را بگویم. بعد خواستم بگویم «در همه نمازهایم دعا می‌کنم که تو بمانی و شهید نشوی!» اما باز نشد. چیزی قلنبه شده بود و راه گلویم را گرفته بود. آهی کشیدم و گفتم: «‌چون خدا به این چشم‌ها هم جمال داده هم کمال. چون این چشم‌ها در راه خدا بیداری زیاد کشیده‌اند و اشک‌های زیادی ریخته‌اند.»

منبع:

خاطرات همسر شهید حاج محمدابراهیم همت،

با خواندن این دعا اضطراب را از خود دور کنید

 

در بسیاری از آموزه های دینی دعاهایی برای رفع استرس و اضطراب مورد سفارش قرار گرفته که افراد می توانند با خواندن این دعاها تا اندازه زیادی آرام شوند و به آرامش دست پیدا کنند

به طور یقین تمامی ما انسان ها در بسیاری از مواقع زندگی خود دچار اضطراب می شویم از این رو لازم است بدانیم در این لحظه ها چه کاری باید انجام دهیم.

در بسیاری از آموزه های دینی دعاهایی برای رفع استرس و اضطراب مورد سفارش قرار گرفته که افراد می توانند با خواندن این دعاها تا اندازه زیادی آرام شوند و به آرامش دست پیدا کنند.
ذکر و دعای مجرب رفع دلشوره و استرس و اضطراب
در زمانی که به هر دلیل دجار اضطراب یا نگرانی و دلشوره می شوید ، ذکر و دعای مجرب رفع دلشوره و استرس و اضطراب ذیل را چهارده مرتبه قرائت کنید. دلشوره و اضطراب برطرف میشود. در اثنای ذکر توجه قلبی داشته باشد. مجرب است.
(ما شاءَ الله لا حَولَ وَ لا قوَّهَ إلّا باللهِ العَلِیِّ العَظیم).
ذکر و دعایی بسیار مجرب برای دفع دلشوره و استرس :
برای رفع استرس و دلشوره ، دست راست را روی سینه اش بگذارد و هفت مرتبه آیه ۲۸۸ شریفه سوره رعد را بخواند . به اذن خداوند تبارک و تعالی احساس آرامشی فوری در شخص ایجاد می شود.
(الذّینَ امَنوا وتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بذِکرِ اللهِ اَلا بذِکرِ الله تَطمَئِنُ القلوب)
با اتجاه به قبله بخواند و در اثنای قرائت توجه قلبی داشته باشد.
دعایی مجرب برای دفع اضطراب و آرامش اعصاب

برای آرامش اعصاب و از بین رفتن اضطراب ، ذکر « ما شاءَ الله لا حَولَ وَ لا قوَّهَ إلّا باللهِ العَلِیِّ العَظیم » را چهارده مرتبه به ظرفی از آب پاک بخواند و آب را بنوشد. اضطرابش از بین میرود و اعصابش بطور عجیبی آرام می شود.

 برای آرامش روحی و سعه صدر

برای افزایش صبر و حوصله و ایجاد آرامش روحی هرچه بیشتر ، قبل از خواب سوره مبارکه عنکبوت را قرائت کند. مجرب است.
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!


۱- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» پناه نمی برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جسند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.


۲- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین*»  پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است:
«پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.»
۳- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد»  … پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)
۴- در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله لاحول و لاقوة الا بالله») پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»
(بحارالانوار، ج ۹۰، ۱۸۴ – ۱۸۵)
برای دفع ترس و وحشت :

حلبی می گوید : کسی به امام صادق علیه السلام عرض کرد وقتی تنها می شوم وحشت و اندوه مرا فرا می گیرد و آنگاه که میان مردم هستم چنین احساسی ندارم . حضرت به وی فرمودند : دستت را روی قلبت بگذار و بگو : بسم الله
سپس دستت را بر قلبت کشیده و هفت بار بگو :

أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِی
وی گفت من چنین کردم و خداوند ترس و وحشت را ا ز من زدود و به جای آن انس و آرامش به من داد.

منبع:

بحارالانوار ج 95 ص138

گوهر حقیقت...

 

شبلی نزد جنید بغدادی رفت و گفت: می گویند گوهر حقیقت نزد توست آن را به من بفروش و یا به من ببخش.

جنید گفت: اگر بخواهم آن را به تو بفروشم تو از عهده ی خرید آن بر نمی آیی.

اگر بخواهم به تو ببخشم قدر آن را نخواهی دانست زیرا: هر کس ارزان بخرد ارزان از دست بدهد. 

شبلی گفت: پس چه کنم؟ گفت: صبر داشته باش و در انتظار بمان و بر این درد، بسوز و بساز تا شایسته آن

شوی، که چنین گوهری را به شایستگان و منتظران صادق می دهند.

 

منبع:

اندیشه های ماندگار/زیبا شفیعی/ص52

به چه اموری می شود سوگند خورد؟

گاهى مورد قسم داراى اسرار و رموز عظيمى است و هدف جلب توجه ما به شناخت اسرار اين موجودات است تا از طريق شناخت آنها به عظمت حق پى ببريم و يا در زندگى از اسرار آنها بهره بگيريم. تمام سوگندهای وارده در سوره «الشمس» از اين مقوله است.

«وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ * وَ طُورِ سِينِينَ * وَ هَذَا الْبَلَدِ الأَمِينِ».

قسم به انجير و زيتون (يا، قسم به سرزمين شام و بيت المقدس) * و سوگند به، طور سينين * و قسم به اين شهر امن (مكه).

«وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَي * وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى».

قسم به شب در آن هنگام كه (جهان را) بپوشاند * و قسم به روز هنگامى كه تجلّى كند.

«وَ الْفَجْرِ * وَ لَيَال عَشْر * وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ * وَ اللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ».

به سپيدم سوگند * و به شب هاى دهگانه * و به زوج و فرد * و به شب، هنگامى كه (به سوى روشنايى روز) حركت مى كند سوگند (كه پروردگارت در كمين ظالمان است)!.

«وَ الطُّورِ * وَ كِتَاب مَسْطُور * فِي رَقّ مَنْشُور * وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ * وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ * وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ».

سوگند به كوه طور * و كتابى كه نوشته شده * در صفحه اى گسترده * و سوگند به «بيت المعمور» * و سقف برافراشته * و درياى مملو و برافروخته * كه عذاب پروردگارت واقع مى شود.

با وجود اين آيات چگونه مى توان گفت؛ سوگند به غير خدا حرام است.

پرسش: ممكن است بگويند سوگند به غير خدا مخصوص خود خداست اما بر غير او حرام است.

پاسخ: آنان مى گويند: سوگند به غير خدا شرك است. مى گوييم؛ اگر سوگند به غير خدا واقعاً شرك باشد در اين مسأله نبايد بين خدا و مخلوق فرقى باشد. مثلاً اگر ظلم و تعدى زشت و قبيح باشد بين خالق و مخلوق فرق نخواهد بود.

افزون بر اين قرآن، كتاب هدايت و راهنماست اگر سوگند به غير خدا شرك و حرام بود هرگز اين همه سوگند به غير او در قرآن وارد نمى شد. زيرا معنای آن اين است كه خدا مى تواند براى خود شريكى قرار دهد، اما ديگران را از اتخاذ شريك باز مى دارد.

البته سوگند خدا بر يك رشته امور كه جز ذات و اسماء و صفات اوست به يكى از دو جهت دارد؛

1 . گاهى مورد قسم داراى اسرار و رموز عظيمى است و هدف جلب توجه ما به شناخت اسرار اين موجودات است تا از طريق شناخت آنها به عظمت حق پى ببريم و يا در زندگى از اسرار آنها بهره بگيريم. تمام سوگندهای وارده در سوره «الشمس» از اين مقوله است.

2 . اشاره به قداست و برترى موجودى است كه به آن سوگند مى خورد تا ما را با مقام برتر او آشنا سازد. لذا در برخى از آيات به جان پيامبر (صل الله علیه واله و سلم ) سوگند مى خورد چنانكه گذشت؛ «لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ» به جان تو سوگند، اينها در مستى خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده اند).

منبع:

(1)- تين، آيات 1-3.

(2)- ليل، آيه 1-2.

(3)- فجر، آيات 1-4.

(4)- طور، آيات 1-6.

(5)- حجر، آيه 72.

 

 

از تو درباره آن پرس و جو خواهد شد.!!!

بکوش در منزل گاهی نمانی که قطعا می دانی که از آن کوچ خواهی کرد و در برابر عدم تلاش برای  آن مورد ندامت و سرزنش قرار نخواهی گرفت، زیرا هر چه را که تو بگذاری و بروی، از دست

تو به تاراج خواهد رفت، ولی از تو درباره آن پرس و جو خواهد شد…

به زودی در پی مر کب های اعمالت سیر خواهی کرد ، و به هر جا که اسباب خویش را پیش فرستاده ای فرود خواهد آمد ، بنابراین من خویشتن  و تو را بیم  و پرهیز می دهم.

که مبادا ره توشه ای که با خود می بری، مایه ندامت سرزنش و تلخی باشد و موجب بیماری تو گردد.

 

منبع: اقبالاعمال/ج2/ص 717