شب بود و اشک بود و علی(ع) بود و چاه بود!!!

 

شب بود و اشک بود و علی(ع) بود و چاه بود

فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود

دیگر پس از شهادت زهرا(س) به چشم او

صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود

دانی چرا جبین علی (ع) را شکافتند؟

زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود

خونش نصیب دامن محراب کوفه شد

آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود

یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید

اشک شبش به غربت روزش گواه بود

دستش برای مردم دنیا نمک نداشت

عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود

هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب

حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود

مولا پس از شهادت زهرا(س) غریب شد

زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود

وقتی که از محاسن او می‌چکید خون

عباس را به صورت بابا نگاه بود

«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون

رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود

 

منبع:دلنوشته استاد سازگار

  • 5 stars
    نظر از: دهسنگی
    1396/03/23 @ 02:31:13 ب.ظ

    دهسنگی [عضو] 

    مولا پس از شهادت زهرا(س) غریب شد
    زهرا(س) نه یار او که بر او یک سپاه بود
    قشنگ بود
    پیشاپیش شهادت مولی الموحدین ،امام اولین رابه شما تسلیت عرض میکنم
    التماس دعا

  • 5 stars
    نظر از: كوثر
    1396/03/23 @ 12:27:18 ق.ظ

    كوثر [عضو] 

    سلام انشاء الله ماه پر برکت و پر فضیلتی را داشته باشید
    در این ماه عزیز و بزرگ ما رو هم دعا کنید
    http://blog42.kowsarblog.ir/

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.