بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
در فرهنگ و عرف سیاسى، تعاریف مختلفى از ترور و تروریست ( (terrorist و تروریسم (terrorism) ارائه شده که در عین تنوع، بسیار به هم شبیهاند . در عوض، معناى ترور در اسلام چندان از پراکندگى برخوردار نیست، و اغلب در یک گستره و فضاى محدود به کار رفته است . به همین جهت، قبل از ورود به بحث، تشریح مفهوم ترور در فرهنگ علوم سیاسى که بیشتر متاثر از فرهنگ غرب است و نیز توضیح ترور در فرهنگ اسلامى اجتنابناپذیر است .
الف) ترور در فرهنگ علوم سیاسى
منابع و مآخذ فرهنگ علوم سیاسى، ترور و مشتقات آن را، این گونه معنا مىکنند:
1- « تروریسم که از ریشه لاتین terror به معناى ترس و وحشت گرفته شده است، به رفتار و اعمال فرد یا گروهى اطلاق مىشود که از راه ایجاد ترس، وحشت و به کار بستن زور مىخواهد به هدف سیاسى خود برسد . همچنین، کارهاى خشونتآمیز و غیر قانونى حکومتها براى سرکوب مخالفان خود و ترساندن آنان نیز در ردیف تروریسم قرار دارد، که از آن به عنوان تروریسم دولتى یاد مىشود .» (2)
2- « تروریسم فعالیتهاى عاملان دولتى یا غیر دولتى [است] که در کوششهاىشان براى دستیابى به اهداف سیاسى از روشها و وسائل خشونتآمیز استفاده مىکنند . شیوههاى به کار برده شده از طرف تروریستها عبارتند از: هواپیما ربایى، گروگانگیرى، خراب کارى، بمب گذارى، بانکزنى، آدم ربایى سیاسى و آدم کشى . سازمانهاى تروریستى نوعا سعى مىکنند که با اقداماتشان توجه رسانههاى گروهى و مردم را جلب کنند . . . بسیارى از دولتها نیز براى نیل به اهداف سیاسىشان از اشکال گوناگون تروریسم - از جمله ضربات هوایى، اعدامهاى وسیع و بازداشتهاى گسترده استفاده مىکنند .» (3)
3- « به شکلى از اقدام خشونتبار دولتى و یا غیر دولتى که با هدف دستیابى به یک منظور سیاسى صورت مىگیرد، تروریسم گویند . تروریسم با انواع دیگر خشونتشباهتى ندارد . تروریسم تلاش دارد توجه بین المللى را به جانب یک بىعدالتى، خواه واقعى خواه خیالى، بکشاند . تروریستها، شیوههاى گوناگونى را به کار مىگیرند که از جمله عبارتند از: هواپیماربایى، بمب گذارى، گروگانگیرى، ترور افراد، سرقت از بانکها و خرابکارى .» (4)
4- « ترور در لغت، و در زبان فرانسه، به معناى هراس و هراس افکنى است . و در سیاستبه کارهاى خشونتآمیز و غیرقانونى حکومتها براى سرکوبى مخالفان خود و ترساندن آنان ترور گویند; و نیز کردار گروههاى مبارزى که براى رسیدن به هدفهاى سیاسى خود دستبه کارهاى خشونتآمیز و هراسانگیز مىزنند، ترور نامیده مىشود . ترورگرى، روش حکومتهایى است که با بازداشت و شکنجه و اعدام و انواع آزارهاى غیرقانونى، از راه پلیس سیاسى مخفى، مخالفان را سرکوب مىکنند .» (5)
5- « تروریسم به مفهوم آدمکشى و تهدید و ایجاد خوف و وحشت در میان مردم براى نیل به هدفهاى سیاسى و یا بر انداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولتیا تفویض آن به گروه دیگرى است که مورد نظر باشد . . . تروریسم دولتى اصطلاحى است مشعر به دخالتیک یا چند دولت در امور داخلى یا خارجى دولت دیگر، که به منظور ایجاد رعب و وحشت، از طریق اجرا یا مشارکت در عملیات تروریستى و یا حمایت از عملیات نظامى به منظور زوال، تضعیف و براندازى دولت مذکور و یا دستگاه رهبرى بر آن صورت مىگیرد .» (6)
6- « ترور . . . اصطلاحا به حالت وحشت فوقالعادهاى اطلاق مىشود که ناشى از دست زدن به خشونت و قتل و خونریزى از سوى یک گروه، حزب و یا دولتبه منظور نیل به هدفهاى سیاسى، کسب و یا حفظ قدرت است . . . ترور شخصیتیا ترور روانى یعنى ترساندن و تهدید افراد از طریق هدف قرار دادن روحیه، حس شهامت و اعتبار آنها . رژیم ترور به رژیمى اطلاق مىشود که از طریق ایجاد وحشت، تهدید، حبس و کشتار مخالفان خود حکومت مىکند .» (7)
7- « حکومتهاى تروریستى به رژیمهایى اطلاق مىشود که با شیوههاى فاشیستى و از طریق ایجاد رعب و وحشت و کشتار بیرحمانه مخالفان خود حکومت مىکنند . ترور در اصطلاح عام، بیشتر به قتلهاى سیاسى گفته مىشود که البته معنى واقعى این کلمه نیست، ولى کاملا رواج یافته، و اصطلاح عملیات تروریستى غالبا به جاى قتلهاى سیاسى به کار گرفته مىشود . . . تروریسم بینالمللى اصطلاحى است . . . که به منظور تامین مقاصد سیاسى در سطح بینالمللى انجام مىشود .» (8)
8 - در قانون داماتو «اصطلاح اقدام تروریسم بینالمللى به عملى گفته مىشود که: الف براى جان انسان، خشونتآمیز یا خطرناک باشد، یا این که ارتکاب آن در حوزه صلاحیت ایالات متحده یا هر کشور دیگر، جرم جنایى محسوب شود . ب ظاهرا با اهداف زیر صورت گیرد:
1 - ایجاد ارعاب و وحشت و فشار بر اشخاص غیر نظامى .
2 - حکومت از طریق ارعاب و فشار .
3 - تاثیر گذارى بر رفتار حکومت از طریق سوء قصد یا آدم ربایى . (9)
در یک جمعبندى کلى در باره ترور مىتوان به سخنان والتر لاکوئیور رئیس شوراى پژوهش بینالمللى مرکز مطالعات راهبردى و بینالمللى آمریکا استناد کرد . به عقیده وى: «تروریسم به عنوان کاربرد زور یا تهدید به زور در داخل یک کشور به منظور ایجاد ترس و وحشت در جامعه، تضعیف و حتى سرنگونى نهادهاى موجود و ایجاد تغییرات سیاسى تعریف شده است . او مىافزاید بزرگترین تحولى که طى سالهاى اخیر صورت گرفته، این است که تروریسم دیگر، فقط جنبه نظامى ندارد و فعالیتهاى تروریستى از حمله علیه اهداف ویژه، همچون مقامات سیاسى به سمت کشتارهاى عمومى و کور در حال حرکت است . البته تاریخ نشان مىدهد که تروریسم غالبا تاثیر سیاسى اندکى داشته است . و گروههاى تروریستى پس از سالها مبارزه مسلحانه و از دست دادن تعداد زیادى از نیروهاى خود، شاهد پیشرفتى در کارشان نیستند . بلکه تروریسم مایه تشدید خصومت و جنگ و مانع از برقرارى صلح است . بنابراین، برخلاف انتظار، عملیات تروریستى نتایج معکوس در افکار عمومى به وجود آورده است . به این دلیل که، تصمیم به استفاده از خشونت تروریستى، همیشه یک تصمیم عقلانى نیست; زیرا اگر اینطور بود، باید میزان تروریسم در جهان بسیار اندک باشد . تلاش تروریستى، در 99 درصد محکوم به شکست است، اما همان یک موردى که شانس موفقیت دارد، مىتواند قربانیان زیادى برجا گذارد، خسارات مادى بسیارى به بار آورد و وحشت و هراس بزرگتر از هر چیزى که جهان تاکنون تجربه کرده است، ایجاد کند . (10)
ب) ترور در ادبیات عرب
معادلى که براى واژه ترور، در ادبیات قدیم و جدید عرب به کار مىرود، با هم متفاوت است; اما در معنا، تفاوتى بین آن دو به چشم نمىخورد . در مجموع، در زبان عربى براى کلمه ترور سه معادل وجود دارد:
1 - فتک: در کتاب فرهنگ اصطلاحات معاصر، فتک به معناى، ترور کرد، کشت، از میان برد، و به قتل رسانده، آمده است . (11) در لسانالعرب، الفتک; یعنى هر شخصى که فردى را بى خبر و از روى غفلتبکشد، و نیز، به معناى شخصى است که از غفلت فرد دیگرى استفاده مىکند و او را مىکشد یا مجروح مىسازد . (12) در لغتنامه دهخدا، این واژه به معنى، به ناگاه گرفتن، ناگاه کسى را کشتن و یا کشتن غافلگیرانه مقتول است . (13) در فرهنگ نوین، فتک به حمله برد، یورش برد، به ناحق کشت، خون ناحق ریخت، فتک به آدمکشى و فتاک به بسیار آدمکش ترجمه شده است . (14) در هر حال، فتک; یعنى انسان در مکانى پنهان شود، سپس از مخفىگاه خارج گردد، و به کسى حمله آورد، و او را بىمحابا و بدون ترس به قتل رساند . بنابراین در لسان امروزى عرب، ترور مصداق دقیق واژه فتک است . (15)
2 - ارهاب: کلمه ارهاب و مشتقات آن، در ادبیات قدیم عرب به معناى ترس، ترسانیدن و دچار هراس کردن بود . قرآن هم بر همین معنا تاکید دارد . به عنوان نمونه به این آیه بنگرید: «ایاى فارهبون» (16) : (در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها، تنها از من بترسید). (17) الارهابى; یعنى کسى که براى برپا داشتن قدرت و سلطه خود به ترساندن متوسل مىشود . الحکم الارهابى ، نوعى حکومت است که بر ارعاب و زور قرار دارد . (18) در کتاب فرهنگ اصطلاحات معاصر، ارهاب به معناى ترساندن، ایجاد ترس و وحشت، تهدید نمودن، ترور، هشدار مسلحانه، خشونت، ارعاب و تروریسم به کار مىرود . و نیز، ارهاب دولى به تروریسم دولتى یا بینالمللى، ارهابى به تروریست و تروریستى و شبکة ارهاب به باند ترور و شبکه ترور ترجمه مىشود . (19) بنابراین، مىتوان گفت: ارهاب در ادبیات قدیم و در قرآن به معناى ترور به کار نرفته، ولى در دوره معاصر به معناى ترور به کار مىرود .
3 - اغتیال: اغتیالا یا قتله غیلتا; یعنى پنهانى و به شکلى که مقتول با خبر نشود، او را از پاى در آوردن . (20) در المنجد، الغیلة به معنى فریب دادن و به ناگاه کشتن و قتله غیلة به معنى به او نیرنگ زد و به ناگاه او را کشت، آمده است . (21) به عبارت دیگر، اغتیال به معناى ترور و سوء قصد و محاولة الاءغتیال به معناى طرح ترور و توطئه ترور بهکار مىرود . (22) در فرهنگ بزرگ، اغتیال به آدم کشى و غیلة به حیله، مکر و فریب ترجمه شده است . (23) در مجموع هلاک کردن، به ناگاه کشتن، با خدعه کشتن، در پنهان کشتن، ناگاه کشتن و گرفتن، فریب دادن و به خلوت بردن و سپس کشتن از معناى اغتیال است . (24) غیله به معناى على غفلة منه یا کسى را به غفلت و غافلگیرانه کشتن است . (25)
ج) ترور در زبان فارسى
در فرهنگ فارسى عمید ترور ( (Terreur به معنى ترس زیاد، بیم هراس، خوف و وحشت است، و در اصطلاح سیاست; یعنى کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم . تروریست ( (Terroriste به عامل ترور، طرفدار ترور، آدمکش، آن که براى رسیدن به هدف خود کسى را به طور غافلگیرانه بکشد و یا ایجاد وحشت و هراس کند . تروریسمTerrorisme روش کسانى است که آدمکشى و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریق که باشد، براى رسیدن به هدفهاى سیاسى خود از قبیل تغییر حکومتیا در دست گرفتن زمام امور لازم و مباح مىدانند . (26)
در لغتنامه دهخدا آمده است: واژه ترور از فرانسه اقتباس شده و به معنى قتل سیاسى به وسیله اسلحه است . تازیان معاصر اهراق را به جاى ترور به کار مىبرند، و این کلمه در فرانسه به معنى وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابى بود که پس از سقوط ژیروندنها از 31 مه 1793 تا 1794 در فرانسه مستقر گردید و اعدامهاى سیاسى فراوانى را به دنبال داشت . ترور کردن نیز به معناى قتل سیاسى با اسلحه و تروریستبه معنى کسى که طرفدار اصول تشدد، حامى شدت عمل و ایجاد رعب و ترس مىباشد . این کلمه در زبان فارسى به شخصى اطلاق مىشود که با اسلحه مرتکب قتل سیاسى شود . تروریسم در زبان فارسى به اصلى گفته مىشود که در آن از قتلهاى سیاسى و ترور دفاع گردد . (27)
بنابراین، شاخصهاى ترور بر پایه بیشتر تعاریف و معانى فوق عبارتند از:
1 - هر اقدامى که ایجاد ترس، وحشت، هراس، خوف و رعب در میان مردم یا مخالفان بیانجامد، و این اقدام، خشونتآمیز، زورمدارانه، غیرقانونى و هراسانگیز باشد
2 - این اقدام با هدف برانداختن حکومت، یا به منظور در دست گرفتن امور، یا به جهت ضعیف کردن حاکمیت و دستگاه رهبرى و یا با هدف تاثیر بر رفتار مخالفان صورت مىگیرد .
3 - اقدام مذکور توام با قتل پنهانى، ناگهانى و غافلگیرانه است و آن نیز، با خدعه و فریب، مکر و حیله همراه و همگام است .
بهطور خلاصه مىتوان گفت : ترور در لغتبه معناى ترس، هراس، خوف و وحشت است و در اصطلاح سیاسى به معناى کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت میان مردم مىباشد . تروریستبه عامل ترور، آدم کشى، و بهطور کلى به کسى اطلاق مىگردد که براى رسیدن به هدف خود، کسى را غافلگیرانه بکشد و یا ایجاد وحشت و هراس نماید .
تروریسم روش کسانى است که آدم کشى و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقى که باشد براى رسیدن به هدفهاى خود لازم و درست مىدانند . در نتیجه، علاوه بر شیوه و روش اقدام، انگیزه افراد یا گروهها در انجام عمل، ملاک تروریستى بودن یا تروریستى نبودن عمل را مشخص مىکند; یعنى اگر فرد یا گروهى با هدف سرقتیا کسب منفعت اقتصادى اقدام به آدم کشى نمایند، به این عمل، عمل تروریستى اطلاق نمىگردد; چرا که مىبایست انگیزه فرد یا گروهى که دستبه آدم کشى یا ایجاد رعب و وحشت مىزنند، سیاسى باشد . به عنوان مثال، پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، برخى از گروههاى سیاسى، با قتل، آدم کشى و ایجاد رعب و وحشت، قصد ساقط نمودن انقلاب اسلامى و به دست گرفتن امور را داشتند; یعنى براى وصول به اهداف سیاسى، اقدام به قتل و خون ریزى مىکردند، از این رو اقدام آنها دقیقا یک اقدام تروریستى بود .
علاوه بر افراد یا گروههاى سیاسى که ممکن استبراى وصول به اهداف سیاسى اقدام به عملیات تروریستى نمایند، گاهى اوقات دولتها در داخل مرزهاى جغرافیایى و حتى در وراى مرزهاى جغرافیایى خود دستبه ترور مىزنند و براى دستیابى به اهداف سیاسى، مخالفین خود را با عملیات تروریستى به قتل مىرسانند، به این گونه اعمال «تروریسم دولتى» اطلاق مىگردد . به عنوان نمونه مىتوان از عملیات سازمان C.I.A ایالات متحده آمریکا نام برد که بر اساس آنچه توسط اعضاى سازمان تحت عنوان خاطرات منتشر شده و یا اطلاعاتى که سازمان راسا به چاپ رسانده، در پنجاه سال اخیر این سازمان دهها عملیات تروریستى را در وراى مرزهاى جغرافیایى خود از آمریکاى لاتین گرفته تا آفریقا، آسیا، خاورمیانه و خاور دور انجام داده است . مانند کودتاى 28 مرداد 1332 ایران .
البته همانطورى که یورگن هابر مارس گفته است : «تروریسم به رغم بیان و زبان مذهبى آن، پدیدهاى مدرن [غیر مذهبى] است . » (28)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط افسر جوان...نوری در 1396/03/20 ساعت 12:22:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1396/03/23 @ 12:34:48 ق.ظ
كوثر [عضو]
سلام انشاء الله ماه پر برکت و پر فضیلتی را داشته باشید
در این ماه عزیز و بزرگ ما رو هم دعا کنید
http://blog42.kowsarblog.ir/
1396/03/21 @ 08:08:03 ب.ظ
دهسنگی [عضو]
سلام احسنت
خدا لعنتشون کنه