تفسیر آیه‌ای از قرآن در بیان زینب(س)...

حضرت زینب(سلام الله علیها) در کاخ یزید آیه‎ای از قرآن را تفسیر کردند که با شرایط فعلی یعنی در زمانی که لشکر کفر بر شیعیان هجوم می‎آورند و جان و مال آنها را می‎گیرند، تطبیق زیادی دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، حضرت زینب(سلام الله علیها) در کاخ یزید ملعون آیه‎ای از قرآن را تفسیر کردند که با شرایط فعلی یعنی در زمانی که لشکر کفر بر شیعیان هجوم می‎آورند و جان و مال آنها را می‎گیرند، تطبیق زیادی دارد. حضرت زینب(سلام الله علیها) ضمن بیان خطبه‎ای فرمودند:
«حمد وسپاس مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر فرستاده خدا و بر خاندانش باد. خداوند راست گفت، آنجا که فرمود: «عاقبت آنان که اعمال بد مرتکب شدند، به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند وآن را به سخره گرفتند». اى یزید آیا اکنون که زمین و آسمان را [از جهات گوناگون] بر ما تنگ کردى و ما را همانند اسیران به هر سو کشاندى، مى‎پندارى ما به نزد خداخوار شدیم و تو نزد او عزیز و گرامى مى باشى؟ و تصور کردى این نشانه قدر و منزلت تو در نزد خداست؟ از این رو، باد غرور به بینى انداخته و به خود بالیدى و خرم و شادمان شدى از اینکه دیدى دنیا در کمند تو در آمده و امور تو سامان یافته و مُلک و خلافت ما در اختیار تو قرار گرفته است؛ پس کمى آهسته‎تر! آیا سخن خداوند را فراموش کردى که فرمود: «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُونَ؛ آنها که کافر شدند [و راه طغیان پیش گرفتند] تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت مى‎دهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت مى‌دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند؛ و براى آنها عذاب خوار کننده‌اى [آماده شده] است.»

(آیه10 روم) (مقتل الحسین مقرّم، ص 357 – 359)

با توجه به آنچه در ماجرای عاشورای حسینی و جریان اسارت خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) توسط یزیدیان پیش آمده بود، اکنون یزیدیان جهان مدت‎هاست در وسعت بیشتری شروع به کشتار شیعیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت(علیه السلام) کردند و این رفتارشان به دلیل کینه و حسادت آنها نسبت به امامان معصوم(علیه السلام) است. در این شرایط باید مانند زینب(سلام الله علیها) این آیه را برای آنها خواند: «آنها که کافر شدند [و راه طغیان پیش گرفتند] تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت مى‎دهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت مى دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند؛ و براى آنها عذاب خوار کننده اى [آماده شده] است.»

منبع:

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/11/15/1316057/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D8%B3?ref=shahrekhabar

شیطان:« ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم!؟»

روزی شیطان با حضرت یحیی (علیه السلام)گفتگویی انجام داد. شیطان به این پیامبر الهی گفت: می خواهم تو را نصیحت کنم.
حضرت یحیی(علیه السلام) فرمود: من میل به نصیحت تو ندارم؛ ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد تو چگونه اند.
 
 شیطان گفت: مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند:
 
1 - عده ای مانند شما معصومند، از آنها مأیوسم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند.
 
2 - دسته ای هم برعکس، در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم.
 
3 - دسته ای هم هستند که از دست آنها رنج می برم؛ زیرا فریب می خورند؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. دفعه دیگر نزدیک است که موفق شویم؛ اما آنها به یاد خدا می افتند. و از چنگال ما فرار می کنند. ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم.
 
منبع:
 
کشکول ممتاز، ص 426.

پرستاری از دیدگاه ائمه علیهم السلام...

لزوم پرستاری
امام صادق علیه السلام:

«المؤمن فی تبارهم و تراحمهم و تعاطفهم کمثل الجسد اذا اشتکی تداعی له سائره بالسهر و الحمی » (1)

مؤمنان در احسان و نیکی به یکدیگر ومهرورزیدن و مهربانی به هم، مانند پیکری هستند که هرگاه عضوی از آن به دردآید،اعضای دیگر نیز به بی خوابی و تب با اوهمدردی می کنند.

در جامعه اسلامی، افراد نسبت به یکدیگرنباید و نمی توانند بی تفاوت باشند، وپایه واساس زندگی بر محبت و رسیدگی به یکدیگرمی باشد، به خصوص نسبت به سالمندان یابیماران این تعهد و احسان باید صورت پذیرد.

پرستاری از دیدگاه ائمه علیهم السلام
در موقعیت های متفاوت پیامبر و ائمه گرامی علیهم السلام رهنمودهای فراوانی در این امرارائه فرموده اند. از جمله سخنانی که پیامبرصلی الله علیه وآله در آخرین روزهای عمربابرکتشان در مسجد مدینه فرمودند: چنین است: «من قام علی مریض یوما و لیلة بعثه الله مع ابراهیم الخلیل علیه السلام فجاز علی الصراط کالبرق اللامع و من سعی لمریض فی حاجة فقضاها خرج من ذنوبه کیوم ولدته امه » (2)

کسی که یک روز و یک شب پرستاری بیماری را به عهده بگیرد، خداوند او را باابراهیم خلیل علیه السلام محشور می کند، پس هم چون درخشش برقی از صراط عبور می کند وکسی که در برطرف کردن نیازهای مریض تلاش کند و نیاز او را برآورد، همانند روزی که از مادر متولد شده است از گناهانش پاک می گردد.

این رهنمودها نشانگر اهمیت رسول گرامی صلی الله علیه وآله بر پرستاری بوده و تاکید ایشان رابر همیاری در جامعه نشان می دهد.

امام صادق علیه السلام عن رسول الله صلی الله علیه وآله: «من سعی لمریض فی حاجة قضاها اولم یقضهاخرج من ذنوبه کیوم ولدته امه…» (3)

کسی که برای برآوردن نیاز بیماری تلاش کند، خواه نیازاو برآورده شود یا نه همانندروزی که از مادر متولد شده است از گناهان پاک می گردد.

علاوه براهمیت موضوع تاکید بر عمل انجام شده توسط پرستار دارد که مهم نیست و عمل است حال خواه منجر به نتیجه دلخواه گردد یا خیر، و شرط پاداش پرستار را منوط به بهبودی نیاروده و با ایجاد انگیزه بسیار راسخ در این امر به پرستاری تشویق می فرمایند.

پرستاری پیامبرصلی الله علیه وآله
حضرت علی علیه السلام، گوشه ای از پرستاری پیامبرگرامی صلی الله علیه وآله را در شبی که وجود مبارک ایشان مبتلا به تب بوده یادآوری می نمایند. (4)

علی علیه السلام: شبی تب وجودم را فراگرفت وخواب را از من ربود. بدین جهت رسول خداصلی الله علیه وآله تا صبح نیز بیدار بود و شب را بین من و نماز تقسیم می کرد. پس از نماز نزد من می آمد و جویای حال من می شد و با نگاه کردن به من از وضعیت بیماری ام اطلاع می یافت و شیوه پیامبرصلی الله علیه وآله تا طلوع صبح این چنین بود. پس از آن که حضرت با اصحاب نماز گذاردند در حق من دعا کردند که خدایا!علی را شفا ده و سلامتی بخش که به خاطربیماری اش تا صبح نخوابیدم.

منبع:

- بحارالانوار، ج 74، ص 274.

2 - همان، ج 76، ص 368.

3 - همان، ج 81، ص 217.

4- همان، ج 43، ص 173. 

پاداش کسانی که به دنیا بی‌رغبت باشند چیست؟ ...


رسول اکرم صلی الله علیه و آله: هر كه به دنيا بى ‏رغبت باشد و آرزويش را در آن كوتاه سازد، خداوند، به او دانشى عطا مى‏‌كند، بى‏ آن كه از كسى بياموزد.

رسول اللّه‏ صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله : مَن رَغِبَ فِي الدُّنيا وأطالَ فيها رَغبَتَهُ أعمَى اللّه‏ُ قَلبَهُ عَلى قَدرِ رَغبَتِهِ فيها ، ومَن زَهِدَ فِي الدُّنيا و قَصَّرَ فيها أمَلَهُ أعطاهُ اللّه‏ُ عِلما مِن غَيرِ تَعَلُّمٍ وهُدىً بغَيرِ هِدايَةٍ.

 پيامبر خدا حضرت محمد صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله:
هركه به دنيا راغب باشد و رغبتش را در آن به درازا بكشانَد، خداوند، دل او را به اندازه رغبتش به دنيا، كور مى‏‌گرداند.
و هر كه به دنيا بى ‏رغبت باشد و آرزويش را در آن كوتاه سازد، خداوند، به او دانشى عطا مى‏‌كند، بى‏ آن كه از كسى بياموزد و راهنمايى‏ اش كند بى‏ آن كه از كسى راهنمايى گيرد.

منبع:

كنزالعمّال ج 3 ص209ح6194

از راه محبّت و دل بروید بروید جلو ؟؟...

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: ان شاء الله از راه محبّت و دل بروید، اشتباه نخواهید رفت. راه دل خیلی زیباست، زیرا متعلق به خدا و ائمه(ع) است. بدن و جسم این طور نیست. جسم را از ارواج مختلفه آفریده‌اند.
 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: ان شاء الله از راه محبّت و دل بروید، اشتباه نخواهید رفت. راه دل خیلی زیباست، زیرا متعلق به خدا و ائمه(ع) است. بدن و جسم این طور نیست. جسم را از ارواج مختلفه آفریده‌اند. از هر چیزی که بدن دیگران را آفریدند، بدن شیعیان را هم آفریدند. اما ارواح آنان از اعلی علّیین و از فاضل طینت ائمه(ع) است. دل شما از آن جنس ساخته شده است. این اهل اشتباه رفتن نیستف بلکه هر جا برود درست می‌رود و هرچه انجام دهد خوب است.
وقتی عبادت می‌کند که عبادت است، حتی وقتی معصیت می‌کند برایش معصیت نمی‌نویسند، چون دلش معصیت را دوست ندارد. نمی‌شود که دوست اهل بیت(ع) معصیت را دوست داشته باشد. محال است. لذا آن گاه که به واسطه شهوات طبیعت، معصیت از او سر می‌زند، هیچ. زیرا او در ذات و از عقب کار، معصیت اهل بیت(ع) را دوست نداشته است. بلکه محال است که دوست بدارد. یعنی جای او در دست اهل بیت(ع) تا این حد بِکر است. دل مومن کمی بوی عصمت می‌دهد، زیرا از فاضل طینت آنهاست. همان‌گونه که آنها معصوم‌اند. «لَم تُنجِسکَ الجاهلیَّه بانجاسِها وَ لَم تُلبسکَ مُدلَهِمّاتِ ثیابها» «قلب مومن هم از آن جنس اتس و مواد اولیه آن از فاضل طینت است.» طینت، متعلق به اعلی علّیین بود. قلب‌های من و شما را از ریزه‌های آن ساخته‌اند. ان شاء الله من هم جزء شما باشم. لذا این اصلا معصیت را دوست ندارد. نه اینکه دوست ندارد، محال است که دوست بدارد. اگر بگویم دوست ندارد سخنم ناقص است، محال است دوست بدارد درست است، یعنی ممکن نیست. منتهی هنوز نمی‌دانیم و درک نکرده ایمف بعداً معلوم می‌شود. والا چرا پس از معصیت تا توبه می‌کند خدا می‌بخشد؟ دوغ که نیست. آیا آدمی معصیت کند و ببخشد؟ این بدان خاطر است که اصل او نمی‌خواهد و محال است دوست داشته باشد. شهوات غلبه کرده است و از او صادر شده است، اما عقبه و عمق وجود او آن را نمی‌خواست. آیا نمی‌بینی که تا شهوات فرد خوابید می‌گوید آخ، دیدی من بدبخت چه کار رکدم؟» چه کسی بود که این را گفت؟ او آن زیر و آن کنار بود. آن نور محمّد و آل محمد(ص) بود.

منبع:

کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 197
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی