بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
یکشنبه 96/02/10
قرآن کریم در آیات مختلف به مسئله حزن و اندوه آدمی اشاره کرده و نمونه هایی از اندوه پسندیده و ناپسند را ذکر می کند.
غم و اندوه در مصائب دنیوی و کاستی ها از نوع اندوه های ناپسند است که قرآن کریم برای رهایی از آنها چهار راه حل کلی را پیشنهاد می کند:
1.توکل بر خدا و تقویت پایه های اعتقادی: توجه به قدرت مطلق الهی در نجات انسان از هر اندوهی و ایمان به قضا و قدر از مهم ترین راههای رسیدن به آرامش قلبی و رهایی از حزن و ناراحتی است. همچنین خدا همواره به مومنان یادآور می شود که شیطان اندوهی به آنها نمی رساند، مگر به خواست الهی: «إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»[1] این آیه نوعی دلداری دادن به مومنان است که نجوا و نشست های پنهانی منافقان ضرری به آنها نمی رساند، زیرا اثرگذاری کارها مشروط به اذن خداست و بشر از خود استقلالی ندارد و اگر مومنان ایمان داشته باشند که همه کارها به اذن خدا انجام می شود و برخدا توکل داشته باشند ، از حزن و اندوه در امان می مانند.
توجه به علم غیب خدا که سبب می شود توطئه های دشمنان بی اثر شوند و یادآوری عزت ، شنوایی و دانایی مطلق او حزن و اندوه مومنان را می زداید، چنان که خدای والا همواره به سخنان مشرکان آگاه و بر کیفرشان توانمند است ، پس نباید گفتارشان مایه اندوه شود. «فَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ»[2]
2.دعا و یاد خدا: از مهم ترین عوامل نجات از حزن، درخواست از خدا و دعا برای رفع آن است: «وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ»[3]. حضرت یونس نیز پس از دعا به درگاه الهی از شکم ماهی و غم زندانی شدن در آن نجات یافت«وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ.فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ»[4]چنانکه یونس از غم رهایی یافت ، مومنان نیز اگر با اخلاص و خضوع به درگاه خدا دعا کنند آنان نیز خلاصی می یابند. هم چنین انسان اندوهگین با نمازخواندن می تواند حزن خود را بزداید ،زیرا نماز یاد خداست و یاد خدا سبب آرامش آدمی می شود.: «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[5]و «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ . فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ»[6] “یضیق صدرک” کنایه از غم است ، چنانکه در تفسیر این آیه گفته اند که از نمازگزاران باش و با حضور دل به نماز پرداز تا از غم نجات یابی.
3.استراحت و پرهیز از عوامل پیدایش اندوه : خدا پس از پایان جنگ احد که غم و اندوه برای مسلمانان به بار آورد، با خوابی سبک آرامش را به آنها بازگرداند: «ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا یَغْشَى طَائِفَةً مِنْکُمْ»[7]
هم چنین پنهان بودن برخی امور برای حفظ آرامش و نظام، ضروری و بر پایه حکمت است و در اینگونه موارد کاوش ها و پرسش های پی درپی برای پرده برداشتن از آن زیبنده نیست. از اینرو در آیه ای از اینگونه پرسش ها نهی شده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ»[8] بر پایه تفسیر آیه اگر برخی از امور غیر ضروری آشکار و سوال هایی نابجا یاد شوند انسان اندوهگین می شوند.[9]
4. آمرزش خداوند :مغفرت الهی حزن و اندوه را بر میدارد .پروردگار با بخشندگی عوامل اندوه را زدوده و آن را می پوشاند: «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ»[10] مراد از این حزن ، اندوه گناهان غمهای دنیا و نیز غمهای آخرت از جمله اندوه صحرای قیامت ، غم جهنم یا حزن هنگام مرگ و وحشت قبر است.[11] بنابراین می توان با طلب مغفرت از خداوند و پاک شدن دل از بسیاری از غم و اندو ها رهایی یافت؛ چرا که بسیاری از غم و اندوه ها به سبب گناهانی است که روزانه مرتکب می شویم.
پی نوشت:
[1] . چنان نجوایى صرفا از [القاآت] شیطان است تا کسانى را که ایمان آورده اند دلتنگ گرداند و[لى] جز به فرمان خدا هیچ آسیبى به آنها نمى رساند . مجادله،10
[2] . سخنان آنها تو را غمگین نسازد، ما آنچه را پنهان می دارند یا آشکار می کنند می دانیم! یس،76
[3] . و نوح را (به یادآور) هنگامی که پیش از آنها (ابراهیم و لوط) پروردگار خود را خواند، ما دعای او را مستجاب کردیم، او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم. انبیا،76
[4] . و ذا النون (یونس) را (به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین می پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها (ی متراکم) فریاد زد خداوندا! جز تو معبودی نیست، منزهی تو، من از ستمکاران بودم.ما دعای او را به اجابت رساندیم، و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، و همینگونه مؤ منان را نجات می دهیم. انبیا،87-88
[5] . آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش می یابد. رعد،28
[6] . ما می دانیم سینه تو از آنچه آنها می گویند تنگ می شود (و تو را سخت ناراحت می کنند). (برای دفع ناراحتی آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو، و از سجده کنندگان باش.حجر،97-98
[7] . سپس به دنبال این غم و اندوه آرامشی بر شما فرستاد، این آرامش به صورت خواب سبکی بود (که در شب بعد از حادثه احد) جمعی از شما را فرو گرفت. آل عمران،154
[8] . ای کسانی که ایمان آورده اید از مسائلی سوال نکنید که اگر برای شما آشکار گردد شما را ناراحت می کند. مائده،101
[9] . دائره المعارف قرآن کریم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،1382، ج10، ص628-629
[10] . آنها می گویند حمد (و ستایش) برای خداوندی است که اندوه را از ما برطرف ساخت، چرا که پروردگار ما غفور و شکور است.فاطر،34
[11] .دائره المعارف قرآن کریم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،1382، ج10، ص631
یکشنبه 96/02/10
شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای (مدظله العالی)
اِتَّقِ اَلْمُرْتَقَى اَلسَّهْلَ إِذَا كَانَ مُنْحَدَرُهُ وَعْراً. وَ كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ( عليه السَّلام ) يَقُولُ: “لَا تَدَعِ النَّفْسَ وَ هَوَاهَا، فَإِنَّ هَوَاهَا فِي رَدَاهَا، وَ تَرْكُ النَّفْسِ وَ مَا تَهْوَى أَذَاهَا، وَ كَفُّ النَّفْسِ عَمَّا تَهْوَى دَوَاهَا” ( الشافی صفحه 598)
… می فرماید: بر حذر باش! پرهیز کن! از حرکت در یک سر بالایی آسان، در صورتی که ( پایان آن) سر پایینی آن سخت است. … گاهی انسان یک راه هایی را در کوهستان می رود، چه پیاده، چه با وسیله، وقتی می رود، راه آسان و خیلی خوبی است. بعد که می رسد به نقطه ای که حالا باید سر پایینی بیاید، می بیند یک پرتگاه مهیب و سختی است، نمی شود پایین آمد، راه صعب العبوری است. منظورشان این هواهای نفسانی است. البته مرحوم فیض (رضوان الله علیه) در اینجا می فرمایند: … یکی از مصادیقش همین طلب ریاست است. راه هایی که رفتنش به نظر انسان آسان است، لکن پایین آمدن از آن راه آسان نیست. وقتی انسـان آنجا رفـت، گیر خواهـد کرد. به نـقطه ای خواهد رسـید که اگر بـخواهد تنزل بکند، سـقوط است. می گویند از این گونه راه ها پرهیز کن. این شهوات دنیاست. که یکی از آنها هم ، همین رفتن طرف ریاست است. جاه و مقام دنیوی و دنبال پست های گوناگون رفتن، که انسان وقتی از نبردبان شهوت بالا رفت و هوا و هوس نفسانی را اشباع و اغناء کرد، آن طرف قضیه، سقوط است. … بعد حضرت از پدر بزرگوارشان نقل می فرمایند که آن بزرگوار فرمود: نفس و هوس های نفسانی را رها نکن، مثل یک حیوان که افسارش را بردارند و او را رها کنند، این طوری نباشد؛ رَدا به معنی سقوط است. هوای نفس انسان در آن چیزهایی است که مایه سقوط اوست. هوس های نفسانی انسان را ساقط می کند، تنزل می دهد. رها کردن نفس با هوس هایش، که همین طور هر کار می خواهد انجام بدهد، داء و مرض نفس است. اگر چه سخت می آید، آسان نیست، اما با این كَفُّ النَّفْسِ ، انسان اعتلا پیدا می کند، نورانیت پیدا می کند.
منبع:
( جلسه 317 ، مورّخ 15/10/ 88)
یکشنبه 96/02/10
ای عزیز! بدان که یک سفر پر خطری در پیش است که عُدّه و عِدّه ی آن علم و عمل نافع است و وقت سفر نیز معلوم نیست و در این حال، این طول امل که از حب نفس و مکاید و شاهکارهای شیطان است، به طوری ما را از توجه به عالم آخرت باز داشته که فکر هیچ کاری نیفتیم و اگر موانع حرکت داشته باشیم، در صدد اصلاح آن به توبه و انابه و رجوع به حق بر نیاییم و هیچ در صدد جمع زاد و راحله نباشیم و ناگاه اجل موعود در رسد و ما را بی زاد و راحله ببرد. نه عمل صالحی داریم و نه علم نافعی، که مؤونه ی آن عالم روی این دو مطلب چرخ می زند و ما هیچ یک را تهیه نکرده ایم.
منبع:
[ امام خمینی(ره)، چهل حدیث، مرکز نشر فرهنگی رجاء، تهران، چ2، تابستان 68، صفحات 322 تا 336
یکشنبه 96/02/10
هر کس اگر خود را یک لحظه به جای آن عزیزان بگذارد آیا تحمل یکسال و یا حتی یک ماه حضور در این زندانها را خواهد داشت؟!
فرزند سید محسن موسوی دیپلمات ربوده شده ایران در لبنان در یادداشتی از مردم مومن ایران خواست تا برای 4 دیپلمات ربوده شده ایرانی توسط رژیم اسرائیل در شب قدر دعا کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْئَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ
ای پسرانم! برويد و از يوسف وبرادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا مايوس نشويد كه تنها گروه كافران، از رحمت خدا مأيوس مىشوند!
بیش از 26 سال است که از اسارت چهار فدایی اسلام و میهن اسلامی مان به دست دژخیمان رژیم صهیونیستی می گذرد.
براي آزادي این چهار نفر بايد ظرفي از دعا پر شود
هر کس اگر خود را یک لحظه به جای آن عزیزان بگذارد آیا تحمل یکسال و یا حتی یک ماه حضور در این زندانها را خواهد داشت؟!
منبع:
موعظه خوبان از ایت الله بهجت (یوسف- 87)
شنبه 96/02/09
تولدامام حسین - پس از گذشت مدتى از ولادت حضرت مجتبى عليهالسلام علائم و نشانه ها، نشانگر اين بود كه دومين فرزند گرانمايه ى «فاطمه» در راه است و آنگاه پس از شش ماه همانگونه كه پيامبر پيش از آن مژدهى آمدنش را داده بود، ديده به جهان گشود.
در مورد ولادت امام حسين عليهالسلام از امام صادق آوردهاند كه: روزى همسايگان بانوى باايمان «امايمن» نزد پيامبر آمدند و گفتند: اى پيامبر خدا! شب گذشته «امايمن» تا سپيدهدم بيدار بود و می گريست و همهى ما را نيز ناراحت ساخته است.
پيامبر كسى را به خانه ى او گسيل داشت و او به محضر پيامبر شرفياب شد. آن حضرت به او فرمود: «امايمن»! خداى چشمانت را نگرياند! همسايگانت به من گزارش كردهاند كه تو سراسر شب گذشته را ناراحت و گريان بودهاى، چرا
پاسخ داد: اى پيامبر خدا! خوابى سخت و سهمگين ديدم و بخاطر آن تا سپيده دم گريه كردم. پيامبر فرمود: خوابت را برايم بازنمی گويى؟ بگو كه خدا و پيامبرش به پيام آن داناترند. «امايمن» گفت: اى پيامبر خدا! بيان آن برايم گران است.
پيامبر فرمود: آنگونه كه تو فكر می كنى نيست، روياى خويش را بازگو.آن بانوى باايمان گفت: «ديشب در عالم رويا ديدم كه برخى از اعضاء پيكر مقدس شما در خانه ى من افتاده است…»
پيامبر فرمود: خواب خوشى رفته اى و خواب نيكويى ديده اى. پيام خواب تو اين است كه دخت گرانمايه ام «فاطمه»، «حسين» را به دنيا خواهد آورد و تو هستى كه او را پرستارى و نگهدارى خواهى كرد و «حسين» همان پارهاى از وجود من است كه در خانه ى شما قرار می گيرد
آفرين خدا بر اين كودك نورسيده،اين جريان گذشت و پس از مدتى حسين عليهالسلام از افقسراى امامت و رسالت طلوع كرد. «امايمن» حسين (ع) را در آغوش گرفت و نزد نياى گرانقدرش پيامبر آورد. آن حضرت حسين عليهالسلام را از او گرفت و فرمود:
«آفرين خدا بر اين كودك نورسيده و بر او كه او را در آغوش فشرده و بسوى من آورده است.»
آنگاه فرمود: امايمن اين پيام آن رؤياى توست.
علاوه بر خواب «امايمن» همسر «عباس»، عموى پيامبر نيز خوابى نظير اين خواب ديده بود و پيامبر گرامى نيز پيشگويى فرموده بود.
لحظات ولادت حسين عليهالسلام گروهى از بانوان مسلمان، از جمله صفيه، دختر عبدالمطلب و عمه ى پيامبر و نيز «اسماء بنت عميس» و «امسلمه»… حضور داشتند. پس از طلوع خورشيد جهان افروز وجود حسين عليهالسلام پيامبر فرمود: عمه! فرزندم را بياور!
صفيه عرض كرد: اى پيامبر خدا! تازه به دنيا آمده است و هنوز آماده نشده است…
پيامبر فرمود: خداوند او را پاك و پاكيزه ساخته است، بياور…
آنگاه فرشته ى وحى فرود آمد و به آن حضرت پيام خداى را تقديم داشت و خواست كه نام پسر دوم «هارون» را- كه به زبان عبرى «شبير» و به زبان عرب «حسين» گفته میشد براى نوزاد مبارك برگزيند.
و از پى آن انبوهى از فرشتگان فرود آمدند و طلوع خورشيد وجود حسين عليهالسلام را به نياى گرانقدرش تبريك گفتند و در همان ساعت، شهادت پرافتخارش را نيز به پيامبر خدا تسليت عرض كردند.
پيامبر گرامى فرزند دلبند خويش را گرفت، زبان مبارك را در كام او نهاد و او زبان وحى و رسالت را مكيد، به گونه اى گوشت بدنش از آن رويش كرد و استخوانهايش استوارى و استحكام يافت. و آوردهاند كه حسين عليهالسلام نه از مادر شير نوشيد و نه از هيچكس ديگر. علامه «بحرالعلوم» در اين مورد اينگونه سروده است:
لله مرتضع لم يرتضع ابدا
من ثدى انثى و من «طه» مراضعة
يعطيه ابهامه آنا فاونة…
خداى را! خداى را! كودك شيرخوارى كه هرگز از شیر بانويى شير ننوشيد و شيردهندهى او به خواست خدا پيامبر خدا بود.
او گاهى انگشت شست و زمانى، زبان خويش را در كام حسين (ع) می نهاد و از اين راه بود كه سازمان وجود امام حسين (ع) به اوج كمال رسيد.
درست هفتمين روز طلوع دومين اختر تابناك از افق سراى «فاطمه» بود كه پيامبر دستور داد، سر كودك (امام حسين (ع)را تراشيدند و به وزن موهاى سرش نقره در راه خدا انفاق گرديد و براى سلامتى او و سپاس به بارگاه خدا، قربانى شد
منبع:
1ـ بحارالانوار، ج 43