دوستی با پیامبر

 


 از اثرات احترام به  سالمندان دوستی با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است چه افتخاری بالاتر از این که فردی لیاقت دوستی با پیامبر را داشته باشد احترام گذاشتن به سالمندان  حتی در خیابان وقتی عبور از عرض آن برای آن‌ها دشوار است احترام به آن‌ها محسوب می‌شود . گرفتن بار سنگینشان کمک کردن برای سوار شدن یا پیاده شدن همه و همه احترام به آن‌هاست و باعث  ایجاد احساس همدلی در مردم می‌شود.

انسان هر آنچه می‌کند به او باز می گرددو هر عملی را عکس العملی هست همه ما در کارنامه زندگی خود اعمالی داریم که خوب یابد برای ما نوشته شده‌اند که بر همان اساس در زندگی خود خوب یا بد می‌بینیم اگر خوب کرده باشیم پاداش ما همان خوبی و در صورت بدی بدی خواهیم دید بر این اساس امام علی علیه السلام فرمودند : به پیران احترام بگذارید تا کودکانتان به شما احترام گذارند
 

ایشان می‌فرمایند: به کودکان رحم کن و بزرگسالان را احترام را کن تا از دوستان من باشی.

 

 منبع:

. (کافی ج2 ص316 ح7 )

شُکر خدا رو فراموش نکنیم.....

خداي خوبم

توي اين شب تاريك

با يه حس دوستداشتني

به اندازه يه بغض تنگه تنگ

كه شكستنش نزديكه

و به تعداد قطرات اشك روي گونه م

منو ببخش…

خداي خوبم

شكرت كه نشانم دادي

چگونه پيدا كنم عصاي رفتنم را

آن هنگام كه در نابينايي خويش گم بودم

شكرت مهربونم

هق هق گريه هام تمومي نداره

وقتي به مهربونيات فك ميكنم

ولي عوضش دلم زلال ميشه

وقتي حس ميكنم به حرفام گوش ميدي

معبود من

دوستت دارم بيشتر از هميشه و هر روز

مي بوسمت بهترينم

خداي خوبم

منبع:
http://www.shokrekhoda.blogfa.com/cat-1.aspx

تلنگر...؟؟؟

ای برادر تا عمر و جوانی و قوت و اختیار باقی است اصلاح نفس کن .

اعتنا به این جا و شرف ها نکن ؛این اعتبارات را زیر پا بگذار .تو آدم زاره ای ،صفت شیطان را از خود دور کن

منبه :

اخلاق و تهذیب رو حانیت /رسول سعادت مند /ص48

 

بخشش ، بدون توبه


 

 

 ” خدا برخی از گناهان را بدون آنکه صاحبش توبه کند می آمرزد.”

در توبه پذیر بودن خدا شکی نیست ؛ اول دستور به توبه می دهد و می فرماید «تُوبُوا» 1 بعد هم خود را «تَوّاب»معرفی می کند ؛ یعنی مردم شما توبه کنید ، من هم توبه شما را پذیرفته و از گناهان شما می گذرم ؛ زیرا منم « غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْب‏ »

خداوند حکیم نه تنها توبه و قبول آن را محدود نکرد ، بلکه آنقدر آغوش مهرش را گستراند و گرم گرفت که ابوسعیدها جرأت کردند چنین بسرایند :

بـاز آ بــاز آ هــر آنچه هستی باز آ

گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ

این درگه ما ، درگه نومیدی نیست
صد بـار اگر توبه شکستی باز آ

یاد خدا در همه حال

 

هنگامى كه نام خدا برده مى شود یك دنیا عظمت، قدرت، علم، و حكمت در قلب انسان متجلى مى شود، چرا كه او داراى اسماء حسنى و صفات علیا و صاحب تمام كمالات و منزه از هر گونه عیب و نقص است. توجه مداوم به چنین حقیقتى كه داراى چنان اوصافى است، روح انسان را به نیكی ها و پاكی ها سوق مى دهد و از بدیها و زشتیها پیراسته مى دارد و به تعبیر دیگر، بازتاب صفات او در جان انسان تجلى مى كند.

توجه به چنین معبود بزرگى موجب احساس حضور دایم در پیشگاه اوست و با این احساس، فاصله انسان از گناه و آلودگى بسیار زیاد مى شود. یاد او یادآورى مراقبت اوست، یاد حساب و جزاى اوست، یاد دادگاه عدل او و بهشت و دوزخ اوست و چنین یادى است كه جان را صفا، و دل را نور و حیات مى بخشد.

به همین دلیل، در روایات اسلامى آمده است هر چیز اندازه اى دارد جز یاد خدا كه هیچ حد و مرزى براى آن نیست. امام صادق(علیه السلام) طبق روایتى كه در كافى آمده است مى فرماید: «ما مِنْ شَىء اِلاّ وَلَهُ حَدٌّ یُنْتَهى اِلَیْهِ، اِلاّ الذِّكْر، فَلَیْسَ لَهُ حَدٌّ یُنْتَهى اِلَیْه; هر چیزى حدى دارد كه وقتى به آن رسد پایان مى پذیرد جز ذكر خدا حدى كه با آن پایان گیرد، ندارد»

سپس مى افزاید: «فَرَضَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ اَلْفَرائِضَ، فَمَنْ أَدّا هُنَّ فَهُوَ حَدُّ هُنَّ، وَ شَهْرُ رَمَضان فَمَنْ صامَهُ فَهُوَ حَدُّه، وَ الْحَجُّ فَمَنْ حُجَّ حَدُّه، اِلاّ الذِّكْرَ، فَاِنَّ اللّهِ عَزَّ وَ جَلّ لَمْ یَرْضِ مَنْهُ بِالْقَلیلِ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ حداً یُنْتَهى اِلَیْه، ثُمَّ تَلا: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اُذْكُرواللّهَ ذِكْراً كَثیراً وَ سُجود بُكْرَةً وَ اَصیلا»; خداوند نمازهاى فریضه را واجب كرده است، هر كس آن ها را ادا كند، حدّ آن تأمین شده، ماه مبارك رمضان را هر كس روزه بگیرد حدّش انجام گردیده و حج را هر كس (یك بار) به جا آورد همان حدّ است، جز ذكر الله كه خداوند به مقدار قلیل آن راضى نشده و براى كثیر آن نیز حدّى قایل نگردیده سپس به عنوان شاهد این سخن آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اُذْكُرُوا اللّهَ ذِكْراً كثیراً» را تلاوت فرمود:

امام صادق(علیه السلام) در ذیل همین روایت از پدرش امام باقر(علیه السلام) نقل مى كند كه او كثیر الذكر بود، هر وقت با او راه مى رفتم ذكر خدا مى گفت و به هنگام غذا خوردن نیز به ذكر خدا مشغول بود، حتى هنگامى كه با مردم سخن مى گفت از ذكر خدا غافل نمى شد…

سرانجام با این جمله پرمعنا، حدیث مذكور پایان مى پذیرد: «وَالْبِیْتُ الَّذى یَقْرَأُ فیهِ الْقُرْآن، وَ یَذْكُرُ الله عَزَّوَجلّ فیهِ تَكْثُر بَرَكَتُه، وَ تَحْضُرُهُ اَلْمَلائِكَة، وَ تَهَرمِنْهُ الشَّیاطینَ، وَ یَضىءُ لاَِهْلِ السَّماءِ كَما یُضىءُ الْكَوْكَبُ الدُّرىّ لاَِهْلِ الاَْرْضِ; خانه اى كه در آن تلاوت قرآن شود، خدا یاد شود بركتش افزون خواهد شد، فرشتگان در آن حضور مى یابند و شیاطین از آن فرار مى كنند و براى اهل آسمانها مى درخشد همان گونه كه ستاره درخشان براى اهل زمین»(3)

(اما به عكس خانه اى كه در آن تلاوت قرآن و ذكر خدا نیست بركاتش كم خواهد بود، فرشتگان از آن هجرت مى كنند و شیاطین در آن حضور دایم دارند).

خانه اى كه در آن تلاوت قرآن شود، خدا یاد شود بركتش افزون خواهد شد، فرشتگان در آن حضور مى یابند و شیاطین از آن فرار مى كنند و براى اهل آسمانها مى درخشد همان گونه كه ستاره درخشان براى اهل زمین.
این موضوع بقدرى اهمیت دارد كه در حدیثى یاد خدا معادل تمام خیر و آخرت شمرده است چنانكه از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده: «مَنْ اَعْطى لِساناً ذاكراً فَقَدْ اَعْطى خَیْرَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ; آن كسى كه خدا زبانى به او داده كه به ذكر پروردگار مشغول است، خیر دنیا و آخرت به او داده شده است».

روایات در اهمیت یاد خدا آنقدر زیاد است كه اگر بخواهیم همه آنها را در این جا بیاوریم از وضع كتاب خارج است، این سخن را با حدیث كوتاه و پرمعناى دیگرى از امام صادق(علیه السلام) در كافى پایان مى دهیم آن جا كه فرمود: «مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرِ اللّهِ - عز و جل - أَحَبَهُ الله فى جَنَّتِهِ; هر كس بسیار یاد خدا كند خدا او را در سایه لطف خود در بهشت برین جاى خواهد داد»

منبع:

تفسیرنمونه، ج 17، ص 355ـ 358.