موضوع: "مناسبتی"

هرگز دنبال نام و عنوان نبودی...

هرگز دنبال نام و عنوان نبودی
هرگز به فکر استراحت نبودی
مثل برخی ها سجاده آب کش هم نبودی
وسط نماز از یتیم شهید گل و برگ گل گرفتی و هرگز به خاطرت رسوخ نکرد که شاید نمازم باطل شده باشد شاید فکر کردی این نماز نزد حق محبوب تر است و بلافاصله بعد از نماز یتیمی را که به تو گل داده بود غرق بوسه کردی

سردار این قدر خاکی بودی که بجز در مراسم رسمی درجه هایت را نصب نمی کردی لباس سبزت یا تنت نبود یا اگر بود خاکی بود و گلی بود
خانه ات ساده بود وسایل خانه ات چقدر معمولی و حیاط منزلت چقدر ساده و خودمانی
و از همسرت خواستی که بر سنگ قبرت بنویسند سرباز قاسم سلیمانی بدون نام و عنوان
اگر به ما بود برایت مزاری درست می کردیم درجه یک با چندین گنبد و گلدسته در حد یک الگو و قهرمان
چه کنیم که خودت پیش دستی کردی و طور دیگری وصیت کردی شاید تو ما را بهتر شناخته بودی
سردار کرار همیشه در سفر، سفر بخیر و سلامت
وقتی در سایت ها دنبال می گشتم و دیدم نوشته به جز تاریخ تولد و محل تولد اطلاعات بیشتری در دسترس نیست فهمیدم که ما واقعا تو را نمی شناختیم

 

منبع:دلنوشته/سردار دلها

 

دلخوشی هایی که دلم را لرزاند!...

با سلام و احترام:

وبلاگم رو باز کردم بلکه” تار عنکبوت هایش را پاک کنم” تا شاید برکتی شامل حالم شود!، بالای صفحه دلخوشی های کوچک؛ در چشمم رعدو برقی زده و دلم را تکان میدهد!

خدا رو شاکرم که نوشتند روان بنویسید!…

می نویسم بلکه شاید با نوشتنم دله یکی از دوستانم شاد شود!…و اینک فانتزی هایی که واقعا دلم رو نوازش میده:/ 

1- دیدن جوجه رنگی….. که واقعا منو شاد میکنه

2- فکر اینکه یکی موقع تولدم یه جعبه پر از جوجه های رنگی بهم هدیه بده….(فقط تصورش کنید!)

3- بوییدن گل های بهاری خوشبو مثل گل های اصیل محمدی (چشماتو ببندو یه نفس عمیق پر از عطر گل های محمدی بکش)

4- دیدن نوزاد چاقالو…..و ترجیحا له کردنش تو بغلم!!!

5- گل رز آبی که دیگه واقعا منو شاد میکنه:/

6- تو مصاحبه استعداد ناب قبول بشم!

7- یکی دعوتم کنه و بگه تا 5 روز حداقل می خوام بهت کباب و قرمه سبزی بدم! (واااااااای)

و اما شادی های معنویم!……………………………………….

8- دیدن حتی یکبارم که شده “امام زمان(عج)". حتی تو خواب…و همیشه تو خونش بمونم

9-بهم بگن بزرگترین آرزوتو خدا قبول کرده بهت بده …. (بین خودمون باشه! بزرگترین آرزوم اینه که بفهمم خوده شخص امام زمان(عج) بر جنازم نماز میخونن!

10- متوجه بشم خدا ازم راضیه…

11- یک بار وقتی به ائمه بخصوص به امام حسین(ع) سلام میدمو میگم (صلی الله علیک یا اباعبدالله) حتی یکبار صدای جواب سلام بشنوم

12- مبلغ واقعی دین اسلام و مفید برای جامعه باشم

13- و در پایان شهادت و عاقبت بخیری همه جوونا و خانوادم و خودم….

14- و هر جوری هست خدا بهم بفهمونه که جای بابام خوبه و خدا رحمتش کرده(……….!)

“و البته که دل خوشی هایی دارم بی پایان و به دور از حوصله نوشتار”

اینم 14 تا دل خوشی بنده ” به نیت 14 معصوم!

نمیدونم شما هم مثل من اولاش خندیدین و قند تو دلتون آب شد؛

                                                                                 و آخراش هم دلتون ریخت ؟!….

 

 

 

 

 

 

#به_قلم_خودم

#دل_خوشی_کوچک_زندگی

چرا «شب قدر» به اين نام موسوم است؟

در اينكه چرا شب قدر، شب قدر ناميده شد سخن بسيار است از جمله اينكه:
1 ـ شب قدر به اين جهت «قدر» ناميده شده، كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مى شود، شاهد اين معنى در آيات 3 و 4 سوره «دخان» است كه مى فرمايد: («إِنّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَة مُبارَكَة إِنّا كُنّا مُنْذِرينَ * فيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْر حَكيم»): «ما اين كتاب مبين را در شبى پر بركت نازل كرديم، و ما همواره انذار كننده بوده ايم * در آن شب كه هر امرى بر طبق حكمت خداوند تنظيم و تعيين مى گردد».اين بيان،هماهنگ با روايات متعددى است كه مى گويد: در آن شب، مقدرات يك سال انسان ها تعيين مى گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور ديگر، در آن ليله مباركه، تفريق و تبيين مى شود. البته، اين امر هيچ گونه تضادى با آزادى اراده انسان و مسأله اختيار ندارد، چرا كه تقدير الهى به وسيله فرشتگان بر طبق شايستگى ها و لياقت هاى افراد، و ميزان ايمان، تقوا، پاكى نيت و اعمال آنها است. يعنى: براى هر كس آن مقدر مى كنند كه لايق آن است، يا به تعبير ديگر: زمينه هايش از ناحيه خود او فراهم شده، و اين نه تنها منافاتى با اختيار ندارد، كه تأكيدى بر آن است.
2 ـ بعضى نيز گفته اند: آن شب را از اين جهت شب قدر ناميده اند كه: داراى قدر و شرافت عظيمى است. نظير آنچه در آيه 74 سوره «حج» آمده است: («ما قَدَرُوا اللّه حَقَّ قَدْرِهِ:»): «آنها قدر خداوند را نشناختند».
3 ـ گاه نيز گفته اند: به خاطر آن است كه قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والا قدر، و به وسيله فرشته صاحب قدر نازل گرديد.
4 ـ يا اين كه شبى است كه مقدر شده قرآن در آن نازل گردد.
5 ـ يا اين كه: كسى كه آن شب را احيا بدارد، صاحب قدر و مقام و منزلت مى شود.
6 ـ يا اين كه: در آن شب، آن قدر فرشتگان نازل مى شوند، كه عرصه زمين بر آنها تنگ مى شود ـ چون تقدير به معنى تنگ گرفتن نيز آمده است ـ مانند: «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُه».(1)جمع ميان تمام اين تفسيرها در مفهوم گسترده «ليلة القدر» كاملاً ممكن است، هر چند تفسير اول از همه مناسب تر و معروف تر است.

منبع:

1 ـ طلاق، آيه 7.
تفسير نمونه، جلد 27، صفحه 210.

مهمان ویژه خدا را بهتر بشناسیم

به نقل مورخان و محدثان مشهور ولادت امام علی (ع) در سیزدهم رجب سی سال بعد از عام الفیل در درون خانة کعبه روی داده است و جریان از این قرار است که: «یزید بن قعنب گوید: من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در برابر خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان دیدیم فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان (ع) که به آن حضرت حامله بود و نُه ماه از مدت حملش می‌گذشت با حالتی خاص که حاکی از درد زایمان بود وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از جانب تو فرستاده شده اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق و باور دارم که او این خانة والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می‌دهم که وضع حمل مرا آسان کنی.

یزید بن قعنب گوید: در این هنگام دیدم دیوار پشت کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت و دیوار به هم چسبید. برخاستیم که قفل در خانة کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است. پس از چهار روز که گذشت فاطمه از خانة کعبه بیرون آمد و نوزادش امیرمؤمنان (ع) را روی دست داشت و گفت: من بر زنان گذشتة تاریخ برتری یافته‌ام، زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می‌کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود و مریم دختر عمران، آن شاخة خشکیدة خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد.

ولی من وارد خانة خدا شدم و از میوه‌ها و نعمت‌های بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلندمرتبه است و خداوند علی اعلی می‌گوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم و او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیدة خود آگاهش نمودم، او کسی است که بت‌ها را در خانة من می‌شکند و بر بام خانه‌ام اذان می‌گوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد می‌کند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.» 

شایان ذکر است که این رویداد با اندکی تفاوت در منابع بسیاری ذکر شده است و از شگفتی‌های این واقعة مهم تاریخی این است که فاطمه نه از درب خانه بلکه با شکافته شدن دیوار آن وارد کعبه شد تا این رویداد عجیب دلیل و برهانی روشن‌تر بر معجزه باشد و آیندگان نتوانند آن را پدیده‌ای تصادفی و اتفاقی قلمداد کنند و جالب این است که پس از گذشت قرن‌ها از آن رویداد مهم و تجدید ساختمان کعبه و تعمیر آن و پر کردن جای شکاف با نقره، هنوز هم اثر شکاف بر دیوار خانه، خود را نمایان می‌سازد. 

ولادت امام علی (ع) در کتب اهل سنت

۱- حافظ ابو عبدالله محمد بن عبدالله، معروف به حاکم نیشابوری، که همة بزرگان اهل سنت او را مورد اعتماد و استناد دانسته‌اند و خود از بزرگان ایشان است، در کتاب بسیار معروفش، «مستدرک صحیحین» می‌گوید: روایات متواتر است که فاطمه بنت اسد، امیرمؤمنان علی بن ابی طالب- کرّم الله وجهه را در خانة کعبه به دنیا آورده است. 

۲- شاه ولی‌الله احمد بن عبدالرحیم دهلوی، محدث متعصب اهل سنت، در کتاب «ازالهًْ الخفا» می‌نویسد: «بی‌گمان روایات متواتر است در اینکه فاطمه بنت اسد، امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب را در درون کعبه به دنیا آورد. بدون تردید او در روز جمعه سیزدهم رجب، سی سال بعد از عام الفیل، در خانة کعبه به دنیا آمده است و هرگز پیش از او یا بعد از او کسی در خانة کعبه زاده نشده است.» 

۳- شهاب‌الدین ابوالثنا، سید محمود آلوسی، صاحب تفسیر آلوسی، در شرح بر قصیدهًْ عینیهًْ عبدالباقی افندی می‌نویسد: ولادت امیرمؤمنان، کرم‌الله وجهه، در درون کعبه، در سراسر دنیا مشهور است و در کتاب‌های هر دو فرقهًْ شیعه و سنی روایت شده است و هرگز در مورد غیر ایشان چنین فضیلتی ثابت نشده است. 

۴- نورالدین علی بن محمد بن صباغ مکی، از دانشمندان معروف اهل سنت، مشهور به ابن صباغ مالکی در کتاب «الفصول المهمّه» با سلسله سند از ابن مغازلی، از امام سجاد (ع) مبنی بر ولادت امام علی (ع) در درون خانه کعبه نقل کرده است که: پیش از او کسی در بیت‌الله الحرام متولد نشد و این برتری، ویژة اوست از سوی خداوند برای ابراز کرامت و شرافت و شکوهمندی او. (۶)

منابعی از اهل سنت که به طور صریح به شکافته شدن دیوار کعبه اشاره کرده اند:

۱- محمد شریف خان شیروانی در کتاب «چوتهی کتاب» به ولادت امام علی (علیه‌السلام) در درون کعبه و شکافته شدن دیوار کعبه و شنیده شدن صدای هاتف غیبی تصریح کرده است. 

۲- مولوی حافظ حکیم ظهیر احمد سهسوانی در کتاب «ظهیر البشر» در احوال و فضائل ائمه می‌نویسد: «چون خداوند اراده کرد که شرفی بر شرف‌های کعبه بیفزاید، دیوار کعبه را بشکافت و فاطمه بنت اسد را به درون کعبه فرا خواند و فاطمه فرزندش علی را در درون کعبه به دنیا آورد.» 

۳- علامه حسن بن امان‌الله مولوی عظیم‌آبادی هندی، درکتاب تجهیز الجیش جریان ولادت امام علی (ع) را طبق روایت «بشائر المصطفی» از یزید بن قعنب نقل کرده است.» 

۴- دکتر محمد شاه قادری، دانشمند و پزشک نامی سرزمین لاهور، در کتاب «مصباح المقربین» تصریح می‌کند که امیرمؤمنان در درون کعبه متولد شد و تصریح می‌کند که مادر آن جناب در حال طواف کعبه بود که او را درد زایمان گرفت، دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد به درون کعبه فرا خوانده شد، سپس تأکید می‌کند که هرگز چنین شرف و فضیلتی به جز امیرمؤمنان برای احدی نصیب و میسر نشده است…

بنابراین با بررسی متون تاریخی به این نتیجه می‌رسیم که جریان ولادت امام علی (ع) و شکافته شدن دیوار کعبه در منابع متعددی از اهل سنت نقل شده است که برای نمونه به شماری از آن‌ها اشاره کردیم.

انجام دادن چه كارهايى اعتكاف را باطل مى‏ كند؟

آيات عظام امام، رهبري و فاضل: هر كارى كه مبطل روزه است و نيز تماس و آميزش (هرچند در شب باشد)، اعتكاف را باطل مى ‏سازد و بنابر احتياط واجب، انجام دادن ساير محرمات اعتكاف نيز مبطل اعتكاف است.

آيات عظام بهجت و صافى: هر كارى كه مبطل روزه است و نيز آميزش (هرچند در شب باشد) اعتكاف را باطل مى‏ سازد و بنابر احتياط واجب، انجام دادن محرمات اعتكاف نيز مبطل اعتكاف است.

آية اللَّه تبريزى: هر كارى كه مبطل روزه است، اعتكاف را نيز باطل مى‏ سازد؛ ولى انجام دادن محرمات اعتكاف - به جز آميزش - مبطل اعتكاف نيست.

آيات عظام سيستانى، مكارم، نورى و وحيد: انجام دادن محرمات اعتكاف و هر كارى كه مبطل روزه است، اعتكاف را باطل مى‏ سازد.

منبع:

آيا عظام امام و فاضل، تعليقات على العروة، ج 2، احكام الاعتكاف م 3،آيت الله صافى، هدايةالعباد، ج 1، م 1423 وآيت اللهبهجت، وسيلة النجاة، ج 1، م 1210.آيت اللهتبريزى، منهاج‏الصالحين، الاعتكاف، م 1080.آيات عظام نورى و مكارم، تعليقات على العروة، ج 2، احكام الاعتكاف م 3 ؛آيات عظام سيستانى و وحيد، منهاج‏ الصالحين، الاعتكاف، م 1080 و دفتر: رهبري.

هشدار امام جواد(ع) درباره نابودی یک نعمت خداوندی

امام جواد علیه السلام:

عظمت و بزرگی نعمتهای الهی بر کسی معلوم نمی‌شود مگر آنکه مردم از او درخواستهای بزرگی بکنند و هر کس این سخن (درخواستهای مردم) را تحمل نکند، (پاسخ نگوید) آن نعمت خداوندی را در معرض نابودی قرار داده است.

متن حدیث:

قالَ الْجَوادُ علیه السلام: ما عَظُمَتْ نِعَمُ اللّه ِ عَلی اَحَدٍ إلاّ عَظُمَتْ إلَیْهِ حوائِجُ النّاسِ فَمَنْ لَمْ یَحْتَمِلْ تِلْکَ الْمَعُونَةَ عَرَّضَ تِلْکَ النِّعمَةَ لِلزَّوالِ.

“الفصول المهمه، ۲۷۵ و ۲۷۴”

 

لیلة الرغائب


لیلة الرغائب
از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر می شود.

رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دست یابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(ص) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتاب های دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده اند که پیامبر(ص) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می گوید: ای دوست من مژده می دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار می گوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ای ندیدم و سخنی شیرین تر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ می گوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.

منبع:

شیخ صدوق کتاب امالی، ص 11 و بحار، ج 97، ص 33.

فضیلت ماه رجب...


فضیلت ماه رجب
این ماه همانند ماه شعبان و ماه رمضان از ماه های بسیار با شرافت و با فضیلت است که در روایات اسلامی بر آن تأکید و توصیه شده به طوری که ماه رجب شهر اللّه الأصب یعنی ماه (سرای خداوند) نامیده شده که رحمت خدا در آن بر بندگان سرازیر است پس شایسته است انسانهای با ایمان بسیار استغفار و توبه نمایند و به این ماه نیز «واصل»،(بی سر و صدا) گفته شده زیرا در آن از جنگ با مخالفان و مشرکان نهی شده است.

در حدیث است که حضرت نوح(ع) روز اول این ماه سوار بر کشتی شد و نجات یافت و فرمودند: کسانی که با او هستند روزه بدارند و هر که این روز را روزه بدارد آتش عذاب یک سال از او دور می شود و نیز طبق سخن حضرت صادق(ع) خواندن زیارت امام حسین(ع) در روز اول این ماه مستحب و تأکید شده است.

پیامبر(ص) فرمودند: رجب برای امّت من ماه استغفار است پس در این ماه به محضر پروردگار از گناهان خویش پوزش طلبید که خداوند بخشنده ای مهربان است. امام صادق(ع) فرمود: روزه بیست و هفتم رجب را از دست مده که آن روزی است که مقام نبوّت به محمّد(ص) داده شد و ثواب آن برای شما به اندازه ثواب شصت ماه است

از ثوبان غلام پیامبر(ص) نقل شده که گفت: ما جمعی در خدمت پیامبر(ص) بجایی می رفتیم عبورمان به گورستانی افتاد، حضرت اندکی در میان قبرها بایستاد و سپس به راه افتاد. من عرض کردم توقف شما در قبرستان به چه خاطر بود؟ حضرت سخت گریه کرد و ما نیز محزون و گریه کردیم، سپس فرمود: ای ثوبان اینان در قبرهایشان معذّبند آنچنان که من ناله آنها را شنیدم و دلم به حالشان به رحم آمد و از خدا خواستم عذابشان را تخفیف دهد و خداوند اجابت فرمود و اگر اینها در ماه رجب روزه گرفته بودند، در قبرهایشان عذاب نمی شدند. عرض کردم: یا رسول اللّه روزه و عبادت در ماه رجب از عذاب قبر ایمنی می دهد؟ فرمود: آری سوگند به آنکه مرا به حق فرستاد هر مرد و زن مسلمانی که یک روز از رجب را روزه بدارد و یک شب آن را به عبادت برخیزد و جز رضای خدا نظری نداشته باشد عبادت هزار سال در نامه عملش ثبت گردد که روزهایش را روزه و شبهایش را به عبادت گذرانده باشد و…

از امام صادق(ع) آمده که هر کس در روز اول رجب امام حسین(ع) را زیارت کند حتما آمرزیده گردد. بزنطی گوید: از حضرت رضا(ع) پرسیدم: شما در چه ماهی امام حسین(ع) را زیارت می کنید؟ فرمود: در نیمه رجب و نیمه شعبان. از ابان بن تغلب معنی «العجب ثم العجب بین الجمادی و الرجب» را پرسیدند گفت: ملاقات زنده هاست «در زمان رجعت» با مردگان.

در حدیث آمده که پیامبر اسلام(ص) فرمودند: رجب ماه خداست کسی که یک روز از این ماه را روزه بگیرد موجب خشنودی خدا گردد و غضب الهی از او دور شود و دری از درهای جهنّم به روی او بسته شود و نیز فرمود: رجب نام جویی است در بهشت از عسل شیرین تر و از برف سفیدتر هر که در این ماه یک روز، روزه بگیرد از آن جوی به او آب دهند.

شیخ صدوق از سالم روایت کرده که می گفت: در اواخر ماه رجب حضور امام صادق(ع) رسیدم به من فرمود: آیا روزه ماه رجب را گرفته ای؟ گفتم: نه! حضرت فرمود: واللّه ای سالم آن قدر ثواب از تو فوت شده است که اندازه آن را به غیر خدا کسی نمی داند زیرا این ماهی است که خدای متعال بر ماههای دیگر فضیلت و برتری داده و حرمتش را بزرگ شمرده، روزه را در آن گرامی داشته سپس فرمود: ای سالم هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد در امنیّت و آسایش خواهد بود از شدت سکرات مرگ و وحشت بعد از مرگ و نیز از عذاب قبر و هر کس دو روز آخر این ماه را روزه بدارد از صراط به آسانی می گذرد و از ترس و هراس قیامت و شدت آن نهراسد و از جهنم برائت جوید و سپس حضرت فرمود: هر کس نتواند روزه بگیرد چندبار سبحان اللّه بگوید.

به هر حال اعمال و دعاهای زیادی در ماه رجب سفارش و توصیه شده که برای امور دنیایی و رهایی از مشکلات آخرتی انسان مفید است.

ماه رجب و دعا
یکی از چیزهایی که در ماه رجب پسندیده است دعا است، که مرحوم مجلسی و حاج شیخ عباس قمی آنها را در موارد مختلف گزارش کرده اند. از جمله این دعاها که بسیار هم سفارش شده است سید بن طاووس از محمد بن ذکوان که این مرد آن قدر در حال سجده گریه کرد که نابینا شد می گوید: به حضرت امام صادق(ع) گفتم لطفاً برای ماه رجب مرا دعایی تعلیم دهید که از طرف خدای متعال به وسیله آن سود ببرم حضرت فرمود:در تعقیب نمازهای صبح و شام هر روز این ماه این دعا را بخوان: «یا من ارجوه لکلّ خیر و آمن سخطه عند کلّ شر یا من یعطی الکثیر بالقلیل یا من یعطی من سئله یا من یعطی من لم یسئله و من لم یعرفه تحنّنا منه و رحمة اعطنی بمسئلتی ایّاک جمیع خیر الدّنیا و جمیع خیر الآخرة و اصرف عنّی بمسئلتی ایّاک جمیع شرّ الدّنیا و شرّ الآخرة فأنّه غیر منقوصٍ ما اعطیت وزدنی من فضلک یا کریم، ای آنکه در هر چیزی به تو امید دارم و از خشمش در هر تسرّی و بدی ایمن هستم، ای آنکه در برابر اندک بسیار عطا کند، ای آنکه به هر کس که بخواهد عطاهای بسیار نماید، ای آنکه به کسی که از او چیزی نخواهد و کسیکه از راه مهرورزی و رحتمش او را نشناسد عطا می کند، خواهشی که از تو دارم همه خیر دنیا و همه خوبیهای آخرت را به من عطا کن، درخواست دیگرم از تو این است که بدی های دنیا و بدی آخرت را از من دور کنی زیرا کاسته نشود هر آنچه عطا کنی و برای من از فضل و بخشش خودت بیفزا ای با کرامت.»

محمد بن ذکوان می گوید، سپس حضرت محاسن خود را به دست چپ گرفت و با حالت تضرّع و خشوع در حالی که انگشت سبّابه دست راست را حرکت می داد ادامه دعا را می خواند: «یا ذاالجلال و الأکرام یا ذالنّعماء و الجود یا ذالمنّ و الطّول حرّم شیبتی علی النّار؛ای صاحب جلال و کرم، ای صاحب نعمت ها و بخشش ها، ای صاحب منّت وجودها، موی سفیدم را بر آتش دوزخ حرام کن.»

در حدیثی دیگر از پیامبر(ص) گزارش شده که فرمود: هر کس در ماه رجب این عبارت را صدبار بگوید: «استغفر اللّه الّذی لا اله الّا هو وحده لاشریک له واتوب الیه؛و با صدقه این ماه را به پایان ببرد، پاداش صد شهید را دارد و اگر در ماه رجب از دنیا برود خدا از او راضی می باشد.»

و نیز در حدیث دیگری آمده است که هر کسی دوست دارد که جایگاه خود را در بهشت ببیند و برای او نشان داده شود در ماه رجب یک روز روزه بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند در رکعت اول صدبار قل هو اللّه احد، در رکعت دوم دویست بار قل هو اللّه احد بخواند. از اینگونه احادیث فراوان است که در فضیلت این ماه وارد شده است

منبع:

بحار، ج 97، ص 39.

ای کسانی که اهل استغفار هستید، بیدار شوید.

آیت الله حق شناس به اطرافیان می گفت:دعا کن ماه رجب نیاید!

اگر ماه رجب بیاید ، کلکت را می‌کنیم ! این قدر به ماه رجب معتقد بودند ! پس شما هم باید خودتان را برای ماه رجب مهیا بکنید .

“الترجیب بمعنی التأهب و الاستعداد” از امیر مومنان سوال شد:

استعداد چیست؟

حضرت فرمود: استعداد آن است که انسان لااقل، تارک محرمات و فاعل واجبات بوده و متخلق به اخلاق باشد.

عرضه داشت: یا رسول الله می خواهم در رحمت خدا باشم.

حضرت فرمودند: به خلق خدانیکی کن .

آره باباجان من ! مفتکی نمی شود . حالا هی سر مردم کلاه بگذار !

حضرت فرمودند: آیا امسال عمره رفتی؟

عرض کرد : نه یابن‌رسول الله.

حضرت فرمودند: منافع بی شماری از تو فوت شد.

این شخص خیلی ناراحت شد.

حضرت فرمودند: آیا می خواهی چیزی به تو یاد دهم که ثواب یک عمره، دو عمره ،ده عمره ، صد عمره به تو برسد!

فرمودند: دل مومن را خوشحال کردن، ثوابش با صد عمره مقابله می‌کند.

در این ماه هر شب از اول شب ندا می دند : "ایها القانتون قوموا “.

ای کسانی که مشغول به طاعت وبندگی هستید ، بیدار شوید .

نزدیک سحر ندا می شود : ” ایها المستغفرون قوموا “ (وسائل الشیعه ، ج 10 ، ص 478 ) .

ای کسانی که اهل استغفار هستید، بیدار شوید.

باید ماه رجب را بزرگ بشمارید…

*منبع:بر گرفته از کتاب زملک تا ملکوت، دفتر اول

 

نباید اعتراضات خوارج‌گونه داشته باشیم

حجت‌الاسلام پناهیان گفت: نباید اعتراضات خوارج‌گونه نسبت به ولی امر مسلمین داشته باشیم.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام‌ علیرضا پناهیان، مشاور مسئول دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه‌های کشور در یادواره شهدای شهرک گلسار که در حسینیه شاهد و ایثار رشت برگزار شد، با اشاره به آیه «فَاستَقِم کَما أُمِرتَ…»، اظهار کرد: پیامبر(ص) مامور به ادامه‌ حکومت الهی براساس دستور شد، حتی اگر نتیجه آن مظلومیت و شهادت باشد.

وی با بیان اینکه انبیا آمدند تا مردم خودشان حرکت کنند و هدایت شوند، گفت: بعثت پیامبران برای تحقق «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» بود. در واقع مردم باید برای قسط قیام کنند؛ نه پیامبران.

این مدرس حوزه و دانشگاه تصریح کرد:‌ پیامبران مردم را رشد می‌دهند، اما از قدرت الهی خودشان سوءاستفاده نمی‌کنند. ولی فقیه در جامعه اسلامی نیز به تبعیت از انبیا و اولیا نباید از قدرتش برای حل مشکلات استفاده کند، بلکه جامعه باید به رشد و تعالی برسد.

پناهیان فلسفه حکومت دینی را رشد و کمال مردم دانست که در ظهور تجلی پیدا می‌کند و یادآور شد:‌ مردم باید هدایت شوند و به کمال برسند؛ نه اینکه اولیای خدا کارها را به پیش ببرند لذا روش حکمرانی در حکومت دینی و ولایی و حاکمیت اولیای خدا باید تبیین شود.

او بیان کرد:‌ امام خمینی(ره) در سال پایانی عمر مبارکش در بیانیه‌ها و سخنرانی‌ها لیبرال‌ها را در کنار منافقین می‌آوردند و مشکلات را از ناحیه آنان می‌دانند لذا امروز تفکرات لیبرالی می‌تواند انقلاب را از مسیر اصلی خودش منحرف کند.

مشاور مسئول دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه‌های کشور آزمون‌های آخرالزمان را سهل دانست و خاطرنشان کرد:‌ خداوند در آخرالزمان بساط کفر و نفاق را برمی‌چیند و لذا آزمون‌های آخرالزمان زود به نتیجه می‌رسد و کفار و منافقین را رسوا می‌کند.

پناهیان به خصوصیات فتنه‌های آخرالزمان اشاره کرد و گفت:‌ صبر مومنان در آخرالزمان زود جواب می‌دهد و لذا باید از خداوند طلب فتنه کنیم تا خوب از بد مشخص شود.

این مدرس حوزه و دانشگاه وجود شهدا و خانواده‌های معظم و مکرم آنها را واسطه خیر دانست و متذکر شد:‌ شهدای ما در وصیتنامه‌های خود از عاشورا و کربلای امام حسین(ع) گفته‌اند و خودشان را رهرو نهضت حسینی می‌دانند. تبعیت از ولایت نیز محور اصلی وصیتنامه‌های شهداست که اوج خلوص، بصیرت، معرفت و صفای باطن آنان را نشان می‌دهد.

اعمال لیله الرغائب...

ماه رجب اولین ماه از ماه‌های حرام و ماه خدا و هنگام عبادت و دعا و استغفار است و رحمت الهی در این ماه در حال ریزش و نزول است، به همین جهت این ماه را رجب الاصب گویند، چون «صب» به معنای ریختن است. بنا بر برخی روایات «لیله الرغائب» شرافت و ارزش شب جمعه و ماه رجب هر دو را درخود جمع کرده و ارزشی دوچندان دارد.

شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان درباره این شب می‌نویسد: بدان که شب جمعه اول ماه رجب را «لیلة الرغائب» گویند و از برای آن عملی از حضرت رسول (ص) با فضیلت بسیار وارد شده که سید بن طاووس در کتاب اقبال و علامه مجلسی در اجازه نبیزهره آن را نقل کرده‌اند. از جمله فضیلت‌هایی که برای آن بر شمرده‌اند اینکه به سبب شرافت این شب گناهان بسیار از کسانی که اعمال خاصی را انجام دهند آمرزیده می‌شود.

بیان شده از جمله اعمال این شب نمازی است که اگر شخص آن را به جا آورد، پس از مرگ هنگامی که در قبر گذاشته شود خداوند تبارک و تعالی ثواب نمازش را به سوی او به بهترین صورت می‌فرستد تا همدم او شود و او را از تنهایی بیرون آورد.

البته چند سالی است که این شب به عنوان، «شب آرزوها» مطرح شده و برخی بدون توجه به ماهیت این شب، بالن‌های آرزوی خود را به هوا می‌فرستند! در حالی که  آیت‌الله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید معتقد است: لیلة الرغائب به معنای شب آرزوها نیست، بلکه شب رغبت‌ها و گرایش‌ها و مجذوب‌شدن‌ها است، لذا آن انجذاب و گرایش و میل و شوق را می‌گویند رغبت، در برابر رهبت.

با توجه به برخی اختلاف نظرها درباره حلول ماه رجب امسال، درباره زمان لیلة الرغائب از آیت‌الله جوادی آملی سؤال شد که این عالم دینی گفت: فردا شب (پنج‌شنبه ۱۶ اسفندماه) لیلة الرغائب است.

*اعمال شب لیلة الرغائب

در مفاتیح آمده است: پنجشنبه ماه رجب روزه گرفته شود، چون شب جمعه داخل شود، ما بین نماز مغرب و عشا، ۱۲ رکعت نماز به جا آورده می‌شود که هر 2 رکعت با یک سلام ختم می‌شود.

به این ترتیب که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد»و ۳ مرتبه «سوره قدر» و ۱۲‌ مرتبه «سوره توحید» خوانده می‌شود و هنگامى که از نماز فارغ شدند، ۷۰ مرتبه مى‌‌گویند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَعَلَى آلِهِ»

سپس به سجده مى‌‌روند و ۷۰ مرتبه می‌گویند: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ»

آن گاه سر از سجده بر مى‌‌دارند و ۷۰ مرتبه مى‌‌گویند: «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْظَمُ»

دوباره به سجده مى‌‌روند و ۷۰ مرتبه مى‌‌گویند: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ

سپس حاجت خود را مى‌‌طلبند که به خواست خدا برآورده خواهد شد.

اساس عالم بر احسان متقابل است

 

ای کاش می شد این جهان کاشانه سبز                                  می بود مهر و هم دلی در خانه سبز
ای کاش دهقان بشر همچون فرشته                                      می شد طراوت بخش این گلخانه سبز
ای کاش می آمد ز عشق و هم نوایی                                      بر گلشن تاریک غم، پروانه سبز

فرمان به نیکوکاری
یکی از اوامر مهم الهی، عدل و احسان است؛ چرا که احسان، بهترین زمینه های روحی، عاطفی، هم دردی وهم دلی را برای اقامه عدل فراهم می سازد. از این رو، خداوند مؤمنان را به دادگری و رعایت عدل و انصاف در زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی فرمان می دهد که نیکوکاری پیشه سازند و به یکدیگر نیکی کنند.

احسان متقابل
در فرهنگ اسلامی و قرآنی، دنیا، تجارت خانه اولیای خدا و سرای بی نیازی و کشتگاهِ سرایی دیگر است. انسان آینده نگر، در پرتو بندگی شایسته در حق خداوند رحیم، با بندگان خدا از در نیکی وارد می شود. قرآن کریم در زمینه احسان و نیکی چنین می فرماید: «همان سان که خداوند در مورد تو نیکی کرده است، تو نیز درباره دیگران نیکی کن».

خداوند رحمان و رحیم در این آیه، چهار اصل مهم را به دنیاداران گوشزد می کند:

1. در میان تمام امکاناتی که خدا به تو داده، سرای آخرت را بجوی که گم شده اصلی توست.

2. هر کس بهره و سهمی در برابر خدا دارد. تو نه سهم خویش را فراموش کن و نه سهم دیگران را به جای سهم خود بردار.

3. اساس عالم بر احسان متقابل است. پس همان گونه که خداوند به تو تفضل دارد، تو نیز در سایه رأفت الهی به دیگران نیکی کن.

4. از یاد مبر که انباشتن ثروت و سهیم نکردن دیگران، مایه فساد است؛ پس فساد نکن.

اوصاف نورانی نیکوکاران
از منظر قرآن کریم، اوصاف نیکوکاران و پرواپیشگان چنین است:

ـ آنان آنچه را پرورگارشان به آنها مرحمت کرده، دریافت می دارند؛ یعنی با میل و خشنودی این مواهب الهی را پذیرا می شوند.

ـ بخشی از شب را بیدارند و به عبادت و نماز شب می پردازند.

ـ پیوسته در سحرگاهان استغفار می کنند.

ـ در اموال آنها، حقی برای نیازمند و محروم وجود دارد.

امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید: «خداوند در دارایی توان گران، به جز خمس و زکات، حقوق دیگری مقدر کرده است و آن حق معلوم و معیّن، چیزی است که هر کس وظیفه خود می داند از مالش بپردازد. او باید به اندازه توان مالی اش آن مقدار را بر خود واجب شمارد و بپردازد».

فرجام خوش نیکوکاران
قانون جزای احسان به احسان، نعمتی بزرگ از سوی خداوند کریم است که وعده آن را به بندگان داده است. این نشان دهنده این است که پاداش خداوند در برابر اعمال نیکوی بندگان نیز در خور کرم اوست نه در خور میزان اعمال نیک بندگان، و این گونه «نظر لطف و عنایت خداوند پیوسته با بندگان نیکوکار است.» همچنین میوه و ثمره نیکوکاری و احسان در حق دیگران، پاداش باشکوه سرای آخرت را در پی خواهد داشت: «پس خدا پاداش این جهان و پاداش نیکوی سرای آخرت را به آنان ارزانی داشت و خداوند نیکوکاران را دوست دارد».

آثار نیکوکاری از منظر قرآن
در انسان شناسی اسلامی، اگر انسان سرمایه هستی خود را صرفا صرف امور دنیوی کند، گرفتار خسران می شود، ولی اگر آن را برای رسیدن به ابعاد تعالی بخش هزینه کند، در مسیر رستگاری گام برداشته است. به همین دلیل، نیکی در حق دیگران، به معنای گذشت از منافع مادی برای رسیدن به خیر و منفعت اخروی است و مشارکت در آثار فردی و اجتماعی نیز در پرتو چنین هدف والایی معنا و مفهوم می یابد.

در برخی آیات نورانی قرآن کریم، آثار و برکات الهی احسان و نیکوکاری چنین مطرح شده است:

ـ «برای کسانی که نیکی کردند، در این جهان نیکی است و بی گمان سرای واپسین بهتر است؛ چه خوب است سرای پرواپیشگان!»

ـ «پس، خدا پاداش این جهان و پاداش نیکوی سرای آخرت را به آنان ارزانی داشت و خداوند نیکوکاران را دوست دارد».

تعدیل ثروت و رفع نیاز نیازمندان

از جمله راه های تعدیل ثروت در جامعه اسلامی، سنت نیک احسان و نیکوکاری است که آیین اسلام تأکید زیادی بر آن دارد. ثروت ثروتمندان، امانتی الهی است تا افزون بر آنکه خود از آن بهره مند می گردند و به قدر نیاز آن را مصرف می کنند، مازاد بر نیاز خویش را به دستگیری از نیازمندان تخصیص دهند. در این صورت، افزون بر برطرف شدن نیاز نیازمندان، روحیه افزون طلبی در جامعه به تعادلی نسبی می رسد.

یک گرسنه به طعامی بنوازی روزی                                            بْه ز صوم رمضان است به شعبان بردن
بهْ ز آزادی صد بنده فرمان بردار                                                حاجت مؤمن محتاج به احسان بردن

ایام بی مادری تسلیت...


فاطمه جان، سنگ‏ها بر سوگ تو ندبه می‏خوانند؛ در غروبی که شاخه‏ات را شکسته بودند.

امشب، جای پای دوست، در خانه خالی است و ترنم مهربانی، بی‏حدیث حضور او، خاموش است.

علی، شبانه یاس می‏کارد! شبانه، داغ دلش را به خاک می‏گوید؛ اگرچه فردا صبح، از سمت خانه همسایه بوی نان آید.

دوباره بغض حسن با حسین می‏گیرد.

و جای خالیِ مادر به خانه می‏پیچد.

کجاست فاطمه امشب؟ کجاست بانوی نور؟

 

منبع:دلنوشته

 

علت نزول آيه نجوا و نسخ آن پس از مدتي كوتاه چه بود؟

«يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِذَا نَجَيْتُمُ الرَّسولَ فَقَدِّمُوا بَينَ يَدَى نجْوَاشْ صدَقَةً ذَلِك خَيرٌ لَّكمْ وَ أَطهَرُ فَإِن لَّمْ تجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! هنگامى كه مى ‏خواهيد با رسول خدا نجوا كنيد (و سخنان درگوشى بگوييد)، قبل از آن صدقه‏ اى (در راه خدا) بدهيد اين براى شما بهتر و پاكيزه‏ تر است و اگر توانايى نداشته باشيد، خداوند غفور و رحيم است.
درباره سبب نزول اين آيه گفته شده كه گروهى از مردم مخصوصا از اغنيا مرتبا مزاحم پيامبر (ص) مى ‏شدند و با او نجوى مى ‏كردند، كارى كه مايه اندوه ديگران، و يا كسب امتياز بى دليلى براى اينان بود، بعلاوه موجب ضايع شدن وقت گرانبهاى پيامبر (ص) مى ‏شد، به همين دليل حكم فوق نازل گشت كه اگر مي خواهيد با پيامبر خدا(ص) سخن بگوييد، قبل از آن صدقه بدهيد و اين آزمونى بود براى آنها و نيز كمكى به مستمندان [ صدقه صرف ايشان مي شد] و وسيله مؤثرى براى كم شدن اين مزاحمت ها.
اكثر مفسران شيعه و اهل سنت نوشته اند تنها كسى كه به اين آيه عمل كرد امير مؤ منان على (عليه السلام ) بود چنانكه طبرسى در روايتى از خود حضرت نقل مى كند كه فرمود: «آية من كتاب الله لم يعمل بها احد قبلى ، و لا يعمل بها احد بعدى كان لى دينار فصرفته بعشرة دراهم فكنت اذا جئت الى النبى (صلى اللّه عليه و آله ) تصدقت بدرهم» آيه اى در قرآن است كه احدى قبل از من و بعد از من به آن عمل نكرده و نخواهد كرد، من يك دينار داشتم آنرا به ده درهم تبديل كردم و هر زمان مى خواستم با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نجوا كنم درهمى را صدقه مى دادم ).
همين مضمون از بسياري از علماي شيعه و اهل سنت نقل شده است .
فخر رازى نيز اين حديث را كه تنها كسى كه به آيه فوق عمل كرد على (عليه السلام ) بود از جمعى از محدثان از ابن عباس نقل كرده است .
در (در المنثور) نيز روايات متعددى در ذيل آيات فوق در همين معنى آمده است .
در تفسير روح البيان از (عبدالله فرزند عمر بن خطاب) نقل مى كند كه مى گفت : «كان لعلى (عليه السلام ) ثلاث ، لو كانت لى واحدة منهن كانت احب الى من حمر النعم : تزويجه فاطمه (عليه السلام )، و اعطائه الراية يوم خيبر، و آية النجوى» على (عليه السلام ) سه فضيلت داشت كه اگر يكى از آنها براى من حاصل مى شد بهتر بود از شتران سرخ موى نخست ازدواج با دختر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله )، فاطمه (سلام الله عليها)، و ديگر دادن پرچم به دستش در روز خيبر، و ديگر آيه نجوى . ثبوت اين فضيلت بزرگ براى على (عليه السلام ) در غالب كتب تفسير و حديث آمده و چنان مشهور و معروف است كه نيازى به شرح بيشتر نيست .
 اكثر علما معتقدند كه اين آيه با آيه ديگرى نسخ گرديده و آن آيه اين است:
«أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ»آيا ترسيديد كه فقير شويد و از دادن صدقه قبل از نجوا خوددارى كرديد؟ اكنون كه اين كار را نكرديد و خداوند توبه شما را پذيرفت؛ نماز را بر پا داريد و زكات را ادا كنيد و خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد و [بدانيد كه‏] خداوند از آن چه انجام مى‏ دهيد، آگاه است.
درباره علت نسخ آيه نجوا بايد گفت همان طور كه لزوم صدقه دادن در نجوا منافعى در برداشت، طبعا جلوى منافع ديگرى را نيز مى ‏گرفت؛ زيرا شكى در اين نيست كه اعراض نمودن مسلمانان و اصحاب پيامبر (ص) در اثر همان حكم از تماس‏ها و گفت و گوهاى خصوصى با رسول خدا (ص)، آنان را از منافع و استفاده ‏هاى زيادى محروم مى‏ ساخت و به مصالح عمومى لطمه وارد مى‏ نمود. براى مقدم داشتن همان مصالح عمومى بر مصالح خصوصى و ترجيح دادن منافع عام بر منافع خاص فقرا، خداوند حكم وجوب اين صدقه را برداشت و حكم به پا داشتن نماز و پرداختن زكات و پيروى از رسول خدا (ص) را جايگزين آن ساخت.
نزول آيه نجوا و سپس نسخ آن فوايد و نتايج زيادى را در برداشت: از جمله اين كه نسخ اين حكم بهترين عامل تنبيه و بيدارى مسلمانان و مهم‏ترين وسيله اتمام حجت براى آنان بود؛ زيرا با صدور فرمان نسخ براى همه روشن گرديد كه تمام صحابه و ياران پيامبر (ص) مال دنيا را بر تماس و گفت و گو با پيامبرشان مقدم داشتند و از ياران وى كسى بر اين حكم عمل نكرد؛ مگر امير مؤمنان على بن ابى طالب (ع).
در عين حال اين حكم اين نكته را نيز مي رساند كه كسانى كه به خاطر پول و بذل مال، تماس‏ هاى خصوصى و ارتباطشان را با رسول خدا (ص) قطع مى‏ كنند، به مال و ثروت بيش‏تر از ملاقات خصوصى و ديدار رسول خدا (ص) اهميت و ارزش قائل هستند.
علت تشريع اين حكم با نسخ شدن آن معلوم و روشن گرديد، زيرا همان نسخ بود كه لطف و عنايت پروردگار را نسبت به بندگانش آشكار و عدم اهتمام مسلمانان را نسبت به مناجات با پيامبرشان برملا ساخت و با همين نسخ بود كه مقام و شخصيت امير مؤمنان (ع) در ميان ساير صحابه شناخته شد.


منبع:
[1].مجادله ،12
[2]. تعبير شتران سرخ موي در ميان عرب براى اشاره به گرانبهاترين اموال به كار برده مى شد، و آن را به صورت ضرب المثل به هنگام بيان بسيار نفيس  بودن چيزى ذكر مى كردند.
[3]. البيان في تفسير القرآن،  سيد ابو القاسم خوئى‏،موسسة احياء آثار الامام الخوئى‏، قم، بي تا، بي نا، ص: 372؛ تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، تهران،1374، ج23،ص450-451
[4]. مجادله،13
[5].البيان في تفسير القرآن، ص: 372-377

پاداش زیارت پیاده امام حسین علیه السّلام

حجة الاسلام و المسلمین آقای سید کاظم بادکوبی نقل کردند که سفری در خدمت آیة الله سید محمود شاهرودی پیاده به کربلا رفتیم.
وسایل سفر را در مدرسه بادکوبه ای گذاشتیم، برای زیارت امام حسین علیه السّلام با همان حال خستگی و پاهای تاول زده وارد صحن حضرت ابا عبد الله شدیم.
یک زائر ایرانی متوجه شده بود که ایشان با پای پیاده به کربلا مشرّف شده اند، با اصرار زیاد التماس می کرد که ثواب این زیارت پیاده را به او بفروشند.
مرحوم آیة الله شاهرودی به تقاضای ایشان اعتنا نکردند و به سوی حرم مطهر حرکت کردند.
بعد از زیارت به مدرسه بادکوبه ای آمدیم و استراحت نمودیم.
فردا صبح خادم مدرسه آمد و گفت: سید محمود شاهرودی و سید محمد باقر بادکوبه ای کجا هستند؟ یک نفر کارشان دارد.
بعد از ملاقات متوجّه شدیم که او همان شخص دیروزی است که می خواست ثواب زیارت ما را بخرد.
او گفت: دیشب حضرت ابا عبد الله علیه السّلام را در عالم رؤیا دیدم که در مجلسی تشریف دارند و جمعی در اطراف آن حضرت هستند.
من با گریه خدمت حضرت رسیدم و عرض کردم که من می خواستم ثواب زیارت پیادۀ دو سید را بخرم و آن دو سید قبول نکردند.
حضرت ابا عبد الله علیه السّلام به کسی روی کردند و فرمودند:
برو به نزد برادرم حضرت عباس و بگو: ثواب زیارت پیاده سید محمود شاهرودی و سید محمد باقر بادکوبه ای چقدر می باشد؟
من با آن شخص به محضر حضرت عباس علیه السّلام رفتم. ایشان نیز در صحن نشسته بودند و جمعی در اطراف ایشان بودند.
آن شخص این مطلب را از حضرت عباس علیه السّلام پرسید. حضرت رو کردند به ملائکه ای که در آنجا حضور داشتند و فرمودند:
ثواب زیارت پیاده آن دو سید را چقدر می نویسید؟
ملائکه مرا با خود بردند و از من پرسیدند: چه می بینی؟
نگاه کردم دیدم که آسمان درحال بارش است، گفتم: باران می بینم که درحال بارش می باشد.
به من فرمودند: اگر خداوند به ما امر بفرماید که قطرات این باران را حساب کنیم، می توانیم آن را حساب کنیم، ولی ما قدرت نداریم که ثواب زیارت پیادۀ این دو سید را حساب کنیم.

منبع:

تهذیب، ج 6، ص 52.

اعطاى لقب سیدالشهدا علیه السلام از طرف خدا


از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است: «روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله ، در خانه حضرت زهرا علیهاالسلام بود و حسین علیه السلام در دامان ایشان قرار داشت. ناگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله به سجده افتاد. سپس فرمود: اى فاطمه! پروردگار بى همتایت به من فرمود: آیا حسین را دوست دارى؟ عرض کردم: آرى، حسین، نور چشم من است و گل خوش بو و میوه قلب من است. آن گاه درحالى که دست مبارک خود را بر سر حسین علیه السلام قرار داده بود، فرمود: پروردگارم به من فرمود: مبارک باد این مولود که برکات و صلوات و رحمت و رضوان من بر او باد و غضب و عذاب من، بر کسى که او را به قتل مى ساند و با او دشمنى مى کند. به راستى که او، سیدالشهدا علیه السلام ، اولین و آخرین است. هم در دنیا و هم در آخرت. او سرور جوانان اهل بهشت است».

با پای برهنه


آیت الله سید عبدالکریم کشمیری در روز عاشورا بسیار مضطرب و بی قرار بود؛ با حالت خاص از خانه با پای برهنه و گِل بر سر مالیده بیرون می آمد، اگر کسی روضه می خواند اشک می ریخت و منقلب بود و آرام و قرار نداشت. می رفت کنار حرم حضرت معصومه(س) کنار دسته های عزاداری و تا آخر شب همان جا کنار حرم به گنبد نگاه می کرد و در حال خود بود و اشک می ریخت.

شعار بزرگ الهی


این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام میدهند، واقعاً دارند حسنه‌ای را انجام میدهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله، این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از این‌جور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً». همان‌طور که عرض کردیم، این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریک‌کننده و عمل‌کننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهل‌بیت و تفکّر شیعی همین‌جور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو. این آن‌چیزی است که در سایر فِرَق اسلامی، خلأ آن محسوس است؛ سعی هم میکنند گاهی به یک نحوی این خلأ را پُر کنند، [امّا] نمیشود؛ چه کسی مثل خاندان پیغمبر -این عناصر برجسته، ممتاز، نورانی، ملکوتی- وجود دارد در بین معتقَداتِ شُعبِ دیگرِ اسلامی، که این‌جور مردم به آنها عشق بورزند، با آنها تعامل کنند، با آنها حرف بزنند، به آنها سلام کنند و از آنها ان‌شاءالله جواب بشنوند؛ چه‌کسی دیگر وجود دارد؟ این است که این یک فرصتی است در اختیار پیروان اهل‌بیت؛ این زیارت ائمّه (علیهم‌السّلام)، این معاشقه‌ی معنوی با این بزرگواران، این زیارتهای سرشار از مفاهیم عالی و ممتاز که در اختیار ما است.

منبع:

سخنان رهبر درباره اربعین

قصد و نیت از زیارت امام حسین(ع)

یکی از نکاتی که در استحباب زیارت امام حسین(علیه السلام) هست اینست که تأکید شده اين زيارت را از روي حبّ به رسول خدا(ص)، امير المؤمنين(ع) و فاطمه زهرا(س) انجام دهيد. این عجیب است که چه سرّی در این مطلب وجود دارد. انسان وقتی می‌خواهد امام حسين(ع) را زیارت کند حبّاً لرسول الله و أمیرالمؤمنین و فاطمه زهرا(عليهم السلام) باشد. همچنان که امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید «روز قيامت ندا مي‌شود زائرين حسين(ع) کجا هستند؟» ببینید این چه عنوان عجیبی است که در روز قيامت خود زائر امام حسين بودن موضوعیت دارد مثل أین الرجبیون. «عده بسيار زيادي بر مي‌خيزند از آنها سؤال مي‌شود شما از زیارت امام حسین چه چیز اراده کردید؟»

گاهی اوقات قصد ما از زیارت اين است که دو رکعت نماز در حائر بخوانیم و حاجتمان را بگیریم، گرفتاری‌هایمان را حل کنیم، اینها درست است اما آنچه که مهم است اینست که انسان همانطور که گاهی(بلا تشبیه) به فرزند يک بزرگي اظهار ارادت مي‌کند تا به آن بزرگ بگوید من به شما علاقه دارم، در این روایات هم اینچنین آمده. وقتی روز قیامت از زوار امام حسین(ع) سؤال می‌شود شما به چه قصدی به زیارت امام حسین رفتید؟ می‌گویند: «بخاطر محبت رسول الله، فاطمه و علی، خطاب مي‌آيد: «اينها خمسه‌ي طيبه هستند ملحق به آنها شويد. شما با آنها و در درجه‌شان هستيد. برويد تحت لواء رسول الله که در دست امير المؤمنين است قرار گيريد تا وارد بهشت شويد.»

توصیه به پیاده روی در راه زیارت


یکی دیگر از نکات این استحباب مشی و پياده‌روي است، بعضی از آقایان احتمال داده‌اند اینکه در روایات وارد شده خدای تبارک و تعالی در ازاء هر قدم «بکلِّ خطوة» یک حسنه‌ای به زائر امام حسین(علیه السلام) مي‌دهد، این برای کسی است که وارد کربلا شده و در منزلش استقرار پیدا کرده و بعد از منزل می‌خواهد به حرم برود. این حرف کاملاً مخالف با روایات است.

از روایات استفاده می‌شود که اين ثواب براي هر زائري است که از هر نقطه‌ای به کربلا برود ولو هزاران فرسنگ فاصله داشته باشد. اینطور نیست که مختص زوّاري باشد که در کربلا حضور يافته‌اند. چون در بعضی از روایات کلمه‌ی من منزله را دارد، نظير «من خرج من منزله یرید زیارة الحسین بن علی(ع) إن کان ماشیاً کتب الله له بکل خطوةٍ حسنة»، منزل در اینجا یعنی از وطن خودش و جایی که در آن زندگی می‌کند نه در مکاني که در کربلا استقرار پیدا کرده است. در همین باب استحباب مشی روایات فراوانی وجود دارد.

اخيراً بعضی افراد جاهل که اطلاع از روايات ندارند، و می‌خواهند روشنفکری کنند می‌گویند اين چه بساطی است که در اين ايّام همه راه افتاده‌اند و مردم را برای پیاده‌روی تشويق مي‌کنند. بعضی هم پا را فراتر گذارده و می‌گویند اين یک چیز جدید است. در حالي که در روایات ما ترغیب به زيارت با پاي پياده و ماشیاً فراوان است. عکس‌هایی از صد سال پیش وجود دارد که افراد ماشیاً از نجف به کربلا می‌رفتند، قبلش هم حتماً بوده و ما اطلاع نداریم، چون از زمان خود ائمه معصومین علیهم السلام، پیروان ائمه به این روایات عمل می‌کردند و شاید مقیّدتر از ما در عمل به این روایات بوده‌اند.

حضرت مي‌فرمايد کسی که ماشیاً می‌رود «کتب الله له بکلّ خطوةٍ حسنة و محي عنه سیئة»، در ازاء هر قدم يک حسنه به او داده مي‌شود و یک سیئه از او پاک مي‌گردد. «حتی إذا صار في الحائر کتبه الله من الصالحین» وقتی به حائر امام حسین می‌رسد خدا مهر صالحین را بر وي می‌زند و وقتی حضرت را زیارت کرد «کتبه الله من الفائزین» خدا نام او را جزو رستگاران مي‌نويسد. «حتی إذا أراد الانصراف اتاه ملکٌ فقال له أن رسول الله(ص) یقرئک السلام و یقول لک استأنف العمل فقد غفر لک ما مضي» هنگامي هم که قصد بازگشت کند فرشته‌اي به سويش آيد و گويد رسول‌خدا به تو سلام مي‌رساند و مي‌فرمايد اعمال خود را از نو آغاز کن که پروردگار گناهان گذشته‌ات را بخشيد.

سرزمين نجات


قال رسول الله صلى الله عليه و آله: يقبر ابنى بأرض يقال لها كربلا هى البقعة التى كانت فيها قبة الاسلام نجا الله التى عليها المؤمنين الذين امنوا مع نوح فى الطوفان.
پيامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسين در سرزمينى به خاك سپرده مى‏شود كه به آن كربلا گويند، زمين ممتازى كه همواره گنبد اسلام بوده است، چنانكه خدا ياران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.

منبع:

كامل الزيارات، ص269، باب 88، ح 8 .

هشدارجدی به آنان که به زیارت امام حسین(ع) نرفته اند

لَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ حَجَّ دَهْرَهُ ثُمَّ لَمْ یَزُرِ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع لَکَانَ تَارِکاً حَقّاً مِنْ حُقُوقِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِأَنَّ حَقَّ الْحُسَیْنِ ع فَرِیضَةٌ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی وَاجِبَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ.

اگر یکی از شما تمام عمرش را احرام حج ببندد اما امام حسین (علیه السلام) را زیارت نکند حقی از حقوق رسول خدا (ص) را ترک کرده است چرا که حق حسین (ع) فریضه الهی و بر هر مسلمانی واجب و لازم است.

منبع:

«وسائل الشیعه، ج 14، ص 428 - تهذیب الاحکام، ج 6 ، ص 42»

مثل رقیه(س)

می گفت :” آرزوی قلبی من اینه که مفقودالاثر باشم چون پیش خانواده هایی که جوانهاشون بی نام و نشون شهید شدند شرمنده ام.آرزو دارم حتی اثری از بدن من به دست شما نرسه”

توی نامه ای که به دخترش نوشته:” دخترم شاید زمانی بیاید که قطعه ای از بدنم هم به دست تو نرسه.تو مثل رقیه امام حسین(س) هستی.اون خانم سر پدر به دستش رسید ولی حتی یک تکه از بدن من به دست شما نمیرسه”

چهار روز از کربلای یک گذشته بود.با اصغر بصیر روی ارتفاعات قلاویزان مستقر شده بودند.گلوله توپ اومده بود تو سنگرشون.اصغر کاملا سوخت و محمدرضا هم پودر شد…هیچ اثری ازش نموند….

(منبع کتاب پرواز در قلاویزان، شهید محمدرضا عسگری)

چرا همسر حضرت زينب(س) در كربلا حضور نداشت؟

«عبدالله بن جعفر» ـ همسر حضرت زينب(س) ـ يكي از شخصيت هاي مشهور اسلام و از سخاوتمندان بنام و معروف است. پدرش «جعفر بن ابي طالب» از مسلمانان شجاع و دلير صدر اسلام و از سخنوران و فصحاي عرب بود كه به جرم ايمان آوردن به خدا و رسول او و مبارزه با شرك و بت پرستي به همراه همسرش «اسماء بنت عميس» از وطن مألوف خود مكه ، به كشور بد آب و هوا و سوزان حبشه مهاجرت كند و متجاوز از دوازده سال در غربت و دور از پدرش، ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد و برادرانش عقيل و علي ( عليه السلام ) بسر برد.

برخي از متأخران احتمالاتي به‌عنوان عذر عبدالله‌ بن جعفر در نپيوستن به امام بيان كرده‌اند كه مهم‌ترين آنها چنين است:

1. نابينا بودن وي؛ چنان‌كه گفته‌اند: وَكانَ سَبَبُ تَأخُّرِهِ عَن حُضورِ الطَّف ذِهابَ بَصَرِه؛«دليل عدم حضورش در قيام عاشورا نابينايي‌اش بود».

2. سال‌خوردگي؛ زيرا او در آن هنگام حدود هفتاد سال داشت و طبيعي است كه با اين سن‌وسال، آمادگي لازم و توان جسماني مناسب براي جهاد نداشته است.

3. داشتن مأموريتي ازطرف امام در مدينه، مانند مأموريت حفظ جان بني‌هاشم؛ زيرا با خروج امام و ديگر بزرگان بني‌هاشم از مدينه، ممكن بود دشمنان توطئه يا دسيسه‌اي براي نابودي بني هاشم اجرا كنند. شخصيتي همچون عبدالله‌ بن‌ جعفر مي‌توانست بني‌ هاشم را از چنين خطرهايي مصون نگاه دارد

به‌هرروي هريك از احتمالات فوق، تنها يك حدس تاريخي است؛ زيرا در هيچ‌يك از منابع اصيل تاريخي اشاره‌اي به نابينايي عبدالله‌ بن جعفر نشده است. سال‌خوردگي نيز نمي‌توانسته مانعي جدي براي كسي چون او باشد؛ زيرا بااينكه او در آن هنگام حدوداً 71 ساله بود، مي‌توانست با امام هجرت كند؛ چنان‌كه در سپاه امام، كهن‌سالان ديگري چون حبيب‌بن‌مُظاهِر، مسلم‌بن‌عَوْسَجَه و انس‌ بن‌ حارث حضور داشتند. احتمال مأموريت داشتن عبدالله از سوي امام، با شخصيت و جايگاه او سازگار است؛ اما هيچ شاهد و قرينة تاريخي بر آن دلالت نمي‌كند.

حقيقت اين است كه حتي در ميان خواص شيعه و بزرگان بني‌هاشم، شخصيت‌هايي بودند كه نمي‌توانستند حركت امام را در آن موقعيت زماني به‌درستي درك و تحليل كنند. آنان قيام الهي امام را با محاسبات معمول خود ارزيابي مي‌كردند و آن را محكوم به شكست مي‌پنداشتند. البته امام هيچ‌يك از شيعيان و نزديكان خود را مجبور به شركت در اين قيام نكرد و تنها كساني امام را همراهي كردند كه بصيرت كافي و ايمان و اخلاص حقيقي و روح ولايت‌پذيري داشتند.

.منبع:

ابن‌عنبه، عمدة الطالب، ص‌37،
. عبدالرضا عرب، «عبدالله‌بن‌جعفر و قيام كربلا»، فصلنامة تاريخ در آينة پژوهش، ش21، ص156.

قرآن و دوستدار او


يكى از نويسندگان معاصر مىنويسد: بابا كاظم (يكى از ياران صديق نوّاب صفوى) اهل اراك، انسانى متدين به حقايق، و عامل به دستورهاى حضرت حق بود و تنها چيزى كه آن مرد با صفا را رنج میداد بیسوادى بود; بخصوص وقتى سخن قرآن به ميان می آمد به موجب اينكه سواد خواندن و نوشتن نداشت، سخت رنجيده خاطر می شد.او با تمام وجود عاشق قرآن بود و ميل داشت مانند كسانى كه می توانند قرآن بخوانند، قرآن بخواند.او نمی توانست قرآن بخواند ولى به آنچه از قرآن به وسيله علماى ربانى شنيده بود به طَبَق آراسته بود.رفتار و اخلاقش قرآن بود و به حلال و حرام را مخصوصاً در كسب و كار و خوراك رعايت می كرد.شبى در عالم رؤيا به حضور يكى از معصومين (گويا حضرت پيامبر«ص») مشرف مىشود.حضرت به او می فرمايد: بابا، قرآن بخوان.عرض می كند نمىتوانم.حضرت مىفرمايد: مىتوانى! او در محضر رهبر اسلام چند آيهاى تلاوت می كند و از شدت شوق از خواب بيدار شده، حسّ مىكند تمام قرآن بر قلب او تجلى كرده و نقش بسته است.فرداى آن شب به محضر نوّاب صفوى رسيده، داستان رؤياى صادق خود را بيان می كند.ايشان از او امتحان به عمل می آورد و می بيند عين حقيقت است.بابا نه تنها قرآن را از حفظ مىخواند، بلكه با حس سرانگشت خود آيات قرآن را از ساير جملات عربى تشخيص می داد و همچنين با فلان آيه در چه جزء يا چه سورهاى است.گاهى صفحهاى از مفاتيح را جلوِ او می گذاشتند و از او می پرسيدند: اين قسمت در كجاى قرآن است؟ انگشت روى كلمات می گذاشت و می گفت: اين قرآن نيست! گاهى از او مىپرسيدند فلان آيه در كجاست؟ قرآن را باز میكرد و با انگشت خود آيه را پيدا كرده، نشان میداد.

منبع :

حکاین های قرانی

جوان خداترس و آيات عذاب الهى

امام صادق(عليه السلام) فرمود: روزى سلمان در بازار آهنگران عبور مىكرد، ديد جوانى فرياد مىكشد و جمعيت بسيارى دور او را گرفتهاند و آن جوان به روى زمين افتاده و بىهوش شده است.مردم تا سلمان را ديدند نزد او آمده، و گفتند: گويا به اين جوان، بىهوشى يا ديوانگى روى داده است.به بالين او بياييد و از خدا بخواهيد تا وى نجات يابد.وقتى جوان احساس كرد كه سلمان در كنارش است، آرامش يافت و چشم خود را گشود و عرض كرد: من نه ديوانهام و نه حالت بىهوشى به من رخ داده است، بلكه در اين بازار عبور مىكردم وقتى ديدم آهنها را روى سندانها گذاشته و مىكوبند به ياد آين آيه قرآن افتادم،«فَالَّذينَ كَفَروا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نّار يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَميمُ، يُصْهَرُ بِهِ ما فى بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ ، وَ لَهُمْ مَّقامِعُ مِنْ حَديد…»«براى كافران لباسهائى از آتش بريده شود و آب سوزان بر سرهاى آنها ريخته گردد كه شدت گرمى آن، اندرون و پوستشان را بسوزاند و براى آنها گرزهايى از آتش قرار داده شود.»ياد اين آيه مرا به اين وضع در آورده است.محبت آن جوان با ايمان در قلب سلمان راه يافت.او را به دوستى خود انتخاب كرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت تا وقتى كه به وى خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است.سلمان به بالين او آمد و گفت: اى فرشته مرگ (عزرائيل) با برادر من مهربانى كن.صدايى شنيده شده كه گفت:«يا اَباعَبْدِالله اَنَا لِكُلَّ مُؤْمِن رَفيق.»«اى سلمان، من نسبت به هر شخص با ايمان رفيق و مهربانم.»

منبع:

حکایت های قرانی

بال جبرئيل

شخصى در خواب ديد كه پا بر روى بال حضرت جبرئيل گذاشته و نماز مىخواند.خواب خود را بر كسى كه در علم خواب تبحّر داشت نقل نمود و از او تعبير خوابش را پرسيد؟ وى گفت: حتماً در هنگام نماز، پا بر روى قرآن گذاشته اى.بيننده خواب در صدد تحقيق بر آمد و زير فرشى كه نماز مىخواند ورقى از قرآن را پيدا نمود.

منبع:

حکایت های قرانی

قرآن روزى دهنده

نقل مىكنند مردى همواره ملازم در خانه عمر بن خطاب بود تا به او كمكى شود.عمر از او خسته شده، به او گفت: اى مرد، به در خانه خدا هجرت كردهاى يا به درخانه عمر؟ برو و قرآن بخوان و از تعليمات قرآن بياموز كه تو را از آمدن به در خانه عمر بىنياز مىسازد.او رفت و ماهها گذشت، ديگر نيامد و عمر او را نديد تا اينكه اطلاع يافت كه او از مردم دور شده و در جاى خلوتى به عبادت اشتغال دارد.(و در ضمن استمداد از درگاه خدا توفيق تلاش براى كسب روزى حلال يافته و معاش خود را تأمين نموده است.)عمر به سراغ او رفت و به وى گفت: مشتاق ديدار تو شدم و آمدم از تو احوال بپرسم.بگو بدانم چه باعث شد كه از ما دور گشتى و بريدى؟او در پاسخ گفت: قرآن خواندم.قرآن مرا از عمر و آل عمر بىنياز ساخت.عمر گفت: كدام آيه را خواندى كه چنين تصميم گرفتى؟او گفت: قرآن مىخواندم به اين آيه رسيدم:«وَ فى السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ.»«روزى شما در آسمان است و همچنين آنچه به شما وعده داده مىشود.»با خود گفتم رزق و روزى من در آسمان است ولى من آن را در زمين مىجويم! براستى بد مردى هستم.

منبع:

حکایت های قرانی

درخت بادام در خانه ميزبان

مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه عليه، به نقل از محمّد بن احمد نيشابورى از قول جدّه اش خديجه، دختر حمدان حكايت كند: در آن هنگامى كه امام رضا عليهما السلام در مسير راه خراسان وارد شهر نيشابور گرديد، به منزل ما تشريف فرما شد. امام عليه السلام پس از آن كه اندكى استراحت نمود، در گوشه اى از حيات خانه ما يك بادام كشت نمود، كه رشد كرد و بزرگ شد و يك ساله به ثمر رسيد؛ و هر سال ثمره بسيارى مى داد

و چون مردم متوجّه شدند، كه امام رضا عليه السلام آن درخت را با دست مبارك خود كشت نموده است، هر روز به منزل ما مى آمدند و از بادام هاى آن جهت شفا و درمان امراض خود استفاده مى كردند و هركس هر نوع مرضى كه داشت، به عنوان تبرّك از آن بادام كه تناول مى كرد، عافيت و سلامتى خود را باز مى يافت. و حتّى نابينايان شفا مى گرفتند و زن هاى آبستن - كه درد زايمان برايشان سخت و غيرقابل تحمّل بود - از آن بادام استفاده مى كردند و به آسانى وضع حمل مى نمودند. و همچنين حيوانات مختلف مى آمدند و خود را به وسيله آن درخت متبرّك مى ساختند.

پس ا آن كه مدّت زمانى از اين جريان گذشت، درخت بادام خشك شد و جدّم، حمدان چند شاخه اى از آن درخت را قطع كرد كه در نتيجه چشم هايش كور و نابينا گرديد. و فرزند او - كه عَمرو نام داشت و يكى از ثروتمندان مهمّ شهر نيشابور بود - آن درخت را از ريشه قطع و نابود كرد و او نيز به جهت اين كار، تمام اموال و زندگيش متلاشى شد و بيچاره گرديد، كه ديگر به هيچ عنوان توان امرار معاش نداشت.

و راوى در نهايت گويد: قبل از آن كه درخت خشك شود، كرامات بسيارى به بركت امام رضا عليه السلام از آن ظاهر مى گرديد و مردم ؛ بلكه حيوانات از آن بهره مى بردند.

منبع:

عيون اءخبارالرّضا عليه السلام: ج ۲، ص ۱۳۲

درخت بادام در خانه ميزبان

مرحوم شيخ صدوق رضوان اللّه عليه، به نقل از محمّد بن احمد نيشابورى از قول جدّه اش خديجه، دختر حمدان حكايت كند: در آن هنگامى كه امام رضا عليهما السلام در مسير راه خراسان وارد شهر نيشابور گرديد، به منزل ما تشريف فرما شد. امام عليه السلام پس از آن كه اندكى استراحت نمود، در گوشه اى از حيات خانه ما يك بادام كشت نمود، كه رشد كرد و بزرگ شد و يك ساله به ثمر رسيد؛ و هر سال ثمره بسيارى مى داد

و چون مردم متوجّه شدند، كه امام رضا عليه السلام آن درخت را با دست مبارك خود كشت نموده است، هر روز به منزل ما مى آمدند و از بادام هاى آن جهت شفا و درمان امراض خود استفاده مى كردند و هركس هر نوع مرضى كه داشت، به عنوان تبرّك از آن بادام كه تناول مى كرد، عافيت و سلامتى خود را باز مى يافت. و حتّى نابينايان شفا مى گرفتند و زن هاى آبستن - كه درد زايمان برايشان سخت و غيرقابل تحمّل بود - از آن بادام استفاده مى كردند و به آسانى وضع حمل مى نمودند. و همچنين حيوانات مختلف مى آمدند و خود را به وسيله آن درخت متبرّك مى ساختند.

پس ا آن كه مدّت زمانى از اين جريان گذشت، درخت بادام خشك شد و جدّم، حمدان چند شاخه اى از آن درخت را قطع كرد كه در نتيجه چشم هايش كور و نابينا گرديد. و فرزند او - كه عَمرو نام داشت و يكى از ثروتمندان مهمّ شهر نيشابور بود - آن درخت را از ريشه قطع و نابود كرد و او نيز به جهت اين كار، تمام اموال و زندگيش متلاشى شد و بيچاره گرديد، كه ديگر به هيچ عنوان توان امرار معاش نداشت.

و راوى در نهايت گويد: قبل از آن كه درخت خشك شود، كرامات بسيارى به بركت امام رضا عليه السلام از آن ظاهر مى گرديد و مردم ؛ بلكه حيوانات از آن بهره مى بردند.

منبع:

عيون اءخبارالرّضا عليه السلام: ج ۲، ص ۱۳۲

دوحکم متفاوت

ابوسعيد خراسانى حكايت كند: روزى دو نفر مسافر از راه دور به محضر امام رضا عليه السلام وارد شدند و پيرامون حكم نماز و روزه از آن حضرت سؤ ال كردند؟

امام عليه السلام به يكى از آن دو نفر فرمود: نماز تو شكسته و روزه ات باطل است و به ديگرى فرمود: نماز تو تمام و روزه ات صحيح مى باشد.

وقتى علّت آن را جويا شدند، حضرت فرمود: شخص اوّل چون به قصد زيارت و ملاقات با من آمده است، سفرش مباح مى باشد؛ ولى ديگرى چون به عنوان زيارت و ديدار سلطان حركت نموده، سفرش معصيت است.

منبع:

تهذيب شيخ طوسى: ج ۴، ص ۲۲۰، ح ۱۷

تبرک به جایگاه امام رضا (ع)

- سليمان بن جعفر - كه يكى از اصحاب حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام است - حكايت می كند: يكى از نوادگان امام سجّاد عليه السلام - به نام علىّ بن عبيداللّه - مشتاق ديدار و زيارت امام رضا عليه السلام بود، به او گفتم: چه چيزى مانع از رفتن به محضر شريف آن حضرت مى باشد؟

پاسخ داد: هيبت و جلالت آن بزرگوار مانع من گرديده است.

اين موضوع سپرى گشت، تا آن كه روزى مختصركسالتى بر وجود مبارك امام عليه السلام عارض شد و مردم به عيادت و ملاقات آن حضرت مى آمدند. پس به آن شخص گفتم: فرصت مناسبى پيش آمده است و تو نيز به همراه ديگر افراد به ديدار و ملاقات آن حضرت برو، كه فرصت خوبى خواهد بود. لذا علىّ بن عبيد اللّه به عيادت و ديدار امام رضا عليه السلام رفت و با مشاهده آن حضرت بسيار مسرور و خوشحال گرديد.

مدّتى از اين ديدار گذشت و اتّفاقا علىّ بن عبيداللّه روزى مريض شد؛ و چون خبر به امام عليه السلام رسيد، حضرت جهت عيادت از او حركت نمود؛ و من نيز همراه آن بزرگوار به راه افتادم، چون وارد منزل او شديم، حضرت مختصرى كنار بستر او نشست و از او دلجوئى نمود. و پس از گذشت لحظاتى كه از منزل خارج شديم، يكى از بستگان آن شخص گفت: همسر علىّ بن عبيداللّه بعد از شما وارد اتاق شد و جايگاه جلوس ‍ حضرت رضا عليه السلام را مى بوسيد و بدن خود را به وسيله آن محلّ تبرّك مى نمود.

منبع:

بحارالا نوار: ج ۴۹، ص ۲۲، ح ۱۵.

رازداری کلید حفظ کرامت انسان

اگر کسی عاقل است، رازش را به کسی نمی گوید؛

چون قاعدتا وقتی که انسان رازش را می گوید، اطمینان می کند که طرف مقابل آن را فاش نکند؛ اگر ما توقع داریم که یک کسی راز ما را نگه دارد، چرا خودمان آن را نگه نمی داریم؟
نهج البلاغه صرفا یک کتاب تاریخی نیست، بلکه نقشه راه است کتاب زندگی است. همچنین بخش حکمت های نهج البلاغه گرچه مملو از جملات کوتاه از امیرالمومنین است اما برای نوشتن عظمتش باید درخت ها قلم شوند و دریا ها مرکب.
در حکمت ششم از حضرت علی علیه السلام نقل شده است که فرمودند: صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ؛ سینه خردمند، صندوق راز اوست و خوشرویى وسیله دوست یابى، و شکیبایى، گورستان پوشاننده عیب هاست .
در این حدیث گهربار حضرت سه دستورالعمل برای بهبود سبک زندگی تقریر فرموده اند که در ادامه به شرح آن می پردازیم.
رازداری

گاهی انسان راز را به دیگری می سپارد؛ اعتماد می کند به یک نفر و رازش را به او می گوید. امیرالمومنین(علیه السلام) می گویند: اگر کسی عاقل است، رازش را به کسی نمی گوید؛ چون قاعدتا وقتی که انسان رازش را می گوید، اطمینان می کند که طرف مقابل آن را فاش نکند، از او تقاضا می کند که این را به کسی نگو، ولی در نامه 31 نهج البلاغه داریم که امیرالمومنین(علیه السلام) فرمودند:«وَ الْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّه»؛ یعنی هر انسانی بهتر از دیگران، حافظ سِرّ خودش است. 
 

اگر ما توقع داریم که یک کسی راز ما را نگه دارد، چرا خودمان آن را نگه نمی داریم؟ کسی که عرضه ندارد رازش را نگه دارد، چطور از دیگران توقع دارد که راز او را نگه دارند؟! بهترین جا سینه خود آن فرد است؛ صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ.


حضرت در حکمت 381 می فرمایند:«الْکَلَامُ فِی وَثَاقِکَ مَا لَمْ تَتَکَلَّمْ بِهِ فَإِذَا تَکَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِی وَثَاقِهِ»؛ یعنی سخن تا چیزی نگفته ای اسیر توست، وقتی سخنی را گفتی، تو اسیر آن می شوی. مثل تیری که در خشاب است؛ تیری که در خشاب است تا نزدیم در اختیار ماست، وقتی زدیم ما گرفتار آن می شویم، چون آن تیر عوارضی ایجاد می کند و ما باید پاسخگو باشیم.
 

در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «إِظْهَارُ الشَّیْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ؛ آشکار کردن چیزى پیش از استوار شدن آن سبب تباهى آن مى گردد».

توجه !!!
بعضى افراد هستند که مى گویند ما سرّ خود را فقط به دوستان صمیمى مى گوییم غافل از این که آن دوستان صمیمى نیز دوستان صمیمى دیگرى دارند و به گفته سعدى: رازى که نهان خواهى با کس در میان منه; گرچه دوست مخلص باشد که مر آن دوست را نیز دوستان مخلص باشند همچنین مسلسل:
 

                                 خامشى به که ضمیر دل خویش *** با کسى گفتن و گفتن که مگوى
                                  اى سلیم! آب ز سر چشمه ببند *** که چو پر شد نتوان بستن جوی

منبع:

بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۵۴

آیا نباید کار را برای ثواب انجام داد؟

اگر نیت افعال ما انجام عمل صالح برای خدا باشد، کالبد بی جان اعمال ما روح پیدا می کند.
اعمالی که ما در شبانه روز انجام می دهیم و مورد نهی دین و شارع نیست، یا واجب است و یا مستحب یا مباح. در حدیثی آمده است «الاعمال بالنیّات» یعنی اعمال و افعال ما به وسیله نیت های ما ارزش پیدا می کنند. اگر نیت افعال ما انجام عمل صالح برای خدا باشد، کالبد بی جان اعمال ما روح پیدا می کند.

شاید بگویید چه فرقی می کند که کار را برای چه کسی و چه چیزی انجام دهیم؟ اما واقعیت این است که کار برای خدا بسیار ثمرات ویژه ای دارد که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می شود.

نتیجه کاری که برای خدا باشد

1. خدا مزد می‌دهد گرچه عمل نکنیم و با نیت باشد، «وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» ؛ یعنی سعی خودت را بکنی مزد داری حالا چه کار انجام بشود چه نشود، شما سعی خودت را کردی رفتی مسجد پیش نماز نبود که نمازت را بخوانی ثواب جماعت داری. یعنی اگر غیر این بود می‌گفت(لیس للانسان الا ما عمل) خدا نگفته اگر کار کردی من مزد می‌دهم می‌گوید اگر تلاش کردی مزد می‌دهم حالا این چه عمل بشود و چه نشود.

2. حتی با نیت، شما نیت کار خیر داری ثواب می‌دهند.

3. حتی با شرکت در کار خیر، مثلا عید قربان پول نداری گوسفند بخری و بکشی صد نفر می‌شوند یک گوسفند می‌خرند شریکی خدا ثواب همه را می‌دهد نه اینکه ثواب را تقسیم کند خدا به همه ثواب یک گوسفند می‌دهد.

4. کار برای خدا کم آن هم مفید است «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَه»؛ یک ذره هم کار بکنی خدا ثواب می‌دهد یعنی اگر یک دانه انگور دهان یک گنجشک بگذاری، حتی یک دانه انگور دهان بابات بگذاری ثواب داری اما خلق نه، اگر به تو گفتند یک کیلو انگور بیاور شما رفتی یک دانه آوردی ناراحت می‌شود یعنی خلق جنس کم را قبول نمی‌کند اما خالق جنس کم را هم قبول می‌کند.


کسب ثواب و اجر به خاطر انجام کارهای مورد پسند خدای متعال، با کسب رضایتش هیچ گونه مغایرت و تنافی ندارد. یعنی انسان می تواند کاری انجام دهد که هم از ثواب و اجر آن برخوردار شود و هم از رضایت الهی برخوردار باشد. پس نیازی نیست که این دو را در دل و نیت خود تفکیک کنیم تا مشکلی پیش نیاید.

البته از نگاه ایده آل، انسان باید صرفاً برای تعالی و رشد، و نزدیکی به پروردگار کارهایش را انجام دهد نه طمع بهشت، و کسب ثواب و فرار از عقاب. همانطور که از روایات استفاده می شود که عبادت خداوند با سه انگیزه انجام می شود، ترس از جهنم، طمع به بهشت، محبت و خشنودی خداوند.

منبع:
1- النجم/39
2- الزلزلة/7

سفارشِ همیشگیِ شهیدزرّین!!

                                                                            بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
بار آخر ‌که اومد اصفهان، رفت خمسِ مالش رو داد. وقتی برگشت خوشحال بود و می‌گفت: های که راحت شدم…
سفارش همیشگی‌اش شده بود: نماز اولِ وقت، نمازِ جماعت، مسجد رفتن… بعد از شهادتش اومده بود به خوابِ همسرش و گفته بود: خوش به حال خودم که مسجد می رفتم…
منبع:  

کتاب ستاره‌های آسمانی، صفحه27

اعتماد و توکل

                                                                      بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

در روزگار عیسی بن مریم علیه السلام، زنی بود صالحه و عابده، چون وقت نماز فرا می رسید، هر کاری که داشت رها و به نماز و طاعت مشغول می شد.

روزی هنگام پختن نان، مؤذّن بانگ اذان داد، او نان پختن را رها کرد و به نماز مشغول شد؛ چون به نماز ایستاد، شیطان در وی وسوسه کرد «تا تو از نماز فارغ شوی نان ها همه سوخته می شود» زن به دل جواب داد: اگر همه نان ها بسوزد بهتر است که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد.

دیگر بار شیطان وسوسه کرد: پسرت در تنور افتاد و سوخته شد، زن در دل جواب داد: اگر خدای تعالی قضا کرده است که من نماز کنم و پسرم به آتش دنیا بسوزد من به قضای خدای تعالی راضی هستم و از نماز فارغ نمی شوم که اللّه تعالی فرزند را از آتش نگاه دارد.

شوهر زن از در خانه درآمد، زن را دید که به نماز ایستاده است. در تنور دید همه نان ها به جای خویش ناسوخته و فرزند را دید در آتش بازی همی کرد و یک تار موی وی به زیان نیامده بود و آتش بر وی بوستان گشته، به قدرت خدای عزّ و جلّ.

چون زن از نماز فارغ گشت، شوهر دست وی بگرفت و نزدیک تنور آورد و در تنور نگریست، فرزند را دید به سلامت و نان به سلامت هیچ بریان ناشده، عجب ماند و شکر باری تعالی کرد و زن سجده شکر کرد خدای را عز و جلّ، شوهر فرزند را برداشت و به نزدیک عیسی علیه السلام برد و حال قصّه با وی نگفت. عیسی گفت: برو از این زن بپرس تا چه معاملت کرده است و چه سرّ دارد از خدای؟ چه اگر این کرامت آن مردان بودی او را وحی آمدی و جبرئیل وحی آوردی او را.

شوهر پیش زن آمد و از معاملت وی پرسید، این زن جواب داد و گفت: کار آخرت پیش داشتم و کار دنیا باز پس داشتم و دیگر تا من عاقلم هرگز بی طهارت ننشستم الّا در حال زنان و دیگر اگر هزار کار در دست داشتم چون بانگ نماز بشنیدم همه کارها به جای رها کردم و به نماز مشغول گشتم و دیگر هرکه با ما جفا کرد و دشنام داد، کین و عداوت وی در دل نداشتم و او را جواب ندادم و کار خویش با خدای خویش افکندم و قضای خدای را تعالی راضی شدم و فرمان خدای را تعظیم داشتم و بر خلق وی رحمت کردم وسائل را هرگز بازنگردانیدم اگر اندک و اگر بسیار بودی بدادمی و دیگر نماز شب و نماز چاشت رها نکردمی، عیسی علیه السلام گفت: اگر این زن مرد بودی پیغامبر گشتی.

مسئله نسوختن طفل در تنور آتش مسئله ای است که دو بار قرآن مجید بر آن شهادت داده است، یکی ابراهیم علیه السلام در زمان نمرود و دیگر موسی علیه السلام در دوران کودکی در عصر فرعون و البته هرکس با تمام وجود تسلیم حق گردد، خداوند هر مشکلی را برایش سهل و هر چیزی را به فرمان او قرار خواهد داد. چنانچه فرموده اند: الْعَبُودِیةُ جُوْهَرَةٌ کنْهُهُ الرُّبُوبِیةُ

بندگی حقیقتی است که در ذات آن مالکیت بر هر چیز نهفته است.

منبع :

عرفان اسلامى، ج‏1، ص: 376

 

 

 

اخه ادم این قدر بی رحم ؟؟


پیرمردی نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت 

با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت:خواهش می کنم به داد این بچه برسید.

بچه ماشین بهش زد و فرار کرد.

پرستار : این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.

پیرمرد: اما من پولی ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم.

خواهش می کنم عملش کنید من پول و تا شب براتون میارم

پرستار : با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.

اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت:

این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.

صبح روز بعد…

همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می اندیشید

با خواندنِ این خاطره به عظمتِ روحیِ شهید بابایی پی خواهید برد


  

                                                               بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
عباس یه روز اومد خونه و گفت: خانوم! باید خونه‌مون رو عوض‌ کنیم ، می‌خوام خونه‌مون رو بدیم به یکی از پرسنلِ نیروی هوایی که با هشت تا بچه توی یه خونۀ دو اتاقه زندگی می کنن، این خونه برای ما بزرگه، میدیم به اونا و خودمون میریم اونجا…
اون بنده خدا وقتی فهمید فرمانده‌اش می‌خواد اینکار رو کنه قبول نکرد. اما با اصرارِ عباس بالاخره پذیرفت و خونه مون رو باهاشون عوض کردیم…

?خاطره ای از زندگی خلبانِ شهید عباس بابایی
منبع:

کتاب خدمت از ماست 82 ، صفحه 181

                                           اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم

 

یه شب که هزار شب نمیشه!!!

سلام….
رواق کوثرنت رو که باز کردم چشمم خورد به #یک_شب_که_هزار_شب_نمیشود
یاد اون زمان های افتادم که قبل حوزه تا بهم میگفتن گناه نکن!!!میگفتم یک شب که هزار شب نمیشه! ?
اما اون موقع نمیدونستم
گاهی یه شب 70سال عبادتو ازبین میبره… ?
نمیدونستم اونی که یه شب راحت گناه میکنه شبای بعدی هم راهش باز میشه…. ?
نمیدونستم همه چی از یه بار شروع میشه ?
نمیدونستم اینجا یه شب یه شب گناه میکنم و قراره یه شبی جواب همه اینا رو بدم…….(شب اول قبر…….)آره همین یه شبا جمع میشن و میشه شب اول قبر ?
نمیدونستم برای کسی که عاشقته و خیلی دوست داره و منتظرته اگه یبار هم خیانت کنی چه دلی شکستی…. ?
نمیدونستم همه اون شبا من گناه می کردم و یکی جای من تا صبح برام استغفار می کرده…. ?
نمیدونستم درحال گناه، نگاه کسی که منو خلق کرده بهمه
نمیفهمیدم حضرت زهرا(س) به اندازه کافی سیلی خورده دیگه من با کارام سیلی به گوش خودش و پسرش نزنم…..
نمیدونستم…..
اما حالا می خوام به همه بگم
به حرمته اونی که عاشقته و نگات میکنه
از گناه فاصله بگیر…. ?☺
#به_قلم_خودم

مولایم علی علیه السلام

اگر مردم همانطور  که برای عاشورا مراسم می گیرند برای غدیر هم مراسم می گرفتند ولایت بین مردم مهجور نمی ماند و پر رنگ تر میشد.

ای که به دور کعبه  و منکر حیدری 

کعبه  ولادتگه اوست دور حیدر نگرد

خوب است بدانیم که در مساله ی ولایت همه باید وقت بگذاریم و حق مظلومیت  امیرالمومنین علیه السلام را ب مقدار کمی ادا کنیم تا انشاا…خداوند ولی زمانمان را برساند بحق علی علیه السلام.

 

منبع:درد دل/زهراشاهبازی

عملی که نابود کننده فقر و شستشو دهنده گناهان است

امیرالمومنین امام علی علیه السلام:

همانا بهترین چیزی که انسان ها می توانند با آن به خدای سبحان نزدیک شوند، ایمان به خدا و ایمان به پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) و جهاد در راه خداست، که جهاد قلّه بلند اسلام، و یکتا دانستن خدا بر اساس فطرت انسانی است.

بر پاداشتن نماز آیین ملّت اسلام، و پرداختن زکات تکلیف واجب الهی، و روزه ماه رمضان، سپری برابر عذاب الهی است، و حج و عمره، نابود کننده فقر و شستشو دهنده گناهان است.

و صله رحم مایه فزونی مال و طول عمر، و صدقه های پنهانی نابود کننده گناهان است، و صدقه آشکارا، مرگ های ناگهانی و زشت را باز می دارد، و نیکوکاری، از ذلّت و خواری نگه می دارد.

به یاد خدا باشید که نیکوترین ذکر است، و آنچه پرهیزکاران را وعده دادند آرزو کنید که وعده خدا راست ترین وعده هاست، از راه و رسم پیامبرتان پیروی کنید که بهترین راهنمای هدایت است، رفتارتان را با روش پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) تطبیق دهید که هدایت کننده ترین روش هاست.

و قرآن را بیاموزید، که بهترین گفتار است، و آن را نیک بفهمید که بهار دل هاست.

از نور آن شفا و بهبودی خواهید که شفای سینه های بیمار است، و قرآن را نیکو تلاوت کنید که سود بخش ترین داستان هاست، زیرا عالمی که به غیر علم خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بیماری نادانی شفا نخواهد گرفت، بلکه حجّت بر او قویتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پیشگاه خدا سزاوارتر به نکوهش است.

متن حدیث: 

إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی الْإِیمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ کَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِیتَاءُ الزَّکَاةِ فَإِنَّهَا فَرِیضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَیْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ وَ یَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِی الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِی الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُکَفِّرُ الْخَطِیئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِیَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِیتَةَ السُّوءِ وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِی مَصَارِعَ الْهَوَانِ أَفِیضُوا فِی ذِکْرِ اللَّهِ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الذِّکْرِ وَ ارْغَبُوا فِیمَا وَعَدَ الْمُتَّقِینَ فَإِنَّ وَعْدَهُ أَصْدَقُ الْوَعْدِ وَ اقْتَدُوا بِهَدْیِ نَبِیِّکُمْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ الْهَدْیِ وَ اسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإِنَّهَا أَهْدَی السُّنَنِ .

وَ تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِیثِ وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوبِ وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ وَ أَحْسِنُوا تِلَاوَتَهُ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَصِ وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَیْرِ عِلْمِهِ کَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِی لَا یَسْتَفِیقُ مِنْ جَهْلِهِ بَلِ الْحُجَّةُ عَلَیْهِ أَعْظَمُ وَ الْحَسْرَةُ لَهُ أَلْزَمُ وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَلْوَمُ.

 

“نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰”

 

بهترین دعا برای مهار اضطراب پیش از امتحان!!!

حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محمدحسین توانایی، استاد روانشناسی حوزه و دانشگاه با اشاره به راهکارهایی برای کاهش اضطراب و استرس در دوران برگزاری امتحانات، گفت: برخی از افراد در هنگام امتحانات دچار اضطراب و فشارهای روحی می‌شوند که با اتخاذ راهکارهایی در دوران پیش از امتحان، حین امتحان و پس از امتحان می‌توان از آن پیشگیری کرد.
وی افزود: عمل به این پیشنهادات و راهکارها توسط دانش‌آموزان، دانشجویان و حتی دیگر افرادی که خود را برای هر آزمونی دیگر آماده می‌کنند می‌تواند نویدبخش نتایجی خوب و رضایت‌بخش باشد.

حجت‌الاسلام توانایی با اشاره به راهکارهای کاهش اضطراب، پیش از دوران امتحانات، گفت: افزایش انگیزه تحصیلی در طول ترم و به تبع آن بالا رفتن یادگیری، شناسایی عوامل موثر در یادگیری و اتخاذ آنها، شناسایی عوامل موثر در فراموشی و پرهیز از آنها، مدیریت زمان با هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی مناسب در طول ترم، شرکت در همه کلاس‌ها، پرسش و کسب اطلاع در مورد مطالب درسی جلساتی که غیبت داشته‌اند، نشستن در ردیف‌های جلوتر در طول ترم از جمله عواملی است که با رعایت آنها قبل از زمان امتحانات، اضطراب امتحان کاسته می‌شود.

توانایی ادامه داد: پیش مطالعه به حضور ذهن کمک می‌کند و ضریب یادگیری را افزایش می‌دهد و هر یک از افراد با داشتن پیش مطالعه و نشستن در ردیف‌های جلو کلاس از حواس‌پرتی و عدم تمرکز پیشگیری می‌کنند.

وی افزود: از بین بردن اشکالات و نواقص جزوه‌ها ، مرور دروس قبل از امتحانات، پرهیز از فشرده خوانی و به اصطلاح شب امتحانی بودن، استراحت کافی در شب امتحان و خوردن غذاهای مفید و مغذی و پرهیز از فست فودها، حصول اطمینان از همراه داشتن همه وسایل لازم برای امتحان از دیگر مواردی است که به کاهش اضطراب در هنگام امتحان منجر خواهد شد.

توانایی عنوان کرد: نقش والدین برای کاهش اضطراب در نتیجه افزایش انگیزه تحصیلی نیز بسیار قابل توجه است تا با مساعد کردن فضای خانواده و پرهیز از تشنج و شلوغی غیر ضروری به افزایش تمرکز و کاهش اضطراب فرزندان کمک کنند.

مهار اضطراب با قرائت دعای مطالعه
نویسنده کتاب «آیین و سبک زندگی» با اشاره به راهکارهایی برای مهار اضطراب در هنگام برگزاری امتحانات، گفت: توکل به خداوند، ذکر نام و یاد او و قرائت دعای مطالعه بر اساس توصیه وارد شده در کتب ادعیه از راهکارهایی است که به ایجاد آرامش روحی منجر و از اضطراب دانش‌آموزان و دانشجویان پیشگیری می‌کند.
وی قرائت دعای مطالعه که در کتب ادعیه و متون دینی آمده را توصیه کرد و گفت: دعای«اللهم اخرجنی من ظلمات الوهم و اکرمنی بنور الفهم، اللهم افتح علینا ابواب رحمتک و انشر علینا خزائن علومک برحمتک یا ارحم الراحمین: خدایا، مرا از تاریکی‌های وهم و خیال باطل خارج نما و با نور فهم مرا گرامی بدار. خدایا، درهای رحمتت را بر ما بگشا و خزانه‌های علومت را برای ما منتشر ساز، سوگند به رحمتت ای مهربان‌ترین مهربانان..» به ایجاد آرامش در امتحانات کمک می‌کند.

حجت‌الاسلام توانایی با اشاره به نکاتی دیگر برای کاهش اضطراب و ارتقای آرامش در هنگام امتحان، بیان کرد: چند نفس عمیق، مرور همه سؤالات با دقت و حصول اطمینان از مدت زمان تعیین شده برای پاسخ‌گویی به سوالات، تخصیص و تقسیم زمان مناسب برای پاسخ‌گویی به همه سؤالات، خواندن دقیق پرسش‌هاو پرهیز از پاسخ‌گویی سریع، سازماندهی ذهن کنند، تهیه خلاصه مطلب، و … نکاتی دیگر برای کاهش اضطراب و ارتقای آرامش در هنگام امتحان است.

مدیر‌کل سابق پژوهش ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر کشور گفت: لازم است هر فرد در صورتی که پاسخ سؤالی را نمی‌داند ابتدا نسبت به پاسخ‌گویی سوالاتی که جواب آنها را می‌داند اقدام و زمان خود را برای فکر کردن بر پرسشی که پاسخ آن را نمی‌داند تلف نکند.

اولین گمان خود برای گزینه صحیح انتخاب کنید
وی ادامه داد: در پاسخ‌گویی به سؤالات چندگزینه‌ای نیزگزینه‌ای را که بیش از همه اطمینان دارید نادرست است حذف کنید و به اولین گمان خود برای انتخاب گزینه درست اعتماد کنید و از وسواس بپرهیزید
حجت‌الاسلام توانایی در ادامه با اشاره به مطالبی دیگر در مورد زمان پس از برگزاری آزمون، گفت: شکرگزاری از خداوند برای توفیق شرکت در یک جلسه امتحان، پاداش و آفرین به خود برای تقویت روحی، عدم ترک فوری جلسه پس از پاسخ‌گویی به سؤالات، عدم مقایسه پاسخ‌های خود با جزوه و کتاب برای مصونیت از سرایت پاسخ‌های نادرست احتمالی در امتحانات بعدی، نکاتی است که باید همه افراد نسبت به اجرای آنها اهتمام کنند.

منبع:افکارنیوز

حالا که خیلیا خوابن ما بیدار باشیم....

#به_قلم_خودم
سلام ابجیا
گفتم امشب یکم مسائل اقتصادی کشورو حل کنیم! #بدون_تعارف
خب الانه هممون نقد داریم به خیلی از مسئولین که به جاست اما گله ها رو میزارم برای بعد!
اصا واردات زیاده ما نمیخریم و نمیزاریم بخرن!
فعلا یه سری خارها تو چشم خودمون و کناریامونم هست که باید برطرف بشه!!! بعله…
خب میگیم برااقتصاد ما میتونیم چیکار کنیم؟
معلومه اولش اینه که #کالای_ایرانی بخریم!
خب شاید بگین برای ما کیفیت هم مهمه!
اما من یه سوال دارم انصافاشماکه خیاط باشی هرچی تقاضات بیشتر شد بیشتر به فکر شهرت و ابروت نمیشیو لباس با کیفیت تری بدوزی؟(خب من و شمت حمایت کنیم بخریم تا کیفیت هم کم کم بالابره….وقتی پول و تقاضا باشه کیفیتم بالامیره)
خب شاید بگین مثلایه کفش ایرانی میگیرم با فلان مارک80تومن همونو چینی میگیرم سه جفت!
البته جواب این تو همون جواب قبلیه اخه من که تقاضا ندارم و جنسمم البته از چینی خیلی بهتره مجبورم1-بخاطر مواد مرغوبم2-بخاطر نبود مشتری و اینکه چرخه تولیدم قطع نشه گرون بفروشم!
خب حالا بگذریم انصافا یه سری تولیدات ما هم مرغوبه
فقط مشکلی که هست تقاضاست و شبیه این توجیهاتو سوالات که ما طلبها با فوت و فن توجیه صحیح آشنا که نه مهارت داریم!
طبق سفارش حضرت اقا #حمایت_از_کالای_ایرانی کنیم
وظیفه #روشنگری داریم…..
حالا که خیلیا خوابن ما بیدار باشیم….
نظر شما چیه؟!
#تولیدی

اعمال شب بيست وهفتم ماه مبارك رمضان

 

شب بيست و هفتم ماه رمضان: اين شب، شب مباركى است و بزرگان اعمال زير را براى آن ذكر كرده اند:

1ـ «غسل» است كه در روايتى از امام صادق(عليه السلام) به آن تصريح شده است.

2ـ سى ركعت نماز است كه شرح آن در اعمال شب هاى ماه رمضان مذكور است.

3ـ از زيد بن على(عليه السلام) نقل شده است كه از پدرم على بن الحسين(عليهما السلام) شنيدم كه در شب بيست و هفتم ماه رمضان از اوّل شب تا آخر، اين دعا را مى خواند: اَللّـهُمَّ ارْزُقْنِى التَّجافِىَ عَنْ دارِ الْغُرُورِ، وَالاِْنابَةَ اِلى دارِ الْخُلُودِ، خدايا روزيم كن دورى گزيدن از خانه فريب (ناپايدار) و بازگشت بسوى خانه جاويدان وَالاِْسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ. و آماده شدن براى مرگ پيش از رسيدن آن.

4ـ دعاى ديگرى براى اين شب، از رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله)نقل شده است كه مجموعه اى از آيات قرآن است: رَبَّنا آمَنّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا، وَ كَفِّرْ عَنّا سَيِّئاتِنا، وَ تَوَفَّنا مَعَ الاْبْرارِ; رَبَّنا پروردگارا، ما ايمان آورديم، گناهان ما را ببخش و بدى هاى ما را بپوشان و ما را با نيكان بميران! پروردگارا وَآتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ، وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ آنچه را بوسيله پيامبرانت به ما وعده فرمودى،به ما عطا كن! و ما را در روز رستاخيز، رسوا مگردان، زيرا تو هيچ گاه از وعده خود، تخلّف نمى كنى. الْميعاد. رَبَّنا اَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ، فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَل إِلى پروردگارا! ما را دوبار ميراندى و دوبار زنده كردى; اكنون به گناهان خود معترفيم، آيا خُرُوج مِنْ سَبيل. رَبَّنَا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ، إنَّ عَذابَها كانَ غَراماً. راهى براى خارج شدن وجود دارد. پروردگارا! عذاب جهنّم را از ما برطرف گردان، كه عذابش سخت و پردوام است. رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أزْواجِنا وَ ذُرِّيّاتِنا قُرَّةَ اَعْيُن، وَاجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ اِماماً. پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهيزگاران، پيشواگردان. رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا، وَ إلَيْكَ أَنَبْنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ. رَبَّنا لا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً پروردگارا! ما بر تو توكّل كرديم و به سوى توبازگشتيم و همه فرجام ها به سوى توست. پروردگارا! ما را مايه گمراهى لِلَّذينَ كَفَرُوا، رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا، وَ لاِخْوانِنَا الَّذينَ سَبَقُونا بِالاِْيمانِ، كافران قرار مده. پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ايمان بر ما پيشى گرفتند، بيامرز وَلاتَجْعَلْ فِى قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا، رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحيـمٌ. و در دل هاى ما حسد و كينه اى نسبت به مؤمنان قرار مده. پروردگارا! تو مهربان و رحيمى!

منبع: مفاتيح نوين.اعمال ماه رمضان

مهم‌ترین فلسفه روزه گرفتن....

به گزارش افکارنیوز، علی نوری‌زاده کارشناس علوم قرآنی در خصوص آثار نیکو و عاقبت خیری که ماه رمضان برای مسلمانان به همراه دارد گفت: تقوا و پرهیزگاری از مهم‌ترین پیام‌هایی است که می‌توانیم از ماه مبارک رمضان دریافت کنیم و با توجه به روزه بودن انسان‌ها در این ماه مبارک که باعث روزه‌داری اعضا و جوارح بدن نیز می‌شود افراد می‌توانند به درجه‌های بالایی از معنویت در مسیر هدایت دست پیدا کنند. 

وی ادامه داد: مهم‌ترین فلسفه روزه گرفتن، خودداری انسان از لذت‌های دنیوی است و خوردن و آشامیدن تنها به عنوان نمونه‌ای از این لذت‌ها مورد توجه قرار گرفته است. زمانی که انسان بتواند خواسته‌هایش و غرایزش را کنترل کند، به مرور زمان به خودشناسی و خداشناسی دست پیدا می‌کند.

این کارشناس علوم قرآنی تصریح کرد: علاوه بر آثار معنوی که روزه برای افراد در پی دارد، نقش مهمی در سلامتی و تندرستی ایفا می‌کند چرا که روزه‌داران می‌توانند به برنامه مناسب تغذیه که مورد تأکید اسلام هم هست، دست پیدا کنند. 

وی در ادامه صحبت‌های خود اظهار کرد: اطعام دادن به نیازمندان همیشه عمل پسندیده‌ای بوده که تا اندازه زیادی به ارزش و اهمیت آن اشاره شده اما اطعام دادن به فقیران در ماهی مانند ماه مبارک رمضان ثوابی چند برابر دیگر ماه ها دارد و در کارنامه اعمال انسان‌ها تأثیری مثبت بر جای خواهد گذاشت. 

نوری زاده گفت: انسان‌ها پیش از فرارسیدن ماه مبارک رمضان می‌توانند با انجام دادن تمرین هایی مانند کم کردن تعداد وعده‌های غذایی و همچنین توجه به وجود منابع سرشار از آب در وعده‌های غذایی، خود را برای ماه مبارک رمضان آماده کنند چرا که در این صورت با آمادگی بیشتری وارد ماه میهمانی خدا می‌شوند.


وی توضیح داد: خواندن این دعا در روز بیست و یکم ماه رمضان که برابر با روز شهادت حضرت علی (علیه السلام) به شمار می‌رود، ثواب بسیاری دارد: 

“بسم الله الرحمن الرحیم 

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین. 

خدایا قرار بده برایم در آن به سوى خوشنودی‌هایت راهنمایى و قرار مده شیطان را در آن بر من راهى و قرار بده بهشت را برایم منزل و آسایـشگاه اى برآورنده حاجت‌هاى جویندگان." 

این کارشناس علوم قرآنی خاطرنشان کرد: در شب بیست و یکم ماه رمضان خواندن نمازی 8 رکعتی به گونه‌ای که پس از سوره حمد، هر سوره دلخواهی خوانده شود، مورد سفارش قرار گرفته است.

 

به خدا قسم مسئولیت داریم...!

والله و بالله ما در برابر این قضیه‏ مسئولیم . به خدا قسم مسئولیت داریم . به خدا قسم ما غافل هستیم . و الله قضیه‏ای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است ، این قضیه است . داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده ، این قضیه است . اگر می‏خواهیم‏ به خودمان ارزش بدهیم ، اگر می‏خواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش‏ بدهیم ، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می‏گفت برای‏ من عزاداری کنید ، می‏گفت چه شعاری بدهید ؟ آیا می‏گفت بخوانید : ” نوجوان اکبر من” یا می‏گفت بگویید : ” زینب مضطرم الوداع ، الوداع ” ؟! چیزهایی که من ( امام حسین ) در عمرم هرگز به اینجور شعارهای پست و کثیف ذلت آور تن ندادم و یک کلمه از این حرفها نگفتم؟! اگر حسین بن‏ علی بود می‏گفت اگر می‏خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد . شمر امروز موشه دایان است. شمر هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان بخورد. هی دروغ در مغز ما کردند که‏ آقا این یک مسئله داخلی است. مربوط به عرب و اسرائیل است . … تلاش ما مسلمین در این زمینه چه بوده است؟ به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانیم ، خودمان را شیعه علی بن ابی طالب بخوانیم. … آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی به آنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان‏ نیستند، عزیزان ندارند؟ آیا اینها برای حق مشروع بشری قیام نمی‏کنند؟ « فضل الله المجاهدین باموالهم و انفسهم (سوره نساء ، آیه ۹۵) الذین‏ آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم»( سوره توبه ، آیه ۲۰) به وسیله مال که می‏توانیم کمک کنیم . والله این انفاق واجب است، مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. اولین سوالی که بعد از مُردن‏ از ما می‏کنند همین است که در زمینه همبستگی اسلامی چه کردید ؟ پیغمبر فرمود : « من سمع مسلما ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم » هر کس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد می‏کند یاللمسلمین مسلمانان به‏ فریاد من برسید ، و او را کمک نکند ، دیگر مسلمان نیست ، من او را مسلمان نمی‏دانم . چه مانعی دارد که ما برای اینها حساب باز کنیم ؟ چه‏ مانعی دارد که مقدار کمی از درآمد خودمان را اختصاص به اینها بدهیم ؟ … مردم بیدار آن مردمی هستند که فرصت شناس باشند، دردشناس باشند، حقایق شناس باشند. من وظیفه خودم را عمل کردم . وظیفه من فقط گفتن بود و خدا می‏داند جز تحت فشار وجدان و وظیفه خودم چیز دیگری نبود. این کمک مالی را وظیفه‏ شما می‏دانم و وظیفه خودم و هر خطیب و واعظی می‏دانم که این را بگوید، بر هر خطیب و واعظی واجب می‏دانم که چنین حرفی را بزند. مراجع تقلید بزرگی مثل آیت الله حکیم و دیگران رسما فتوا داده‏اند که کسی که در آنجا کشته می‏شود ، اگر نماز هم نخواند شهید در راه خداست. پس بیاییم به خودمان ارزش بدهیم ، به کار و فکر خودمان ارزش بدهیم ، به کتابهای خودمان ارزش بدهیم ، به پولهای خودمان ارزش‏ بدهیم ، خودمان را در میان ملل دنیا آبرومند بکنیم . علت اینکه دولتهای‏ بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمی‏اندیشند ، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد . آمریکا را فقط همین یکی جری کرده است . می‏گوید مسلمان جماعت غیرت ندارد ، همبستگی و همدردی ندارد. می‏گوید یهودی که‏ برای پول می‏میرد، جز پول چیزی نمی‏شناسد، خدایش پول است ، زندگیش پول‏ است ، حیات و مماتش پول است ، به یک چنین مسئله حساسی که می‏رسد روزی‏ یک میلیون دلار به همکیشانش کمک می‏کند ولی هفتصد میلیون مسلمان دنیا کوچکترین کمکی به همکیش خود نمی‏کنند”

یک چشم زدن غافل از آن یار نباشیم...

 

عمرم به سر رسید نشد یارتان شوم   آقا نشد که لایق دیدارتان شوم

غفلت بساط کرد سر راه طفل دل  وایَم نشد که راهیِ بازارتان شوم

اصل اگر به عَرضه حسن تو می شدم چیزی نداشتم که خریدارتان شوم

باری ز دوش حضرتتان بر نداشتم  شرمنده ام که تا به کجا بارتان شوم

ای حیدر زمانه غریبت گذاشتیم در روز غم ولی نشد عمارتان شوم

با آنکه سر شکسته و سر خورده مانده ام اذنم بده فدایی و سردارتان شوم

ماه خدا رسید و دلم آرزو نمود مهمان کنار سفره افطارتان شوم

در روز انتقام شهیدان کربلا آقا اجازه هست ز انصارتان شوم

در بین روزه و عطش و اشک و شور و شین یک ذکر مستجاب بگویم فقط حسین

                                 آقا جان چشم به راهم نمی ایی اقا دلتنگم نمی ایی اقا

 

امام مهدی(عج) و ماه رمضان


زیارت آل یاسین شرح حالات عبادی و معنوی امام مهدی(عج) است. امام مهدی که راهش، امتداد راه پیامبر و امیرالمؤمنین و امام زین العابدین(ع) است. عبودیت و بندگی او نه از سر نیاز یا ترس، بلکه از سر درک حقیقت هستی و سپاس گزاری از خداست، عبودیتی که همیشه در وجود امام جاری است و در برخی حالات به نقطه اوج خود می رسد و ماه رمضان نقطه اوج بندگی امام است.

رسیدن به معبود در ماه رمضان به واسطه حضرت مهدی(عج)

فهم حقیقت رمضان و توفیق رسیدن به معبود جز با توسل به پیشگاه مهدی(عج) میسر نمی شود. دعای افتتاح هم در ماه رمضان درس سلوک می دهد که پروردگارا من خواهان تمام خوبی ها و کمالات هستم و می دانم که راه رسیدن به این کمالات توسل به امام مهدی(عج) است. پس مرا به برکت وجود او به نهایت نزدیکی به خود برسان.

هدایت معنوی و باطنی انسان ها به دست امام مهدی(عج) است و به برکت وجود معنوی و نورانی اوست که عالم هستی از فیض حق تعالی بهره مند می شود. حال اگر امام در نهایت بندگی باشد، در عبودیت او رحمت و مهربانی خدا نیز اوج می گیرد.

دعای امامان نشان می دهد که آن ها هم به درگاه حق تعالی رو می آوردند و برای کل هستی و به ویژه برای ما انسان ها از خداوند طلب بخشش می کردند. به همین دلیل است که می گویند به برکت سلوک معنوی امام، حیات بشری شکل می گیرد و امتداد می یابد و عالم به سوی کمال حرکت می کند و تنها با این تعبیر شب قدر معنا می یابد.

منبع :

ماه رمضان با یاری امام زمان

«انّا فتحنا لك فتحا مبينا»

روايت شده كه هركه در هر شب از ماه رمضان سوره «انّا فتحنا لك فتحا مبينا» را در نماز نافله بخواند، در آن سال از آسيب محفوظ میماند.
آگاه باش از اعمالى كه مستحب است در شبهاى ماه رمضان بجا آورده شود، هزار ركعت نماز در مجموع اين ماه است، كه استادان و بزرگان علما در كتاب هاى خود، كه در زمينه فقه يا عبادات نوشته اند به آن اشاره كرده اند.
احاديث در باب كيفيت بجا آوردن آن مختلف است، آنچه موافق روايت ابن ابى قرّه از امام جواد عليه السّلام است، و شيخ مفيد در كتاب «غرّيه و اشراف» ، آن را اختيار كرده، بلكه مورد اختيار مشهور از علماست، آن است كه در دهه اول و دوم ماه رمضان، در هر شب بيست ركعت خوانده شود، هر دو ركعت به يك سلام، به اين صورت كه، هشت ركعت آن را پس از نماز مغرب، و دوازده ركعت ديگر را بعد از نماز عشا بخواند، و در دهه آخر ماه در هر شب سى ركعت بخواند، هشت ركعت آن را پس از نماز مغرب و بيست ودو ركعت ديگر را بعد از نماز عشا بخواند، كه مجموع اين نمازها هفتصد ركعت میشود، و باقى آن را كه سيصد ركعت است در شب هاى قدر بخواند، شب نوزدهم صد ركعت، و شب بيست ويكم صد ركعت، و در شب بيست وسوم نيز صد ركعت كه در جمع هزار ركعت مى شود.
اين هزار ركعت به ترتيب ديگرى هم وارد شده است كه تفصيلش در جاى ديگر آمده، و اين مقام گنجايش شرح آن را ندارد، و اميد است كه اهل خير در اجراى اين هزار ركعت مسامحه و سهل انگارى نكنند، و خود را از فيض آن بهره مند كنند.
و نيز روايت شده: كه پس از هر دو ركعت از نمازهاى مستحبى ماه رمضان بخوان:

اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِيمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَكِيمِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ حُجَّاجِ بَيْتِكَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُطِيلَ عُمُرِي فِي طَاعَتِكَ وَ تُوَسِّعَ لِي فِي رِزْقِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

خدايا در آنچه حكم می كنى و مقدّر می نمايى از فرمان حتمى ات، و در آنچه بسط مى دهى از كار حكيمانه ات، در شب قدر مقرّر فرما كه مرا از حاجيان خانه كعبه ات قرار دهى، حاجيانى كه حجّشان پذيرفته شده، و تلاششان قبول گشته، و گناهانشان آمرزيده شده است، و از تو درخواست مى كنم كه عمرم را در طاعتت طولانى سازى، و روزى ات را بر من گسترده نمايى، اى مهربان ترين مهربانان.

رمضان و امام خمینی (ره)

حضرت امام خمینی (ره)با وجود مسئولیت ها و وظایف سنگین رهبری حکومت اسلامی، توجه ویژه ای نیز به انجام آداب شرعی و مستحبی داشتند. از جمله در ماه مبارک رمضان که بخش زیادی از اوقاتشان را به خواندن نماز و قرائت قرآن می گذرانیدند.  روایت برخی از نزدیکان حضرت امام را درباره کمیت و کیفیت نماز خواندن ایشان در ماه مبارک رمضان، می خوانید:

تا نماز نمی ‏خواندند افطار نمی ‏کردند

امام در ماه رمضان، در هوای پنجاه درجه نجف، با آن سن و سال و ضعف مفرط روزی هجده ساعت روزه می ‏گرفتند و تا نماز مغرب و عشا را همراه با نوافل بجا نمی ‏آوردند افطار نمی ‏کردند.
روزهای بلند را روزه بودند

امام چهارده سال نجف بودند. از تمام بچه ‏ها دور بودند، هوای به آن گرمی نجف را تحمل می ‏کردند و در آنجا روزهایی به آن بلندی را روزه می ‏گرفتند. کارگر منزلشان صبح که می ‏آمد گلایه می‏ کرد می‏ گفت: «خانم من سینی غذای آقا را که می ‏برم، اصلاً وقتی بر می ‏گردانم احساس نمی‏ کنم از این سینی غذایی خورده شده است، شاید یک کمی مثلاً یک نصفه کتلت خورده ‏اند.» آقا با این شرایط روز به آن بلندی نجف را روزه می‏ گرفتند.
با زبان روزه تمام نافله ‏ها را می‏ خواندند

وقتی امام در ماه مبارک رمضان در فصل گرمای نجف برای نماز جماعت ظهر و عصر با زبان روزه به مدرسه مرحوم آیت ‏الله بروجردی تشریف می‏ آوردند اول هشت رکعت نوافل ظهر را می ‏خواندند و بعد نماز ظهر را با اذان و اقامه نسبتاً طولانی به جا می ‏آوردند و بعد از تعقیب نماز ظهر هشت رکعت نوافل عصر را می ‏خواندند و بعد نماز عصر را با اذان و اقامه مانند نماز ظهر ادا می ‏کردند و بعد از تعقیبات تشریف می‏ بردند. این کار در آن سن و آن هوای گرم و آن حال روزه کار آسانی نبود که حتی جوانها بتوانند موفق به آن بشوند. اما امام با اقبال تمام این گونه جدیت در عبادت داشتند.

منبع:

یادگاری از امام

حمایت از تولید ملی ،انتظاریست از مردم و مسئولان...

 

زمانی می‌توان از مردم انتظار داشت که از کالای داخلی حمایت کنند که شرایط مساوی برای تولیدکننده و کالاهای مشابه خارجی وجود داشته باشد.بر اساس عرق ملی و دینی این فرهنگ باید ایجاد شود که مردم از کالای ایرانی مصرف کنند، اما تولیدکننده در نهایت فشار به‌‌سر می‌برد و طی 40 سال گذشته بازرگانان و تجار نتوانستند، در بازارهای صادراتی رقابت کنند،‌اکنون حتی واردات کالای قاچاق که ریسک بالایی دارد، مقرون به‌صرفه است.برای رسیدن به بازارهای صادراتی لازم است تا بر اساس استانداردها، مدل‌ها و کیفیت بازارهای جهانی برنامه‌ریزی کنیم که این موضوع نیز خود الزاماتی دارد که متوجه مسئولان اقتصادی کشور است.بر دولتها و دست‏اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهاى آینده که از متخصصین خود قدردانى کنند و آنان را با کمکهاى مادى و معنوى تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهاى مصرف‏ساز و خانه برانداز جلوگیرى نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.

منبع:صحیفه امام، ج‏21، ص:۴۱۷

برای رونق تولید ملی،نیازمند...

 

 

راه مبین به نقل از ،رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌ الله خامنه‌ای

در پیام نوروزی خود به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۷ بر ضرورت حمایت از کالای ایرانی تاکید کردند و شعار سال را “حمایت از کالای ایرانی” نام نهادند, البته بحث حمایت از تولید ملی و اجتناب از وابستگی اقتصادی به خارج بحثی نیست که در سالهای اخیر مطرح شده باشد, معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) نیز به بحث تولید داخلی عنایت داشتند و بارها در سخنان خود بر ضرورت حمایت از کار و سرمایه ایرانی تاکید کردند؛ در ادامه بخش هایی از سخنان حضرت امام (ره) دراین باره  را می‌خوانید:

  بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروى کم ندارد و اگر خودى خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در دراز مدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. و آنچه انسانهاى شبیه به اینان به آن رسیده‏اند شما هم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالى و اتکا به نفس، و قطع وابستگى به دیگران و تحمل سختیها براى رسیدن به زندگى شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب.

منبع:صحیفه امام، ج‏21، ص:۴۱۷

تولید ملی ،حمایت از کالای ایرانی...

 

نکته درباره حمایت از کالای ایرانی!

1– با توجه به افزایش تعداد و محدوده مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی و افزایش مصرف کالاها در این مناطق، ضرورت دارد تبعیضی که علیه مصرف کالاهای ایرانی و به‌نفع کالاهای خارجی در این مناطق وجود دارد برداشته شود. براساس قانون اداره مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی واردات کالاهای خارجی به این مناطق از پرداخت هرگونه سود بازرگانی و حقوق گمرکی معاف است، درحالی که واردات و به‌تبع آن مصرف کالاهای ایرانی در این مناطق مشمول ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده می‌شود. حمایت از کالاهای ایرانی ایجاب می‌کند که کالاهای تولید داخل قابل مصرف در این مناطق مشمول مالیات بر ارزش افزوده نشود.

2- به استناد قانون مالیات بر ارزش افزوده، واردات خطوط تولید کالاهای مشمول مالیات بر ارزش افزوده از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف است، در حالی که استفاده از خطوط تولید ساخت داخل اعم از اینکه برای تولید کالاهای مشمول بر ارزش افزوده یا غیرمشمول مورد استفاده قرار گیرد، مستلزم پرداخت مالیات بر ارزش افزوده است. این تبعیض که باعث گران‌تر شدن خطوط تولید ساخت داخل می‌شود باید اصلاح شود و استفاده از خطوط تولید ساخت داخل برای تولید هر کالایی باید از معافیت مالیات بر ارزش افزوده برخوردار شود.

3- در حالی که سهم صندوق توسعه ملی از تامین مالی طرح‌های تولیدی بسته به مالکیت این طرح‌ها کمتر از دوسوم نیست و مجریان طرح‌ها به استناد قانون حداکثر ساخت مکلف به استفاده حداقل ۵۱ درصدی از تولیدات داخلی هستند، به استناد قوانین موجود یا مصوبات هیات امنای صندوق توسعه ملی، افتتاح اعتبارات اسنادی (LC) ارزی برای پیمانکاران یا سازندگان داخلی ممنوع است. مستند این ممنوعیت جلوگیری از تبدیل ارز به ریال در داخل و نگرانی از افزایش دارایی‌های خارجی بانک مرکزی و به‌تبع آن افزایش نقدینگی است. این استناد به این دلیل که فروش ارز در بازار داخلی مستلزم افزایش پایه پولی و حجم نقدینگی نیست، از کارشناسی و دقت لازم برخوردار نیست. این استدلال زمانی درست است که ارز به بانک مرکزی واگذار و در مقابل آن ریال دریافت شود. این استدلال غلط و به‌تبع آن نتیجه‌گیری غلط، باعث شده تا دریافت‌کنندگان تسهیلات ارزی از صندوق توسعه ملی برای تبدیل بخشی از ارزهای دریافتی به ریال، دست به دامن برخی شرکت‌های خارجی چمدانی شده و با تحویل ارز، ریال دریافت کنند.

4- تفاوت ۶ تا هفت درصدی سود سپرد‌ه‌ها و سود تسهیلات و عدم موفقیت دولت در کاهش سود سپرده‌ها به رقمی کمتر از ۲۰ درصد باعث شده تولیدکنندگان با پرداخت سود تسهیلات ۲۶ تا ۲۷ درصدی امکان اداره کسب‌وکاری با نرخ بازده مناسب را نداشته باشند. دولت باید تلاش کند با ادغام بانک‌ها هزینه اداره‌شان را کاهش دهند و با فعال کردن بازار سرمایه و معرفی انواع روش‌های تامین مالی، هزینه تامین مالی را برای سرمایه‌گذاران به‌شدت کم کنند.

5- رتبه کشور در فضای کسب‌وکار رتبه مناسبی نیست. با داشتن رتبه ۱۲۴ در بین ۱۸۰ کشور دنیا نه‌تنها امیدی به جذب سرمایه از خارج نیست، بلکه امکان حفظ سرمایه‌های موجود نیز در کشور وجود ندارد. به‌جای ایجاد قانون و مقررات جدید، باید نهضت مقررات‌زدایی در کشور آغاز شود.

6- حذف واردات کالاهای مسافری از مناطق آزاد به سرزمین اصلی مانع از ورود بی‌رویه کالاهای خارجی به سرزمین اصلی می‌شود.

7- دولت اگر راه‌هایی را برای هدایت نقدینگی‌ها به سمت تولید و حفظ قدرت خرید سرمایه‌های مردم پیشنهاد و باز نکند هجوم سیل نقدینگی به سمت بازار ارز این بازار را از حالت تعادل خارج و‌ انگیزه‌های سفته‌بازی را در این بازار تشدید خواهد کرد.

8- راه درست پوشش هزینه‌های جاری و شروع یا تکمیل طرح‌های عمرانی، انتشار اسناد خزانه دولتی نیست. راه تسریع در تکمیل طرح‌های عمرانی، کوچک و چابک‌سازی دولت و واگذاری این طرح‌ها به بخش‌های غیردولتی و خرید خدمات از آنهاست.

9- اجرای دقیق مالیات بر ارزش افزوده و نه اعمال مالیات بر مصرف نهایی به‌جای مالیات بر ارزش افزوده، کمک می‌کند از اخذ مالیات مضاعف جلوگیری شود و هزینه‌های اضافی بر تولیدکننده و مصرف‌کننده تحمیل نشود.

10- اعتبارات اسنادی ارزی حاصل از فاینانس خارجی یا صندوق توسعه ملی برای طرح‌های اقتصادی به‌جای اینکه به نفع تولید‌کننده خارجی گشایش یابد باید به نفع تولید‌کننده داخلی باشد تا فقط آن بخش از تجهیزات طرح‌ها که در داخل امکان تولید نداشته باشد از خارج تامین و مابقی آن از داخل کشور تامین شود.

منبع:دکتر جعفر قادری، ۱۶ فروردین ۱۳۹۷، ۰۹:۲۱ 

تولید ملی ،حمایت از کالای ایرانی...

 

ما باید کاری کنیم که کالای ایرانی به عنوان یک کالای محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کننده ی ایرانی و غیر ایرانی باقی بماند. این باید همت مجموعه ی کارآفرینی و کارگری و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیش نیازهائی دارد. ممکن است آموزش مهارتهای لازم، دوره های ایجاد مهارت لازم باشد - که اینها کار دستگاه های دولتی و امثال دولتی است - لیکن باید هدف این باشد. کارگر ایرانی آنجائی که ذوق خود را به کار میبرد، سلیقه ی خود را به کار میبرد و سرپنجه ی ماهر خود را به کار میبرد، کار جالب و تماشائی از آب در می آید.
این کارهای هنریِ آمیخته ای از هنر و کار که ایرانی ها در گذشته داشتند، امروز هم وجود دارد؛ این معنا محسوس و مشهود است. آنجائی که ذوق و هنر ایرانی به میدان می آید - همین کارگری که دارد کار میکند، ابتکارش، ذوقش، هنرش، محکم کاری اش - کار میشود جالب و ماندگار. الان خوشبختانه در تولیدات کشور محصولات زیادی هست که از مشابهات خارجی اش بعضی بهتر است، بعضی بمراتب بهتر است؛ هم زیباتر، هم محکمتر، هم جالبتر؛ این را ما باید عمومیت بدهیم، در همه ی مواد تولیدی مان؛ چه مواد مصرفیِ خوراکی، چه مسائل مربوط به پوشاک، چه مسائل زندگی، چه مسائل تزئینی. در همه ی چیزهائی که تولید میشود، باید این را در نظر بگیریم؛ و میتوانیم. مجموعه ی کارگری، طراحان، مهندسان، سرمایه گذاران، کارگران دستی، کارگران ماشینی میتوانند این کار را انجام دهند. ما باید همتمان را بر این قرار بدهیم؛ ایجاد محصول بادوام، زیبا و فاخر. این، یک کار کلان است.
نکته ی دیگر که خطاب به همه ی مردم کشور است، مصرف کالای داخلی است. یکی از آفات موجود اجتماعی ما که ریشه ی آن، میراث دوران طاغوت و دوران ظلمانیِ گذشته است، همین است که افراد، دلبسته ی به تولیدات بیگانه باشند. یک وقت تولید داخلی نداشتیم؛ یک وقت تولید داخلی، تولید غیر قابل مصرفی بود؛ امروز اینجوری نیست؛ امروز تولیدات داخلی، تولیدات مرغوب و مطلوب است. در عین حال یک عده ای خوششان می آید که بگویند فلان نشان خارجی روی لباسشان هست یا روی وسیله ی خوراکی شان هست؛ این یک بیماری است؛ این بیماری را باید علاج کرد. این کار، توجه نکردن به این است که ما در این مملکت داریم زندگی میکنیم و از نعمتهای الهی بر این کشور داریم برخوردار میشویم. آن وقت پولی را که در این کشور به دست می آوریم، میریزیم توی جیب یک کارگر خارجی، به زیان یک کارگر داخلی. این معنایش این است که ما به نیاز داخل، به کارگر داخل که دارد زحمت میکشد و جنس تولید میکند، بی اعتنائی میکنیم، میرویم سراغ کارگر خارجی. این خیلی عادت بدی است.
در سال جهاد اقتصادی، به نظر من یکی از قلمهای مجاهدت اقتصادی مردم این است که بروند سراغ کالای ساخت داخل؛ آن را بخواهند. البته این طرف قضیه هم این است که کالای ساخت داخل بایستی قانع کننده باشد؛ بایستی دوامش، استحکامش، مرغوبیتش جوری باشد که مشتری را قانع کند؛ این هر دو در کنار هم، یک کار لازم و واجبی است.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسرکشور، 7/2/90

مصرف‌کننده‌ی باانصاف، مصرف‌کننده‌ی باوجدان...

 



کالای داخلی
مصرف‌کننده‌ی باانصاف، مصرف‌کننده‌ی باوجدان هم میتواند همین‌جور به تولید کشور کمک کند؛ دنبال اسم و رسم نروند، دنبال بِرَند نروند – این حرفی که حالا مرتّب تکرار میکنند: بِرَند، بِرَند – دنبال مارک نروند؛ دنبال مصلحت بروند. مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی است، کمک به کارگر ایرانی است. بعضی‌ها هستند حتّی حاضرند به نفع کارگر هم شعار بدهند، رگ گردن را هم درشت کنند و شعار بدهند، امّا در عمل به کارگر ایرانی لگد بزنند. لگد زدن به کارگر ایرانی این است که انسان جنس مصنوع این کارگر را مورد استفاده قرار ندهد و برود مشابه این را از خارج بگیرد؛ گاهی هم به قیمتهای گران‌تر! ما در برخی از صنایع در کشورمان جزو پیشروان دنیاییم، [امّا] در همان چیزها، میروند از بیرون چیزهایی را برمیدارند و به داخل می‌آورند. و این وظیفه‌ی همه است؛ از جمله وظیفه‌ی دولت. وزیر محترم کار اینجا حضور دارند؛ من خواهش میکنم در دولت مطرح کنید، اصرار کنید، پافشاری کنید که اشیائی که جزو مصارف دولتی است، مطلقاً از خارج نیاید. این یک قلم عمده است، یک قلم بزرگ است؛ چون دولت با دامنه‌ی وسیعی که دارد، مصرف‌کننده‌ی درجه یک است. نگویند که ما فلان چیز را میخواهیم، الان لازم داریم، تولید داخلی‌اش نیست، ناچاریم از بیرون بیاوریم. خب، شما مگر برنامه‌ریزی ندارید؟ شما که امروز احتیاج دارید، چرا امروز میگویید؟ میخواستید دو سال پیش بگویید تا تولیدکننده‌ی داخلی فرصت داشته باشد برنامه‌ریزی کند، بسازد، امتحان کند، تجربه کند تا امروز دست شما برسد. اینها مسائل مهمّی است؛ اینها مسائل کوچکی نیست. دولت تصمیم بگیرد در هیچ‌یک از چیزهایی که مصرف میکند، از قلم و کاغذ روی میز گرفته تا ساختمان‌سازی تا بقیّه‌ی چیزها، هرآنچه در داخل قابل تولید است، خودش را از خارج ممنوع کند، بر خودش حرام کند. آسان‌گرایی و سهل‌گرایی – سهل‌گرایی آن روی خوبِ قضیّه است – و خدای نکرده سوءاستفاده؛ جلوی اینها را بایستی مسئولین دولتی بگیرند. و ما این را هم تجربه کردیم، امتحان کردیم و یک جاهایی دیدیم. یک وقتی یک کاری انجام میگرفت – مال سالها پیش است – یک چیزی داشتند میساختند، بنده مسئولین آنجا را خواستم و به آنها گفتم که در این کاری که دارید میکنید، سعی کنید هیچ قلم خارجی به‌کار نبرید؛ آنها هم قول دادند، مردانه هم عمل کردند. در آخر که ما گزارش گرفتیم و تحقیق کردیم، معلوم شد حدود ۹۸ درصد از مصالح اینجا را توانسته‌اند از داخل تهیّه کنند؛ یکی دو درصد چیزهایی بوده که در داخل وجود نداشته است و از خارج آورده‌اند. خب، میشود این کارها را کرد. پس مصرف‌کننده هم یکی از ارکان تقویت و ترویج تولید داخلی است.


کالای داخلی
مصرف‌کننده‌ی باانصاف، مصرف‌کننده‌ی باوجدان هم میتواند همین‌جور به تولید کشور کمک کند؛ دنبال اسم و رسم نروند، دنبال بِرَند نروند – این حرفی که حالا مرتّب تکرار میکنند: بِرَند، بِرَند – دنبال مارک نروند؛ دنبال مصلحت بروند. مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی است، کمک به کارگر ایرانی است. بعضی‌ها هستند حتّی حاضرند به نفع کارگر هم شعار بدهند، رگ گردن را هم درشت کنند و شعار بدهند، امّا در عمل به کارگر ایرانی لگد بزنند. لگد زدن به کارگر ایرانی این است که انسان جنس مصنوع این کارگر را مورد استفاده قرار ندهد و برود مشابه این را از خارج بگیرد؛ گاهی هم به قیمتهای گران‌تر! ما در برخی از صنایع در کشورمان جزو پیشروان دنیاییم، [امّا] در همان چیزها، میروند از بیرون چیزهایی را برمیدارند و به داخل می‌آورند. و این وظیفه‌ی همه است؛ از جمله وظیفه‌ی دولت. وزیر محترم کار اینجا حضور دارند؛ من خواهش میکنم در دولت مطرح کنید، اصرار کنید، پافشاری کنید که اشیائی که جزو مصارف دولتی است، مطلقاً از خارج نیاید. این یک قلم عمده است، یک قلم بزرگ است؛ چون دولت با دامنه‌ی وسیعی که دارد، مصرف‌کننده‌ی درجه یک است. نگویند که ما فلان چیز را میخواهیم، الان لازم داریم، تولید داخلی‌اش نیست، ناچاریم از بیرون بیاوریم. خب، شما مگر برنامه‌ریزی ندارید؟ شما که امروز احتیاج دارید، چرا امروز میگویید؟ میخواستید دو سال پیش بگویید تا تولیدکننده‌ی داخلی فرصت داشته باشد برنامه‌ریزی کند، بسازد، امتحان کند، تجربه کند تا امروز دست شما برسد. اینها مسائل مهمّی است؛ اینها مسائل کوچکی نیست. دولت تصمیم بگیرد در هیچ‌یک از چیزهایی که مصرف میکند، از قلم و کاغذ روی میز گرفته تا ساختمان‌سازی تا بقیّه‌ی چیزها، هرآنچه در داخل قابل تولید است، خودش را از خارج ممنوع کند، بر خودش حرام کند. آسان‌گرایی و سهل‌گرایی – سهل‌گرایی آن روی خوبِ قضیّه است – و خدای نکرده سوءاستفاده؛ جلوی اینها را بایستی مسئولین دولتی بگیرند. و ما این را هم تجربه کردیم، امتحان کردیم و یک جاهایی دیدیم. یک وقتی یک کاری انجام میگرفت – مال سالها پیش است – یک چیزی داشتند میساختند، بنده مسئولین آنجا را خواستم و به آنها گفتم که در این کاری که دارید میکنید، سعی کنید هیچ قلم خارجی به‌کار نبرید؛ آنها هم قول دادند، مردانه هم عمل کردند. در آخر که ما گزارش گرفتیم و تحقیق کردیم، معلوم شد حدود ۹۸ درصد از مصالح اینجا را توانسته‌اند از داخل تهیّه کنند؛ یکی دو درصد چیزهایی بوده که در داخل وجود نداشته است و از خارج آورده‌اند. خب، میشود این کارها را کرد. پس مصرف‌کننده هم یکی از ارکان تقویت و ترویج تولید داخلی است.

منبع:بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم درباره کالای داخلی،۱۳۹۴/۰۲/۰۹

سخن رهبر انقلاب درباره حمایت از تولید ملی, کالای داخلی...

 

حمایت از تولید ملی, کالای داخلی
ما تکیه میکنیم روی تولید داخلی. بنده این‌همه تکیه کرده‌ام بر روی مصرف تولیدات داخلی. الان هم دارم به شما میگویم، به مردم عزیز کشورمان میگویم، بروید سراغ مصرف تولید داخلی، کارگر ایرانی را ترویج کنید، کار ایرانی را ترویج کنید. متأسّفانه واقعیّت قضیّه این‌جور نیست. در بخشهای مختلف -فرض کنید در وسائل زندگی منزل- کارخانه‌های داخلی مشغول کارند، جنس مرغوب و خوب و برابر با جنس خارجی، گاهی هم بهتر از جنس خارجی، تولید میکنند امّا بازار که شما میروید، می‌بینید همه‌اش جنس خارجی است؛ چرا؟ اینها از کجا می‌آید؟ تأکید بنده بر روی اینکه جلوگیری از واردات محصولاتی که مشابه داخلی دارد، به‌خاطر این است؛ راه این است.

قاچاق، بنده به مسئولین گفته‌ام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی. خب معلوم است وقتی‌که جنس خارجی وارد شد -چه از مبادی ورودی قانونی مثل گمرک و امثال اینها، چه از مبادی قاچاق که متأسّفانه خیلی هم زیاد است- تولید داخلی میخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، همین وضعی پیش می‌آید که امروز هست: جوان ما بیکار میشود، اشتغال ما کم میشود، رکود بر کشور حاکم میشود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و با اروپا نمیشود حل کرد، اینها را خودمان باید حل بکنیم. اینها کارهایی است که به عهده‌ی خود ما است؛ راه این است.

منبع:برخی از سخنان رهبری درباره حمایت از کالای ایرانی در دیدار با مردم و مسئولان ،۱۳۹۵/۰۵/۱۱

ویژگی‌های ماه مبارک رمضان

ماه مبارک رمضان ویژگی‌هایی دارد که به مهم‌ترین موارد آن اشاره می‌کنیم:

از بین دوازده ماه سال تنها «رمضان» در قرآن کریم ذکر شده است.
رمضان مختص امت اسلامی است.
ثبوت هلال رمضان نسبت به روزه‌داری با یک شاهد عادل، ممکن است، در صورتی که برای ثبوت ماه‌های دیگر و یا ثبوت رمضان نسبت به غیر روزه حداقل دو شاهد عادل لازم است.
مضاعف شدن ثواب روزه رمضان و هر روزه مستحب دیگر.
استغفار فرشتگان برای روزه‌داران تا هنگام افطار.
مستحب بودن نماز ویژه رمضان به نام نماز تراویح.
گشوده شدن دروازه‌های بهشت و بسته شدن دروازه‌های دوزخ و به زنجیر کشیده‌شدن شیاطین در ماه رمضان.
آراسته شدن بهشت و اعلام آمادگی آن برای پذیرایی از روزه‌داران هر ساله در ماه مبارک رمضان صورت می‌گیرد.
وجود شب قدر در شب‌های رمضان.
 وجوب پرداخت زکات فطر از خصایص و ویژگی‌های رمضان است.

منبع:

ثواب روزه بی‌نهایت مضاعف

در حدیث قدسی آمده است: تمام کردار بنی‌آدم چند برابر می‌گردد؛ هر حسنه‌ای بین ده تا هفتصد برابر پاداش داده می‌شود به جز روزه که بی‌نهایت مضاعف می‌گردد؛ چون روزه عبادت ویژه‌ای است که به خدا وابسته و تنها خداوند متعال از حالت روزه‌دار مطلع و آگاه است. از این رو خداوند متعال فرموده است: روزه‌دار به خاطر رضایت من، آب و غذا را ترک کرده است، پس پاداش روزه‌اش به خود من بر می‌گردد، و بر حسب نیت پاک و اخلاص او، ثواب روزه‌اش بی‌نهایت مضاعف می‌گردد.

در حدیث دیگری آمده: کسی که با انگیزه ایمانی و اخلاص عمل، رمضان را روزه بگیرد، گناهان گذشته او بخشوده می‌شود».

منبع:استاد شیخ محمدعلی خالدی سلطان‌العلما، ص275

رمضان ماه ، کفاره گناهان

 

رمضان مانند حج و عمره و نماز جمعه و جماعت سبب آمرزیده شدن گناهان می‌شود. در حدیث صحیح آمده است:

خواندن نمازهای پنج‌گانه با جماعت و حضور در نماز جمعه و عمره تا عمره آینده و رمضان تا رمضان آینده و… باعث کفاره گناهان کوچک انسان می‌گردد.

البته گناهان بزرگ با توبه نصوح بخشوده می‌گردد.

منبع:ابن مسلم از پیامبر نقل می کنند

ماه مبارک رمضان سایه خیر و برکت.

ماه مبارک رمضان سایه خیر و برکت. ماه نزول قرآن، ماه مغفرت و آمرزش، ماه جود و کرم، ماه بخشش و نیکوکاری، ماه ایثار و از خود گذشتگی، ماه جهاد و کوشش، ماه سعی و تلاش، ماه رحمت و سازندگی و ماه ضیافت الله است.

رمضان ماه تهذیب نفس، کسر شهوت، غلبه و چیره شدن بر نفس، ماه صبر و استقامت و بالاخره ماه خودسازی و اصلاح جامعه است. این ماه دانشگاه انسان‌سازی است؛ بله رمضان دانشگاه علمی و عملی، آموزشی و پرورشی و تربیتی و اصلاحی است.

تلاوت قرآن، حضور به موقع در نمازهای پرفیض جماعت، مشارکت در نمازهای تراویح و قیام، شرکت در کلاس‌های آموزشی ویژه رمضان، حضور در مجالس معنوی روح‌افزای مولودخوانی، تشکیل جلسات قرآن‌خوانی دوره‌ای در مساجد و مراکز دینی و منازل، از مهم‌ترین برنامه‌های رمضان است که شخص مسلمان خود را به درگاه احدیت مقرّب می‌سازد.

«مَن أدرَکَ رَمَضَانَ فَلَم یُغفَرلَهُ وَ مَاتَ أبعَدَهُ اللهُ فَقُل آمِین فَقُلتُ آمِین

کسی که رمضان را درک نماید و سبب آمرزش گناهانش نگردد، و از دنیا بدون استفاده از ماه مبارک رمضان برود، خداوند او را از رحمتش دور گرداند؛ جبریل گفت: بگو آمین، گفتم آمین».

منبع:صحیح ابن‌خزیمه از أنس‌بن‌مالک

حضرت خدیجه , اولین بانوی فداکار اسلام...

 

خدیجه اولین همسر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم )و اولین زنی که اسلام آورد و مادر فاطمه زهرا که از زنان مشهور تاجر عرب و حجاز به شمار می رفت پدرش خویلد بن اسد و مادرش فاطمه دختر زائدهٔ بن اصم بن که سلسله آنها از با پیغمبر اکرم و سایر هاشمیان, مشترک می شود

خدیجه اولین همسر پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم)و اولین زنی که اسلام آورد و مادر فاطمه زهرا که از زنان مشهور تاجر عرب و حجاز به شمار می رفت. پدرش خویلد بن اسد و مادرش فاطمه (دختر زائدة بن اصم بن….) که سلسله آنها از “لوی” با پیغمبر اکرم و سایر هاشمیان، مشترک می شود. خدیجه از طرف پدر با رسول خدا، عموزاده و نسب هر دو به “قصی بن کلاب” می رسد. او از خانواده های اصیل و اشراف مکه است. تولد او نیز در مکه و چندین سال قبل از «عام الفیل» بوده است. حضرت خدیجه قبل از ازدواج با رسول خدا، ۲ بار شوهر کرده بود که هر دو از دنیا رفته بودند او از شوهر دوم خود ("ابوهالة بن ….تمیمی” ) فرزندی داشت که نامش “هند” بود که از همین جهت به او لقب “ام هند” دادند. عده ای از علمای بزرگ معتقدند که خدیجه قبلا ازدواجی نکرده بود و فرزندان منتسب به او، مربوط به خواهرش است.

● بانوی ثروتمند حجاز و تجارتش

در آن زمان که مردم مکه، از راه تجارت امرار معاش می کردند خدیجه نیز از آنجا که از ثروتمندان مکه و کارهای تجارتی می کرد و چندین شتر در دست کارگزاران او بود که در اطراف کشورهایی مثل شام، مصر و حبشه، رفت و آمد و دادوستد داشت، وقتی آوازه درستی و امانتداری و خوش خلقی رسول خدا را شنید و لقب “محمد امین” را از او دید، در پی مذاکراتی که با ابوطالب، عموی پیغمیر کرد “محمدامین ” را در کاروان تجارتی خود، در امور مربوط به دادوستدهایش انتخاب کرد و از آن پس پیامبر گرامی اسلام در دوران جوانی در سفرهای تجارتی برای حضرت خدیجه سود فراوانی بدست آورد. در سفری که پیغمبر برای تجارت به شام رفت، حضرت خدیجه غلام خود “میسره” را همراه او کرد و دستور داد تا همه جا، او را همراهی و مراقبت نماید. درشهر بصری در نزدیکی شام به راهبی به نام “نسطورا” برخورد کردند که او به غلام، از آینده پیغمبر و نبوت او خبر داد و از طرفی سود بسیاری عاید آنها شد که تا آن موقع، در هیچ سفری به این اندازه نبود. بعد از برگشت از شام، میسره، احوالات سفر و گفتار راهب و مشاهداتش را که از عظمت و معنویت محمد بود، برای خدیجه تعریف کرد و از همین جا بود که او را مشتاق همسری با “محمد امین” نمود.

● ازدواج خدیجه با رسول خدا

با وجودی که مردان ثروتمندی از قریش چون “ابوجهل بن هشام” و “عقبة بن ابی معیط” از او خواستگاری کرده بودند ولی خدیجه که شیفته درستکاری و امانتداری و مکارم اخلاقی و جهات معنوی او شده بود، خود، پیشنهاد ازدواج داد و برخلاف سنت های ازدواج در میان اعراب جاهلی آن زمان، مال و ثروت زیادی از دارائیش را به محمد، هدیه کرد. محمدامین نیز این پیشنهاد را پذیرفت و مراسم عقد آنها با حضور عموهای پیامبر و بستگان خدیجه که از هه مشهورتر پسرعموی او “ورقة بن نوفل” بود انجام و خطبه عقد توسط “ابوطالب” که بزرگ بنی هاشم و عمو و کفیل پیامبر بود، اجرا شد. مهریه آن حضرت بنا به نقل برخی تاریخ ۲۰ شتر و بنا به نقل بعضی ۱۲ اوقیه و نیم که پانصد درهم می شود، بود. بر سر این جریان زنان مکه رابطه شان را با خدیجه قطع و او را تنها گذاشتند. حضرت رسول در آن موقع ۲۵ سال و خدیجه بنا به اقوال مختلف بین ۴۰ تا ۲۸ سالگی بوده اند. برای اطلاع کامل به کتب مربوطه مراجعه شود. او اولین همسر رسول خدا بود و تا وقتی که حیات داشت هیچ زن دیگری اختیار نکرد و ثمره این ازدواج، دو پسر بنام قاسم و عبدالله که هر دو قبل از بعثت پیامبر از دنیا رفتند و ۴ دختر بنام زینب، ام کلثوم، رقیه و فاطمه زهرا سلام اله علیها بود. فاطمه زهرا، بعد از بعثت به دنیا آمد.

منع:- رک :علی اکبر ،بابا زاده ، تحلیل سیده فاطمه زهرا ، قم ، انتشارات دانش وادب ، چاپ ششم، ۱۳۸۲،ص37

فواید طبی و بهداشتی روزه...

 

 

فواید روزه
روزه فوائد جسمی و روحی فراوان دارد، شفا بخش جسم و توان بخش جان است. پاک کننده آدمی از رذایل حیوانی است. در ساختن فرد صالح و اجتماع بسامان بسیار موثر است، در تهذیب و تزکیه نفس و رهاندن انسان از روزمرّگی تأثیر به سزایی دارد.

فواید طبی و بهداشتی روزه به حدی است که شاید نیاز به بیان و توضیح نداشته باشد و بیشتر شما مردم کم و بیش از آن آگاهید و از جمله آن فواید طبی این است که: تعداد دفعات وعده غذایی معمول مردم سه وعده است و تقریباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم، جذب و دفع غذا مشغول است. روزه باعث می شود که از یک سو این اعضاء استراحت کنند و از فرسودگی در امان بمانند و نفس تازه بگیرند و از سوی دیگر ذخایر چربی که زیانهای مهلکی دارند تحلیل رفته و کاسته شوند و به عبارتی استراحت کرده و نیروی و انرژی تازه بگیرند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در همین رابطه فرموده است : «صوموا تصحوا».[5] روزه بگیرید تا سالم بمانید.

پس با روزه می توان بیمارها را بهبود بخشید و معالجه کرد و این هم فراموش نشود که روزه هم با میانه روی مقرون باشد و هنگام سحر و افطار در خوردن و آشامیدن افراط و تفریط نشود.

فایده معنوی روزه
عزیزان گرامی و محترم سامعین روزه دار می توانند به وسیله روزه سپری سازند که او را از آتش جهنم حفظ کند چون ما در روایت داریم که می گوید : «الصوم جنة من النار».[6]

یکی از مهمترین فواید این است که قرآن مجید این فایده عظیم را با جمله «لعلکم تتقون» گویا می شود و این عبادت را عامل مهم تقوی می شمارد چون تقوی و پرهیزگاری در تربیت و سازندگی و هویت یک مسلمان نقش بسیاری مهمی دارد و برای رسیدن به همین اثر پرارزش است که بهترین عبادت در ماه مبارک صیام و خصوصا در حال روزه، اجتناب از گناهان است و از فواید دیگر این است که روزه زمینه را برای مهار کردن نفس اماره را فراهم می کند و غلبه بر نفس اماره خیلی در اسلام سفارش شده است. 

 

 روزه در تهذیب و تزکیه نفس و رهاندن انسان از روزمرگی تأثیر به سزایی دارد

 
فضیلت روزه
در روایات داریم که هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن روزه است و شما عزیزان چون از چندین سال که می گذرد متوجه هستید ماه مبارک در منطقه ما مصادف با تابستان است و آن هم به این صورت که گاهی در مدت روزه هشت ساعت از برق خبری نیست. می دانیم این وضعیت خیلی سخت است ولی با این وجود نمی شود روزه را نادیده بگیریم و امام صادق علیه السلام درباره روزه گرفتن در فصل گرما می فرماید : «برترین جهاد روزه در گرما است».[7]

علت وجوب روزه
از بیان گذشته مشخص شد که یکی از دلایل وجوب روزه، تقوی در پیشگاه پروردگار است و الآن می خواهم علت دیگری را هم خدمت شما عزیزان عرض کنم.

هشام از حضرت صادق علیه السلام علت روزه را پرسید امام فرمود: «خداوند روزه را واجب کرد تا غنی و فقیر با هم مساوی باشند و بدان جهت که غنی رنج گرسنگی را لمس نکرده تا به فقیر رحم کند و هر وقت چیزی خواسته قدرت به دست آوردن آن را داشته است، خدا خواسته است که میان بندگانش یکنواختی به وجود آورد و خواسته است ثروتمندان طعم گرسنگی را بچشند و اگر جز این بود ثروتمند بر مستمند و گرسنه ترحم نمی کرد»[8] امام یازدهم هم مطلب را این گونه بیان نمودند که راوی می گوید از حضرت عسکری علیه السلام پرسیدند چرا روزه واجب شده است؟

فرمودند: «تا ثروتمندان درد گرسنگی را دریابد و به فقیر توجه کنند».[9] این مطلب مهم را مقداری توضیح می دهم. شما نگاه کنید در جامعه خودتان می بینید این تفکر وجود دارد که ثروتمندان به فقیران به حقارت نگاه می کنند و این تفکر تازه نیست بلکه ریشه در صدر اسلام هم داشته چون در روایت آمده است که در آن امام صادق( علیه السلام) می فرماید : «مردی ثروتمند و پاکیزه لباس کنار پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم قرار گرفت، در آن حال مسلمانی چرک لباس به محضر آن حضرت آمد، ثروتمند لباس خود را جمع کرد و از خود مواظبت نمود!

پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: ترسیدی از فقر او چیزی به تو برسد؟ عرضه داشت نه فرمود: ترسیدی از ثروتت به او منتقل شود؟ گفت نه فرمود: ترسیدی لباست آلوده گردد؟ عرضه داشت نه. فرمود: پس این چه کاری بود از تو سر زد؟ عرض کرد یا رسول الله نفس اماره ای که هنوز حاکم بر من است بدی را نزدم خوبی، و خوبی را بدی جلوه می دهد، من نصف ثروتم را به این فقیر بخشیدم.

حضرت به تهیدست فرمود: می پذیری؟ عرضه داشت نه! فرمود: چرا؟ گفت: می ترسم من هم به آنچه او مبتلا است مبتلا شوم».[10]

منبع:

کافی، ج5، ص262، به حواله دیار عاشقان، ج5، ص204،  انصاریان.

صیاد شیرازی ...


کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی خیلی هنر و توانایی و پیچیدگی تشکیلاتی نمی ‌خواهد. آدمی از خانه‌اش بیرون می ‌آید، سوار اتومبیلش می ‌شود و بدون محافظ راه می ‌افتد و می ‌رود. در این میان اگر دو نفر آدم، نامردانه و مخفیانه و با فریب ‌گری تصمیم بگیرند او را به قتل برسانند، کار ساده‌ای است، والّا اگر می ‌خواستند مردانه جلو بیایند، صیّاد شیرازی یک نفری جواب امثال آنها را می ‌داد. کسی مثل امیرالمؤمنین علیه السلام را هم یک نفر آدم با یک همدست می ‌تواند بکشد؛ چون او شیر همه‌ی بیشه‌های مردانگی و شجاعت بود. بنابراین کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی، نه دلیل قوّت سازمانی و نه دلیل طرفدار داشتن کسی است. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزش‌ها، چیز دیگری را نشان نمی ‌دهد. وقتی مردم به این حادثه، این طور جواب می ‌دهند، خیلی چیزهای بزرگ به دست ملت می ‌آید. خون شهید حقیقتاً چیز مبارک و عجیبی است. شما ببینید در تشییع شهید صیّاد شیرازی چه اجتماعی تشکیل شد! همه متأثّر بودند و گریه می ‌کردند. هیچ کس به خاطر رودربایستی و برای نشان دادن خود نیامده بود؛ همه با یک انگیزه‌ی قلبی آمده بودند.

منبع:

بیانات در دیدار فرماندهان ارتش

نیمه شعبان، شب مبارکی است ...

شب نیمه شعبان، یادآور تولّد اولین و آخرین امید پیامبران و فرشتادگان الهی و منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر(عج) و دارای فضلیتی بس عظیم است و در روایات معصومین علیهم السلام بر احیای آن تاکید شده تا آن جا که نبی مکرم اسلام(ص) در فضیلت این شب نورانی فرموده است: «مَنْ أَحْیَا لَیْلَهَ النِّصْفِ‏ مِنْ شَعْبَانَ‏ لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ»هرکس شب نیمه شعبان را به شب زنده داری سپری کند، در روزی که دلها مرده است، دل او زنده است.

بزرگان دین و علما به عنوان وارثان و ادامه دهندگان رسالت انبیاء الهی و مروجان حقیقی آموزه های غنی اهل بیت(ع) نیز علاوه بر آن که خود اهتمام ویژه ای به احیای شب نیمه شعبان داشته و دارند، عموم مومنین و منتظران و عاشقان امام عصر حضرت بقیه الله الاعظم(عج) را به احیای این شب عزیز و دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور ولی عصر(عج) دعوت کرده اند.

حضرت ولی عصر عجل الله فرجه و آخرین حجّت الهی که «خیر اهل الارض» زمان ماست، در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ ه. ق چشم به جهان گشودند و این شب مبارک که میلاد موفور السرور آن حضرت است، احتمال دارد شب قدر نیز باشد، همان گونه که به برخی اعمال لیالی قدر در این شب نیز سفارش گردیده است.

نیمه شعبان، شب مبارکی است که در فضائل شباهت بسیاری به لیالی قدر دارد و همان گونه که در برتری شب های قدر فرموده اند که «فإنّها لیلة آلی الله علی نفسه الا یردّ سائلاً له فیها ما لم یسأل معصیة»

در فضیلت شب نیمه شعبان نیز نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که خداوند در شب نیمه شعبان به اندازه موی گوسفندان قبیله بنی کلب بندگانش را می آمرزد: «یغفر الله لیلة النصف من شعبان من خلقه بقدر شعر معزی بنی کلب» و این سخن، کنایه از فراوانی آمرزیده شدگان در آن شب مبارک است.

کلام نورانی دیگری از امام صادق علیه السلام نشان می دهد نیمه شعبان نیز در حدّ خویش، شب قدر و واجد یکی از درجات تقدیر امور است. ایشان در برابری این سنت با لیالی مبارکه قدر فرمود: «انّها اللیلة التی جعلها الله لنا أهل البیت بإزاء ما جعل لیلة القدر لنبینا صلی الله علیه و آله و سلم؛ همان طور که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بیت نیز نیمه شعبان را عطا کرد»

امام باقر علیه السلام در پاسخ پرسشی درباره فضیلت شب نیمه شعبان فرمود که با فضیلت ترین شب پس از لیلة القدر شب نیمه شعبان است که خداوند در این شب فضل خویش را بر بندگانش ارزانی می دارد و با منّ و کرم خود آنان را می آمرزد. پس برای نزدیکی به خدای سبحان در این شب بکوشید چون خداوند سوگند یاد کرده است که هیچ سائلی را تا وقتی که امر ناپسند و گناهی نخواسته است محروم نگرداند «هی أفضل لیلة بعد لیلة القدر؛ فیها یمنح الله تعالی العباد فضله و یغفر لهم بمنّه. فاجتهدوا فی القربة إلی الله(تعالی) فیها، فإنّها لیلة آلی الله تعالی علی نفسه ألا یرد سائلاً له فیها، ما لم یسئل معصیة و … فاجتهدوا فی الدعاء و الثناء علی الله(عزّ وجلّ).

منبع:

ثواب الاعمال، ص۷۷.

سبب غیبت امام زمان(ع) خود ما هستیم !! چرا ؟؟؟

 سبب غیبت امام زمان(ع) خود ما هستیم. زیرا دستمان به او نمی‌رسد وگرنه، اگر در میان ما بیاید و ظاهر و حاضر شود چه کسی او را می‌کُشد؟ آیا جنّیان او را می‌کُشند یا ما انسان‌ها؟

 ما پیشتر و در طول تاریخ ائمه(ع) امتحان خود را پس داده‌ایم!

شاید از بعضی از روایات استفاده شود که عمر حضرت حجّت(ع) در پس از ظهور زیاد نباشد. لذا بعضی از منتظران حضرتش از این جهت ناراحتند، امّا فکر نمی‌کنند که یک روز [حکومت و زندگی با آن حضرت] به سال‌ها می‌ارزد.

دعا می‌کنیم که خداوند کام ما شیعیان را با فرج امام زمان(ع) شیرین گرداند!

ما مثل طایفه و گروهى هستیم که رییس خود را حبس نموده است و در بلایا، خود تصمیم جنگ و یا صلح را اتّخاذ مى کند! خودمان کرده ایم و اجازه نمى دهیم بیاید قضایا را حلّ کند، با این که مى دانیم اگر بیاید مى تواند مشکلات را حلّ کند، ولى باز او را محبوس کرده ایم!

بنابراین، اگر میلیون ها نفر هم با او موافق باشند، او مثل شخص وحید و تنها است که هیچ ناصر و مُعین و یار و یاورى ندارد!

زیرا ما در بیدارى درست به وظیفه ى خود عمل نمى کنیم، با این حال منتظر هستیم که بیدار شویم و تهجّد به جا آوریم. اگر توفیق شامل حال انسان گردد، از خواب بیدار مى شود و مشغول تهجّد مى گردد؛ ولى اگر توفیق نباشد، چنان چه بیدار هم بشود، از آن ها بهره نمى برد.

منبع:

[در محضر بهجت: 1/41]

رهبر همه شما و همه ما وجود مبارك بقیة الله است

حضرت امام خمینی (ره): «همان طوری كه رسول اكرم(ص) به حسب واقع حاكم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی همان طور حاكم بر جمیع موجودات است، آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت…»

«ببینید كه تحت مراقبت هستید، نامة اعمال ما می رود پیش امام زمان ـ سلام الله علیه ـ هفته‎ای دو دفعه (به حسب روایت ) نكند كه خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان ـ سلام الله علیه ـ یك وقت چیزی صادر بشود كه موجب افسردگی امام زمان ـ سلام الله‎علیه ـ باشد.»

«رهبر همة شما و همة ما وجود مبارك بقیة الله است و باید ماها و شماها طوری رفتار كنیم كه رضایت آن بزرگوار را كه رضایت خداست بدست آوریم.»

«خداوند… ما را موفّق كند كه به لقای جمال مبارك امام زمان ـ سلام الله علیه ـ موفق بشویم.»

«بحمدالله این كشور الآن در تحت عنایت حق تعالی و در تحت حمایت ولی عصرسلام الله علیه به مقامی رسیده كه می تواند راه خودش را طی كند.»

منبع:

صحیفة نور ـ ج 20 / ص 249

اعمال نیمه شعبان

ماه شعبان، هشتمین ماه از ماههای قمری است. ماهی بسیار شریف و منسوب به سید انبیاء صلی الله علیه و آله است از سفارشات نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله است که می‌ فرمود
در این ماه برای جلب محبّت پیغمبر خود و برای تقرّب به سوی پروردگار خود روزه بدارید که در این صورت کسی که چنین کند خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را بر او واجب می‌کند.
این ماه اعمالی دارد که برای سالک الی الله و آنان که دل در گرو معبود بسته‌اند بسیار با ارزش است تا در تحت لوای این اعمال به حقیقت عبودیت و بندگی خالق بی همتا که همان هدف و غایت از آفرینش تمامی موجودات است برسند
یقیناً برای رهپویان کوی وصال، کثرت اعمال سبب نمی‌شود که مأیوس از انجام دادن آن گردند و خود را محروم از فیوضات و عطایای واسعه ذات لایزال الهی کنند چرا که بر اساس قاعده «ما لا یدرک کلّه لا یترک کلّه» اگر همه اعمال را نمی‌توانیم به جا آوریم تمامی آن را ترک نکنیم.
بخش دوم: اعمال این ماه
اعمال این ماه دو قسم است. یک قسم مشترک بین همه روزها و شب‌های این ماه شریف است و قسم دوم اختصاص به روزهای معینی از ماه دارد.

اعمال مشترک:

۱٫ روزه داشتن که در روایات، از روزه این ماه به «کفاره گناهان بزرگ» تعبیر شده است.

۲٫ استغفار هر روز هفتاد مرتبه «استغفرالله و اسئله التوبه».

۳٫ صدقه دادن، از امام صادق علیه السلام نقل شده که خداوند صدقه این ماه را پرورش می‌دهد و در روز قیامت، آن صدقه به اندازه کوه اُحد دیده می‌شود.

۴٫ خواندن مناجات شعبانیه در هر روز.
۵٫ صلوات فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل‌بیت علیهم السلام آن حضرت.

منبع:

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۵۴، ص۵۹؛ امالی، صدوق، ص۱۶،۱۷٫

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۶۰ و ۶۲٫

ایا گشایشی در کارها می خواهی ....

در خصوص چگونگی گشایش در کارهای آمده است: پروردگارا! از سوی خود رحمتی به ما عطا کن و برای ما رشدی در کارمان فراهم ساز.

«رَشَد» به معنای رُشد، نجات ورضای الهی آمده است. در داستان اصحاب کهف، داستان موسی وخضر (آیه 66)  و پیامبر اسلام (آیه 23)

از این آیه می‌آموزیم و درس می‌گیریم که:

1- برای حفظ دین، جوانمردی،‌گذشت از رفاه و آسایش و هجرت لازم است.

«اَوَی الفِتیَة الی الکهف» (با توجه به آیه‌ اول)

2- دعا همراه با تلاش و حرکت مؤثر است. «اَوَی … ربّنا»

3- هجرت از محیط فاسد برای حفظ ایمان و ارزش‌ها، کاری جوانمردانه است.

«اَوَی الفِتیَة الی الکهف»

4- هجرت و قیام برای خدا، زمینه دریافت امدادهای الهی است.

«اَوَی الفِتیة الی الکهف فضربنا»

آن که طبیعتش را بر عقلش حاکم گردانیده است، در محکمه هر بخردی محکوم است.

منبع:

کهف/ 10

«قُمِ اللَّیلَ إِلاَّ قَلیلاً» ..شب را برخیز هرچند که اندک باشد.


عبادت از دیگر ویژگی های پیامبر می باشد که خداوند در قرآن کریم از آغاز رسالت به پیامبر دستوراتی داده که از جمله آن دستورات، شب زنده داری می باشد: «قُمِ اللَّیلَ إِلاَّ قَلیلاً» شب را برخیز هرچند که اندک باشد.

بیداری در شب از ویژگی های لازم برای رسول خدا بوده است که در قالب قرائت قرآن و تهجد و شب زنده داری مطرح شده است.

در آیه دیگر که حکم وجوب نماز شب برای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم استفاده می شود، می فرماید: «وَ مِنَ اللَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَک عَسی أَنْ یبْعَثَک رَبُّک مَقاماً مَحْمُوداً» و پاسی از شب را زنده بدار تا برای تو [به منزله] نافله ای باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند.

عده ای وجوب نماز شب برای پیامبر اکرم را از این آیه استفاده کرده اند؛ اگر برخیزی و نماز شب بخوانی، امید است که خداوند تو را به مقام شایسته ای برساند که منظور مقام شفاعت می باشد.

در روایات فراوان عبادات نیمه شب پیامبر و سر گذاشتن بر خاک از ایشان نقل شده است؛ عایشه نقل می کند: شبی پیامبر از بستر برخاست و به بیرون رفت؛ حسادت مرا تحریک کرد که ببینم پیامبر کجا می رود؛ به دنبال ایشان رفتم؛ پیامبر را دیدم که در تاریکی شب، سر به سجده گذاشته است. گفتم: یا رسول الله! آیا این گونه عبادت می کنی؟ درحالی که خداوند طبق آیات قرآن، گذشته و آینده تو را بخشیده است؟. پیامبر در جواب فرمودند: آیا من بنده شکرگذار خداوند نباشم. عایشه قانع شد

امام صادق علیه السلام می فرماید: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم با اینکه معصوم و مبرّای از گناه بودند، همیشه استغفار می کردند: «وَ کانَ رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم یتُوبُ إِلَی اللَّهِ فِی کلِّ یوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً مِنْ غَیرِ ذَنْب» پیغمبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله بدون اینکه گناهی کرده باشد هر روزی هفتاد مرتبه استغفار می کرد.

در نماز شب هم مستحب است که انسان به پیروی از رسول خدا و دستوری که خداوند داده است هفتاد بار استغفار کند.

منبع:

اسراء آیه 79

بحار، ج 90، ص: 282

ان رسول الله صلی الله علیه و آله أفضل الراسخون فی العلم


ویژگی دیگر پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم، علمی است که خداوند به ایشان عطا فرموده است.

علم و آگاهی ایشان بالاترین آگاهی و دانشی بوده که میان انسان ها وجود داشته است.

خداوند می فرماید: «وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیک الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ عَلَّمَک ما لَمْ تَکنْ تَعْلَمُ وَ کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیک عَظیماً»

و خداوند، کتاب و حکمت بر تو نازل کرد؛ و آنچه را نمی دانستی، به تو آموخت؛ و فضل خدا بر تو(همواره) بزرگ بوده است.

علم الهی، علم لَدُنی خداوند می باشد که به پیامبر عطا شده است و رسول به وسیلۀ آن می تواند، اسرار هستی را به دست آورد.

خدای متعال می فرماید: «وَ ما یعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» در حالی که تفسیر آن ها را جز خدا و راسخان در علم نمی دانند.

در روایتی نقل شده است: «ان رسول الله صلی الله علیه و آله أفضل الراسخون فی العلم»

منبع:

نساء 113

آل عمران؛ 7

ویژگی پیامبر در قران را بیان کنید ....


دومین ویژگی قرآنی مسأله مهربانی و رئوف بودن ایشان است که خداوند حضرت را این گونه معرفی می کند «لَقَدْ جاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکمْ عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیکمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ؛ »

قطعاً، برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به [هدایت ] شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است.

رئوف و رحیم از ویژگی های پیامبر اکرم است؛ همان گونه که خداوند در قرآن کریم خود را رئوف و مهربان می نامد، پیامبر اکرم را نیز این گونه معرفی می کند.

وجود مقدس پیامبر و اخلاق و رفتار ایشان، مایۀ دفع ضرر و جذب منافع برای همه به ویژه مسلمانان است.

اگر پیامبر اکرم دارای سجایای اخلاقی نبودند، نمی توانستند این وظیفه سنگین را به سرانجام برساند.

قرآن کریم درباره اخلاق نیک پیامبر اعظم می فرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک ».

پس به [برکتِ ] رحمت الهی، با آنان نرم خو [و پُر مِهر] شدی و اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده می شدند.

خداوند متعال در آیه دیگر اشرف مخلوقات را رحمت برای جهانیان معرفی کرده و می فرماید: «وَ ما أَرْسَلْناک إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ»

بنابراین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، نه تنها برای مسلمانان بلکه برای تمام جهانیان رحمت است.

درروایتی از أنس بن مالک نقل شده که می گوید: ده سال خدمتگذاری پیامبر را کردم، حضرت حتی یکبار به من اُف نگفتند؛ هر کاری را انجام دادم به من نمی فرمود: چرا انجام دادی و کاری را که انجام نمی دادم مرتب به من نمی فرمود: چرا انجام ندادی؛ حتی با بردگان خود نیز این چنین رفتار می کردند و این مهربانی را در همه جا و در همه حال برای خانواده و اطرافیان خود برای مسلمانان داشته که درس و الگویی برای همه می باشد.

منبع:

توبه آیه 128

آل عمران 159

انبیاء 107

گناهانی که بخشیده نمی شوند کدامند؟

 

گناهانی که بخشیده نمی شوند کدامند؟

یأس و نومیدی از رحمت و مغفرت الهی از بزرگترین گناهان است؛ زیرا آنچه سبب یأس از رحمت و مغفرت پرودگار عالم می شود، ضعف اعتقاد به قدرت و کرم و رحمت بی پایان اوست و قرآن مجید آن را از صفات کفار قرارداده است و می فرماید:(وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ، و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می‌شوند!)

هر شخصی که مرتکب گناهی می شود تا وقتی مأیوس نباشد در صدد توبه بر آمده و با استغفار آمرزیده می­شود ولی شخص مأیوس آمرزیده شدنی نیست زیرا امیدی به آمرزش و مغفرت الهی ندارد تا توبه نماید.

خداوند تبارک و تعالی خودش را در قرآن به قبول کننده توبه توصیف می­فرماید:(وَ هُوَ الَّذی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ، او کسی است که توبه را از بندگانش می‌پذیرد و بدیها را می‌بخشد، و آنچه را انجام می‌دهید می‌داند.)

و اسماء شریفه تواب، غفار، غفور، غافرالذنب، قابل التوب را از اسماء خود قرار داده است و به طور عموم گناهکاران را به سوی خود دعوت فرموده و آنها را امر به توبه کرده و برای علاج یأس در این مورد تامل در مفاد این آیه شریفه کافی است که فرمود: (قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ، بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است)

در این آیه شریفه چند نکته ظریف وجود دارد که بسیار قابل توجه می­باشد:

خداوند فرمود: (یا عِبادِیَ) که متضمن لطف خطاب است و نفرمود ( یا ایها العصاة) ای گناهکاران، فرمود (أَسْرَفُوا) که مشتمل بر رفق در خطاب است و نفرمود (اخطئوا)

فرمود (لا تَقْنَطُوا) که صریحاً دلالت بر نهی از نومیدی و حرام بودن یأس از آمرزش دارد.

جمله قبل را به جمله (إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ) مؤکد فرمود که عمومیت داده آمرزش خود را به تمام گناهان فرمود (جَمیعًا) یعنی همه گناهان و آن را مخصوص به بعضی نکرد و موکد فرموده آن را به جمله (إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ) که خدا بخشاینده و مهربان است.

پس بنابراین تمامی گناهان قابل بخشش بوده و نبایستی از درگاه حضرت حق ناامید گشت؛ اما آن چه مهم است توفیق توبه و عمل به شرایط آن از جمله ندامت و پشیمانی از گناه و عزم و تصمیم جدی بر ترک گناه و عدم بازگشت و ارتکاب مجدد آن واین که اگر گناهی را که مرتکب شده از حق الناس است بر ای توبه بایستی رضایت آن شخص را تحصیل نماید و اگر از حق الله است، از ارتکاب آن خودداری نماید و چنانچه اعمالی را ترک نموده که قضا و یا کفاره دارد، آنها را جبران نموده و …

نقل یک حدیث:

(جابر نقل می­ کند که زنی خدمت رسول خدا(ص) آمد، عرض کرد: زنی بچه خود را به دست خود کشته، آیا برای او توبه است؟ فرمود قسم به خدائی که جان محمد (ص) در قبضه قدرت اوست، اگر آن زن هفتاد پیغمبر را کشته باشد و پشیمان شود و توبه نماید و خدای تعالی صدق او را بداند که دیگر به هیچ گناهی رجوع نمی­نماید توبه­اش را قبول می­فرماید و گناهانش را عفو می­کند به درستی که توبه کننده از گناه مثل کسی است که گناه نکرده است.)

منبع:

[1]- سوره یوسف آیه 87 .

[2]-سوره شورا آیه 25.

[3]-سوره زمر آیه 53.

[4]-لئالی الاخبار باب 3 صفحه 23.

دو خطر در زمان امام سجاد (ع)

امت اسلام در روزگار امام سجاد(عليه السلام) با دو خطر عمده مواجه بودند:

خطر اول
اولين خطرى كه جامعه اسلامى را تهديد مى كرد گشوده شدن مرزهاى فرهنگى جامعه اسلامى به روى فرهنگ هاى گوناگونى بود كه از سرزمين هاى فتح شده به سوى جامعه اسلامى سرازير شده و ممكن بود ذوب شدن و از دست دادن اصالت امت اسلام را در پى داشته باشد، چنين عصرى نياز مبرمى به يك حركت علمى داشت تا اصالت فكرى و شخصيت ممتاز تشريعى امت اسلام را كه برگرفته از قرآن و سنت بود در برابر فرهنگ هاى نو ظهور تحكيم و تأييد كرده و با كاشتن بذر اجتهاد شخصيت امت اسلام را اصالت بخشد.

اين همان كارى بود كه امام سجاد(عليه السلام) به انجام آن كمر همت بست، او مجلس درس خويش را در مسجد نبوى آغاز آرد و معرفت اسلامى را در قالب تفسير، حديث، فقه، علوم تربيتى و عرفان از چشمه سار علوم پدران پاكش به مردم ارزانى داشت. چنين بود كه اين جلسات درس، عده اى از فقهاى مسلمان را تقديم جهان اسلام كرده، پايه گذار مكاتب بعدى فقه اسلامى شده و سنگ بناى حركت پوياى فقه گرديد.

خطر دوم
دومين خطرى كه جامعه اسلامى را در آن زمان تهديد مى كرد فراموش شدن ارزش هاى اخلاقى بود كه پيامد جريان رفاه زدگى، دنيا گرايى و زياده روى در استفاده از تجملات حيات محدود دنيا بود.
امام زين العابدين(عليه السلام) در مقابله با اين خطر بزرگ كه موجب لرزش شديد و از هم پاشيدگى شخصيت اسلامى جامعه از درون گشته و جامعه را از استمرار رسالت خود باز مى داشت سلاح دعا را برگزيد، از اين رو است كه «صحيفه سجاديه» را مى توان به تعبيرى يك حركت اجتماعى بزرگ دانست كه ضرورت هاى جامعه، امام سجاد(عليه السلام) را به انجام آن واداشته بود جدا از اينكه اين كتاب يك ميراث الهى بى همتا است كه تا ابد منبع فيض و مشعل هدايت و مدرسه تهذيب و اخلاق بوده و انسانيت همواره محتاج اين ميراث محمدى و علوى است، احتياجى كه روز به روز به تناسب افزايش اغواگرى هاى شيطان و فريبندگى هاى دنيا فزونى مى يابد.

منبع:

مقدمه صحيفه سجاديه، شهيد سيد محمد باقر صدر(ره)  به نقل از كتاب پيشوايان دين، ج امام سجاد(ع)، ص19

اعمال ماه شعبان...

 


*اعمال ماه شعبان

اعمال مشترکه ماه شعبان آن چند امر است:

- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ

- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مى‌شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر که هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار در ماه‌هاى دیگر استغفار کند.

- در این ماه تصدق کند، اگر چه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند، از حضرت صادق(ع) منقول است که از آن جناب سوال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود: چرا غافلید از روزه شعبان، راوى عرض کرد: یابن رَسول الله چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد؟ فرمود: به خدا قسم! بهشت ثواب اوست، عرض کرد: یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: تصدق و استغفار، هر که در ماه شعبان تصدق کند، حق تعالى آن را تربیت کند، همچنان‌که یکى از شما شتر بچه‌اش را تربیت مى‌کند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد، در حالتى که به قدر کوه احد شده باشد.

- در تمام این ماه هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که پاداش بسیار دارد، از جمله آن‌که عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند.

- در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند، در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى هر حاجتی که دارد، برآورد، از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیز فضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمان‌ها را زینت مى‌کنند، پس ملائکه عرض مى‌کنند: خداوندا! بیامرز روزه‌داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان، در خبر نبوى است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد، حق تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجت‌هاى آخرت او را برآورد.

- در این ماه صلوات بسیار فرستد.

- در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن صلوات مَرْویه از حضرت امام زین العابدین (ع) را بخواند.

- صدقه دادن در این ماه، اگر چه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام می‌کند.

- از جمله اعمالی که در ماه شعبان به آن سفارش شده تمرین سکوت برای اندیشیدن درخویش است و آماده شدن برای بهره برداری بهتر از ماه رمضان.

منبع:فضایل ماه رجب ، شعبان رمضان ؛ صفحه ۵۵

اداب واعمال ماه شعبان...

 

آداب و اعمال :
1- غسل : كه باعث تخفيف گناهان مى‏شود. 2- احياء : اين شب را به نماز و دعا و استغفار احياءکند چنانچه امام زين العابدين عليه السّلام مى‏كردند. در روايت است كه هر كه احيا اين شب را دارد، دل او نميرد در روزى كه دل ها بميرند. 3- زيارت : حضرت امام حسين (عليه السلام) را زيارت کند كه افضل اعمال اين شب و باعث آمرزش گناهان است . 4- دعا : نقل كرده‏اند كه خواندن اين دعا، به منزله ي زيارت امام زمان( صلوات الله عليه) است‏ : اللَّهُمَّ بِحَقِّ لَيْلَتِنَا [هَذِهِ‏] وَ مَوْلُودِهَا وَ حُجَّتِكَ وَ مَوْعُودِهَا … . همچنين روايت شده از اسماعيل بن فضل هاشمي كه گفت : حضرت صادق عليه السّلام اين دعا را به من تعليم داد كه آن را در شب نيمه شعبان‏ بخوانم : اللَّهُمَّ أَنْتَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ الْخَالِقُ الرَّازِقُ الْمُحْيِي الْمُمِيتُ الْبَدِي‏ءُ الْبَدِيعُ … . و همچنين بخواند اين دعا را كه حضرت رسول صلّى الله عليه و آله در اين شب مى‏خواندند : اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعْصِيَتِكَ وَ مِنْ طَاعَتِكَ … و اين دعاى جامع كاملى است و خواندن آن در اوقات ديگر نيز غنيمت است . 5- صلوات امام زين العابدين عليه السّلام : در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب‏ نيمه ي آن بخواند اين صلوات مرويه از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام را اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ أَهْلِ بَيْتِ الْوَحْيِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ … . 6- دعاي کميل : اين دعا، ورودش در اين شب است . 7- تسبيحات : هر يك از سُبْحانَ اللَّهِ و الْحَمْدُ لِلَّهِ و اللَّهُ أَكْبَرُ و لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ را صد مرتبه بگويد تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بيامرزد و حاجت هاى دنيا و آخرت او را برآورد . 8- نماز : روايت شده از ابو يحيى در ضمن خبرى در فضيلت شب نيمه ي شعبان كه : به مولاى خودم حضرت صادق عليه السّلام گفتم كه بهترين دعاها در اين شب كدام است ؟ فرمود : هر گاه نماز عشا را بجا آوردى پس دو ركعت نماز بگزار، در ركعت اوّل حمد و سوره جحد كه قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ باشد را بخوان و در ركعت دوم حمد و سوره توحيد كه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ است را بخوان پس چون سلام دادى ؛ سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللَّهِ ، سى و سه مرتبه و الْحَمْدُ لِلَّهِ ، و سى و چهار مرتبه اللَّهُ أَكْبَرُ بگو ، سپس بگو يَا مَنْ إِلَيْهِ مَلْجَأُ الْعِبَادِ [يَلْجَأُ الْعِبَادُ] فِي الْمُهِمَّاتِ وَ إِلَيْهِ يَفْزَعُ الْخَلْقُ فِي الْمُلِمَّاتِ … پس به سجده مى‏روى و بيست مرتبه‏ مى‏گويى‏ يَا رَبِ‏ و هفت مرتبه يَا اللَّهُ‏ و هفت مرتبه لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ و ده مرتبه ما شاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏ سپس ده مرتبه صلوات مى‏فرستى بر پيغمبر و آل او عليهم السّلام و از خدا حاجت خود را مى‏خواهى پس قسم به خدا كه اگر به سبب اين عمل به عدد قطرات باران حاجت بخواهى هر آينه به تو خداوند عز ّو جل آن حاجت ها را به كرم عميم و فضل جسيم خود برساند . 9- دعا : إِلَهِي تَعَرَّضَ لَكَ فِي هَذَا اللَّيْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ … اين دعايى است كه در سحرها در عقب نماز شفع خوانده مى‏شود . 10- سجده و دعا : سجده‏ها و دعاهايى را كه از رسول خدا صلّى الله عليه و آله روايت شده‏ بجا آورد. از جمله روايتى است كه شيخ از حماد بن عيسى از ابان بن تغلب روايت كرده كه گفت : حضرت صادق عليه السّلام فرمودند: در شب نيمه ي شعبانى رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) … در سجده خود مي فرمود : سَجَدَ لَكَ سَوَادِي وَ خَيَالِي وَ آمَنَ بِكَ فُؤَادِي … پس بر خاك نهاد دو طرف روى خود را و گفت‏ عَفَّرْتُ وَجْهِي فِي التُّرَابِ وَ حُقَّ لِي أَنْ أَسْجُدَ لَكَ … . 11- نماز جناب جعفر : اين نماز از حضرت امام رضا عليه السّلام روايت شده است.

منبع:مفاتيح الجنان . فصل دوم . در اعمال ماه شعبان

دعای کمیل ،اعمال مهمّه ي این ماه

 

دعاي کميل: از اعمال مهمّه ي اين شب خواندن دعاي کميل است که با تأسّي به اميرالمؤمنين (عليه السّلام) آن را در سجده بخواند. روايت گرديده که جناب کميل رحمه الله ديد اميرالمؤمنين(عليه السّلام) در شب نيمه ي شعبان دعاي کميل را در سجده مي خوانده است. روايت : کميل بن زياد رحمه الله گفت : با مولايم اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در مسجد بصره نشسته بودم و در خدمت او جماعتي از اصحابش بودند و يکي از آنها عرض کرد : معناي فرمايش خداي تعالي که فرمايد : (( فِيهَا يفرَقُ کُلُّ اَمرٍ حَکيمٍ )) (سوره دخان . آيه 4) چيست ؟ آن حضرت فرمود : شب نيمه ي شعبان است. به آن کسي که جانم به دست او است بنده اي از بندگان خدا نيست مگر اين که آنچه از نيک و بد بر او جاري مي شود در شب نيمه ي شعبان تا آخر سال در مثل چنين شبي براي او، تقسيم مي گردد. وهيچ بنده اي آن شب را احيا نمي دارد و دعاي خضر (عليه السّلام )را نمي خواند مگر اين که دعاي او مستجاب است. اهمّيت دعاي کميل : ( ادامه ي روايت ) ؛ چون آن حضرت به منزل بازگشت و من شبانه به خدمتش رفتم درب را کوبيدم . فرمود : اي کميل تو را چه مطلبي است ؟ عرض کردم : يا اميرالمؤمنين مطلبم دعاي خضر است. فرمود : کميل بنشين و چون اين دعا را از بر نمودي در هر شب جمعه ، يا در هر ماهي يک مرتبه ، يا در سالي يک مرتبه ، (يا) در عمر خود يک مرتبه آن را بخوان خداوند از تو چاره سازي فرمايد و ياريت کند و روزيت دهد و هرگز مغفرت خود را از تو باز نگيرد. اي کميل ؛ طول مدّت رفاقت تو با ما واجب شد که خواهش تو را انجام دهيم . سپس فرمود : بنويس : (( اللَّهُمَّ إِنِّي أسئَلُکَ بِرَحمَتِکَ الَّتِي وَسِعَت کُلَّ شَي ء …

منبع:المراقبات . ص 192 و 193

آیا مناجات های شعبانیه تاثیری دارد ؟؟؟....


یکی از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام می دادند، مناجات با رب الارباب است از جمله مناجات ها مناجات معروف شعبانیه است که از امیرالمؤمنین و فرزندان او است که در ماه شعبان می خواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مأنوس می شوند بلکه انتظار آن را می کشند و مشتاق آمدن ماه شعبان می شوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.

حال به فرازهایی از مناجات این ماه اشاره می شود.

لازم به ذکر است که این مناجات مهم ترین اعمال این ماه است بر انسان ها که بعضی فقرات آن را در تمام سال ترک نکند گرچه در قنوت نماز خویش و سایر حالات روزمرّه خود به آن با خدای خود ارتباط پیدا کند.گفتنی است غفلت از آن غفلت از همه خوبی های این ماه است.

آنجا که می گوید: انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النّور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلّقة بعزّ قدسک

یعنی ای خدا واضح و روشن ساز چشمهای دل و جان ما را به شعایی که با آن به تو نظر کنند، تا اینکه این چشمها و دلها، پرده های نور را پاره کند و به معدن عظمت و بزرگی مقام تو واصل گردد و روح و روان ما به واسطه ارتباط با تو عزیز و بر هواهایمان غالب و پیروز شود.

و لازم است بیشتر تأمّل و دقت نماید که آیا در قلب او چشمی هست که به وسیله آن درک نور کند و از خود بپرسد آن پرده های نور چیست؟ و آیا آن چیزی که به نور تو محتجب شده و به معدن عظمت و بزرگی مقام تو متّصف است، چه می باشد؟

منبع:

مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.

نماز در شب نیمه شعبان


امام صادق(ع) در مورد با فضیلت ترین دعاها در شب نیمه شعبان می فرمایند:

هنگامی که نماز عشاء را به جای آوردی دو رکعت نماز بگزار، در رکعت اول، حمد و سوره قل یا ایّها الکافرون و در رکعت دوم توحید بخوان پس از سلام سی سه مرتبه سبحان اللّه، سی سه مرتبه الحمد لله و سی و چهار مرتبه اللّه اکبر سپس بگوید: یا من الیه ملجأ العباد پس از آن سجده کند و بیست مرتبه بگوید یا رب هفت مرتبه یا الله و هفت مرتبه لاحول ولا قوّة الّا باللّه ده مرتبه ماشاء اللّه لاقوّة الّا بالله سپس صلوات بر پیامبرص بفرستد و حاجات خود را بخواهد، حضرت فرمود به خدا قسم خدای متعال به کرم و فضل خود، آنرا به تو می دهد.

در حدیث دیگر آمده است که رسول خداص فرمود: در شب نیمه شعبان خواب بودم که جبرئیلع نزد من آمد و گفت: یا محمّدص آیا در این شب به خواب می روی؟ گفتم: ای جبرئیل مگر امشب چه شبی است؟ گفت: نیمه شعبان است، برخیز یا محمّدص پس مرا به پا داشت و مرا به بقیع برد به من گفت، سر خود را بلند کن، این شبی است که در آن درهای آسمان باز است و درهای رحمت و رضوان و مغفرت و توبه و جود و احسان باز است و خداوند به شماره موها و پشمهای چهارپایان آزاد می کند و نیز در آن شب اجلها و ارزاق مردم از این سال به سال دیگر تقسیم می گردد و هرچه در تمام سال اتّفاق می افتد در این شب وارد می گردد.

منبع:

مفاتیح الجنان، ص 278، از ابی یحیی.

المراقبات، ص 185.

 

روزه داری در ماه شعبان


پیامبر می فرمایند: شعبان ماه من است هر کس یک روز از این ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب می شود، و در برخی احادیث از شعبان به سید و سرور ماهها تعبیر شده است.

در روایتی از حضرت صادق(ع) گزارش شده که هنگامی ماه شعبان فرا می رسید، پدرم امام سجادع اصحاب و یاران خود را جمع می کرد و چنین می فرمود:ای اصحاب من، می دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول ص می فرمود:

شعبان ماه من است پس روزه بدارید برای دوستی و محبت پیامبر خود و برای تقرّب و نزدیک شدن به پروردگار، به حق آن خدایی که جان علی بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد می کنم که از پدرم حسین بن علیع شنیدم که او نیز از پدرش امیرالمؤمنینع شنیده است که می فرماید: هر کس روزه بدارد ماه شعبان را برای محبّت پیامبرص و تقرّب به سوی خدا، خدا او را دوست دارد و او را به کرامت و بزرگواری خود در قیامت نزدیک گرداند و بهشت را بر او واجب نماید.

از صفوان جمال روایت شده که می گفت امام صادق(ع) به من فرمود وادار کن کسانی را که در اطراف تو هستند به روزه ماه شعبان. گفتم فدایتان شوم. مگر در فضیلت آن چیزی می بینید فرمودند: بلی به درستیکه رسول خدص هرگاه می دید هلال ماه شعبان را، امر می فرمود به منادی که در مدینه ندا می کرد: ای اهل مدینه من از جانب خداوند به سوی شما مبعوث شدم آگه باشید که شعبان ماه من است. پس خدا رحمت کند کسی را که مرا بر ماه من یاری کند یعنی روزه بدارد

از امام صادق روایت است که امیرالمؤمنینع فرمود: ما فاتنی صوم شعبان مذ سمعت منادی رسول اللّهص ینادی تلی شعبان فلن یفوتنی ایّام حیاتی صوم شعبان ان شاء اللّه روزه ماه شعبان از من فوت نشد از زمانی که شنیدم منادی رسول خدص فریاد می کرد. بنابراین هرگز روزه ماه شعبان از من در ایام زندگانی ام فوت نخواهد شد.اگر خدا بخواهد.روایت شده که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خداست.

روزی در نزد امام صادق(ع)، ذکر روزه ماه شعبان به میان آمد. حضرت فرمود که در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است. حتّی آنکه مردی مرتکب خون حرام می شود پس در ماه شعبان روزه می گیرد. به او نفع بخشیده و او آمرزیده می شود.

اعمال زیادی در ماه شعبان وارد شده ولی آنچه از روایات استفاده می شود این است که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است. هر که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماههای دیگر استغفار کرده است. عمل دیگری که در این ماه سفارش شده صدقه دادن است اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایی باشد. تا خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند.

عمل دیگر روزه ماه شعبان آنچه در قبل گذشت، از امام صادق(ع) درباره فضیلت روزه ماه رجب سؤال کردند حضرت فرمود: چرا از روزه ماه شعبان غافلید؟ پرسیدند کسی که یکروز از شعبان را روزه بدارد چه قدر ثواب دارد؟ فرمود: به خدا قسم بهشت ثواب اوست

دوباره پرسیدند بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود تصدّق و استغفار. هر که در این ماه صدقه دهد خداوند او را تربیت کند. همچنان که یکی از شما بچه شترش را تربیت می کند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد.

روزه ماه شعبان به خصوص در پنجشنبه ماه ثوابی بسیار دارد، روایت شده که در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت می کنند، پس ملائکه عرض می کنند: خداوندا روزه داران این روز را بیامرز و دعای آنها مستجاب می شود. همچنین پیامبرص فرموده: هر که روز دوشنبه و پنجشنه شعبان را روزه دارد حقتعالی 20 حاجت دنیوی و 20 حاجت اخروی او را برآورده می سازد.

در این ماه صلوات بر محمّد و آل محمدص بسیار سفارش شده. همچنین نمازهای بسیار سفارش شده که برای طریقه انجام آن به مفاتیح الجنان مراجعه فرمائید.

در مجموع این ماه انجام نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، صدقه بر فقرا و مساکین، نیکی به پدر و مادر و همسایگان و اصلاح بین بستگان سفارش بسیار شده است.

منبع:

وسایل الشیعه، ج 10، ص 480.

کافی، ج 4، ص 93.

 

ماه شعبان

ماه شعبان ماه دعا و مناجات با خداست. ماه تهذیب و آمادگی برای ورود به رمضان است. اعمال و دعاهای فراوانی در این ماه وارد شده است. تولد امام حسین، امام سجاد، حضرت ابوالفضل و حضرت مهدی علیهم السلام در این ماه واقع شده است. مناجات شعبانیه از مهمترین دعاهای این ماه است. مناجاتی که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است؛ این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست؛ معارف بسیار هست و ادب این که انسان چه جور باید با خدا مناجات کند. ما غافلیم از این معانی که وضع چی است.

از ماه رجب قدردانی کنید

باید همه به یکدیگر تبریک عرض کنیم این‌توفیق الهی را که توانستیم بار دیگر وارد ماه رجب بشویم. ماه رجب یک فرصت تقرّب به ارزشهای الهی و تقرّب به ذات مقدّس پروردگار و فرصت خودسازی است.
این ایّامی که در روایات ما به‌عنوان ایّام برجسته معرّفی شده‌اند، اینها همه فرصتند؛ هر فرصتی هم نعمت است و هر نعمتی هم نیازمند شکر و سپاس است. شکر و سپاس نعمت هم این است که انسان نعمت را بشناسد، بر طبق اقتضای این نعمت رفتار کند، از آن بهره ببرد، نعمت را از خدا بداند و آن را در راه خدا به کار ببرد؛ ماه رجب از این نعمتها است. بعد هم ماه شعبان است که آن هم نعمت دیگری است و این دو ماه از نظر کُمَّلین و اهل توحید و اهل معنا مقدّمه‌ی ماه رمضانند؛ و ماه رمضان ماه عروج است، ماه رفتن به معراج است، ماه تزکیه است، ماه تصفیه است که همه‌ی ما به اینها احتیاج داریم.
از ماه رجب قدردانی کنید؛ در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر کنید؛ به یاد خدا باشید و کار را برای خدا انجام بدهید؛ این تلاشی که میکنید، این زحمتی که میکشید، برای خدا قرار بدهید.

منبع:

سخنان رهبر کبیر انقلاب درباره ماه رجب

دعای هر روز رجب


در ماه رجب، یکی از دعاهایی که بسیار مورد استفاده و توجه مؤمنان قرار می گیرد، دعای شریف «یا مَنْ اَرْجُوهُ» است. این دعا را امام صادق علیه السلام به پیروان خود آموختند تا در ماه رجب در هر روز و شب و در پی هر نماز آن را زمزمه کنند. «ای کسی که همه خوبی ها را از او امید دارم و می دانم که از ناحیه او هیچ بدی نخواهد رسید. ای کسی که عطای بسیار در مقابل بهای اندک می دهی. ای کسی که آن چه از او می خواهند و نمی خواهند و حتی نمی دانند به مردمان از روی رحمت و مهربانی عطا می کند و می بخشد. با خواستن من از درگاه تو، تمام خیر و خوبی دنیا و آخرت را بر من ارزانی دار وتمام بدی های آن دو سرا را از من دور نما. که هر قدر هم عطا کنی، چیزی از تو کم نخواهد شد و از فضل خود، لطف و کرمت را بر من افزون نما. ای صاحب بزرگی و کرامت، ای مالک نعمت ها و صاحب بخشش، ای کسی که بر بندگان منّت داری و لطف، رویم را بر آتش جهنم حرام گردان».

اهمیت ماه عظیم رجب به حدی است که علامه مجلسی رحمه الله در فضیلت آن ماه و روزه آن بیش از چهل حدیث در جلد نود و چهارم بحار الانوار آورده و با عبارات گوناگون، عظمت، فضیلت، قداست و عنایات خاص الهی را در این ماه یاد آور شده است .

ماه رجب بهترین فرصت برای تقویت ایمان و پارسایی است .ماه رجب، ماه دعا و نیایش، ماه خودسازی، ماه نماز و استغفار و آمرزش، ماه زیارت و دیدار اولیای الهی، ماه تهذیب اخلاق و رفتار، ماه پاکی جسم و جان، ماه ذکر توحید و تسبیح و تحمید، ماه بیعت و صلوات بر پیامبر و خاندان پاک او، ماه اعتکاف و حضور صادقانه در مسجد جامع، ماه روزه داری و احسان و نیکوکاری، ماه تهجد و شب زنده داری، ماه عمره گذاری و زیارت مرقد شریف نبوی صلی الله علیه و آله، ماه زیارت امیر المؤمنین و سید الشهدا علیهما السلام، و حضور در بارگاه قدسی امام رضا علیه السلام است .

ماه رجب ماه خداست، زیرا بشریت قله های قرب الهی را فتح می کند . ماه پیامبر و پیامبری است، زیرا آخرین سفیر خدا در ۲۷ رجب برانگیخته شده است . ماه ولایت است، زیرا دو و یا سه تن از امامان معصوم علیهم السلام در این ماه تولد یافته اند .

اعمال توصیه شده در روزهای آخر ماه رجب ...

 

اعمال توصیه شده در روزهای آخر ماه رجب


 ماه رجب از ارزش و شرافت بسیار بالایی برخوردار است و این شرافت و ارزش بدان دلیل است که این ماه یکی از ماههای حرام و یکی از زمانهای ویژه‌ دعا است. شما می‌توانید اعمال آخر ماه رجب را در اینجا بخوانید.

رویناها عن جدّی أبی جعفر الطوسی رضوان اللّه علیه، و قد تقدم إسنادها فیما أشرناإلیه، و هی:و صلّ فی آخر الشهر عشر رکعات، تقرء فی کل ّرکعة فاتحة الکتاب مرة واحدة و «قُلْ هُوَاللَّهُ أَحَدٌ» ثلاث مرات و «قُلْ یاأَیُّهَا الْکافِرُونَ» ثلاث مرات، فإذاسلّمت فارفع یدیک إلى السماء و قل: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَه الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَحَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ، وَ لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.

ثم امسح بها وجهک و سل حاجتک فإنه یستجاب لک دعاؤک و یجعل اللّه بینک و بین جهنم سبعة خنادق، کل خندق کما بین السماء والأرض، و یکتب لک بکلّ رکعة ألف ألف رکعة،و یکتب لک براءة من النار و جواز على الصراط.

قال سلمان رضی اللّه عنه: فلمّا فرغ النبی صلّى الله علیه وآله من الحدیث خرّرت ساجداً أبکی شکراً للّه تعالى لما سمعت من هذا الحدیث.

روایت شده که پیامبر اکرم(ص) در بیان نماز آخر ماه رجب می فرمایند: هر کس در اخر ماه رجب 10 رکعت نماز بخواند که در هر رکعت سوره حمد را یکمرتبه و سوره توحید را سه مرتبه و سوره کافرون را سه مرتبه باشد، و پس از سلام نماز دستهایش را به سوی آسمان بلند کند و بگوید :

لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلى‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ، وَ لا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.

سپس دستهایش را به روی صورت بکشد و حاجتش را از خداوند بخواهد، دعای او مستجاب شود و خداوند بین او و جهنم هفت گودال فاصله بیاندازد که اندازه هر گودال به اندازه فاصله آسمان تا زمین است و در به ازای هر رکعت، هزار رکعت برایش نوشته شود و برای او گذر از صراط و دوری از جهنم تضمین شود.

سلمان رضوان الله علیه می گوید: «هنگامی که کلام پیامبر صلی الله علیه و اله به پایان رسید، به حالت گریه به سجده افتادم و خداوند را شکر نمودم که این حدیث را از پیامبر شنیدم.»

گفتنی است؛ در روز آخر ماه‌ رجب، بر انجام غسل تاکید شده و روزه ‌این روز سبب آمرزش گناهان گذشته و آینده است. همچنین نماز سلمان به نحوى است که در بالا گفته شد.

 

اقبال الاعمال : ج 3 ص258

سالگرد مبعث رسول خدا (ص)، از اعیاد شیعیان و به «عید مبعث» مشهور است...

 

 

مبعث
 
درگاه اسلام
مَبعَث یا بِعثَت در اصطلاح اسلامی به معنای برانگیخته شدن محمد بن عبدالله (ص) به پیامبری است. این اتفاق در۴۰ سالگی پیامبر(ص) در غار حراء واقع در کوه نور (در نزدیکی شهر مکه) روی داد و سرآغاز دین اسلام بود. طبق دیدگاه مشهور شیعه امامیه، این رویداد در روز ۲۷رجب، ۱۳ سال قبل از هجرت پیامبر (ص) روی داده است.

قبل از بعثت پیامبر(ص)، دین بیشتر مردم آن ناحیه، بت‌پرستی بود. دیگر ادیان آسمانی نیز در قسمت‌های مختلف این سرزمین پیروانی داشت. اما با بعثت پیامبرص)، اسلام فراگیر و بت‌پرستی از حجاز برچیده شد.

سالگرد مبعث رسول خدا (ص)، از اعیاد شیعیان و به «عید مبعث» مشهور است.


واژه‌شناسی
 
غار حراء
در اصطلاح دینی، بعثت به معنای فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند برای دعوت انسان‌ها به دین الهی است.[۱] روز مبعث یا عید مبعث نیز در اصطلاح به روزی گفته می‌شود که حضرت محمد(ص) از طرف خداوند به رسالت مبعوث شد.[۲]

این واژه در سوره‌های مختلفی از قرآن کریم، به معنای برانگیختن و فرستادن پیامبران برای هدایت مردم به کار رفته است.[۳] بعثت در قرآن کریم، همچنین در معنای حشر مردگان هم به کار رفته است.[۴] در همه موارد ذکر شده در قرآن، انتساب بعثت به «الله» است و اوست که برانگیختن پیامبران و محشور کردن مردگان را انجام می‌دهد.

کلمه «مبعث» مصدر میمی یا اسم زمان و مکان، از ریشه «ب ع ث»، به معنای برانگیختن[۵]، ارسال[۶] و یا روانه کردن است.[۷]

مبعث پیامبر اکرم(ص)
نوشتار‌های اصلی: حضرت محمد(ص) و اسلام
امام علی(ع):
[پیامبر(ص)] هر سال در حراء خلوت می‌گزید، من او را می‌دیدم و جز من کسی وی را نمی‌دید. آن هنگام جز خانه‌ای که رسول خدا(ص) و خدیجه در آن بود، در هیچ خانه‌ای مسلمانی راه نیافته بود، من سوّمین آنان بودم.
نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه ۱۹۲، ص۲۲۲.
مبعث پیامبر اکرم(ص) در ۴۰ سالگی و در قولی خلاف مشهور، در ۴۳ سالگی حضرت محمد(ص) رخ داد؛[۸] سبب این اختلاف، برداشت متفاوت از مفهوم بعثت است که آیا اولین نزول قرآن و آیات الهی مساوی با بعثت است، یا اولین تبلیغ رسمی و علنی.[نیازمند منبع]

طبق گفته مورخان، مبعث، در روز دوشنبه ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل و بیستمین سال حکومت خسرو پرویز بر ایران روی داده است. قول‌های دیگری ۱۷ یا ۱۸ رمضان، یا یکی از روزهای ماه ربیع الاول را روز بعثت دانسته‌اند، هرچند شیعیان قول اول را برگزیده‌اند.[۹]

وقتی پیامبر اکرم(ص) در غار حرا به تفکر و عبادت مشغول بود، با نزول نخستین آیات سوره علق، بعثت او آغاز شد و با نخستین آیات سوره مدثر ادامه یافت.[۱۰]

پیامبر(ص) ابتدا همسرش خدیجه(س) و پسر عمویش علی(ع) را در جریان نبوت خویش قرار داد. ۳ سال بعد با نزول آیه وَأَنذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ ﴿۲۱۴﴾ (ترجمه: و خویشان نزدیکت را هشدار ده.)[ شعراء–۲۱۴] دعوت وارد مرحله جدیدی شد و در همان سال با نزول آیه فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ ﴿۹۴﴾ (ترجمه: پس آنچه را بدان مأموری آشکار کن و از مشرکان روی برتاب)[ حجر–۹۴] علنی شد و اول بار پیامبر(ص) در بازار عُکاظ، جایی که همه مردم برای تجارت در آن جمع بودند و عده‌ای نیز در بلندی‌های آن به بیان اشعار تازه و داستان‌های گوناگون مشغول بودند، همه را به سکوت خواند و دعوت خویش را آشکار کرد.

آن روز ابولهب، پیامبر(ص) را به استهزا آزرد وعده‌ای نیز به پیروی از او پیامبر(ص) را آزار رسانیدند؛ اما ابوطالب در حمایت از پیامبر(ص) آنان را تنبیه کرد، عده کمی ایمان آوردند و به جمع گروه‌اندکی که در این دوره ۳ ساله، پنهانی ایمان آورده بودند، پیوستند.[۱۱]

ارتباط با وحی
اولین وحی، وقتی توسط جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل می‌شود، همراه با هیبت و احساس سنگینی بار عظیم رسالت است، به گونه‌ای که گفته شده است وقتی به خانه آمد، به همسرش گفت: «مرا بپوشان»، اما از ابهام و شگفتی گزارشی نشده است؛ چه، آمادگی ارتباط با فرشته وحی و جهان غیب از پیش برای پیامبر(ص) ایجاد شده و پیش از اینکه جبرئیل را ببیند، آثار او را دیده بوده‌ است.

در کودکی به واسطه پاکی درونی که داشت و نیز بیزاری از محیط فاسد آن زمان مکه، میل به تنهایی و گوشه‌گیری از شهر و دیار خود را داشت. به همین جهت، عزلت‌های یک ماهه در کوههای اطراف مکه و بعد بازگشت به شهر، خواب‌هایی که حال و هوای جهان غیب داشت، شنیدن صدای ملک وحی پیش از بعثت و ارتباط ۳ ساله اسرافیل و ۲۰ ساله جبرئیل با ایشان[۱۲] آمادگی‌هایی بوده که ایشان را برای ابلاغ پیامبری مهیا می‌ساخته است.

اگر این دسته از روایات را بپذیریم، درباره روایات دیگری که پیامبر(ص) را ناآشنا به فضای وحی و ارتباط با فرشتگان می‌دانند، تأمل باید کرد. نگاه ناباورانه پیامبر(ص) به حادثه وحی و ترس از پریشان خاطری یا جنزدگی، مشورت با خدیجه و تأییدگرفتن از ورقة بن نوفل به عنوان شاهد پیامبری او و آرام شدن حضرت با دلداری وی، مضامین این دسته از روایات است[۱۳] که با سیر رشد و فضای تربیتی حاکم بر پیامبر(ص) و بصیرت و بینش او نسبت به وظیفه سنگین رسالت، ناسازگار به نظر می‌رسد.

جایگاه بعثت در فرهنگ مسلمانان
 
تمبر یادبود مبعث حضرت رسول اکرم(ص)
در فرهنگ شیعی روز مبعث (۲۷ رجب)، بزرگ داشته می‌شود و جشن‌هایی به همین مناسبت برگزار می‌گردد. اهل سنت مبعث را در ماه رمضان می‌دانند ولی چون تاریخ دقیق آن معلوم نیست، آیین خاصی در بین آنان برای این مناسبت وجود ندارد.[نیازمند منبع] این روز در ایران و برخی استان‌های عراق[۱۴] تعطیل رسمی است.

منبع: نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ش.
ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
ابن کثیر، اسماعیل، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفة، [۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م].
ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، بی‌نا، ۳۵۵ق/۹۳۶م.
تهانوی، محمدعلی بن علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، با مقدمه رفیق عجم، ترجمه عبدالله خالدی و جورج زیناتی، تحقیق علی فرید دحروج، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶م.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، معجم مفردات الفاظ القرآن، دمشق - بیروت، دار العلم - الدار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۹ش.
شهیدی، سید جعفر، «بعثت»، در بعثت‌نامه: مقالاتی درباره بعثت پیامبر اکرم(ص)، گردآورنده: محمد رصافی، تهران، صبح صادق، ۱۳۸۳ش.
طبری، تاریخ.
فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، گردآوری محسن آل عصفور، قم، مؤسسة دار الهجرة، ۱۴۰۹ق.
مصطفوی، حسن، التحقیق في کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
مطیع، مهدی، «بعثت»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۳ش.
همایی، جلال الدین، «مبحث بعثت رسول اکرم(ص)»، در بعثت نامه: مقالاتی درباره بعثت پیامبر اکرم(ص)، گردآورنده: محمد رصافی، تهران، صبح صادق، ۱۳۸۳ش.
یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، 

تاریخ دقیق بعثت پیامبر اسلام مشخص نیست...

 


روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی و به استناد تاریخ دین اسلام، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معتقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی الله به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بت‌پرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی می‌کرد.


غار حرا در مکه کشور عربستان
بر اساس باور شیعیان، محمد ابن عبدالله در روز ۲۷ رجب سال ۴۰ عام الفیل، (سال ۱۳ پیش از هجرت) مبعوث شد. شیعیان این روز را جشن می‌گیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شده‌است. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است. البته در پاره‌ای از روایات شیعه نیز بعثت محمد در ماه رمضان ذکر شده مانند روایت عیون الاخبار شیخ صدوق که متن آن اینگونه است که: وقتی شخصی به نام فضل از امام رضا می‌پرسد که چرا روزه فقط در ماه مبارک رمضان فرض شد و در سایر ماه‌ها فرض نشد؟ در پاسخ او گفت: «لان شهر رمضان هو الشهر الذی انزل الله تعالی فیه القرآن…» تا آنجا که گفت: «… و فیه نبی محمد صلی الله علیه و آله‌» یعنی بدان جهت که ماه رمضان همان ماهی است که خدا قرآن را در آن نازل فرمود و همان ماهی است که محمد در آن به نبوت برانگیخته شد که چون مخالف با روایات دیگر شیعه در اینباره بوده است؛ محمد تقی مجلسی احتمال تقیه در آن داده، یا فرموده که باید حمل بر برخی معانی دیگری جز معنای بعثت اصطلاحی شود، زیرا تاریخ بیست و هفتم ماه رجب به نظر او نزد علمای امامیه مورد اتفاق و اجماع بوده و گفته است: «… و علیه اتفاق‌الامامیة‌».[۱]

باور اهل سنت
در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر اسلام مشخص نیست؛ ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده‌است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمی‌شود.

منبع:
فرهنگنامه معین ج ۴
مفاتیح الجنان

روز مبعث چه روزی است؟

 مبعث

 روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بت‌پرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی می‌کرد.

 باور شیعیان

بر اساس باور شیعیان، محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب عام الفیل، سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام مبعوث شد. شیعیان این روز را جشن می‌گیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شده‌است. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است.

 باور اهل سنت

در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر مشخص نیز ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمی‌شود.

 روز مبعث چه روزیست؟

 روز مَبْعَث، روزی است که حضرت محمد، پیامبر گرانقدر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. در تقویم هجری قمری، ۲۷ رجب روز مبعث است.

 حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بت‌پرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.

 روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست.

 روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.

 

منبع:

مشارق انوار الیقین، ص 51
مناقب الخارزمی، ص 257
اثبات الهداة، ج2

هر کس مایل است بدن پاک فرزند پاک را یعنی موسى بن جعفر علیه السّلام را ببیند بیاید

شیخ صدوق نقل میکند.. وقتی امام موسی بن جعفر علیه السلام از دنیا رفت، او را به وسیله تابوتى برداشتند و یک نفر در پیشاپیش تابوت فریاد می زد: «و نودى علیه هذا امام الرافضة فاعرفوه» این امام روافض است او را بشناسید.

وقتى بدن شریف او را آوردند به محل اجتماع شرطه و مأمورین مورد اعتماد دولت، چهار نفر از مخالفین بلند شدند و فریاد زدند هر که مایل است خبیث فرزند خبیث را ببیند بیاید.

سلیمان بن ابى جعفر از قصر خود که کنار شط بود خارج شد سر و صدائى شنید به فرزندان و غلامان خود گفت چه خبر است؟ گفتند: سندى بن شاهک بدن موسى بن جعفر(علیه السلام) را در تابوت گذاشته او را معرفى می کنند. گفت خیال می کنم از طرف غرب بیاورند وقتى نزدیک شما شدند با غلامان پیش بروید و جنازه را از آنها بگیرید اگر مانع شدند آنها را بزنید و علائم سپاهشان را پاره کنید.

همین که به آنجا رسیدند از قصر بیرون آمده جنازه را گرفتند و آنها را زدند و علامت‏ هاى سیاه که شعار بنى عباس بود پاره کردند جنازه موسى بن جعفر(علیه السلام) را بر سر چهار راه گذاشتند یک نفر صدا می زد هر کس مایل است بدن پاک فرزند پاک را یعنی موسى بن جعفر علیه السّلام را ببیند بیاید

مردم جمع شدند بدنش را غسل داده حنوط گرانبهائى کردند او را در کفنى که از برد یمنى بود که به دو هزار و پانصد دینار برایش بافته بودند تمام قرآن بر آن نقش بود با پاى برهنه به صورت عزاداران با گریبان چاک از پى جنازه آن جناب تا قبرستان قریش رفت در آنجا بدن شریفش را دفن کرد و جریان را براى هارون الرشید نوشت.
هارون نامه‏ ایی به سلیمان بن ابى جعفر نوشت(و با ظاهر سازی تمام) که عمو جان صله رحم کردى خدا جزاى خیر به تو بدهد بخدا قسم کارى که سندى بن شاهک کرده به دستور ما نبوده.

? منبع: عیون ‏أخبار الرضا(علیه السلام)شیخ صدوق ج 2 ص 97.

وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ

عطا و دعای موسی بن جعفر(علیه السلام)

محمد بن مغیث از کشاورزان مدینه بود. وی نقل می کند: یک سال محصولات زیادی در زمین کشاوری خود کاشتم. آن سال زراعت خوب بود؛ اما هنگام فرا رسیدن محصول، ملخ های بسیار آمدند و تمام زراعت مرا خوردند. در مجموع 120 دینار خسارت دیدم. پس از این حادثه در جایی نشسته بودم ناگهان امام کاظم علیه السلام را دیدم که نزدیک آمدند و پس از سلام از من پرسیدند: از زراعت چه خبر؟ گفتم تمام زراعتم درو شده و ملخ ها ریختند و همه را نابود کردند. امام فرمود: چقدر خسارت دیده ای؟ عرض کردم یک صد و بیست دینار خسارت دیده ام. اما به غلامش فرمود: یکصد و پنجاه دینار همراه دو شتر جدا کن و به او تحویل بده. آن گاه به من فرمود:ار سی دینبا دو شتر اضافه بر خسارت تو داده ام. عرض کردم مبارک باشد. سپس به امام گفتم به داخل زمین تشریف بیاورید و برای بنده دعایی بفرمایید. امام وارد زمین شدند و در حق من دعا کردند. به برکت دعای امام، آن دو شتر بر اثر زاد و ولد زیاد شدند و آنها را به ده هزار دینار فروختم و زندگی ام پربرکت شد.

منبع:(محمدی اشتهاردی، 1377: 143 و 144)

خودسازی در رحم زمانی ماه رجب، ۱۹ سال انسان را جلو می اندازد...


ماه رجب یکی از رحم های زمانی قدرتمندی است که می توان خود را به سرعت برای حیات ابدی آماده کرد. این رحم زمانی، بسیار سازنده است که اگر کسی توانست این ماه را خوب بگذراند، او را ده سال جلو می اندازد.
ماه رجب ماه استغفار و تخلیه است. ماه پاک شدن است تا آماده شویم که با دست خالی وارد مهمانی ماه مبارک رمضان نشویم.

خداوند آنقدر بنده اش را دوست دارد که ماه رجب برای او گذاشته است که روزه در سه روز (13، 14 و 15) معادل ۹۰۰ سال عبادت است. ۹۰۰ سال عبادت یعنی ۹ برابر عمر طبیعی. پس کسی که در طول ۶۰ سال عمرش گناه کرده باشد، اگر یک ماه رجب را خوب درک کند، همه گناهان گذشته­اش جبران می شود.

خداوند آنقدر مهربان و مشتاق  است که با هر بهانه ­ای گناهان را می ریزد.

 

منبع:توصیه های استاد شجاعی/ج1

چگونه در ماه رجب انسان بهتری باشیم؟؟؟

 


مرحوم آیت الله العظمی قاضی طباطبایی به شاگردان خود در ماههای رجب، شعبان و رمضان این توصیه ها را می کردند:
اول: بر شما باد به اینکه نمازهای فریضۀ خود را با نوافل آن که مجموعاً پنجاه و یک رکعت5 است، در بهترین اوقاتشان انجام دهید؛ و اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت6 آنرا بجا بیاورید. چنانچه باز هم شواغل دنیا شما را بازداشت، حتماً نافلۀ ظهر را که به او «صلوة أوّابین» می گویند، انجام بدهید. و نماز ظهر را هم در وقت فضیلت انجام دهید که در قرآن بدان تأکید شده و مراد از صلوة وُسطی» همان نماز ظهر است.

دوم: امّا در مورد نافلۀ شب بخصوص باید بدانید که: انجام دادن آن در نظر مؤمنین و سالکان حضرت معبود از واجبات است و هیچ چاره ای جز أتیان آن نیست! و تعجّب است از کسانی که قصد رسیدن به مرتبه‌ای از مراتب کمال را داشته ولی به قیام شب و انجام نوافل آن بی‌توجّه هستند! و ما هیچگاه ندیده و نشنیده‌ایم که احدی به یک مرحله و مرتبه ای از کمال راه یافته باشد مگر بواسطۀ برپاداری نماز شب.

سوم: بر شما باد به قرائت قرآن کریم در نافله‌های شب که انسان را حرکت داده، سیر او را سریع می‌نماید و برای او بسیار مفید است. تغنّی به قرآن، انسان را بخدا نزدیک می‌کند! بخلاف غنای محرم که آدمی را به لهو می‌کشاند. پس تا می توانید در شبها قرائت قرآن کنید، چرا که قرائت قرآن شراب مؤمنین است.

چهارم: بر شما باد اینکه: به انجام دادن اوراد و أذکاری که هر یک از شما بعنوان دستور در دست دارید، ملتزم و متعهد باشید! و بر شما باد به مداومت سجدۀ یونسیّه و گفتن ذکر یونسیّه: «لا إلهَ إلا أنتَ سُبحانکَ إنی کُنْتُ مِن الظالمین7» در سجده از پانصد تا هزار مرتبه.

پنجم: بر شما باد به زیارت مشهد اعظم، که مراد همان حرم مطهر امیرالمؤمنین و قبر نورانی آن بزرگوار است، و نیز سایر مشاهد مشرفۀ اهل البیت (ع) و مساجد معظمه مانند: مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه، مسجد سهله و بطور کلی هر مسجدی از مساجد! زیرا مؤمن در مسجد، همانند ماهی است در آب دریا!

ششم: و هیچگاه پس از نمازهای واجب خود، تسبیحات حضرت صدیقه صلَوات الله علیها را ترک ننمائید، زیرا این تسبیحات، یکی از انواع «ذکر کبیر» شمرده شده است.

هفتم: یکی از وظائف مهم و لازم برای سالک إلی الله، دعا برای فرج حضرت حجّت صلوات الله علیه در قنوت «وَتْر» است. بلکه باید در هر روز و در همۀ اوقات و همۀ دعاها، برای فرج آن بزرگوار دعا نمود.

هشتم: یکی دیگر از وظائف لازم و مهم، قرائت زیارت جامعه، معروف به «جامعۀ کبیره» در روز جمعه است.

نهم: لازم است که قرائت قرآن حتماً کمتر از یک جزء نباشد.

دهم: تا می توانید بسیار به دیدار و زیارت برادران نیکوکار خود بشتابید، چرا که براستی آنها برادرانی هستند واقعی که در تمام مسیر، همراه انسانند و با رفاقت خویش، آدمی را از کریوه های نفس و تنگناها و عقبات آن عبور می دهند.
یازدهم: به زیارت اهل قبور ملتزم باشید ولی نه بصورت مداوم و همه روزه (مثلاً در هفته، یک روز انجام بگیرد) و نباید زیارت قبور در شب واقع گردد.

امام خمینی(ره)
بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی روح الله الموسوی الخمینی در باب فضیلت ماه رجب و دعاهای این ماه معتقد است: این دعاهایی که در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً، در ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، اینها انسان را همچو تقویت روحی می کند- اگر کسی اهلش باشد… همچو راه را برای انسان باز می کند و نور افکن است برای اینکه، این بشر را از این ظلمتها بیرون بیاورد و وارد نور بکند که معجزه آساست.!»
همچنین امام خمینی(ره) در جای دیگری اشاره می کند: این سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، برکات بسیار نصیب انسان، انسانهایی که می توانند استفاده کنند از این برکات، شده است.البته مبدأ همه مبعث است و دنبال او تمام جهاتی که هست. در ماه رجب، مبعث بزرگ و ولادت مولا علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- و بعض ائمه دیگر، و در ماه شعبان ولادت حضرت سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- و ولادت حضرت صاحب- ارواحنا له الفداء- و در ماه مبارک، نزول قرآن بر قلب مبارک پیغمبر اکرم بوده است. و شرافت این سه ماه در زبانها و در بیانها و در عقلها و در فکرها نمی گنجد. و از برکات این ماهها ادعیه ای است که وارد شده است در این ماهها.»

منبع:یادداشت ها و سفارشات علامه

سنت ایرانیان ...

 

امام صادق (ع) به معلی بن خنیس که در روز نوروز خدمت ایشان رسید- آیا می‌دانی امروز چه روزی است؟
معلی گوید: عرض کردم: فدایت شوم، این نوروزی است که ایرانیان آن را گرامی می‌دارند و در آن به یکدیگر هدیه می‌دهند.
امام صادق (ع) فرمود: سوگند به آن خانه‌ی کهن که در مکه است، این روز یک ریشه‌ی کهن دارد که من برایت توضیح می‌دهم تا آن را بدانی…
ای معلّی! روز نوروز، همان روزی است که خداوند در آن از بندگان پیمان گرفت تا او را بپرستند و چیزی را شریک او قرار ندهند و به فرستادگان و حجت‌های او و به امامان علیهم السلام ایمان بیاورند. نوروز نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد… هیچ نوروزی نیست مگر این که ما در آن روز منتظر فرج هستیم؛ زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست. ایرانیان آن را حفظ کردند و شما آن را از دست نهادید… نوروز نخستین روز از سال ایرانیان است. آنان در حالی که تعداشان سی هزار نفر بود زنده ماندند و زندگی کردند و ریختن آب در نوروز سنت شد…
در عید نوروز هدیه‌ای خدمت امیرالمؤمنین (ع) آوردند. حضرت پرسید: این چیست؟
عرض کردند:‌ای امیرالمؤمنین! امروز نوروز است.
امام (ع) فرمود: هر روزمان را نوروز کنید.
امام علی (ع) فرمودند: نوروز ما، هر روز است.

منبع:

- میزان الحکمه/ ج 9/ ح 14609

نوروز و مردم دوستى

در این ایام نوروز، به كمك مستضعفان بشتابید. كسانی كه دارند و می‏توانند، جمعاً به كسانی كه نادار و محتاج و مستمندند، كمك كنند. این روح همكاری و همیاری در میان ملت‏ها كه سنت قدیمی و دستور عالی اسلام است، چیز بسیار ارزشمندی است؛ آن را حفظ كنید. به خصوص در ایام عید و ایام ماه مبارك رمضان، آن را بیشتر اهمیت بدهید. روحیه مردم‌دوستى، روحیه ایثار و ازخودگذشتگى، برای دیگران فكر كردن و كار كردن، روحیه‏ای است كه ملت‏ ما را به نتایج و غایات این حركت خواهد رسانید.

آیت الله العظمی مکارم شیرازی: عید نوروز مراسم و جنبه های مثبتی دارد مانند پاک سازی منازل و صله رحم و دید و باز دید و امثال اینها که از نظر شرع مقدس اسلام خوب است ولی از مراسم خرافی مانند شب چهارشنبه سوری و سیزده بدر سزاوار است اجتناب شود.

آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(ره): عید فی حد نفسه مانعی ندارد ولی انجام محرمات شرعی در هیچ حال و تحت هیچ عنوان جایز نیست و مسلمانان و مؤمنان باید از کار حرام همواره اجتناب کنند و در این گونه موارد نهی از منکر کنند. 

آیت الله العظمی سید محمد تقی خوانساری (ره): ظاهرا عید گرفتن آن با قطع نظر از اخبار من بلغ مستحب شرعی است و کافی است در اثبات آن (خبر معلی بن خنیس) که مورد قبول نزد

منبع:

مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 1، ص 160

نوروز از دیدگاه مقام رهبری


حضرت آیت اللّه خامنه ای، بر تحول درونی در آغاز هر سال تأکید می کند و می فرماید:

تحول هر سال جدید شمسی که مصادف با نوای تحول در عالم طبیعت می باشد، فرصتی است برای اینکه انسان به تحول درونی خود و به اصلاح امور روحی و معنوی، فکری و مادی خود بپردازد و این دعای شریفی که در آغاز سال می خوانیم، درس همین تحول است. در این دعا از خدای متعال درخواست می کنیم که در حال ما و در وضعیت روحی و نفسانی ما یک تحول و دگرگونی مبارکی ایجاد کند.

مقام رهبری، مردم را در نوروز، به محاسبه اعمال سال گذشته سفارش می کند و می فرماید:

یکی از وظایف سال این است که هر کسی به حالت و حساب خود رسیدگی کند. این بهانه خوبی است که انسان به پشت سر خود برگردد و غفلت هایی را که انجام داده است، کوتاهی ها و کارهای ناشایستی که از او سر زده است و همچنین کارهای خوب خود را یک بار مشاهده کند. همه باید عادت کنیم که هر سالی که نو می شود، به مناسبت اول سال، به گذشته یک ساله خود نگاهی بکنیم. هر یک از نقاط مثبت و منفی، به ما پیامی می دهند.

همچنین در عید نوروز، همه را به صله رحم فرامی خواند:

عید نوروز، چیز خوبی است. وسیله ای است که با آن دل ما شاد می شود. انسان ها با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. صله رحم و صله احباب می کنند. انسان باید با ارحام صله بکند. این ارتباط عید نوروز است که بسیار خوب است.

همچنین مقام رهبری، همگان را به مردم دوستی در نوروز توصیه می کند که: «در این ایام (نوروز) به کمک مستضعفان بشتابید. کسانی که دارند و می توانند جمعاً به کسانی که ندارند و مستمندند، کمک کنند».

منبع:

سخن مقام معظم رهبری

نو پوشی، تمیز پوشی، مصافحه و معانقه


 از دیگر آداب اسلامی تزریق شده در عید نوروز نو پوشی و تمیز پوشی است که از ارزش های بزرگ اسلام است و همچنین بوسیدن از آداب دیگر آن است، البته دین اسلام جامع است و برای همه کلان رفتارهای انسانی و ریزه کاری های انسان برنامه دارد، لذا برای بوسیدن نیز برنامه دارد و این نکته گفتنی است و باید توجه کرد که دین اسلام می فرماید بوسیدن پدر و مادر عبادت است و بوسیدن فرزندان درجات بهشت را بالاتر می برد و در معارف اسلامی، بین اجر و درجه مثل نظامیان تفاوت است، گاهی کسی کاری می کند که برای یک بار ارج می‌نهند و گاهی کاری می‌کند که درجه می‌دهند و تا آخر عمر از آن درجه بهره‌مند است، لذا در اسلام بوسیدن سفارش شده و در معارف اسلامی گفته شده که بوسیدن، عقده زدایی می‌کند و بوسیدن پیام ساکت محبت است.ثواب دارد چون پیشانی جای سجده خدا و عبادتگاه خدا است که بوسیده می‌شود، همچنین مصاحفه و دست دادن از آداب دیگر عید است و در روایات آمده تا دستان مومنین در دست یک دیگر است همچون برگ پاییز گناهانشان می ریزد.

آداب عید نوروز

یکی از آداب عید نوروز خواندن نماز عید است.شیخ طوسی(ره) فرموده است:

نماز ظهر و عصر روز نوروز را که خواندی چهار رکعت نماز با دو سلام (دو رکعت دو رکعت) می خوانی رکعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» رکعت دوم پس از حمد ده بار سوره «کافرون» رکعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحید» رکعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتین). و در پایان نماز سجده شکر بجاآور و در آن دعاکن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد.

منبع: شیخ طوسی (ره)

نکاتی جهت پیشگیری از حوادث ناشی از چهارشنبه سوری....


*والدین در تهیه وسایل آتشبازی بیخطر فرزندانشان را همراهی نمایند. کودکان به هیچ عنوان شخصاَ نباید از مواد آتش بازی و محترقه استفاده نمایند.

*از نگهداری مواد محترقه، تهیه و ساخت وسایل آتش بازی به خصوص در منزل،زیر زمین،محل کار و. .. جداً جلوگیری کنید.

*از حمل مواد محترقه و آتش گیر و انفجاری حتی به مقادیر بسیار کم، در جیب لباس و کیف جداًً خودداری کنید.

*در صورت نگهداری مواد آتش بازی، حتی کم خطر حتماً آن را در جای خشک و خنک نگهداری کنید.

*مواد آتش بازی (محترقه و انفجاری) را از محل هایی که مطمئن هستند خریداری کنید. این مواد را از دست فروش تهیه نکنید.

*همیشه در مواقع آتش بازی جهت اطفاء حریق، آب، کپسول اطفاء حریق و حتی الامکان جعبه کمکهای اولیه در دسترس باشد.

*مواد آتش بازی (منفجره و محترقه) را به طرف افراد دیگر پرت نکنید.

*هیچگاه مواد آتش بازی (منفجره و محترقه) را در ظروف شیشه ای یا فلزی قرار ندهید، زیرا در صورت انفجار ذرات شیشه یا فلز، به اطراف پرتاپ شده و سبب صدمات و خطرات جانی خواهد شد.

*هیچگاه از الکل برای آتش گیری مواد استفاده نکنید.

*از آتش زدن لاستیک، هیزم، کارتن خالی و امثال آن چه در واحدهای مسکونی و چه در معابر، کوچه و خیابان خودداری نمایید.

*از پرتاب مواد آتش زا مانند فشفشه و موشک بر روی درخت ها، بام و بالکن منازل که از عوامل عمده بروز آتش سوزی است جداً خودداری کنید.

چهارشنبه سوری ....


هاشم رضی در كتاب گاه شماری و جشن‌های ایران باستان، درباره چهارشنبه سوری می نویسد: «ایرانیان در یكی از چند شب آخر سال جشن سوری را كه عادت و سنتی دیرینه بود، با آتش‌افروزی همگانی برپا می‌كردند.اما چون اساس تقسیم آنان در روزشماری بر آن پایه نبود كه ماه را به چهار هفته با نام‌های كنونی روزها بخش كنند، لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال چنین جشنی برگزار نمی‌شد. روزشماری كنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شد. بی‌گمان سالی كه این جشن به شكلی گسترده بر پا بوده مصادف با شب چهارشنبه شده است و چون در روزشماری تازیان چهارشنبه نحس و بدیمن به شمار می‌آمده از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و بدین وسیله می‌كوشیدند نحوست چنین شبی را از بین ببرند.

دکتر کورش نيکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ايران باستان، عقيده دارد که چهارشنبه سوری هيچ ارتباطی با ايران باستان و زرتشتيان ندارد و شکل گيری اين مراسم را پس از ورود اعراب به ايران می داند. دکتر نيکنام در اين باره می گويد:"ما زرتشتيان در کوچه ها آتش روشن نمی کنيم و پريدن از روی آتش را زشت می دانيم.

در گاه شماری ايران باستان و زرتشتيان اصلأ هفته وجود ندارد. ما در ايران باستان هفت روز هفته نداشتيم. شنبه و يکشنبه و… بعد از ورود اعراب به فرهنگ ايران وارد شد. ما پيش از تسلط اعراب بر ايران هر ماه را به سی روز تقسيم می کرديم. و برای هر روز هم اسمی داشتيم . هرمز روز، بهمن روز،… برای ما سال ۳۶۰ روز بوده با ۵ روز اضافه ( يا هر چهار سال ۶ روز اضافه ). ما در اين پنج روز آتش روشن می کرديم تا روح نياکانمان را به خانه هايمان دعوت کنيم.” بنابراين اينکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگيريم ( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گويای اين هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ايران مرسوم شد.”

“بنابراين، اين آتش چهارشنبه سوری بازمانده آن آتش افروزی ۵ روز آخر سال در ايران باستان است و زرتشتيان به احتمال زياد برای اينکه اين سنت از بين نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و اين جشن را با اعتقاد اعراب منطبق کردند و شد چهارشنبه سوری.”

گرد آوردن بوته، گيراندن و پريدن از روی آن و گفتن عبارت “زردی من از تو، سرخی تو از من” شايد مهمترين رسم شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخير متاسفانه اين رسم شيرين جايش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است.

آراستگي در سيره همسرداري حضرت زهرا( عليهاالسلام)...



با دقت در روايت اندك موجود و با مطالعه سيره حضرت زهرا( عليهاالسلام) مصاديق و نمونه هاي زيبائي از ظاهر زندگي همچون: بهداشت، نظافت، آراستگي و استعمال عطر، همچنين بهداشت محيط زندگي و رسيدگي به آن مشاهده مي شود. در اقوال تاريخي و روايات آمده كه حضرت زهرا( عليهاالسلام) خود شخصاً خانه و محيط زندگي خود را جارو مي زده است. در خانه دائماً معطر به خوشبوترين عطرها بوده اند. لباس سفيد بويژه براي نماز از لباسهاي ايشان بوده است. داراي انگشتر و گردنبندي براي زينت بوده اند كه قصه انفاق گردنبند حضرت به فردي نيازمند هم در تاريخ ثبت شده است و بالاخره با كمك گرفتن از فضه خادمه و حفظ حقوق او در مديريت كار خانه به بهترين وجه تلاش و كوشش داشته اند.
توضيح بيشتر مطالب فوق را مي‌توان بدين گونه ارائه نمود:
 
ابراز و اظهار محبت به همسر
يكي از نكات بسيار قابل توجه در روابط ميان زن و شوهر، اظهار محبت به همسر است. در بنيان خانواده‌هايي كه با وجود عامل محبت از فرآيند اظهار محبت، به خوبي استفاده نمي‌شود، اندك اندك خدشه‌ها و خلل‌هايي به وجود مي‌آيد. اطلاع زوجين از اينكه هر يك به ديگري علاقه دارند براي تداوم يك زندگي كافي نيست بلكه؛ شنيدن كلمات محبت‌آميز از لوازم يك زندگي موفق زناشويي است. اين نياز متقابل زن و شوهر به اظهار محبت در مقابل يكديگر، بايد به بهترين نحو پاسخ‌ گويي شود.
در زندگي حضرت فاطمه ( عليهاالسلام)، عبارات محبت‌آميز و احترام‌آميز به علي ( عليه السلام) بسيار است؛ از جمله ايشان در عبارتي خطاب به همسرشان در مقام اظهار محبت مي‌فرمايد: «روحي لروحك الفداء و نفسي لنفسك الوقاء» «روح من فداي روح تو باد و جان من سپر بلاي جان تو باشد.»[1]
همانگونه كه بيان شد، اظهار محبت بايد طرفيني باشد. در اين‌جا نيز اظهار محبت يك سويه نيست بلكه اميرمومنان نيز با عباراتي شبيه به همين عبارت با صديقه طاهره سخن مي‌گويند.
 
حمايت و دفاع از همسر
يكي از مهمترين شاخصه‌هايي كه مي‌ تواند در استحكام خانواده مؤثر باشد، حمايت و دفاع از همسر است. مسلم است كه در هر زندگي خانوادگي، زن و شوهر غير از نقش همسري، در ساير روابط اجتماعي يا سياسي و…، نقش‌هاي ديگري نيز بر عهده دارند و هيچ بنياني مستحكم ‌تر از قلعه‌ خانواده نمي ‌تواند مدافع يك انسان در سختي‌ها، آسيب‌هاي اجتماعي، روحي و… باشد. حمايت هر يك از زوجين از ديگري و تجليل و قدرداني از تلاش‌ها و زحمات وي، از جمله‌ي اين امور است.
صديقه طاهره ( عليهاالسلام)، هم حامي اميرمومنان بود و هم همسر ايشان و از آن‌جا كه اين بانو در همه‌ امور خير پيشتازترين فرد امت محسوب مي ‌شد، در امر دفاع از ولايت نيز، والاترين جان ‌فشاني‌ ها را به ساحت كبريايي خداوند تقديم كرد. يكي از نمونه ‌هاي منقلب كننده‌ دفاع فاطمه ( عليهاالسلام) از همسرش، جرياني است كه علي ( عليه السلام) را با اكراه و اجبار براي اخذ بيعت به مسجد مدينه مي ‌بردند. در روايت است كه بانوي دو عالم( عليهاالسلام)، براي دفاع از همسر به درب مسجد آمد و جلوه‌هاي به ياد ماندني از ايثار و فداكاري از خويش در تاريخ بر جاي گذاشت و در دفاع از همسرش فرمود: « به خدا سوگند اي سلمان، از درب مسجد مدينه پا بيرون نمي‌ گذارم تا آن ‌كه پسرعموي خود را با چشمان خودم سالم ببينم.»
 
زينت ظاهر و باطن براي همسر
آراستگي ظاهر و باطن همسران براي يكديگر، يكي از اصول حاكم بر خانواده‌ هاي آرماني است. اميرمومنان در اين باره مي ‌فرمايد: «جمال الباطن، حسن‌السريرة» «زيبايي باطن ، در حسن نيت و زيبايي درون است.»[2] دل و جان حضرت زهرا ( عليهاالسلام)، در كمال حسن نيت، خلوص و صميميت نسبت به همسر بزرگوارش بود و حسن سريره‌ او جميل‌ ترين زيبايي ‌هاي باطني را در برابر چشمان مبارك اميرمومنان ( عليه السلام) به تماشا مي‌ گذاشت.
پيدا است كه اگر فردي از نعمت جمال ظاهر بي بهره باشد
اولاً با هنرمندي و ظرافت خاصي مي‌ تواند به آراستگي و حسن خويش بيفزايد
ثانياً با ظرايف و طرايفي كه در جلوه‌گري ‌هاي رفتـار خود طراحي مي‌ كنـد ، مي ‌توانـد بـه حسن سـلوك و جمال بـاطن دسـت يابد. بـه عنوان مثـال، لبخنـد زينـت چهره اسـت ، نگاه مهربان، زينت چهره است و مي ‌تواند بر جمال ظاهر و باطن بيفزايد. گشادگي چهره و بشاشيت صورت نيز، نوعي زينت چهره است. در روايت، يكي از خصوصيات زنان با فضيلت، درخشندگي چهره معرفي شده است.[3]
حضرت فاطمه ( عليهاالسلام) به عنوان زينت و استحباب، انگشتري به دست مي‌ كردند و از قول رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي‌ فرمود: «هركس انگشتري عقيق به دست كند، همواره خير مي‌بيند.»[4]
اميرمؤمنان( عليهاالسلام) در اشاره به آراستگي ظاهر و باطن صديقه طاهره ( عليهاالسلام) مي‌فرمود: «هرگاه به او مي‌نگريستم، همه‌ي ناراحتي‌ها و غم‌هايم برطرف مي‌شد».[5]
آراستگي و پاكيزگي در عين سادگي
انسان به طور طبيعي و فطري آراستگي و زيبايي را دوست مي دارد. چنان كه حضرت علي (عليه السلام )و ديگر معصومين فرموده اند: «ان الله جميلٌ و يحبُّ الجمال؛ خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد».[6]
حضرت رضا (عليه السلام) در تشريح سيره و سنت انبيا مي فرمايد: «مِن اخلاقِ الانبياء التَّنظُّفِ؛ آراستگي و نظافت از اخلاق پيامبران است».[7]
بر هر انساني لازم است كه آراستگي به آرايش و نظافت را همچون يكي از وظايف روزانه در زندگي خود رعايت كند و بخشي از اجناس سبد خانوادگي خود را به وسايل آراستگي و نظافت اختصاص دهد.
از لحاظ رواني، آراستگي، نظافت و زيبايي و زيبا سازي محيط خانه و خانواده، آرامش اعضاي آن را فراهم مي سازد و عامل مؤثري براي افزايش محبت و همگرايي بيشتر خواهد بود.
اگر نظافت و زيبايي براي همه انسان ها لازم و مفيد باشد، براي برخي از افراد واجب است. زن و شوهر از كساني هستند كه آراستگي براي آنان واجب و از ضروريات زندگي است.
اميرمومنان علي( عليه‌السلام) در اين باره مي‌ فرمايند:
ليتهيأ احدكم لزوجته كما عيب ان تتهيأ له.
هر مردي از شما مسلمانان موظف است خودش را براي همسرش آراسته كند، همچنان كه دوست دارد زنش براي او آراسته باشد.[8]
صديقه طاهره (سلام الله عليها) نيز كه در مكتب نبوت تربيت شده بود و به فرهنگ و اخلاق اسلامي آشنايي كامل داشت، به رعايت اصل آراستگي در زندگي خانوادگي آگاهي كامل داشت و آراستگي و نظافت را پيش از آن كه يك امر شخصي و فردي بداند، آن را حق خانوادگي و همسر خود مي دانست و ازاين رو، به آن بسيار اهميت مي داد.
يكي از سنت هاي مورد تأكيد رسول خدا( صلي الله عليه و آله) به كار بردن عطر و سفارش به استفاده از بوهاي خوش بوده است. آمده است فاطمه (عليهاالسلام) تا آن هنگام كه در خانه بودند، مرتب از عطرهاي گوناگون استفاده مي كردند و فضاي زندگي را علاوه بر عطر روح و معنويت به عطر ظاهري معطر مي كردند.
درباره زندگي فاطمه زهرا (عليهاالسلام) آمده است كه ام السلمه مي گويد: «از حضرت زهرا( عليهاالسلام )پرسيدم: آيا عطري ذخيره كرده اي؟ فرمودند: آري. رفت و شيشه عطري آورد و مقداري در كف دست من ريخت. بوي خوشي داشت كه هرگز نشنيده بودم. گفتم اين عطر خوشبو را از كجا تهيه كرده اي؟ فرمود: اين عطر مُشكي است كه از بال و پر جبرئيل فرو ريخته است.» پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به عمار ياسر مأموريت داد براي شب عروسي حضرت زهرا( عليهاالسلام) عطرهاي خوشبو تهيه كند.
 
منبع:
[1] . بحراني، مدينة معاجز الائمة الاثني عشر (قم، موسسه معارف الاسلاميه، 1413ق)، ج3، ص369.
[2] . محمدي ري‌شهري، ميزان الحكمة، (بي‌جا، دار الحديث، 1416ق) ج1، ص416
[3] . كليني، الكافي (بي‌ جا، ۱۳۶۲) ج۵ ، ص ۳۲۴.
[4] . «قالت فاطمه (س)، قال رسول‌ الله (ص): من تختم بالعقيق لم يزل يري خيري» (شيخ طوسي، الامالي، (قم، دار الثقافه، 1414ق)، ص311؛ حرعاملي، وسائل الشيعه، (قم، آل البيت، 1409ق) ج5 ، ص88).
[5] . «لَا أَغْضَبَتْنِي وَ لَا عَصَتْ لِي أَمْراً وَ لَقَدْ كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا فَتَنْكَشِفُ عَنِّي الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَان » اربلي، كشف الغمة (تبريز، بني هاشم، 1381ق)، ج1، ص363؛ مجلسي، بحار الانوار، (بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق) ج۴۳، ص۱۳۴.
[6] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج1، ص414.
[7] . كليني، الكافي، ج5، ص567 و ج11، ص310؛ ابن شعبه حراني، تحف العقول (قم، جامعه مدرسين، 1404ق)، ص442.
[8] . ابن حيون، دعائم الاسلام( قم، آل البيت، 1385ق)، ج1، ص123.

واید درختان در زندگی انسان‌ها

امروزه با صنعتی شدن جوامع بشری درختان نقش مهمتری در زندگی بشر ایفا می‌کنند، از سویی مقدمات پیشرفت بیشتر صنعت و فناوری را موجب می‌شوند و منابع تأمین‌کننده محصولاتی نظیر وسایل چوبی، مبلمان، لوازم‌التحریر(کاغذ، انواع مدادهای مختلف) ‌الوار و هزاران محصول دیگر محسوب می‌شوند و از سوی دیگر به منزله ریه‌های یک شهر تلقی شده و نقش مهمی در تأمین سلامت اعضای جامعه ایفا می‌کنند.

به علت فعالیت کارخانجات صنعتی و نیز ازدیاد وسایل نقلیه عمومی و فعالیت روزانه آنها در سطح شهرهای بزرگ آلاینده‌ها و گازهای مهلک و خطرناکی نظیر دی‌اکسیدکربن در هوای شهرها فزونی یافته و سلامت افراد را تهدید می‌کند.

افزایش هر چه بیشتر این مواد آلاینده کاهش میزان اکسیژن در هوا را سبب می‌شود و این وضع نامساعد گروه‌های آسیب‌پذیر نظیر بیماران ریوی و قلبی، سالخوردگان و کودکان را بیشتر تهدید می‌کند. در چنین شرایطی مسأله درخت و درختکاری راه‌حلی مناسب برای مبارزه با آلودگی‌های مذکور به شمار می‌آید. ایجاد جنگل‌های مصنوعی و فضای سبز در اطراف شهرهای بزرگ به تأسیس کارخانجات تولید اکسیژن می‌ماند.

روز درختکاری بهانه‌‌ایست برای اینکه ما به محیط زیست احترام گذشته و آن را احیاء کنیم و یا حداقل آن را با دقت بیشتری نگهداری کنیم. امید است با تلاش در این جهت، حتی با کاشتن یک نهال کوچک، کشوری زیبا و آباد را برای خویش مهیا کنیم که به طور حتم کاری پسندیده است

امروزه با صنعتی شدن جوامع بشری درختان نقش مهمتری در زندگی بشر ایفا می‌کنند، از سویی مقدمات پیشرفت بیشتر صنعت و فناوری را موجب می‌شوند و منابع تأمین‌کننده محصولاتی نظیر وسایل چوبی، مبلمان، لوازم‌التحریر(کاغذ، انواع مدادهای مختلف) ‌الوار و هزاران محصول دیگر محسوب می‌شوند و از سوی دیگر به منزله ریه‌های یک شهر تلقی شده و نقش مهمی در تأمین سلامت اعضای جامعه ایفا می‌کنند.

به علت فعالیت کارخانجات صنعتی و نیز ازدیاد وسایل نقلیه عمومی و فعالیت روزانه آنها در سطح شهرهای بزرگ آلاینده‌ها و گازهای مهلک و خطرناکی نظیر دی‌اکسیدکربن در هوای شهرها فزونی یافته و سلامت افراد را تهدید می‌کند.

افزایش هر چه بیشتر این مواد آلاینده کاهش میزان اکسیژن در هوا را سبب می‌شود و این وضع نامساعد گروه‌های آسیب‌پذیر نظیر بیماران ریوی و قلبی، سالخوردگان و کودکان را بیشتر تهدید می‌کند. در چنین شرایطی مسأله درخت و درختکاری راه‌حلی مناسب برای مبارزه با آلودگی‌های مذکور به شمار می‌آید. ایجاد جنگل‌های مصنوعی و فضای سبز در اطراف شهرهای بزرگ به تأسیس کارخانجات تولید اکسیژن می‌ماند.

روز درختکاری بهانه‌‌ایست برای اینکه ما به محیط زیست احترام گذشته و آن را احیاء کنیم و یا حداقل آن را با دقت بیشتری نگهداری کنیم. امید است با تلاش در این جهت، حتی با کاشتن یک نهال کوچک، کشوری زیبا و آباد را برای خویش مهیا کنیم که به طور حتم کاری پسندیده است.

اهمیت درختکاری در اسلام

در ادیان و فرهنگ‌های مختلف جهان، درخت و درختکاری جایگاه خاصی دارد. دین مقدس اسلام نیز بشر را به کاشت درخت تشویق و ترغیب کرده است و بعضی از بزرگان دین به این امر اشتغال داشته‌اند. حضرت علی علیه‌السلام در مدینه باغ‌های خرمای فراوانی به وجود آوردند و بیشتر آنها را در راه خدا وقف کرده است.

پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم  در این‌باره می‌فرمایند «اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه‌ای را به زیر کشت ببرد و انسان‌ها، حیوانات یا پرندگان از آن بخورند، این کار صدقه‌ای از طرف آن شخص شمرده می‌شود».

همچنین در روایتی معتبر از یکی معصومین(ع) منقول است که «حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد و شما مشغول کاشتن درختی بودید، ازاین عمل نیک خود دست برندارید.» و این نشانگر تأکید و توصیه اولیای اسلام به حفظ و حراست از درختان و اهمیت درختکاری است.

مطالب یاد شده به روشنی، وظیفه تک تک ما را در حفظ و حراست از منابع طبیعی موجود، به ویژه جنگل‌ها و مراتع و همچنین توسعه پایدار و گسترش این نعمت الهی، به عنوان یک وظیفه دینی و ملی، مشخص می‌کند.

1 3 4