چرا دعامون مستجاب نمی‌شه؟

 

چرا دعامون مستجاب نمی‌شه؟

 امیرالمومنین امام علی( علیه السلام )درباره گفتار خدای تعالی که می‌فرماید:
“اُدعُونی اَستَجِب لَکُم”
(مرا بخوانید تا اجابت کنم شمارا)(1)
سوال شد که چرای دعای ما مستجاب نمی‌شود؟

حضرت علی( علیه السلام) در پاسخ فرمود: دلهای شما در هشت مورد خیانت(و بی وفایی) کرده است:

خدا راشناختید،ولی حقش را آن طور که بر شما واجب بود، ادا نکردید از این رو، آن معرفت به کار شما نیاید،

به پیغمبر خدا ایمان آورده‌اید، آن گاه با سُنَّت و روش او مخالفت ورزیدید و شریعت او را از بین بردید پس کجاست ثمره ایمان شما؟

کتاب خدا را که برای شما فرود آمد خواندید، ولی بدان عمل نکردید و گفتید به گوش و دل می‌پذیریم،ولی به مخالفت با آن برخاستید،

شما گفتید که ما از آتش دوزخ می‌ترسیم،ولی در همه حالات به واسطه گناهان و معاصی خود به سوی دوزخ پیش می‌روید،پس کجاست ترس شما؟

گفتید ما علاقه‌مند بهشت هستیم،ولی در تمام حالات کارهایی انجام می‌دهید که شما را از بهشت دور می‌سازد پس کجاست رغبت و شوق شما به آن،

نعمت خدای خود را خوردید، ولی برای آنها سپاسگزاری نکردید،

خداوند شمارا به دشمنی با شیطان فرمان داد و فرمود: شیطان دشمن شماست(2)،او را دشمن گیرید، ولی به زبان با او دشمنی کردید،اما در عمل به دوستی با او برخاستید؛

عیبهای مردمان را در برابر دیدگانتان قرار دادید و عیبهای خود را پشت سر انداختید،
درنتیجه کسی را ملامت نکنید که خود به ملامت سزاوارتر از اوهستید.با این وضع چه دعایی از شما مستجاب شود!


منبع:

(1)سوره غافر/آیه 60
(2)سوره فاطر/آیه 6
سفینة البحار/ج1/ص448

مسجدومیخانه...

 


مسجدی کنار یک مشروب فروشی قرار داشت و امام جماعت آن مسجد درخطبه هایش هر روز دعا میکرد: “خداوندا زلزله ای بفرست تا این میخانه ویران شود .”
روزی زلزله آمد و دیوار مسجد روی میخانه فرو ریخت و میخانه ویران شد.
صاحب میخانه نزد امام جماعت رفت و گفت: “تو دعا کردی میخانه من ویران شود پس باید خسارتش را بدهی!”
امام جماعت گفت : “مگر دیوانه شدی ! مگر می شود با دعای من زلزله بیاید و میخانه ات خراب شود !”
پس هر دو به نزد قاضی رفتند . قاضی با شنیدن ماجرا گفت: “در عجبم که صاحب میخانه به خدای تو ایمان دارد، ولی تو که امام جماعت هستی به خدای خود ایمان نداری!…

منبع:دلنوشته

سفره ای که اولین روز عید پهن می شود...

نزدیک عید پدر و مادرم ما را به کفش ملی می بردند. خودشون از پشت ویترین انتخاب می کردند و به فروشنده می گفتند اندازه سایز پای ما بیاورد و اصلا سوال نمی کردند که این کفش را دوست دارید یا نه , فقط همیشه می گفتند این ﻛﻔﺸﻬﺎ ﻣﺮﮒ ﻧﺪاﺭﻧﺪ!

عاشق عید بودم . بوی عید را دوست داشتم . بوی شیرینی ها ,بوی عود و بوی سبزی پلو ماهی مادر و مادربزرگام و سفره ای که اولین روز عید پهن می شد و همه فامیل دور آن می نشستند ..

 

چرا فکر نمی کردیم شاید این روزها تمام شوند ؟
چرا آنقدر خاطرمان جمع بود ؟
چرا مواظب لحظه ها نبودیم ؟
چرا خوشبختی را عمیق نفس نکشیدیم ؟
که امروز مجبور نباشیم فقط چنگ بیندازیم به گذشته ها ,خیره شویم به آن و زندگی کنیم با آن …

از کودکی به نوجوانی و جوانی راهی نیست اما همراهانت همیشگی نیستند.
در فراز و فرود راه ,خیلی ها را از دست می دهی .

ما در همین از دست دادن ها بزرگ شدیم , پخته شدیم ,ساخته شدیم .

ﻣﺎﺩﺭ و ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻬﺎوپدر و مادرها و گاهی فرزندان زودتر از پدرو مادر ﺭﻓﺘﻨﺪ و من امروز بعد از گذشت این چند سال , می خواهم بنویسم فقط کفش ملی نیست که مرگ ندارد ,عشق هم مرگ ندارد ,بعضی خاطرات هم مرگ ندارد بعضی قلبها و بعضی آدمها …

منبع:دلنوشته

مؤثرترین داروست ...

 

 

پیامبر اکرم(صلی علیه وآله وسلم):

صــدقـــه بلا را برطرف میکند

و  مؤثرترین داروست. همچنین

قضای ‌حتـــمــــے را برمی‌گرداند

و درد و بیماری‌ها را چیزی جز

دعا و صدقه از بین نمی‌برد.

منبع: بحار الانوار /ج93/ص137

فقط نشسته وگفتیم،خداکند که بیایی...

حرف زدن با امام زمان(عجل علی تعالی فرجه الشریف)

مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند:
هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد
و دل کنید. خوب نیست شیعه‌ روزش
شب شود و شب‌اش روز شود و اصلاً به یاد او
نباشد. بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال‌ هم‌
نداشته باشد، مثلاً از  مفاتیح دعایی بخواند،
با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند.
با حضرت درد و دلی کند.

آیت الله بهجت می فرمود:
بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است.
قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش
خودتان برسد، به گوش حضرت رسیده است.
او نزدیک است، درد و دل‌ها را می‌شنود.
با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید.

در زمان حضرت امام هادی( علیه السلام)
شخصی نامه‌ای نوشت از یکی از شهرهای دور
نامه‌ای نوشت که آقا من دور از شما هستم.
گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم،
به هر حال چه کنم؟
حضرت در جواب ایشان نوشتند:
«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک‏»
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو.
ما از شما دور نیستیم.

منبع:

بحارالانوار/ ج53/ ص306