فعالیت های امام حسن عسکری علیه السلام


اگرچه امام به علت شرایطی که در آن زمان بود نتوانست دانش بی انتهای خود را در جامعه گسترش دهد، ولی با همان شرایط به تربیت شاگردان و گسترش معارف اسلام و رفع شبهات پرداخت.

امام با انتخاب وکیلان خاص، شبکه ارتباطی منسجمی با شیعیان جهان اسلام برقرار کرد. با اینکه به سبب محدودیت ها مجبور بود این شبکه ارتباطی را به صورت سرّی و مخفیانه رهبری کند، با این حال، حتی به حمایت های مالی آنان همت می گماشت تا از فشار دستگاه حکومت که بیشتر فشار اقتصادی بود، نجات یابند و آنها را برای عصر غیبت آماده می نمود.

از دیگر فعالیت های او، تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه و استفاده گسترده از آگاهی غیبی برای از بین بردن شک ها و تردیدها بود.

مدت عمر شریف حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السلام ـ با خلافت 8 نفر از خلفای عباسی مصادف بوده است که 5 تن از آنان در زمان پیش از امامت آن حضرت و سه نفر در زمان امامت آن بزرگورار بوده اند.

شهادت امام حسن عسکری در هفتم ربیع الاول سال 260 و در دوران خلافت معتمد واقع شد. هرچند خلیفه خواست این فقدان بزرگ را وفات بر اثر کسالت جلوه دهد، اما شواهدی در دست است که حضرت توسط معتمد شهید شد و مظلوم از دنیا رفت.

منبع:

انتشارات فیض کاشانی، 1377، ص 89.

مراقب باشید از خدا دور نشوید


قدم اول در سیر الی الله و در مسیر تقرب خدا این است که انسان هر وقت تصمیم به خود سازی گرفت ،بداند که فاصله ای طولانی با مولای خود دارد و مراقب باشد که حد اقل ،اگر نزدیکتر نشد ، (از خدا) دورتر نیز نشود و سعی کند موقعیتی که دارد ،حفظ کند و بعد کم کم به جلو حرکت کرده خود را خود را به مولا نزدیکتر کند.

به روح بیشتر از جسم اهمیت دهید
اگر بشر به همان اندازه که به جسمش اهمیت می دهد ، به روحش نیز می پرداخت ،هیچ غم و غصه ای باقی نمی ماند ، اما با تاسف بسیار بشر تنها به دنبال آنچه برای جسمش مفید است می رود و از روحش باز می ماند.

بدون اصلاح نفس به جایی نمی رسیم
باید بدانیم که علاج ما اصلاح نفس است در همه ی مراحل واز این مستغنی نخواهیم بود و بدون آن کار ما تمام نخواهد شد. با اعتراف به این که عمل خود ما است که بر سر ما آمده و می آید ،تا خودمان را اصلاح نکنیم و با خدا ارتباط نداشته باشیم و با نمایند گان خدا ارتباط نداشته باشیم ، کارمان درست نمی شود .

کاری نکنید که پشیمان شوید
اعمالی در دنیا محل ابتلا و آزمایش ما خواهد شد . باید بدانیم که آنها مورد رضای خداست و همچنین خدمت و عبادت و طاعت او محسوب می شود . پس هدف باید این باشد که تمام عمر صرف در یاد خدا ، طاعت او و عبادت شود تا به آخرین درجه قرب شایسته خود برسیم . در غیر این صورت ، پس از آنکه دیدیم بعضی به مقامات عالی رسیدند و ما بی جهت عقب ماندیم ،پشیمان خواهیم شد.

منبع:

نصايح اخلاقي

توصیه های مهم اخلاقی از آیت الله بهجت (ره)

 

شما را سفارش می کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، ۵۱ رکعت است؛ پس اگر نتوانستید، ۴۴ رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را بخوانید [نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است.]
مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می کنند که می فرمودند: «اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.»

مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند: روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند. مرحوم آقای قاضی فرموده بودند: «به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند.» بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است.
اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ می ماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.

منبع:

نکات اخلاقی ایت الله بحجت

 

 

دل هیچ کس را نرنجانید!


دیگر آن که، گر چه این حرفها آهن سرد کوبیدن است، ولی بنده لازم است بگویم اطاعت والدین، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن و ترک خدعه و حیله و تقدم در سلام و نیکویی کردن با هر برّ و فاجر، مگر در جایی که خدا نهی کرده. الله الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید!

منبع:

ایت الله بحجت

« رعایت اصول ادب و عفت بیان»

مردي در جهنم بود كه فرشته اي براي كمك به او آمد و گفت: من تو را نجات مي دهم براي اينكه تو روزي كاري نيك انجام داده اي.
فكر كن ببين آن را به خاطر مي آوري يا نه؟
او فكر كرد و به يادش آمد كه روزي در راهي كه ميرفت عنكبوتي را ديد اما براي آنكه او را له نكند راهش را كج كرد و از سمت ديگري عبور كرد.
فرشته لبخند زد و بعد ناگهان تار عنكبوتي پايين آمد و فرشته گفت تار عنكبوت را بگير و بالا برو تا به بهشت بروي.
مرد تار عنكبوت را گرفت در همين هنگام جهنميان ديگر هم كه فرصتي براي نجات خود يافتند به سمت تار عنكبوت دست دراز كردند تا بالا بروند، اما مرد دست آنها را پس زد تا مبادا تار عنكبوت پاره شود و خود بيفتد كه ناگهان تار عنكبوت پاره شد و مرد دوباره به سمت جهنم پرت شد.
فرشته با ناراحتي گفت: تو تنها راه نجاتي را كه داشتي با فكر كردن به خود و فراموش كردن ديگران از دست دادي.ديگر راه نجاتي براي تو نيست و بعد فرشته ناپديد شد…!

منبع:

شرح نهج البلاغه، خوئی، ج 13، ص 94.