بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
دوشنبه 96/01/21
رجب، ماه صفا دادن به دل و طراوت بخشیدن به جان است؛ ماه توسل، خشوع، ذکر، توبه، خودسازی و پرداختن به زنگارهای دل و زدودن سیاهیها و تلخیها از جان است. دعای ماه رجب، اعتکاف ماه رجب، نماز ماه رجب، همه وسیلهای است برای این که ما بتوانیم دل و جان خود را صفا و طراوتی ببخشیم؛ سیاهیها، تاریکیها و گرفتاریها را از خود دور کنیم و خودمان را روشن سازیم. این فرصت بزرگی است برای ما؛ بهخصوص برای کسانی که توفیق پیدا میکنند در این ایام اعتکاف کنند.
منبع:
خطبههای نماز جمعهی تهران ۱۳۸۴/۰۵/۲۸
دوشنبه 96/01/21
برنامهریزی هم باید، هم هوشمندانه باشد، هم با توجّه به معنای اعتکاف باشد. حالا فرض کنیم مثلاً یکی بیاید برنامهریزی کند که برای این اعتکاف فیلم نشان بدهیم! خب، فیلم که همه جا آدم میبیند؛ فیلم که احتیاج به روز ایّامالبیض و در مسجد و مانند اینها ندارد. اعتکاف برای نزدیک شدن به خدا است. شما ببینید چه کار میتوانید بکنید که هم دل او به خدا نزدیک بشود، هم مغز و ذهنش به خدا نزدیک بشود؛ که طبعاً وقتی انسان در درون، در دل، در باطن با خدای متعال انس پیدا کرد، در ظاهرِ او هم اثر میگذارد و در ظاهر هم نشان داده میشود. وقتی حالت خشوع به انسان دست داد، خضوع هم به دنبال خشوع میآید؛ و این آنوقت در زندگی اثر میگذارد؛ این جوانی که بعد از این سه روز از اعتکاف آمد بیرون، پاکیزه میشود، شستشو میشود و میآید بیرون؛ طهارتی پیدا میکند معنای او؛ این برایش ذخیره است. این خیلی چیز باعظمت و مهمّی است: سه روز روزهداری، و انقطاع از دنبالههای متعارف زندگی، و توجّه به خدای متعال و به معنویّات و به معارف و به توحید؛ اینها خیلی باارزش است. مراقب باشید این درست انجام بگیرد، درست هدایت بشود؛ گویندگان خوبی باشند، بروند حرف بزنند، معارف دینی را به آنها یاد بدهند. از جنجالهای گوناگونی [هم] که در حاشیهسازیهای معمول جامعه نقش دارند، پرهیز بشود و این سه روز را بگذاریم برای جهات معنوی. حالا بعد آمدند بیرون، خیلی میدانهای دیگر و عرصههای دیگر زندگی هست که انسان در آن عرصهها در جامعه وارد میشود، امّا در این سه روز، ارتباطگیری با خدا اصل باشد و [برای آن] برنامهریزی بشود؛ این آن چیزی است که [اصل است] و انشاءالله بیشتر هم خواهد شد.
منبع:
بیانات در دیدار اعضای ستاد مرکزی اعتکاف و اعضای سوّمین جشنوارهی سراسری علمی فرهنگی اعتکاف ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
دوشنبه 96/01/21
وسوسه بر گناهان کوچک تا بردن به گردنه های دشوار است. دشمن گام های ابتدایی ورود به جاده خود را کوچک و آسان نشان می دهد تا رفته رفته آدمی را به گردنه های دشوار هدایت کند. دشمن با وسوسه بر انجام کارهای مکروه و ترک کارهای مستحبی حمله را آغاز می کند و تا انجام گناهان صغیره و تکرار آن ها و رسیدن به گناهان بزرگ و بعد از آن دستبرد به اعتقادات آدمی و سست کردن آنها و پاره شدن پرده حجب و حیا و تصاحب حرم دل ادامه می دهد. در این باره امیر المؤمنین، امام علی علیه السلام می فرماید: واعلموا أن الشیطان یسنی لکم طرقه لتتبعوا عقبه؛ آگاه باشید که شیطان راههایش را برای شما آسان می نماید تا ـ به تدریج ـ گردنه های دشوارش را بپیمایید.
منبع:
فتح الله نجارزادگان/ بوستان کتاب قم
دوشنبه 96/01/21
«کیفر گناه و آثار و عواقب خطرناک آن» کتابی است بسیار خواندنی و تأثیرگذار دربارة آثار و عواقب گناه و که چاپ های متعدد آن، این ادعا را بخوبی ثابت می کند. کتاب، حاصل سخنرانی های مؤلف در حدود 40 سال پیش است که پس از تنظیم، در همان سالها چاپ شده و به علت استقبال خوانندگان، بارها توسط ناشران مختلف، چاپ شده و حتی به زبان های عربی و ترکی نیز ترجمه و منتشر گردیده است. نسخة حاضر، ویراست دوم این اثر می باشد. مؤلف کتاب، سعی کرده برای تأثیرگذاری بیشتر موعظه ها، از شواهد متنوع تاریخی و داستانهای قرآنی و اشعار نیز بهره بگیرد.
کتاب، در 8 بخش تنظیم شده که دو بخش اول، به «معنای گناه» و اینکه در واقع، «گناه، بیماری است»، اختصاص دارد. 6 بخش بعدی، هرکدام، یکی از آثار سوء گناه را مورد بررسی قرار می دهند. عواقبی که مؤلف محترم برای گناه عنوان کرده، عبارتند از: مانع دعا و استجابت آن، عامل دگرگونی نعمتها و نابودی ملّتها، کوتاهی عمر، پرده دری، سلب آرامش خاطر، کفر.
ویژگی دیگر کتاب، این است که با توجه به اینکه در روایات، برخی آثار و عواقب، برای گناهان خاصی عنوان شده، مؤلف، این گناهان را بصورت خاص ذکر کرده و از تعمیم آن آثار به عموم گناهان، پرهیز کرده است. معناي گناه، گناه نوعي بيماري، گناه مانع دعا و استجابت آن، گناه عامل دگرگوني نعمتها و نابودي ملتها، گناه سبب كوتاهي عمر، گناه عامل پردهدري، گناه سلب كننده آرامش خاطر و گناه عامل كفر انسان، عناوين هشتگانه بخشهاي اين اثرند.
كيفر سرپيچي از قوانين طبيعي و اجتماعي به همين عالم و همين جامعه محدود است؛ ولي در اسلام، مخالفت با قوانين الهي هم در دنيا و هم در آخرت كيفر دارد. مثلا جاذبه زمين، هرجسم سنگيني را كه پرتاب شود به دليل نداشتن مقاومت در برابر قوه جاذبه، به سختي به طرف خود ميكشاند و كسي كه از اين قانون سرپيچي كند و خود را از بالاي بام در هوا رها سازد به كيفر اين تخلف به زمين ميافتد و استخوان دست، پا و جمجمهاش ميشكند. يا مثلا آتش ميسوزاند و هرجسم قابل اشتعالي را هم كه در مجاورتش قرار گيرد با خود ميسوزاند و كيفر تخلف از اين قانون سوختن است. در قوانين كشوري و اجتماعي هم براي عمل خلافي، مثلا چند ماه زندان تعيين شده است و اگر كسي دست به چنين عملي زد به زندان ميافتد و موضوع به همين جا خاتمه مييابد. اما تخلف از قوانين الهي و ارتكاب گناه، هم موجب بدبختي و سيهروزي در دنيا ميشود و هم عذاب و شكنجه آخرت را به دنبال دارد. اسلام از يك طرف تمام مصائب و گرفتاريهاي دنياي را معلول گناه ميداند و از طرف ديگر، شخص گناهكار را به عذابهاي طولاني و سخت آخرت بيم ميدهد. قرآن مجيد در اين خصوص ميفرمايد: «ظهر الفساد في البر و البحر بما كسبت ايدي الناس؛ تباهي و فساد در خشكي و دريا نمودار شد به واسطه كارهايي كه مردم انجام دادند
منبع:
سیدهاشم رسولی محلاتی/ بوستان کتاب
دوشنبه 96/01/21
این درسهاى سودمند اخلاقى، دراین كتاب به صورت هشت فصل زیر تنظیم گردیده است: 1- گناه و اقسام آن. 2- زمینههاى پیدایش گناه. 3- توجیه گناه. 4- شناخت مرزهاى گناه. 5- كنترل گناه. 6- برخورد با گنهكار. 7- آثار و پىآمدهاى گناه. 8- توبه و پاكسازى.
دو باغ را كنار هم در نظر بگيريد كه از نظر آب و هوا و نوع گياهان و درختان يكسانند. باغبان يكى از آنها به آفات و آسيبهايى كه باغ را تهديد مىكند توجه دارد، قهراً آن باغ از طراوت و شادابى و ميوه و گل و شكوفه برخوردار است، ولى باغبان ديگر به آفات و آسيبها يا توّجه ندارد و يا بىخبر است، در نتيجه باغى پژمرده و ميوههايى كرم خورده خواهد داشت.
انسان نيز چنين است، كه اگر توجه به آفات روحى و جسمى خود نكند، عنصرى وازده و خطرناك خواهد شد، ولى اگر با توجه و دقت مراقب خود باشد، فردى وارسته و شايسته خواهد گرديد.
آفات و آسيبها در مورد انسان، همان عيوب و گناهان است كه تمام انبيا و كتابهاى آسمانى، بشر را از آلودگى به آن، بر حذر داشتهاند، و با هشدارها و تاكيدات خود انسانها را به پاكى و اجتناب از گناه، دعوت نمودهاند.
منبع:
کتاب گناه شناسی از اقای قرائتی