قلبم گواهی می دهد که به یقین تو می آیی...

 

زمان گذشت و قلبم گواهی می دهد که به یقین تو می آیی.

تو می آیی و آیینه های زنگار گرفته قرن ها جهالت و سکوت و روزمرگی را دوباره جلا خواهی داد.

تو می آیی و قلب های سیاه شده از تنهایی را دوباره با حضور روشنی بخش خود نورانی خواهی کرد.

تو می آیی و دلم را خویشاوند تمام پنجره های جهان می کنی.

تو می آیی و چشمان جهان را به آبشاران زلال معنویت پیوند می زنی.

تو می آیی و فریادهای فرو خفته ستمدیدگان جهان را معنا می بخشی.

تو می آیی و گوش جهان را که از فریادهای گوشخراش شیاطین کفر و الحاد کر شده است، با زمزمه روح بخش محبتت نوازش می کنی.

تو می آیی و من خوب می دانم که روزی از همین دریچه که سال هاست بسته مانده است، جوانه ای خواهد رویید؛ جوانه ای سبز که از خیال همیشه منتظر من به سمت آسمان های آبی حضور تو سر بر خواهد آورد.

تو می آیی و زمین در زیر پای تو از شادی می شکفد.

تو می آیی و رودهای احساس، از دستان پر مهر نسیم، بر منتظران واقعی ات جاری می شوند.

ای تجلی مهر خداوند در زمین! شوره زار خشک دل های خسته مان در انتظار نوازش نرم نگاه پر مهر توست!

سوار سبزپوش آرزوهای ما! روایت گر فتح و پیروزی مسلمانان! وارث بدر و حنین! ذوالفقار حیدر در دستان توست و نرمی کلام مصطفی از زبان تو جاری می شود.

یا حُجّةُ اللّه علی خلقه!

منبع دلنوشته

احترام به پدر سبب آمرزش گناهان

                                                                     آقا جون عاشقتم

گاهی اوقات انسان با وسوه‌های نفس و شیطان دچار آلودگی و گناه می‌شود که برای رهایی از این بحران باید به توبه و استغفار روی آورد. اما انسان در اثر گناه زیاد از توبه و انابه به درگاه الهی نا امید می‌شود، حال برای چنین فردِ ناامیدی چه راه کاری غیر از عبادت و توبه و استغفار در نظر داریم؟ این راه کار را در کلام دین و دستورات اهل بیت علیهم‌السلام وجود دارد.

رسول اکرم(ص) در این زمینه فرموده‌اند: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا مِنْ عَمَلٍ قَبِیحٍ إِلَّا قَدْ عَمِلْتُهُ فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَةٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَهَلْ مِنْ وَالِدَیْکَ أَحَدٌ حَیٌّ؟ قَالَ أَبِی‏ قَالَ‏ فَاذْهَبْ‏ فَبَرَّهُ‏ قَالَ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَوْ کَانَتْ أُمُّهُ؛ مردی خدمت رسول خدا(ص) رسید و گفت: ای رسول خدا، من هیچ کار زشتی نمانده که انجام نداده باشم، آیا می‌توانم توبه کنم؟ رسول خدا(ص) فرمود: آیا هیچ یک از پدر و مادرت زنده هستند؟ گفت: بله، پدرم. حضرت فرمود: برو به او نیکی کن (تا آمرزیده شوی). وقتی او راه افتاد حضرت رسول(ص) فرمود: کاش مادرش زنده بود.»

حال جای سؤال است که احترام به والدین چه برکاتی دارد که این چنین باعث آمرزش چنین شخصی با این همه آلودگی می‌شود. یا باید کمی تأمل کرد چرا حضرت رسول(ص) توصیه به توبه یا نماز خاص یا عبادت خاصی را نکردند و خدمت به والدین را توصیه کردند.

امام سجادعلیه‌السلام در رساله حقوق می‌فرمایند:

خدایا! اطاعت والدین را برای من گوارا قرار بده چنان که آب خنک را برای یک انسان عطشان محبوب و گوارا قرار می‌دهی؛ تا اطاعت و خواسته آن‌ها را بر خواهش‌های نفس خود مقدم بدارم. خدایا! چنان کن که کارهای خوب و خدمات آن‌ها در چشم من زیاد جلوه کند؛ اگر جه آن کارها کم و کوچک باشد و خدمات و نیکی‌های زیاد و طولانی مدت من در نظرم نا چیز باشد.

بنابراین،‌ فرزندان نمی‌توانند به عذر این که ما نمی‌دانیم چگونه با پدر و مادر خود معاشرت کنیم، مرتکب خطا شوند، امام سجاد (ع) در قالب دعا می‌فرمایند : باید به وظایف خود نسبت به پدر و مادر علم پیدا کنیم. همچنین فرزند باید از خدا بخواهد که به او قدرت بدهد تا به آموخته‌هایش دقیق و صحیح عمل کند، یعنی بتواند خود را در مسیر خدمت و اطاعت والدین قرار بدهد؛ آن هم نه از روی کراهت و سختی و زحمت.

منبع:

رساله حقوق امام سجاد (ع)

چرا باید به پدر خود احترام بگذاریم

یکی از سنت‌های زندگی، بحث بازتاب دنیایی عمل است و معمولاً همه انسانها هر چند غیر معتقد به مذهب خاص، به این مطلب اذعان دارند که نتیجه خوبی و بدی اعمال را در این دنیا خواهیم دید یا به بفرموده خداوند در قرآن: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها؛ اگر نیکى کنید به خود مى‌‌کنید، و اگر بدى کنید به خود مى‏ کنید.» اگر انسان کمی عاقل باشد و به فکر زندگی حداقلی دنیای خود هم باشد، باید فرمول «هر چه کنی به خود کنی/ گر همه نیک و بد کنی» را رعایت کند. لذا باید در باب احترام به پدر هم این دستور را رعایت کنیم که امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) فرمودند:

«بَرُّوا آبَاءَکُمْ یَبَرَّکُمْ أَبْنَاؤُکُمْ؛ با پدرانتان خوش‌رفتاری کنید تا فرزندانتان با شما خوش‌رفتاری کنند.» یعنی برای اینکه فرزندانمان با ما خوش رفتاری کنند و در زمان کهولت سن، گرفتار بی‌مهری فرزندان قرار نگیریم، باید احترام به پدر را رعایت کنیم. البته خوب می‌دانیم که این دلیل برای کسانی است که دنبال مزد هستند و دوست دارند پاداش کارشان را بگیرند یا بچه هایشان آنها را احترام کنند، و الا احترام به پدر از اوجب واجبات است.

در سیره علما و مراجع هم این احترام به والدین بسیار مشهود بوده است. در احوالات حضرت آیت‌الله بهجت نقل می‌کنند: «زمانی‌که آیت‌الله بهجت در نجف مشغول تحصیل و تهذیب نفس بودند، عده‌ای که مطالب عرفانی را قبول نداشتند، نامه‌ای برای پدر آقای بهجت می‌فرستند و در مورد ایشان بدگویی می‌کنند و می‌گویند ممکن است فرزندت از درس و بحث، خارج شود. پدر بزرگوار ایشان نامه‌ای برای آقای بهجت می‌نویسد که من راضی نیستم جز واجبات، عمل دیگری انجام دهی، حتی راضی نیستم نماز شب بخوانی، آقای بهجت می‌فرماید: وقتی نامه ی پدرم به دستم رسید، خدمت آقای قاضی رسیدم و نامه را به ایشان نشان دادم، ایشان فرمودند: شما مقلد چه کسی هستید؟ گفتم: من مقلد آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی هستم، فرمودند: باید بروید از مرجع تقلیدتان بپرسید.

آقای بهجت می‌فرماید: من نزد آقا سید ابوالحسن اصفهانی رفتم و از ایشان کسب تکلیف کردم، ایشان فرمودند: باید حرف پدرت را اطاعت کنی، از آن موقع به بعد آقای بهجت سکوت می‌کنند و چیزی نمی‌گویند.

آیت‌الله بهجت(ره) در سکوت مطلق فرو می‌روند و حتی برای خرید، از خادم مدرسه تقاضا می کنند تا این کار را برای ایشان انجام دهد؛ چرا که سخن گفتن از واجبات نیست و کار و فعل مباحی است حتی ایشان خیلی کم در کوچه و خیابان رفت و آمد می کردند و تمام این کارها به خاطر این بود که می خواستند از دستور پدرشان اطاعت کنند.»

از این رو فرخی سیستانی در آثار احترام به پدر چنین سروده است:

«هر آن پسر که پدر، زان پسر بُوَد خشنود/ نَه روز او بد باشد، نه عیش او دشوار.»

منبع:

سخنان ایت الله بهجت درباره ارزش پدر ،ج4ص،34

بابام یعنی دنیام ....

پشتم به تو گرم است. نمی‏دانم اگر تو نبودی، زبانم چطور می‏چرخید، صدایت نزنم!
راستش را بخواهی، گاهی، حتی وقتی با تو کاری ندارم، برای دل خودم صدایت می‏زنم؛ بابا!
آن‏قدر با دست‏هایت انس گرفته‏ام که گاهی دلم لک می‏زند، دستانم را بگیری.
هر بار دستانم را می‏گیری، خیالم راحت می‏شود؛ می‏دانم که هوایم را داری و من میان ازدحام غریبی،
گم نمی‏شوم و تو هیچ وقت دستم را رها نمی‏کنی …

یه خواهش خواهرانه : قدر باباهاتون و بدونید ….

چگونه مى شود كارى بدون مقدمات و شرايط انجام گيرد؟!

چگونه مى شود كارى بدون مقدمات و شرايط انجام گيرد؟!

اگر مى خواهيد دعا كنيد و واقعا دعا و خواستن از خدا باشد، دعا تشريفاتى دارد، اگر مى خواهيد از ناحيه ى دعا به جايى برسيد، زبان حالتان اين باشد: تسليم خدا هستيم ، هر چه بخواهد بكند، بنا داريم عمل به وظيفه ى بندگى كنيم . آيا با اين حال خدا ما را به دست گرگ مى دهد؟!او مى تواند تمام مصيبت هاى اهل ايمان را تدارك و جبران كند،ولو خراش و خدشه اى باشد. در صورت روشنايى (راه و تكليف ) راه برويد، و اگر روشن نبود عصا را به زمين بكوبيد و احتياط كنيد.
 منبع:
 
در محضر ایت الله بهجت ج1،ص341.

 
مداحی های محرم