بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
زندگی یعنی کم کردن رنج و افزایش لذت/ گرایشهای پنهان ما عمیقترند و لذت بیشتری به ما میرسانند
اصلیترین بُعد وجود انسان گرایشهای او هستند؛ اصلاً «منِ» ما در همینجا قرار دارد. گرایشها بر اندیشه و
رفتار انسان تسلط دارند. منتها اگر میبینید که اینقدر بر علم و عمل، تأکید شده برای این است که راه نفوذ
ما به قلب، همین دو تا هستند. وقتی میگوییم «یک کسی به معرفت نفس رسیده» یعنی فهمیده چه
میخواهد. یعنی فهمیده که کدام خواسته در وجودش اصیل و عمیقتر است. اصلیترین و بلکه تنها رسالت
پیامبران این است که «ما به خودمان بیاییم». ما گرایشهای پنهانی در وجود خودمان داریم که منشأ
عمیقترین و بیشترین لذتها هستند، و پیامبرها فقط میآیند تا این گرایشهای پنهان ما را بیدار کنند.
الف) اگر خودت را بشناسی، مشتاق دین میشوی!
معرفت نسبت به دین یک ضرورت برای حیات انسان است؛ چه برای افراد متدین و چه غیر متدین.
نتیجۀ تعریف نظاممند از دین:.«جایگاه هر مفهوم دینی معلوم میشود . بهتر میتوانیم دین را بهکار ببندیم.»
انسانها نسبت به دین، در سه تیپ جداگانه قابل تقسیماند: انسانگراها، زندگیگراها، خداگراها.
روال بحث: اول «انسانشناسانه» وارد تعریف دین میشویم، بعد «زندگیشناسانه» و بعد «خداشناسانه».
اگر خودت را بشناسی، مشتاق دین میشوی.
اگر خودت را بشناسی، هم خدا را میشناسی و هم راه رسیدن به خدا را.
اگر نیاز خودت به دین را بشناسی، حاضری برایش هزینه کنی؛ مثل مراجعه به دکتر.
ب) گرایشها، اصل وجود انسان
وجود انسان را میتوان به سه بُعد تقسیم کرد: «علم و آگاهی»، «گرایش و اراده» و «عمل»
اصلیترین بُعد وجود انسان، گرایشهای انسان است.
در قرآن و روایات، محل گرایشهای انسان «قلب» نامیده شده است.
ارزش «رفتار» و «افکارِ» انسان به گرایشهای اوست.
«آگاهی» وقتی ارزش دارد که روی «گرایشها» اثر خوب بگذارند.
هیچ رفتاری صرفاً بر اساس آگاهی - و بدون دخالت گرایشها- انجام نمیشود/ گاهی ما علمزده میشویم!
محور «معرفت نفس»، شناختن گرایشهای انسان است.
گرایشها هستند که ذهن ما را وادار فعالیت میکنند.
ما به اندازهای که به موضوعی «علاقه» داریم، در مورد آن «فکر» میکنیم.
اصل وجود انسان، گرایشهای او هستند.
امام صادق(ع): تمام جوارح انسان، تحت امر قلب انسان هستند.
قلبت بهتر تو را به خدا میرساند تا کارهای خوبت
آگاهی نمیتواند گرایش جدیدی در انسان ایجاد کند؛ بلکه «مصداق» معرفی میکند.
آگاهی عشق تولید نمیکند؛ آگاهی فقط عشق پنهان را بیدار میکند.
گرایشها را به این سادگی نمیشود تغییر داد.
گرایشها مهمترین بُعد وجود انسان هستند/ تأکید بر «علم و عمل» بهخاطر این است که اینها راه نفوذ به قلب هستند
ابهام با عظمت قلب انسان: برخی دوستداشتنیها پنهانتر و برخی آشکارترند.
زندگی یعنی کم کردن رنج و افزایش لذت/ گرایشهای پنهان ما عمیقترند و لذت بیشتری به ما میرسانند.
یکی از مهمترین آگاهیها دربارۀ گرایشها: ای انسان! بخشی از گرایشهای تو «پنهان» است!
منبع:
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط محبوبه سعيدي در 1395/11/10 ساعت 07:18:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |