بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
شنبه 96/12/19
ذکری که با گفتنش ثوابی بی شمار نصیبتان می شود
حدیثی از امام صادق (علیه السلام) در متن آمده است.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند :
هر کس هر روز بیست و پنج بار بگوید : اَللّهُمَّ اِغْفِر لِلْمؤمِنینَ وَالموْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ.
خدا به شماره هر مومنی که در گذشته زنده باشد تا روز قیامت حسنه ای برایش بنویسد و گناهی از او محو کند و درجه ای بالا برد.
منبع :
آمالی شیخ صدوق، مجلس ۶۳، حدیث7
شنبه 96/12/19
قرآن كريم در مقام بيان ملكه عفاف، هم از مرد و هم از زن تمثيل آورده است. اما بايد ديد كه آيا مرد در اين صحنه عفيفانه تر تجلي نموده يا زن، رخسار عفيفانه تري به تصوير كشيده؟
يوسف صديق( سلام الله عليه) وحضرت مريم( سلام الله عليها) مزاياي ارزشي فراواني داشتند كه قرآن نقل مي كند. اما آنچه در اين مبحث مورد توجه است، وجود ملكه عفاف در آنها است. هم يوسف مبتلا شد ودر اثر عفاف، نجات پيدا كرد، وهم مريم امتحان شد و در پرتو عفاف نجات يافت، مهم اين است كه عكس العمل هريك از اين دو معصوم چگونه بوده است.
الف- حضرت يوسف (عليه السلام)
هنگامي كه وجود مبارك يوسف( سلام الله عليه )آزمون مي شود، قرآن مي فرمايد:
««همت به وهم بها لولا ان راي برهان ربه »» [1]؛ (آن زن قصد او كرد و او نيز اگر برهان پروردگار را نديده بود آهنگ او مي كرد.)
در اينجا سخن در مقام فعل و عمل نيست، حتي در مرحله مقدمات عمل هم نيست؛ بلكه در فضاي اهتمام است واين مرحله سوم است. مردا از مرحله اهتمام در اين جا، همان است كه آن زن مصري، همت گماشت و همتش در حد تعقيب يوسف، به فعليت رسيد. ولي يوسف صديق (عليه السلام) نه تنها مرتكب حرام نشد ونه تنها مقدمات حرام را آماده نكرد، بلكه قصد و همت و خيال هم در ميان نبود. به دليل اين كه آيه شريفه، همت و قصد حضرت را تعليق به چيزي كرد كه حاصل نشد و فرمود: «وهم بها لولا ان راي برهان ربه »؛ چون برهان رب را ديد، قصد نكرد.
شواهد فراوان ديگري هم هست كه ذات اقدس آله از يوسف به عنوان بنده طاهر ومعصوم ياد كرده است. مثل آن جا كه فرمود:
««انه من عبادنا المخلصين »»[2] اين صغراي قياس است، وكبراي قياس همان است كه شيطان گفت: من نسبت به بندگان مخلص تو راه نفوذ ندارم. ««الا عبادك منهم المخلصين»»[3]. بنابراين، به اعتراف شيطان، يوسف صديق منزه از اين گزند بود، چه اين كه وقتي مفتريان دامن پاك يوسف را متهم كردند، سرانجام اعتراف نمودند وگفتند:
««الان حصحص الحق انا راودته عن نفسه»»[4] ؛ (اكنون حق پديدار گشت، من، از او كام خواستم.)
وذات اقدس اله نيز به نزاهت و قداست يوسف (عليه السلام)شهادت داد وفرمود: نه تنها يوسف به طرف بدي نرفت، بلكه بدي به طرف يوسف نرفت، در آن جا كه فرمود: ««كذلك لنصرف عنه السوء والفحشاء»»[5] اين گونه بدي وپليدي را از او برگردانيم. قرآن نمي گويد: «لنصرفه عن السوء» ، ما او را از گناه باز داشتيم بلكه مي گويد: به گناه اجازه نداديم كه به سراغ او برود.
ب- حضرت مريم (سلام الله عليها)
اما حضرت مريم(س) از لحاظ ملكه عفاف، ياهم سطح يوسف صديق (عليه السلام )است كه خدا از او به عنوان عبد مخلص ياد كرد و فرمود: ««انه من عبادنا المخلصين»» و يا از او بالاتر است.
توضيح مطلب اين است كه وقتي از عفاف مريم سخن به ميان مي آيد، سخن از ««همت به وهم بها لولا ان راي برهان ربه»» نيست. سخن اين نيست كه اگر مريم، دليل الهي را مشاهده نمي كرد، مايل بود. بلكه سخن آن است كه:
««قالت اني اعوذ بالرحمن منك ان كنت تقيا»»[6]؛ (مريم گفت: اگر پرهيزكاري، از توبه خداي رحمان پناه مي برم.)
نه تنها خودش ميل ندارد، آن فرشته را هم كه به صورت بشر متمثل شده، نهي از منكر مي كند ومي گويد: اگر تو با تقوايي، دست به اين كار نزن. وقتي ذات اقدس اله مي فرمايد:
««فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا»»[7]؛ (پس روح خود را به سوي او فرستاديم. پس چون بشري خوش اندام بر او نمايان شد.)
اين گونه ادامه نمي دهد كه اگر او دليل الهي را نمي ديد، ميل پيدا مي كرد وقصد مي نمود، بلكه مي فرمايد: ««قالت اني اعوذ بالرحمن منك ان كنت تقيا»» اين كلمه «ان كنت تقيا» به عنوان امر به معروف ونهي از منكر است، يعني تو بپرهيز. مثل اين كه ذات اقدس اله به ما مي فرمايد: اين كار را انجام ندهيد «ان كنتم مؤمنين» [8].
ما اين تعبير را در قرآن زياد داريم، كه به نوبه خود تعبير ارشادي و راهنمايي است. يعني اگر مؤمن هستيد، برابر ايمانتان عمل كنيد. در اين جا نيز مريم به فرشته متمثل مي فرمايد: اگر باتقوايي دست به اين كار نزن، من كه دستم بسته است، تو هم دستت را ببند. آيا اين تعبير لطيف تر از تعبير يوسف نيست؟! درباره يوسف، ذات اقدس اله فرمود: اگر برهان رب را نمي ديد، قصد گناه مي كرد، ولي چون برهان رب را ديد، قصد نكرد. اما درباره مريم نه تنها نسبت به خودش، سخن از قصد نيست، بلكه فرشته متمثل را نيز از اين قصد نهي مي كند.[9]
منبع:
[1] يوسف/ 24.
[2] يوسف/ 24.
[3] حجر/ 40.
[4] يوسف/ 51.
[5] يوسف/ 42.
[6] مريم/ 18.
[7] مريم/ 17.
[8] آل عمران/ 175.
[9] زن در آينه جلال و جمال، با تلخيص و تصرف
شنبه 96/12/19
با دقت در روايت اندك موجود و با مطالعه سيره حضرت زهرا( عليهاالسلام) مصاديق و نمونه هاي زيبائي از ظاهر زندگي همچون: بهداشت، نظافت، آراستگي و استعمال عطر، همچنين بهداشت محيط زندگي و رسيدگي به آن مشاهده مي شود. در اقوال تاريخي و روايات آمده كه حضرت زهرا( عليهاالسلام) خود شخصاً خانه و محيط زندگي خود را جارو مي زده است. در خانه دائماً معطر به خوشبوترين عطرها بوده اند. لباس سفيد بويژه براي نماز از لباسهاي ايشان بوده است. داراي انگشتر و گردنبندي براي زينت بوده اند كه قصه انفاق گردنبند حضرت به فردي نيازمند هم در تاريخ ثبت شده است و بالاخره با كمك گرفتن از فضه خادمه و حفظ حقوق او در مديريت كار خانه به بهترين وجه تلاش و كوشش داشته اند.
توضيح بيشتر مطالب فوق را ميتوان بدين گونه ارائه نمود:
ابراز و اظهار محبت به همسر
يكي از نكات بسيار قابل توجه در روابط ميان زن و شوهر، اظهار محبت به همسر است. در بنيان خانوادههايي كه با وجود عامل محبت از فرآيند اظهار محبت، به خوبي استفاده نميشود، اندك اندك خدشهها و خللهايي به وجود ميآيد. اطلاع زوجين از اينكه هر يك به ديگري علاقه دارند براي تداوم يك زندگي كافي نيست بلكه؛ شنيدن كلمات محبتآميز از لوازم يك زندگي موفق زناشويي است. اين نياز متقابل زن و شوهر به اظهار محبت در مقابل يكديگر، بايد به بهترين نحو پاسخ گويي شود.
در زندگي حضرت فاطمه ( عليهاالسلام)، عبارات محبتآميز و احترامآميز به علي ( عليه السلام) بسيار است؛ از جمله ايشان در عبارتي خطاب به همسرشان در مقام اظهار محبت ميفرمايد: «روحي لروحك الفداء و نفسي لنفسك الوقاء» «روح من فداي روح تو باد و جان من سپر بلاي جان تو باشد.»[1]
همانگونه كه بيان شد، اظهار محبت بايد طرفيني باشد. در اينجا نيز اظهار محبت يك سويه نيست بلكه اميرمومنان نيز با عباراتي شبيه به همين عبارت با صديقه طاهره سخن ميگويند.
حمايت و دفاع از همسر
يكي از مهمترين شاخصههايي كه مي تواند در استحكام خانواده مؤثر باشد، حمايت و دفاع از همسر است. مسلم است كه در هر زندگي خانوادگي، زن و شوهر غير از نقش همسري، در ساير روابط اجتماعي يا سياسي و…، نقشهاي ديگري نيز بر عهده دارند و هيچ بنياني مستحكم تر از قلعه خانواده نمي تواند مدافع يك انسان در سختيها، آسيبهاي اجتماعي، روحي و… باشد. حمايت هر يك از زوجين از ديگري و تجليل و قدرداني از تلاشها و زحمات وي، از جملهي اين امور است.
صديقه طاهره ( عليهاالسلام)، هم حامي اميرمومنان بود و هم همسر ايشان و از آنجا كه اين بانو در همه امور خير پيشتازترين فرد امت محسوب مي شد، در امر دفاع از ولايت نيز، والاترين جان فشاني ها را به ساحت كبريايي خداوند تقديم كرد. يكي از نمونه هاي منقلب كننده دفاع فاطمه ( عليهاالسلام) از همسرش، جرياني است كه علي ( عليه السلام) را با اكراه و اجبار براي اخذ بيعت به مسجد مدينه مي بردند. در روايت است كه بانوي دو عالم( عليهاالسلام)، براي دفاع از همسر به درب مسجد آمد و جلوههاي به ياد ماندني از ايثار و فداكاري از خويش در تاريخ بر جاي گذاشت و در دفاع از همسرش فرمود: « به خدا سوگند اي سلمان، از درب مسجد مدينه پا بيرون نمي گذارم تا آن كه پسرعموي خود را با چشمان خودم سالم ببينم.»
زينت ظاهر و باطن براي همسر
آراستگي ظاهر و باطن همسران براي يكديگر، يكي از اصول حاكم بر خانواده هاي آرماني است. اميرمومنان در اين باره مي فرمايد: «جمال الباطن، حسنالسريرة» «زيبايي باطن ، در حسن نيت و زيبايي درون است.»[2] دل و جان حضرت زهرا ( عليهاالسلام)، در كمال حسن نيت، خلوص و صميميت نسبت به همسر بزرگوارش بود و حسن سريره او جميل ترين زيبايي هاي باطني را در برابر چشمان مبارك اميرمومنان ( عليه السلام) به تماشا مي گذاشت.
پيدا است كه اگر فردي از نعمت جمال ظاهر بي بهره باشد
اولاً با هنرمندي و ظرافت خاصي مي تواند به آراستگي و حسن خويش بيفزايد
ثانياً با ظرايف و طرايفي كه در جلوهگري هاي رفتـار خود طراحي مي كنـد ، مي توانـد بـه حسن سـلوك و جمال بـاطن دسـت يابد. بـه عنوان مثـال، لبخنـد زينـت چهره اسـت ، نگاه مهربان، زينت چهره است و مي تواند بر جمال ظاهر و باطن بيفزايد. گشادگي چهره و بشاشيت صورت نيز، نوعي زينت چهره است. در روايت، يكي از خصوصيات زنان با فضيلت، درخشندگي چهره معرفي شده است.[3]
حضرت فاطمه ( عليهاالسلام) به عنوان زينت و استحباب، انگشتري به دست مي كردند و از قول رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي فرمود: «هركس انگشتري عقيق به دست كند، همواره خير ميبيند.»[4]
اميرمؤمنان( عليهاالسلام) در اشاره به آراستگي ظاهر و باطن صديقه طاهره ( عليهاالسلام) ميفرمود: «هرگاه به او مينگريستم، همهي ناراحتيها و غمهايم برطرف ميشد».[5]
آراستگي و پاكيزگي در عين سادگي
انسان به طور طبيعي و فطري آراستگي و زيبايي را دوست مي دارد. چنان كه حضرت علي (عليه السلام )و ديگر معصومين فرموده اند: «ان الله جميلٌ و يحبُّ الجمال؛ خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد».[6]
حضرت رضا (عليه السلام) در تشريح سيره و سنت انبيا مي فرمايد: «مِن اخلاقِ الانبياء التَّنظُّفِ؛ آراستگي و نظافت از اخلاق پيامبران است».[7]
بر هر انساني لازم است كه آراستگي به آرايش و نظافت را همچون يكي از وظايف روزانه در زندگي خود رعايت كند و بخشي از اجناس سبد خانوادگي خود را به وسايل آراستگي و نظافت اختصاص دهد.
از لحاظ رواني، آراستگي، نظافت و زيبايي و زيبا سازي محيط خانه و خانواده، آرامش اعضاي آن را فراهم مي سازد و عامل مؤثري براي افزايش محبت و همگرايي بيشتر خواهد بود.
اگر نظافت و زيبايي براي همه انسان ها لازم و مفيد باشد، براي برخي از افراد واجب است. زن و شوهر از كساني هستند كه آراستگي براي آنان واجب و از ضروريات زندگي است.
اميرمومنان علي( عليهالسلام) در اين باره مي فرمايند:
ليتهيأ احدكم لزوجته كما عيب ان تتهيأ له.
هر مردي از شما مسلمانان موظف است خودش را براي همسرش آراسته كند، همچنان كه دوست دارد زنش براي او آراسته باشد.[8]
صديقه طاهره (سلام الله عليها) نيز كه در مكتب نبوت تربيت شده بود و به فرهنگ و اخلاق اسلامي آشنايي كامل داشت، به رعايت اصل آراستگي در زندگي خانوادگي آگاهي كامل داشت و آراستگي و نظافت را پيش از آن كه يك امر شخصي و فردي بداند، آن را حق خانوادگي و همسر خود مي دانست و ازاين رو، به آن بسيار اهميت مي داد.
يكي از سنت هاي مورد تأكيد رسول خدا( صلي الله عليه و آله) به كار بردن عطر و سفارش به استفاده از بوهاي خوش بوده است. آمده است فاطمه (عليهاالسلام) تا آن هنگام كه در خانه بودند، مرتب از عطرهاي گوناگون استفاده مي كردند و فضاي زندگي را علاوه بر عطر روح و معنويت به عطر ظاهري معطر مي كردند.
درباره زندگي فاطمه زهرا (عليهاالسلام) آمده است كه ام السلمه مي گويد: «از حضرت زهرا( عليهاالسلام )پرسيدم: آيا عطري ذخيره كرده اي؟ فرمودند: آري. رفت و شيشه عطري آورد و مقداري در كف دست من ريخت. بوي خوشي داشت كه هرگز نشنيده بودم. گفتم اين عطر خوشبو را از كجا تهيه كرده اي؟ فرمود: اين عطر مُشكي است كه از بال و پر جبرئيل فرو ريخته است.» پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به عمار ياسر مأموريت داد براي شب عروسي حضرت زهرا( عليهاالسلام) عطرهاي خوشبو تهيه كند.
منبع:
[1] . بحراني، مدينة معاجز الائمة الاثني عشر (قم، موسسه معارف الاسلاميه، 1413ق)، ج3، ص369.
[2] . محمدي ريشهري، ميزان الحكمة، (بيجا، دار الحديث، 1416ق) ج1، ص416
[3] . كليني، الكافي (بي جا، ۱۳۶۲) ج۵ ، ص ۳۲۴.
[4] . «قالت فاطمه (س)، قال رسول الله (ص): من تختم بالعقيق لم يزل يري خيري» (شيخ طوسي، الامالي، (قم، دار الثقافه، 1414ق)، ص311؛ حرعاملي، وسائل الشيعه، (قم، آل البيت، 1409ق) ج5 ، ص88).
[5] . «لَا أَغْضَبَتْنِي وَ لَا عَصَتْ لِي أَمْراً وَ لَقَدْ كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا فَتَنْكَشِفُ عَنِّي الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَان » اربلي، كشف الغمة (تبريز، بني هاشم، 1381ق)، ج1، ص363؛ مجلسي، بحار الانوار، (بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق) ج۴۳، ص۱۳۴.
[6] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج1، ص414.
[7] . كليني، الكافي، ج5، ص567 و ج11، ص310؛ ابن شعبه حراني، تحف العقول (قم، جامعه مدرسين، 1404ق)، ص442.
[8] . ابن حيون، دعائم الاسلام( قم، آل البيت، 1385ق)، ج1، ص123.
شنبه 96/12/19
تنها کسانی که در روز قیامت حسرت نمی خورند
حدیثی از امام صادق (علیه السلام) در متن خبر آمده است.
از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند:
یوم الحسره، کدام روز است که خدا می فرماید: بترسان ایشان را از روز حسرت
حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.
منبع : وسائل الشیعه/ج7
چهارشنبه 96/12/16
4نعمتی که خداوند حتی از گناهکاران هم دریغ نمی کند
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) : چهار خصلت است که پیوسته از طرف خدا برای شما جاری است با اینکه به خود ظلم می کنید و گناهکارید.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرمایند :
چهار خصلت است که پیوسته از طرف خدا برای شما جاری است با اینکه به خود ظلم می کنید و گناهکارید:
1) رزق و روزی او به شما می رسد.
2) رحمت او از شما قطع نمی شود.
3) پوشش و پرده او همیشه روی گناهان شما کشیده شده است.
4) کیفر و عقابش را بر شما سریع نمی فرستد.
ولیکن شما با وجود اینها بر خدایتان جرأت دارید و گناه می کنید، امروز شما سخن می گویید و خدا از شما ساکت است ، پس نزدیک است که خداوند سخن بگوید و شما ساکت باشید، پس از کارهای شما دودی بلند می شود که چهره ها از آن سیاه می گردند، پس این آیه را تلاوت کردند: « و بترسید از روزی که درآن بسوی خدا برگشت داده می شوید پس هرکسی هر آنچه را که کسب کرده کاملا دریافت می کند و در حالی که به آنها ظلم نمی شود.
منبع : احادیث الطلاب1037