عفت و حجاب در قرآن

 


بدحجابى و بى ‏حجابى گناه اجتماعى بزرگى است که باید نسبت به خطرات آن توجّه جدّى شود.

چادر، یک حجاب مذهبى و ملّى است و زن مسلمان نباید این حجاب را از دست بدهد که خسارات

فراوانى دارد.

مهم‏تر این‏که قرآن کریم از زنان مؤمن و عفیف، انتظار دارد که چادر داشته باشند و آن را نشانه

شخصیت زن میداند:

اى پیامبر، زنان و دختران خویش و زنان مؤمنان را بگو: چادرهاى خود را بر خویشتن فروتر

گیرند.

این نزدیک‏تر است به آن که شناخته شوند و آزارشان ندهند و خدا آمرزنده مهربان است.

 

مردان مؤمن و غیرتمند نیز نسبت به پوشش خود و حفظ حجاب و شئونات اخلاقىِ زن و فرزندان خویش،

وظیفه دارند، و باید اعضاى خانواده را از رفت و آمد با نامحرم و مبادرت به امورى که به فساد و یا بی عفّتى

آنان منجرمی ‏گردد، با ملاطفت و همراه با بیان استدلال، منع نمایند.

 

منبع:کتاب مشق اخلاق/ج1

یک لحظه از یاد خدا غافل نباش...

یکی از عوامل دیگر در سلب ایمان می توان به حب دنیا اشاره کرد.

زیرا اصل همه خطورات قلبی که انسان را از یاد خداباز می‌ دارد، و به خود مشغول می‌سازد، محبت به دنیا و

اشتغال به آن است.

خداوند می فرماید: ای اهل ایمان مبادا هرگز، مال و فرزندانتان شما را از یاد خداغافل سازد و البته

کسانی که به امور دنیا از یاد خداغافل شوند، آن‌ها به حقیقت زیانکاران عالمند

یکی دیگر از عوامل سلب توفیق طبق روایات، اشتغال به لغویات است.

حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: هرکس به امور بیهوده بپردازد، امور سودمند را از دست می دهد.

عامل دیگر سلب توفیق، غفلت و شرکت در مجالس گناه یا... می باشد.

چنانکه امام سجاد(علیه السلام) در دعاى ابوحمزه، به هنگام مناجات با خدا، عرض مى‏ کند: (شاید مرا

علاقه ‏مندبه مجالس غافلین دیدى و مرا در میان آنها رها ساختى).

برخی از دیگر عوامل سلب توفیق هم عبارتند از: تنبلی و کسالت، همنشین بد، حرام خواری، کفران

نعمت،غفلت و..

 

منبع:میزان الحکمه/ج 4/ص18287

بی انصاف! چرا به ما آتش دادی؟

آلوده شدن به مال حرام و حقّ ‏النّاس رنج ‏آور است.

مواظب باشید و بدانید اگر در خانه شما از درى حرام آمد، از در دیگر رحمت خدا خارج مى ‏شود، برکت مى

رود، الفت مى ‏رود؛ و بالأخره همان بچّه ‏اى که براى او دل مى ‏سوزاندید، در روز قیامت به شما نفرین مى ‏

کند و شما را جهنّمى مى ‏نماید.

در روز قیامت همین زن و بچّه در مقابل این شخص به دادخواهى برمی‏خیزند

و مى ‏گویند: بى ‏انصاف! براى چه به ماآتش دادى؟ چرا خمس اموال خود را ندادى؟ چرا مال حرام براى ما تهیه

کردى؟

 

منبع:مشق اخلاق/ج1

 

گفته بودم چو بیایی...غم دل با تو بگویم

  آقا شرمنــده ایم
 از بس که گنهکاریـم
از آنجا که دعــا نمی کنیم بیایی
از اینکه در مظلومیت شریک نیستیم
و خیلی چیزهای دیگر ….
ای مولای من تو مارا دعــا کن
ما چیزی در دست نداریم
اما آقـــا_جان_ما_کوفی نیستیم
بیـــا ……….
جهان در انتظـــار توست ای مهدی (عـــج)

بی سر وپا به سر شود

بی دل و جان به سر شود

بی تو به سر نمیشود

بی همگان به سر شود

بی من و ما به سر شود

بی تو به سر نمیشود

داغ تو دارد این دلم

جای دگر نمیشود

درد مرا دوا تویی

رنج مرا شفا تویی

تشنه ام و سقا تویی

بی تو به سر نمیشود

در دل و جان من تویی

جان و جهان من تویی

بی تو به سر نمیشود

 

منبع:دلنوشته از امام زمان (عج) با اندکی از سخنان شهید آوینی

سالها دنبال رفیق گشتم تا اینکه در دعای جوشن کبیر یافتمش...و یا رفیق من لا رفیق له

انسان عاجز است از شناخت ذات خدا در آنجایی که میفرماید سپاس خداوندی را که حساب گران از

شمارش نعمتهای او ناتوان و تلاش گران به او نخواهند رسیدپروردگاری که برای صفات او حد و مرزی وجود

ندارد و تعریف کامل نمی توان یافت و برای خدا وقت معین و سرآمدی مشخص نمی توان تعیین کرد مخلوقات

را با قدرت خودآفرید و بارحمت خود باد را به حرکت در آورد و به وسیله کوه ها اضطراب و لرزش زمین را به

آرامش تبدیل کرد.

راهی که می شود به صفت خداوند آگاهی پیدا کرد دعای جوشن کبیر می باشد که خوانندگان را به

خواندن آندعای شریف رهنمود می کنم و اما شیطان از جنس جن است و از آتش خلق شده است قبل از

این که از بهشت رانده شود.

خدا را بسیار عبادت میکرد به همین دلیل عزازییل نام گرفت البته از امام رضا روایتی است که

فرمود نام اصلی اوحارث بوده و بعد از رانده شدن از رحمت الهی به ابلیس یعنی (دور) نامیده

شد.

شیطان شش هزار سال عبادت کرد و از مقربین گردید.آنچه منجر به مناظره بین خدا و شیطان گردید جریان خلقت آدم بود که خداوند بزرگ خاکی از قسمت های گوناگون زمین از قسمت های سخت و نرم شور و شیرین گرد آورد آب بر آن افزود تا گلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت چسبناک گردید که از آن اندامی شایسته و عضوهایی جدا و به یکدیگر پیوسته آفرید آنرا خشکانید تا محکم گردد.

 

منبع:نهج البلاغه/خطبه 1