بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
یکشنبه 95/11/10
یک نگاه عموعی به دنیا و ویژگیها و سنتهای حاکم بر آن، جدای از وقایع تاریخی، پندهای فراوانی به انسان میدهد. قوانینی بر دنیا حاکم است که هر یک میتواند درس عبرتی برای انسان باشد. شناخت دنیا و آشنایی با خصوصیات آن، تأثیر قابل ملاحظهای در سلوک و رفتار فراگیرنده میگذارد. شاید امیرالمؤمنین(ع)، تنها کسی باشد که به طور جامع به توصیف ابعاد و ویژگیهای مختلف دنیا پرداخته و به قصد تأثیرگذاری و عبرتدهی از آن سخن گفته است، تعابیر، تشبیهات و تمثیلات گوناگونی که در باب دنیا، در کلام علی(ع) وجود دارد، همه حاکی از همین مطلب است.
تعابیری چون: «اَلدُّنْیَا دارٌ مُنِیَ لَهَا الفَنَاءُ …»، «اَلدُّنْیَا دَارُ فَنَاءٍ و عَنَاءٍ و غِیَرٍ و عِبَرٍ…»، «[الدنیا] دَارُ حَرْبٍ وَ سَلْبٍ وَ نَهْبٍ وَعَطْبٍ…»، «اِنّهَا دَارُ شُخُوصٍ و مَحَلَّةُ تَنْغِیصٍ…»، «دارٌ بِالْبَلاَءِ مَحْفُوفَةٌ…»، «مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ الحَیَّةِ…»، و صدها تعبیر دیگر، همه درصددِ دادن شناختِ عبرتآموز به انسانهاست. چنانچه گذشت، خود حضرت، پس از توصیههای فراوان در ابعاد گوناگون به فرزندش امام مجتبی(ع)، هدف خود را از این همه سفارش چنین بیان میفرماید:
یَا بُنَیَّ اِنّی قَدْ انْبَأتُکَ عَنِ الدُّنْیَا وَ حَالِهَا، وَ زَوَالِهَا وَ انْتِقَالِهَا وَ أنْبَاْتُکَ عَنِ الآخِرَةِ وَ مَا اَعَدَّ لِأهْلِهَا فِیهَا وَ ضَرَبْتُ لَکَ فِیهِمَا الأمْثَالُ، لِتَعْتَبِرَ بِهَا وَ تَحْذُوَ عَلَیْهَا.
پسر عزیزم! من تورا از دنیا و تحولات گوناگونش و نابودی ودست به دست گردیدنش آگاه کردم و از آخرت و آنچه برای انسانها در آنجا فراهم است اطلاع دادم و برای تو از هر دو مثال زدم تا به آن پندپذیری و براساس آن در زندگی گام برداری.
طبق این کلام، دادن این شناخت در مورد دنیا و آخرت به این دلیل است که فراگیرنده از آن عبرت بگیرد و مسیر زندگی را بر آن اساس پایهگذاری کند. بنابراین یکی از شیوههای عبرتآموزی، توصیف دنیا و بیان ویژگیها و سنتهای رایج آن برای فراگیرنده است.
منبع:
http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,6330
یکشنبه 95/11/10
علم؛ وسیله قدرت یافتن کشورهای اسلامی
«باید کشورهای اسلامی از لحاظ علم و فناوری پیشرفت کنند. گفتم غرب و آمریکا به برکت علم توانستند بر کشورهای دنیا مسلط شوند؛ یکی از ابزارهاشان علم بود؛ ثروت را هم با علم به دست آوردند. البته مقداری از ثروت را هم با فریبگری و خباثت و سیاست به دست آوردند، اما علم هم مؤثر بود. باید علم پیدا کرد. روایتی است که فرمود: «العلم سلطان من وجده صال و من لم یجده صیل علیه».(شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج ۲۰، ص ۳۱۹)
باید علم پیدا کنید. علم که پیدا کردید، پنجه ی قوی پیدا خواهید کرد. اگر علم نداشته باشید، کسانی که دارای پنجه ی قوی هستند، دست شما را میپیچانند. جوانهاتان را به علم تشویق کنید؛ این کار ممکن است؛ ما در ایران این کار را کردیم. ما قبل از انقلاب در ردیفهای آخرِ آخرِ علمی دنیا قرار داشتیم، که هیچ نگاهی به طرف ما جلب نمیشد. امروز به برکت انقلاب، به برکت اسلام، به برکت شریعت، کسانی که در دنیا ارزیابی میکنند، گفتند و در دنیا منتشر شد که ایران امروز از لحاظ علمی در رتبه ی شانزدهم دنیاست». (مقام معظم رهبری، 21/۰۹/1391)
«نقطه ی قوّت دیگر، پیشرفت علمی است. عزیزان من! این پیشرفت علمی را دست کم نگیرید. این پیشرفتها خیلی مهم است. علم، پایه ی پیشرفت همه جانبه ی یک کشور است. این حدیث را من یک وقتی خواندم: «العلم سلطان» علم، اقتدار است. هر کس این اقتدار را داشته باشد، می تواند به همه ی مقاصد خود دست پیدا کند. این مستکبران جهانی به برکت علمی که به آن دست پیدا کردند، توانستند به همه ی دنیا زور بگویند. البته ما هرگز زور نخواهیم گفت، اما علم برای ما به عنوان یک پیشرفت حتماً لازم است». (مقام معظم رهبری 14/11/1390)
اگر خداوند نسبت به جهان، علم نداشت؛ می توانست آن را اداره کند؟ «.. أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکلِّ شَی ءٍ عِلْما؛ خداوند متعال به احاطه علمی، بر همه امور عالم آگاه است» (طلاق، 12)
آیا آصف بن برخیا، می توانست؛ بدون علم، تخت بلقیس را نزد حضرت سلیمان علیه السلام حاضر کند. « قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ أَنَا آتیک بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیک طَرْفُک؛ کسی که دانشی از کتاب [لوح محفوظ] نزد او بود گفت: من آن را (تخت بلقیس را) پیش از آنکه پلک دیده ات به هم بخورد، نزد تو می آورم. [و آن را در همان لحظه آورد]»(نمل، 40) عامل غلبه همه انبیاء بر مستکبران، علم و دانش الاهی آنان بود.
منبع :
پایگاه فرهنگستان , اختصاصی پایگاه حوزه/1392/6/31
یکشنبه 95/11/10
بسیاری از نیروهای حاضر در جبههها جوانان بودند. جوانان در قالب نیروهای بسیج حضوری چشمگیر در دفاع مقدس داشتهاند. این جوانان از سر کلاس درس و دانشگاه یا کارخانه و مزرعه و اداره برای دفاع از آرمان و سرزمین خود به جبههها آمده بودند. جوانان ایران اسلامی با خلق رشادتهای فراوان نشان دادند که بهترین جوانان جهانند. الگوی این جوانان، جوانان کربلا بود. ملتی که چنین جوانانی دارد به جاست که بر خود ببالد و به داشتن چنین جوانانی افتخار کند.
در سوگ شهادت شهیدان
رفتند عاشقان خدا از دیار ما
از حد خود گذشت غم بیشمار ما
دلهایمان به همره این کاروان برفت
در ره بماند دیده امیدوار ما
یک عده یافتند مقصد و مقصود خویش
واحسرتا به سر نرسید انتظار ما
عمری پی وصال دویدیم و عاقبت
اندر فراق سوخت دل داغدار ما
یاران زقید و بند علایق رها شدند
ماندیم و خاطرات کهن در کنار ما
افسوس روزگار شهادت به سر رسید
سوز و گداز و آه و فغان شد نثار ما
دیگر تمام قافلهها کوچ کردهاند
برجای مانده است تن زخمدار ما
صمد قاسمپور
منبع: ماهنا مه گلبرگ
یکشنبه 95/11/10
هفته دفاع مقدس نمودار مجموعهای از برجستهترین افتخارات ملت ایران در دفاع از مرزهای میهن اسلامی و جانفشانی دلاورانه در پای پرچم برافراشته اسلام و قرآن است. در این مجموعه تابناک، درخشندهترین و نفیسترین نگین گرانبها یاد و خاطره شهیدان است. آنها جوانان و جوانمردان رشید و پاک سرشتی بودند که با آگاهی و درک والای خود موقعیت حساس کشور را تشخیص دادند و وظیفهی بزرگ جهاد در راه خدا را مشتاقانه پذیرا شدند. هر ملتی که چنین دلاوران آگاه و شجاعی را در دامان خود پرورده باشد حق دارد به آنان ببالد و آنان را الگوی تربیت جوانان خود در همه دورانها بداند.
دفاع مقدس و غرور ملی
هشت سال دفاع جانانه ملت در برابر تجاوز وحشیانه دشمن منشأ غرور ملی پایانناپذیری برای مردم سلحشور ایران گردید و باعث شد که توطئه مشترک شرق و غرب برای به زانو درآوردن ملت بزرگ ایران به فرصتی برای اثبات توانمندیهای اسلام و انقلاب و کشور تبدیل شود. رشادتهای جوانان برومند، انقلاب و نظام را بیمه کرد و نشان داد که با داشتن پشتوانه مردمی و در پرتو حاکمیت اسلام و وحدت نیروها میتوان هر دشمن خیره سری را ناکام ساخت.
دفاع مقدس و ولایت پذیری
این روزها هنگامی که یادی از دفاع مقدس میشود، دنیایی از شرف و حماسه ملتی نجیب و آزاده در اذهان تداعی میشود که عطر معنویت و صفای خاصی به ما ارزانی میدارد. ملتی که با پرورش رزمندگانی حماسهآفرین مفهوم روشن «تعبد در برابر ولایت» را به نمایش گذاشتند و با انگیزه «ادای تکلیف» در پی «مرجع و رهبر» خود سر از پا نشناخته، به جبهههای حق علیه باطل شتافتند و طلوع عشقی بیبدیل را ترسیم کردند و به پیروزی بزرگی که حفاظت از وجب به وجب سرزمین اسلامی و صیانت از مکتب و عقیده بود دست یازیدند.
یکشنبه 95/11/10
یاران حضرت مهدی(ع)
یـاران امـام زمـان (ع ) چـنـد دسـته اند. دسته ای از آنان ، یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همانها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان ((امت معدوده )) یاد می کند.
هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانی در مکّه ظاهر می کند و بدون حضور اینان قیام مهدی (ع ) شروع نمی شود.
دسـتـه دوم از یـاران حـضرت که پس از جمع آمدن پرچمداران و ستاد فرماندهی به یاری ایـشـان مـی آیـنـد طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـی ایـن حـلقـه کامل شد، حرکت و قیام ، آغاز می شود.
حلقه سوم از یاران ، مؤ منانی هستند که پس از شروع قیام به آنان می پیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده می شود.
1. ماهیت یاران خاص
طـبـق روایـات ، مـشـخـصـات ظـاهـری یـاران خـاص امـام زمـان (ع ) ؛ اسـم ، نـسـب ، شـغـل ، زبـان و القـاب آنـان در صـحـیـفـه ای ثـبـت شـده و نـزد حـضـرت موجود است :
امام جواد(ع ) به نقل از پدران بزرگوارش می فرماید:
همراه قائم (ع ) صحیفه مهر شده ای هست که اسامی یارانش همراه با ویژگیها، شهر، زینت و کـنیه هایشان در آن نوشته شده است .
تـعـداد یاران خاص 313 نفر به تعداد اصحاب بدر و اصحاب حضرت طالوت ذکر شده انـد، هـنـگـامـی کـه حـضـرت قـیـام مـی کند به دور او گرد می آیند. ((اِذا قامَ تَجْتَمِعُ اِلَیْهِ اَصـْحـابـُهُ عـَلی عـِدَّةِ اَهـْلِ بـَدْرٍ وَ اَصـْحـابِ طـالُوتَ، وَ هـُمْ ثـَلا ثـَمـِاءَةٍ وَ ثـَلا ثـَةَ عـَشـَرَ رَجُلاً…))
خداوند این افراد را از دورترین شهرهای دنیا برای یاری حضرت گرد می آورد.
در برخی روایات اسامی شهرهایشان نیز ذکر شده است . امام باقر(ع ) می فرماید:
سیصد و اندی نفر، به تعداد اهل بدر (313 نفر) در میان رکن و مقام با قائم (ع ) بیعت می کـنـنـد که نجبای مصر، ابدال شام و اخیار از اهل عراق در میان آنهاست .
در روایـتـی دیـگر آمده که : پنجاه نفرشان اهل کوفه اند و بقیه از اطراف و اکناف جهان ، که همدیگر را نمی شناسند و بدون وعده قبلی گرد آمده اند.
رسول خدا (ص ) می فرماید:
او را در طالقان گنجهایی است که از طلا و نقره نیست ، بلکه اسبهایی است بسیار زیبا و مردانی کاردان و کارساز ((وَلَهُ بِالطّالِقانِ کُنُوزٌ لا ذَهَبَ وَ لا فِضََّةِ، اِلاّ خُیُولٌ مُطَهَّمَةٌ، وَ رِج الٌ مُسَوَّمَةٌ…))
امام علی (ع ) می فرماید:
گـروهـی از مردان الهی دور او گرد می آیند، دعوتش را بر پای می دارند و یاری اش می کـنـنـد. آنـهـا وزیـران او هستند که سنگینی مسائل کشوری را بر عهده می گیرند و او را در مـسـئولیت بزرگی که خداوند به عهده اش گذاشته ، یاری می کنند ((وَ لَهُ رَجالٌ اِلهُیّون یـُقـیـمـُونَ دَعْوَتَهُ وَ یَنْصُرُونَهُ، هُمْ الوُزَراءٌ لَهُ، یَتَحَمَّلُونَ اَثْقُالَ المَمْلَکَةِ عَنْهُ، وَ یُعینُونَهُ عـَلی مـا قـَلَّدَه اللّهُ)).
امام صادق (ع ) می فرماید:
آنـهـا فـرمـاندهان ، قاضیان ، حاکمان شرع و فقیهان دین اند ((وَ هُمُ النُّجَباءُ وَ الْقُضاةُ وَ الْحـُکـّامُ وَ الفُقَهاءُ فِی الدّیِن …+.)) نتخب الاثر، لطف اللّه صافی ، ص 485، چاپ تهران ، 1373 ه .
آنـان پـرچـمـدارانـی انـد کـه از جـانب خدا در روی زمین بر بندگان او حکومت می کنند؛ ((هُمْ اَصـْحـابُ الاَْلْوِیـَةِ، وَ هـُمْ حـُکـّامُ اللّهِ فـی اَرْضِهِ عَلی خَلْقِهِ))
بر اساس روایتی دیگر:
آنـان بـهـتـریـن امـت انـد کـه بـا نـیـکان اهل بیت همراه هستند ((اُولئِکَ هُمْ خِیارُ اَلاُمَّةِ مَعَ اَبْرارِ اِلعِترَةِ…))
بـر اسـاس بـعـضـی روایـات پـنـجـاه نـفـر از ایـن افـراد را زنـان تشکیل می دهند.
خـلاصـه کـلام ایـنـکـه تـدبـّر در روایـات یاد شده معلوم می کند که آنان افرادی معمولی نیستند. بلکه مردانی الهی و نیروهایی زبده ، لایق و کاردان ، بطانه و اصحاب سرّ امام زمان (ع ) هستند.
منبع:
مجله /حصون /تابستان1386/شماره 12