بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
شنبه 96/03/13
یک کج فهمی هایى در انسان هست که این کج فهم یها گاهى خیلى زیاد مى شود. اینها دعا را نمى فهمند چى هست، لهذا، خیال مى کنند که حالا ما خوب، قرآن را مى گیریم دعا را رها مى کنیم. اینها نمى فهمند که دعا اصلًا چى هست. مضامین ادعیه را نرفته اند ببینند که چى هست، به مردم چى مى گوید، چه مى خواهد بکند. اگر نبود در ادعیه الّا دعاى مناجات شعبانیه، کافى بود براى اینکه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهایى که این دعا را انشا کردند و تعقیب کردند. تمام این مسائلى که عرفا در طول کتابهاى طولانى خودشان یا خودشان مى گویند در چند کلمه مناجات شعبانیه هست، بلکه عرفاى اسلام از همین ادعیه و از همین دعاهایى که در اسلام وارد شده است از اینها استفاده کرده اند. و عرفان اسلام فرق دارد با عرفان هند و جاهاى دیگر. این دعاهاست که به تعبیر بعض از مشایخ ما «1» مى فرمودند که «قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پایین و دعا از پایین به بالا مى رود، این قرآن صاعد است.» معنویات در این ادعیه- آنى که انسان را مى خواهد آدم کند، آنى که این افرادى که اگر سر خود باشند از همه حیوانات درنده تر هستند- این ادعیه با یک زبان خاصى که در دعاها هست اینها این انسان را دستش را مى گیرد و مى بردش به بالا، آن بالایى که من و شما نمى توانیم بفهمیم، اهلش هستند…
این دعاهایى که در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً، در ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، اینها انسان را همچو تقویت روحى مى کند- اگر کسى اهلش باشد، ماها که نیستیم- همچو تقویت روحى مى کند و همچو راه را براى انسان باز مى کند و نور افکن است براى اینکه، این بشر را از این ظلمتها بیرون بیاورد و وارد نور بکند که معجزه آساست. به این دعاها عنایت بکنید. گول بعض از نویسنده ها و امثال کسروى را نخورید که ادعیه را تضعیف مى کردند؛ این تضعیف، تضعیف اسلام است، نمى فهمند اینها، بیچاره اند. نمى دانند در این کتاب چه چیزها هست، همان مسائل قرآن است با لسان دیگرى که لسان ائمه باشد.
لسان قرآن یکجور زبان است، زبان دعا یکجور زبان است، زبان علما و عرفا و اینها هم یک زبان دیگر است. آنکه سبکبار مى کند انسان را و از این ظلمتکده مى کِشد او را بیرون و نفْس را از آن گرفتاریها و سرگشتگیهایى که دارد خارج مى کند این ادعیه اى است که از ائمه ما وارد شده اند. ائمه ما- علیهم صلوات اللَّه- که تقریباً همه شان گرفتار به یک ابرقدرتهایى بودند که نمى توانستند یک کارى را انجام بدهند شاخص، علاوه بر آن هدایتهاى زیرزمینى که مى کردند این ادعیه شان براى تجهیز مردم بود، بر خلاف آن دولتهاى قاهرى که بودند. همین ادعیه بودند که اشخاص وقتى که ادعیه را مى خواندند قوّت روحى پیدا مى کردند و سبکبار مى شدند و شهادت براى آنها هَیِّن و آسان مى شد.
این ادعیه در ماه مبارک رجب و خصوصاً در ماه مبارک شعبان اینها مقدمه و آرایشى است که انسان به حسب قلب خودش مى کند براى اینکه مهیا بشود برود مهمانى؛ مهمانى خدا، مهمانى اى که در آنجا سفره اى که پهن کرده است قرآن مجید است و محلى که در آنجا ضیافت مى کند مهمش «لیلة القدر» است و ضیافتى که مى کند ضیافت تنزیهى و ضیافت اثباتى و تعلیمى [است ]. نفوس را از روز اول ماه مبارک رمضان به روزه، به مجاهده، به ادعیه مهیا مى کند تا برسند به آن سفره اى که از آن باید استفاده کنند و آن «لیلة القدر» است که قرآن در آن نازل شده است.
منبع:
(صحیفه امام، ج 13، ص: 30-33)
شنبه 96/03/13
مرحوم آیت الله نجفی مرعشی (رحمه الله علیه)گوید:
(در زیارت عسکریین (السلام علیه) ودر جاده طرف حرم سید محمد ،راه را گم کردم ودر اثر تشنگی و گرسنگی زیاد و وزش باد،در قلب الاسد از زندگی مایوس شدم در راه غش کردم به حالت صرع و بیهوشی دوی زمین افتادم.
ناگهان چشم باز کردم و دیدم سرم در دامن شخص بزرگواری است،پس به من آب خوش گواری دادند که مثلش رااز شیرینی وگوارایی در مدت عمر نچشیده بودم.
بعد از سیراب کردنم سفره ای را باز کرد ند و در میان سفره دو یا سه عدد نان بود ،خوردم.
سپس فرمودند:
(سید در این نهر برو و شستشو نما.)گفتم برادر ئدر این جا نهری نیست ، نزدیک بود از تشنگی بمیرم شما مرا نجات دادید.)
آن مرد عرب فرمود :«این آب گوارا است»با گفته ی او نگاه کردم دیدم نهر آب با صفایی است ./تعجب کردم وبا خود گفتم :«این نهر نزدیک من نبود ومن نزدیک بود از تشنگی بمیرم!!!»به هر حال فرمود :ای سید !اراده ی کجا داری؟گفتم حرم مطهر سید محمد(السلام علیک).
و ایشان مرا سفارشاتی کرد:(تاکید وسفارش بر تلاوت قران کریم ،بر احترام بر پدرو مادر ،وتاکید بر زیارت بقاع مشرفه ائمه و اولاد آنها .
تاکید وسفارش بر قران نماز شب وفرمودند:«ای سید ! تاسف بر اهل عالمی که عقیده شان انتساب به ما است ولکن این اعمال را ادامه نمیدهند.»بر تسبیحات حضرت زهرا (السلام علیک)بر زیارت سید الشهدا(علیه السلام).
وبه ذهنم خطور نکرد که این آقا کیست مگر زمانی که از نظرم غایب شدند.)
منبع:
کتاب شیفتگان حضرت مهدی(علیه السلام)/ج1/ص157
شنبه 96/03/06
«آداب روزهداری، احوال روزهداران» شامل گزیدهای از مجموعه توصیهها، نصایح، مواعظ و تحلیلهای رهبر انقلاب، یکی از بهترین نمونهها در تبیین دقایق و ظرائف معارف ماه رمضان است که در فرازهایی از بیانات معظّمٌله در ماههای رمضان سالهای 1369 تا 1390 ارائه شده است. در این اثر که به اهتمام علیرضا مختارپور قهرودی تدوین و از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشرشده، ضمن حفظ ترتیب زمانی بیانات معظّمٌله، برای دسترسی آسانتر علاقهمندان به محورهای مباحث، فهرستی جامع از کلیدها و موضوعات متعدد مندرج در این مجموعه ارائه شده است.
«آداب روزهداری، احوال روزهداران» نکات مهم معرفتی از سیره علمی و عملی رهبر معظّم انقلاب را در زمینههای مختلف عبادی، اجتماعی و سیاسی از معارف ماه مبارک رمضان در اختیار علاقهمندان قرار میدهد. اگرچه ممکن است این مباحث برای برخیها عادی و حتی تکراری به نظر بیاید که بارها در متون دینی خواندهاند و از لسان علما و مراجع شنیدهاند. در همین کتاب و در فرازی از بیانات رهبر معظّم انقلاب، در قالب نکتهای دقیق و آموزنده به این موضوع پاسخ داده شده است:
«از بس اینها را تکرار کردهایم و شنیدهایم و گفتهایم، برایمان عادی شده است. انسانی به کمال راه پیدا میکند که از بین همین چیزهای تکراری، حقایق را پیدا کند. علم مادی نیز همینطور است. همه در مدت عمرشان دیدهاند که وقتی سیب از درخت جدا میشود، به طرف زمین میافتد. دیگر از این کار عادیتر، چیزی در دنیا هست؟! اما یک نفر متوجه شد که این یک پدیده است: چرا سیب پایین میآید؟ چرا از درخت که جدا میشود بالا نمیرود؟ آن وقت نیروی جاذبه کشف شد. یک باب جدید در دانش بشری باز شد. همه این چیزهای عادی زندگی ما از این قبیل است.»
در ادامه بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در این کتاب درباره روزه ماه رمضان منتشر میشود:
اسلام به ما یاد میدهد که برای پیشرفت و دستیابی به هدفهای دنیا و آخرت، باید تحولی در درون انسان به وجود آید. تا آن تحول در درون یک جامعه و در جوامع اسلامی به طور خاص ایجاد نشود و تا وقتی که دلها با خدا آشنا نشود و راه خدا به عنوان برترین راه و صراط مستقیم مورد توجه و تبعیت قرار نگیرد، مشکلات جوامع اسلامی حل نخواهد شد. ماه رمضان، که یک ذخیره و عطیه و هدیه الهی است که در اختیار مردم مسلمان است، در درون خود ارمغانهای ارزشمندی را در همین جهت برای ما دارد. از طرفی، روزه ماه رمضان که یک تمرین و ریاضت است، وسیلهای است برای تسلط بر نفس؛ که بدون تسلط بر نفس و در دست گرفتن زمام هوسها، هواها و شهوات، هیچ کار بزرگی را نمیشود با موفقیت انجام داد.
ماه رمضان با سرمایه روزهای که دارد یک تمرین علمی ارزشمند در این جهت است. به فضل الهی، پیروان مکتب اهلبیت(علیهم السلام) از ادعیهای که در ماه رمضان از آن بزرگواران مأثور است، با آن دلهای روشن و آگاه از مناجاتها و دعاها و راز و نیاز با خدای متعال در شبها و روزها و سحرهای این ماه مبارک، برخوردار بودهاند. کسی که با زمزمه امام سجاد(علیه السلام) آشنا باشد، خوب میفهمد که علت انقطاع ما از راه خدا، علت دوری ما از معنویات، علت محرومیت ما و امثال ما از دست یافتن به آن مقامات معنوی و ملکوتی، گرفتاریهایی است که در اثر پیروی از شهوات و اطاعت از نفس اماره، دچار آن میشویم.
در دعای ابیحمزه، امام سجاد(علیه السلام) میفرماید: «فرق بینی و بین ذنبی المانع عن لزوم طاعتک». ای پروردگار من! بین من و گناهی که نمیگذارد ملازم با اطاعت تو باشم، جدایی انداز. پس معلوم میشود که گناهان ـ که اساس در معنای گناه، همین چیزهایی است که انسان به تبع شهوات و نفسانیات خود، به آنها دست میزند و مرتکب میشود ـ نمیگذارند انسان پرواز کند و اوج بگیرد.
ما در این ماه رمضان بارها و بارها عرض کردیم اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک. از خدای متعال خواستیم که بدحالی ما را به برکت و لطف خودش، به حالی نیکو تغییر دهد. اگر این بشود، به فضل الهی، همه مشکلات حل خواهد شد. به خصوص هر یک از ما که بار مسئولیتی را در سطح کشور بر دوش گرفتهایم، چه مسئولیتهای کوچک و چه مسئولیتهای بزرگ به همان اندازه، بیشتر به این تغییر حالت احتیاج داریم و بیشتر باید از سوءحالِ خودمان بنالیم. بنده خودم را عرض میکنم که پیش از شما به این معنا ابتلا و به این تغییر احتیاج دارم. این، در یک کشور و در یک ملت، کلید حرکت و تحول است. ان الله لا یُغیر ما بِقومٍ حتی یُغروا ما بالنفُسِهم. آنچه که در نفس آنهاست، در خودهای آنهاست، در جانهای آنهاست، باید تحول پیدا کند تا امور زندگی متحول شود.