آیا کمک از غیر خدا با ایاک نعبد وایاک نستعین مخالف نیست؟

چرا خدا در مقوله عبادت در آیه 186 بقره واذا سالک عبادی….چرا خدا نگفت قل و خودش مستقیم گفت :فانی قریب آیا کمک از غیر خدا با ایاک نعبد وایاک نستعین مخالف نیست؟

چرا خدا در مقوله عبادت در آیه 186 بقره واذا سالک عبادی….چرا خدا نگفت قل و خودش مستقیم گفت :فانی قریب آیا کمک از غیر خدا با ایاک نعبد وایاک نستعین مخالف نیست؟

« وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»؛ و چون بندگان من از تو سراغ مرا می گیرند بدانند که من نزدیکم و دعوت دعاکنندگان را اجابت می کنم. البته در صورتی که مرا بخوانند. پس باید که آنان نیز دعوت مرا اجابت نموده و باید به من ایمان آورند تا شاید رشد یابند.

بیشتر مفسران درباره این آیه شریفه نظرشان این است که خداوند در این آیه در افاده مضمونش بهترین اسلوب و لطیف ترین و زیباترین معنا را بیان کرده است و در آن نشانه های مهربانی خداوند نسبت به بندگانش وجود دارد که مفسران آنها را بیان کرده اند. از جمله این نکات لطیف همین حذف لفظ «قل» و واسطه است که خداوند خواسته خودش این حقیقت را به بندگان بگوید که من به شما نزدیکم. مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی این مطلب را در ضمن نکات ظریفی که برای این آیه بیان کرده اند، آورده اند. علامه طباطبایی می نویسد: «ثم حذف الواسطة فی الجواب حیث قال: فَإِنِّی قَرِیبٌ و لم یقل فقل إنه قریب…» سپس واسطه را در جواب انداخته آنجا که فرموده (پس همانا من نزدیکم) و نفرموده: پس بگو او نزدیک است.

آیت الله جوادی هم می نویسند: سومین نکته: حذف واسطه در جواب که فرمود « پس تحقیقا من نزدیکم» و نفرمود «بگو او نزدیک است.»

اما درباره کمک خواستن از غیر خدا: اگر کمک خواستن ما از دیگران با توجه به این نکته باشد که آنان فقط واسطه و سبب هستند و همه کاره خداست، با « ایاک نستعین» تنافی ندارد زیرا خداوند خودش خواسته است کارها از طریق واسطه ها و اسباب انجام بگیرد. در روایتی امام صادق (ع) فرمودند: « أَبَی اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِکُلِّ شَیْ ءٍ سَبَباً وَ جَعَلَ لِکُلِّ سَبَبٍ شَرْحا…»؛ خدا از آن ابا دارد که چیزها را جز به اسباب آنها روان  گرداند، این است که برای هر چیز سببی قرار داد، و برای هر سبب شرحی…

خداوند در قرآن هم می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ …»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، از خداوند پروا کنید و به سوی او وسیله بجویید.

بنابراین سبب ها و وسیله ها را هم خداوند قرار داده تا به کمک آنها به او برسیم و بتوانیم زندگی فردی و اجتماعی مان را اداره کنیم. اگر غیر خدا و انسان های دیگر را که از آنها کمک می گیریم، مستقل و همه کاره بدانیم، این با « ایاک نستعین» تنافی دارد.

اگر هر کمک خواستنی از غیر خدا شرک باشد یک موحد روز زمین یافت نمی شود چرا که همه انسانها از همدیگر کمک می گیرند. آیا معصومین (ع) در هنگام مریضی از پزشک کمک نمی گرفتند.

منبع:

1. بقره(2)آیه186.

2. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، انتشارات جامعه مدرسین، ج2، ص30.

3. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، انتشارات اسراء، ج9، ص396.

4. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی،انتشارات اسلامیه، ج1، ص183.

5. مائده(5)آیه35.
 

پایتخت حضرت مهدی(عج) پس از ظهور کجاست؟

یکى از انگاره‌هاى مطرح در روایات، درباره حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) انتخاب شهر کوفه به ‏عنوان پایتخت و مسجد کوفه، براى استقرار دستگاه‌هاى مدیریت مرکزی حکومت اسلامی است.

یکى از انگاره‌هاى مطرح در روایات، درباره حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) انتخاب شهر کوفه به ‏عنوان پایتخت و مسجد کوفه، براى استقرار دستگاه‌هاى مدیریت مرکزی حکومت اسلامی است. این امر نشانگر اهمیّت بحث «حکومت» و «اداره جهان» از یک مکان واحد (کوفه) به دست امام زمان(عج) است. البته آن‌حضرت هدایت، نظارت و مدیریت جهان را در دست دارد و بیشتر امور، در دست حاکمان و زمامداران منصوب از سوى آن‌حضرت است و آنان حدودى در کارهاى خود استقلال عمل دارند.در این زمان کوفه، از مرتبت و جایگاه ویژه‌اى برخوردار شده و اهمیت و ارزش جهانى و بین‌المللى پیدا می‌کند. شیخ مفید در این‌باره می‌گوید: «در احادیث آمده که امام مهدی(عج) از مکه به سوی کوفه حرکت می‌کند و در نجف فرود می‌آید آن‌گاه لشکرهاى خود را از آن‌جا به شهرها و ممالک پراکنده می‌سازد»

درباره پایتخت بودن کوفه بعد از ظهور امام مهدی(عج)، روایات مختلفى بیان شده که تنها به ذکر بعضى از آنها بسنده می‌شود:

1. امام باقر(ع) فرمود: «گویا حضرت قائم(عج) را می‌نگرم که از مکه به همراهى پنج هزار فرشته در حالی که جبرئیل در سمت راست و میکائیل سمت چپ و مؤمنان پیش رویش هستند به نجف کوفه آمده و لشکر به شهرها می‌فرستد».

2. امام باقر(ع) پس از نام بردن «مهدى»، فرمود: «[آن‌حضرت] وارد کوفه می‌شود و در آن‌جا سه پرچم برافراشته می‌شود، و [با آمدن آن‌حضرت] پرچم‌ها از میان می‌رود، و حضرت در کوفه داخل می‌شود و بر بالای منبر خطبه می‌خواند».

3. مفضّل از امام باقر(ع) پرسید که اى مولاى من! خانه حضرت مهدى و محلّ اجتماع مؤمنان کجا خواهد بود؟امام(ع) فرمود: «پایتخت آن‌حضرت شهر کوفه، مجلس دیوان و حکمش مسجد کوفه، محّل جمع بیت المال و قسمت غنیمت‌ها مسجد سهله و جایگاه خلوتش نجف اشرف خواهد بود».

درباره محلّ شهادت و دفن حضرت قائم(عج) روایت صریح و یا معتبری مشاهده نشد؛ تنها در برخی از کتاب‌های متأخر به امام علی(ع) نسبت داده شده است که آن‌حضرت در بخشی از خطبه «البیان» فرمود: «مهدی(عج) مرگش فرا رسد و عیسی بن مریم او را در کنار جدّش رسول خدا(ص) دفن می‌کند» اما همان‌گونه که در جای خود بدان اشاره شد، «خطبه بیان» در منابع معتبر حدیثی نیامده و ارزش استنادی چندانی ندارد.

به هر حال  حتی با فرض پذیرش روایت فوق - مشخص نیست که؛ آیا محلّ شهادت امام زمان(عج) در مرکز حکومتشان «کوفه» واقع می‌شود و یا این‌که سفرى به مدینه خواهند داشت و در آنجا دعوت حق را لبیک گفته و در کنار جدّ بزرگوارشان دفن خواهند شد؟!

 منبع:

  مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 379، قم، مؤسسه آل البیت، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.

  همان، ص 379 – 380.

  همان، ص 380.

 بحرانى، سید هاشم بن سلیمان‏، حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار(ع)، ج ‏6، ص 384، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول‏، 1411ق.

   «خطبه البیان»، سؤال 19468.

. یزدى حایرى، ، ج ‏2، ص 172، بیروت، مؤسسة الأعلمى‏، چاپ اول‏، 1422.

گریه بر اهل بی(علیه السلام) چیز عجیبی است !!!

جایی که روضه هست برویدبنشینید و گریه کنید .خور روضه رفتن ،عبادت مهمی است . وقتی خواب حبیب ابن مظاهر را دیدن ،از اوپرسیدند :«تو با ان مقامی که داری ،چه ارزو داری ؟»گفت:«ارزو دارم ،زنده شوم بروم در مجلسی که مصیبت ابا عبد الله الحسین خوانده می شود و در مصیبت اهل بیت ،گریه کنم .»گریه چیز عجیبی است کسی که برای اهل بیت (علیهم السلام )گریه کند وبگریاند بهشت بر او واجب می شود ….

منبع:

طریق دوست /علی اکبری مز دابادی

برای دلتان در بسازید...

نجاری خدمت آیت الله اراکی (رضوان الله تعالی علیه)رسید و از ایشان تقاضای موعظه کرد .ایشان فرمود:

(اگر تا به حال برای دلت در نساخته ای ، یک در برای دلت بساز که غیر خدا در آن راه پیدا نکند )

گناه،دل ما پیرمرد هارا خراب و ویران کرده ودیگر نمی توانیم برای دلمان در بسازیم،اما خوش به حال شما جوان ها ،الان شما می توانید در بسازید برای دل تان ، دری آهنی که کسی نتواند آن را باز کند .

قدر خودتان را بدانید تا جوان هستید .نگذارید دلتان خراب شود.

منبع:

طریق دوست/علی اکبر مزد آبادی /ص38

چه کنم که از گرفتاری روحی نجات پیدا کنم؟؟؟

روزى يكى از ياران درس ، مصرانه و عاجزانه از حضرت استاد حسن زاده آملى تقاضا كردند كه : حضرت آقا عنايتى بفرماييد ذكرى ، دعايى ، چيزى بفرماييد، بلكه از اين گرفتارى روحى نجات پيدا كنم ، خيلى گرفته و در قبض هستم .
حضرت استاد (دام عزه ) كه تا آخر لحظه سر به زير انداخته بودند و در سكوتى پر معنى و مراقبه اى ملكوتى به سر مى بردند سر را بلند كرده و فرمودند: آقا جان ! من هم گرفتارم ، من هم از شما بدترم !!!
چند لحظه اى درنگ فرمودند و ادامه دادند: دو مطلب به شما عرض ‍ مى كنم ، يقينا اثر دارد به شرط اينكه اقلا يك اربعين (40 روز) بر آن مداومت داشته باشيد.
1- ذكر شريف يا حى يا قيوم يا من لا اله الا انت كه گفته اند، اكثار در آن سبب حيات و زيادت عقل مى شود و مجرب هم است .
2- سوره غنى (واقعه ) را بخوانيد تا غنى در علم و بعدا هم چيزهاى ديگرى شويد

 

منبع:دستو العمل خودسازی