موضوع: "تروریسم"

هر لحظه بخوانی کم است....!

عکس العمل شیطان هنگام نزول آیه الکرسی
امام محمد باقر از امیر المومنین (ع) روایت فرموده: هنگامی که آیت الکرسی نازل شد رسول خدا (ص) فرمود آیه الکرسی آیه ای است که از گنج عرش نازل شده و زمانی که این آیه نازل گشت هر بتی که در جهان بود با صورت به زمین خورد.

در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :”امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.

ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال کرد: ” دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد”
مرد گفت “رسول خدا فرمود:” آیه ای از گنج های عرش نازل شد که بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.
 
آیت الکرسی سید آیات قرآن
 
پیامبر به حضرت علی (ع) فرمود: ” یا علی ! من سید عربم-مکه سید شهر هاست- کوه سینا سید همه کوه هاست- جبرئیل سید همه فرشتگان است – فرزندانت سید جوانان اهل بهشتند- قرآن سید همه کتاب هاست – بقره سید همه سوره های قرآن است – ودر بقره یک آیه است که آن آیه ۵۰کلمه دارد و هر کلمه ۵۰ برکت دارد و آن آیت الکرسی است.
 
پاداش کسی که آیت الکرسی را زیاد می خواند
 
عبدالله بن عوف گفته است:” شبی خواب دیدم که قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی کردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و کاخ های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این کاخ را بشمار ؛ من هم شمردم ۵۰ درب داشت.
بعد گفتند: خانه هایش را بشمار. دیدم ۱۷۵ خانه بود. به من گفتند این خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم که از خواب پریدم و خدا را شکر گفتم.
 
صبح که شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف کردم.
او گفت : معلوم است که تو آیه الکرسی زیاد می خوانی. گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از کجا فهمیدی. گفت برای اینکه این آیه ۵۰ کلمه و ۱۷۵ حرف دارد. من از زیرکی حافظه او تعجب کردم. آنگاه به من گفت : هر که آیه الکرسی را بسیار بخواند سختی های مرگ بر او آسان می شود.
 
داستان نزول
رسول اکرم (ص) فرمود: چون خدای متعال خواست سوره ی حمد و آیه های شهدالله (۱۸و۱۹ آل عمران) و قل اللهم (۲۶-۲۷آل عمران) و سوره توحید و آیه الکرسی را به زمین نازل کندهمگی به عرش الهی چنگ زدند در حالی که بین آن ها و خداوند حجابی نبود.
سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوی کسانی که عصیان و گناه می کنند می فرستی ؛ در حالی که ما پاک و مطهر هستیم.
سپس خدای متعال فرمود :” به عزت و جلال خودم سوگند ، هیچ کس شما را بعد از نماز نخواند مگر این که او را در مرتبه بالای قدس جای دهم که از نعمت های آن استفاده کنند و در هر روز ۷۰ بار به او با نظر رحکت خود بنگرم و در هر روز ۷۰ حاجت او را برآورم هرچند که بسیار گناه کرده باشد که کمترین آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد. او را از هر دشمنی پناه می دهم و برای پیروزی بر هر دشمنی یاریش می دهم و مانعی به جز مرگ برای بهشت رفتن او نباشد.( یعنی بعد از مرگ بلافاصله به بهشت می رود)
 
آیت الکرسی برای حفظ چشم
 
بعد از هر نماز دستان را روی چشم بگذارید و بعد از خواندن آیت الکرسی بگویید:”اللهم احفظ حدقتی بحق حدقتی علی بن ابیطالب(ع)”
 
امان نامه الهی
 
امام کاظم (ع) فرمود: از بعضی پدران بزرگوارم شنیدم که کسی داشت سوره حمد را می خواند پس حضرت فرمود: هم شکر خدا را به جای آورد و هم به پاداش رسید. بعد حضرت شنید که سوره توحید می خواند فرمود: ایمان آورد و ایمنی به دست آورد و سپس شنید که سوره قدر می خواند فرمود: راست گفت و آمرزیده شد و بعد شنید که آیت الکرسی می خواند فرمود: خداوند خالق امان نامه برایش فرو فرستاد.
 
قرآن برتر است یا تورات؟
روایت شده که از پیامبر (ص) پرسیدند: قرآن برتر است یا تورات؟ فرمودند: در قرآن آیه ای است که از تمام کتابهایی که خداوند بر پیامبرانش نازل فرموده بهتر و برتر و والاتر است و آن آیه الکرسی است.
پیامبر فرمودند با فضیلت ترین آیه ای که بر من نازل شد آیه الکرسی است.
پیامبر فرمودند آیه الکرسی وسوره توحید عظیم تر از همه چیزهایی است که دون و پست تر از خداست.
 
پیامبر (ص) فرمودند: دانش بر تو گوارا باد. سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست این آیه دارای دو زبان و دو لب است که در عرش الهی تسبیح و تقدیس خدا می گوید.
رسول خدا (ص) فرمود: در شب معراج دو لوح را دیدم ، که در یک لوح سوره حمد و در لوح دیگر کل قرآن قرار داشت که سه نور از آن می درخشید . پس گفتم ای جبرئیل این نوره چیست؟ جبرئیل در جواب گفت : آن سه نور یکی سوره توحید و یکی سوره یاسین و دیگری آیه الکرسی می باشد.
 
پیامبر (ص) فرمودند: در معراج در آـسمان هفتم دیدم که ملائکه حجب سوره نور را می خوانند ، خزان کرسی آیه الکرسی و حمله عرش سوره مومن را می خوانند.

امام صادق (ع) فرمود: همانا من از آیه الکرسی برای بالا رفتن درجات استفاده می کنم.

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه سوره حمد و توحید و قدر را با آیه الکرسی بخوانید و بعد از آن برخیزید و و رو به قبله حاجات خود را از خدا بخواهید که حاجاتتان بر آورده خواهد شد زیرا اسم اعظم هستند.
 
امام علی (ع) فرمودند اگر شما از آثار معنوی آیه الکرسی آگاه بودید در هیچ حال خواندن آن را ترک نمی کردید.
امام محمد باقر (ع) فرمودند: هر کس یک بار آیه الکرسی را بخواند خداوند هزار ناراحتی از ناراحتی های دنیا و هزار سختی آخرت رااز او دور می کند که کمترین ناراحتی دنیا فقر و کمترین سختی آخرت فشار قبر است.

رسول خدا در خواب به دختر خویش فرمودند: ترازوی اعمال خویش را با آیه الکرسی سنگین گردان. زیرا هرکس آن را قرائت نماید آسمان وزمین با فرشتگانش به جنبش و حرکت در آیند و خداوند را با صدای بلند به پاکی یاد کنند و او را بزرگ بدارند و تسبیح گویند. پس از آن تمامی فرشتگان از خداوند می خواهند که گناه خواننده آیه الکرسی را ببخشد و از خطا و لغزشش در گذرد.

رسول خدا (ص) فرمودند: هرکس آیه الکرسی را یک بار بخواند اسم او از دیوان اشقیا و انسان های بد محو می شود.

امام رضا (ع) به نقل از پیامبر فرمودند: هر کس ۱۰۰ مرتبه آیه الکرسی را بخواند چنان باشد که همه عمر خود را عبادت کرده باشد.
 
بعد از نماز
 
پیامبر فرمودند: هر کس آیه الکرسی را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خداوند متعال به سوی خواننده آیت الکرسی نظر رحمت افکند و فرشته ای را بر انگیزد که از آن زمان تا فردای آن کارهای خوبش را بنویسد و کارهای بدش را محو کند.

رسول اکرم (ص) فرمود: یا علی بر تو باد به خواندن آیه الکرسی بعد از هر نماز واجب. زیرا به غیر از پیغمبر و صدیق و شهید کسی به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمی کند و هر کس بعد از هر نماز آیه الکرسی را بخواند به جز خداوند متعال کسی او را قبض روح نمی کند و مانند کسی باشد که همراه پیامبران خدا جهاد کرده تا شهید شده است و فرمود: بعد از مرگ بلا فاصله داخل بهشت می شود و به جز انسان صدیق و عابد کسی بر خواندن آیه الکرسی مواظبت نمی کند.

در روایتی از امام باقر آمده است:” هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگیدر امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد.”
 
رسول اکرم فرمودندک هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق می گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد.

جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آیه الکرسی بخواند و بگوید :” اعیذ نور بصری بنور الله الذی لا یطفی” 

خداوند به موسی بن عمران وحی فرمود: کسی که بعد از نماز واجبش آیه الکرسی بخواند خداوند متعال به او قلب شاکرین – اجر انبیا و عمل صدیقین را عطا فرماید و چیزی جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگیری نمی نماید. مداومت نمی نماید به آن مگر پیامبر یا صدیق یا کسی که از او راضی شده ام و یا شخصی که شهادت را روزی او می نمایم.
 
زیادی علم وحافظه
 
پیامبر (ص) روایت کرده است که فرمودند : ۵ چیز حافظه را قوی می گرداند: خوردن شیرینی – گوشت نزدیک گردن – عدس – نان سرد و خواندن آیت الکرسی

عالمی گوید : هر که علم می خواهد بر پنج چیز مواظبت می کند:

۱- پرهیزکاری در آشکارا و پنهان ۲- خواندن آیت الکرسی ۳- همیشه با وضو بودن ۴- نماز شب خواندن حتی اگر دو رکعت باشد. ۵- غذا خوردن به منظور نیرو گرفتن نه شکم پر کردن.
 
سفر
 
امام صادق (ع) فرمود: سفر را با دادن صدقه و یا با خواندن آیت الکرسی آغاز کنید. کسی که در سفر هر شب آیه الکرسی را بخواند هم خودش در سلامت باشد و هم چیزهایی که همراه اوست.
 
حاجت
 
اگر برای کسی کار مهمی پیش آمده باشد و بخواهد که زود انجام شود و به صحرایی رود که در آنجا کسی نباشد و خطی دور خود بکشد و رو به قبله با تواضع بنشیند و ۷۰ بار آیه الکرسی را بخواند . بدون شک در آن روز حاجات او بر آورده شود . این کار تجربه شده است و شکی در آن نیست.
 
رسول اکرم (ص) فرمودند: هرگاه برای حاجتت از خانه ی خود بیرون آمدی آیه الکرسی را بخوان که حاجتت به خواست خدا برآورده گردد.

امام علی (ع) فرمودند: هرگاه یکی از شما اراده حاجتی کند پس صبح روز پنج شنبه در طلب آن بیرون رود و در وقت بیرون رفتن آخر سوره آْ عمران ( آیه ۱۹۰تا آخر) و آیه الکرسی و سوره قدر و حمد را بخواند ، زیرا که در خواندن این ها حوائج دنیا و آخرت برآورده می شود.

در روایت آمده است هر کس آیت الکرسی را در وقت غروب بخواند حاجتش برآورده گردد.

دانلود سخنرانی رائفی پور درباره تروریست

کتاب «تروریسم و فضای مجازی در خاورمیانه» رونمایی شد

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «تروریسم و فضای مجازی در خاورمیانه» ظهر پنجشنبه با حضور عباس عراقچی معاون امور بین الملل وزارت امور خارجه در سالن «سیروس صابر» اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز برگزار شد.

این کتاب توسط عباس عراقچی، محمدرضا دهشیری و شاهین جوزانی کهن (کارشناسان ارشد مسائل غرب آسیا، خاورمیانه و شمال آفریقا) نوشته شده است.

کتاب «تروریسم و فضای مجازی در خاورمیانه» توسط یک ناشر البرزی به چاپ رسیده است.

 

دکتر عباس عراقچی معاون امور حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه، در این خصوص گفت: برای جمع آوری اسناد مورد استفاده در این کتاب یک سال زمان صرف شده است.

در این کتاب به چگونگی بهره برداری تروریسم پسامدرن و داعش از فضای سایبری برای دستیابی به مقاصد شوم اشاره شده است، تروریسم یکی از بزرگترین دغدغه های جوامع بشری است، در این کتاب به تغییر چهره تروریسم در عصر حاضر و همچین تحولات این پدیده در فضای مجازی پرداخته شده است.

در این کتاب به غلبه تروریسم بر محدودیت های زمانی و بهره گیری از قدرت فضای مجازی اشاره شده است که چگونه توانسته به وسیله این فضا از ماهیت سنتی خود فراتر رفته و پا به دنیای پسامدرن گذاشته است.

گفتنی است؛ در این مراسم دکتر عباس عراقچی شهروند افتخاری استان البرز شد.

تروريسم از سنتي تا سايبری!!!

 

گروه امنیت سایری گرداب: در شرايطي كه فضاي مجازي به بخش مهمي از زندگي روزمره همه مردم تبدیل شده، بديهي است كه حتي پای تروريسم و خشونت هم به اين فضا باز مي شود و ماهيتي سايبري مي يابد. هم اكنون چند سالي مي شود كه با فراگير شدن اينترنت و افزايش استفاده از فضاي مجازي در تمامي زيرساخت‌ها كشورها، تروريسم سايبري به يكي از چالشهاي دنيا تبديل شده و به تناسب گسترش روشهاي امنيتي در فضاي مجازي تروريستهاي سايبري نيز خود را مجهز و به روز مي كنند تا همواره نگراني از حمله هاي تروريستي در فضاي مجازي وجود داشته باشد.

تروريست سايبري به چه معنايي است؟

«ترور» به معنای ترس و ترساندن است. در فرهنگهاي اصطلاحي تروریسم را اقدام سیاسی خشونت آمیز افراد یا اقلیت‏های سازمان یافته علیه اشخاص، دارایی‏ها و نهاد‏هایی می‏دانند. اقدامات تروریستی با اهدافی نظیر کسب استقلال از یک دولت، سرنگونی رژیم حاکم و مبارزه علیه برخی جنبه‏ های سیاسی یک دولت صورت می ‏گیرد.‏ بدین منظور انواع مختلفی از تروریسم طی سالهای اخیر پدید آمده است كه هر يك بر پايه مبنا و معياري خاص شكل گرفته است. تروريسم هسته اي، بيو تروريسم، تروريسم ملي گرا، تروريسم سياسي، ناركو تروريسم، تروريسم مذهبي، تروريسم دولتي، سايبر تروريسم ،تروريسم كشاورزي، تروريسم شيميايي، تروريسم جنايي انواع مختلفي از تروريسم است كه بسته به تعاریف ارائه شده از تروریسم مورد توجه قرار می گیرد. تروریسم سایبری یکی از جدی ترین گونه های تروریسم است که در سالهای اخیر تبعات جبران ناپذیری بر زیرساختهای کشورها داشته است. سایبر تروریسم را میتوان اینگونه تعریف کرد: «اقدامات برنامهریزي شده و هدفمند با اغراض سیاسی و غیرشخصی که علیه رایانهها، امکانات و برنامه هاي ذخیره شده در درون آنها از طریق شبکه جهانی صورت میگیرد و هدف از چنین اقدامی نابودي یا وارد آوردن آسیب هاي جدي به آنهاست»

تروريسم از سنتي تا سايبري

هرچند در تعریف ترور اختلافاتی وجود دارد اما تروریسم تاریخچه ای به قدمت نوع بشر دارد. تاریخ گواه آن است که همواره افراد یا گروه هایی برای دستیابی به اهداف خود دست به خشونت، کشتار و اقدامات مسلحانه می زدند. دنیای امروز اما دنیای علم و تکنولوژی است. بنابراین شیوه های تروریستی هم به تناسب مدرنیته و پیشرفت تکنولوژی فرق کرده است. تروریسم سایبری هم یکی از شیوه ها و انواع نوین و متاخر تروریستی بشمار می رود.؛ در این شیوه نيازي به اسلحه گرم و مواد منفجره نيست. تروريست هاي سايبري گاهي براي هك كردن حياتي ترين زير ساختهاي يك كشور تنها به يك رايانه شخصي متصل به اينترنت و افراد يا گروه هايي با هوش سياه نياز دارند.

هزینه های تروریست سایبری به مراتب از تروریسم سنتی کمتر است و از سوی دیگر خطرات کمتری فرد یا گروه های تروریست را در معرض تهدید قرار می دهد. در شرایطی که برای انجام برخی از حملات تروریستی در حرکتهای انتحاری فرد تروریست جان خود را هم از دست می دهد، در تروریسم سایبری یک حمله تروریستی می تواند از هزاران کیلومتر فاصله با هدف مورد نظر هدایت شود.


به عنوان نمونه در جریان جنگ سرد بین آمریکا و شوروی، نرم افزار کنترل گاز در یکی از قسمت های روسیه دست کاری شد، مهاجم سایبری توانست برای مدتی جلوی انتشار گاز در لوله های مادر را بگیرد اما پس از مدتی فیلترها را آزاد کرده و گاز پرفشار در لوله ها حرکت کرد، نقاط اتصال لوله ها به یکدیگر که توان مقاومت نداشتند، شکستند و موجب انفجار لوله های گاز در بسیاری از نقاط روسیه شدند.

از سوی دیگر ردیابی تروریستهای سایبری نیز کار ساده ای نیست آنها می توانند با هویتی غیرواقعی در فضای مجازی وارد شوند و یا با هک کردن رایانه افراد دیگر از مسیر رایانه فرد هک شده اهداف تروریستی خود را دنبال کنند. گستره فعالیت آنها به وسعت تمامی مراکزی است که به نوعی به سیستم های رایانه ای مجهزند و به اینترنت متصل می شوند. به طور کلی تروریسم سایبری در مقایسه با تروریسم سنتی سرمایه گذاری روانی کمتر و آموزش فیزیکی اندک و خطر مرگ کمتری دارد. این مسائل موجب شده است تا برخی گروه های تروریستی مانند داعش برای پیشبرد اهداف تروریستی خود در راستای انجام حرکات تروریستی سنتی از ظرفیتهای فضای سایبری هم بهره می برند بدین صورت که هم برای خود تبلیغ می کنند و هم آموزش ساخت بمب و عملیاتهای انتحاری را از طریق فضای مجازی مدیریت می کنند.

اهداف و ابزار كار سايبر تروريسم

الكترونيكي شدن «زیرساختهای حیاتی» همانگونه كه طراحي، ‌نگهداري و استفاده از آنها را آسانتر كرده است اما خطراتی که موجب آنها می شود را نیز افزایش داده است. اگر كسي بتواند از سدهاي امنيتي اين زيرساخت ها عبور كند و كدهاي امنيتي آنها را هك كند مي تواند در عرض چند ثانيه بخشي از يك كشور يا حتي بخش هايي از جهان را فلج كند. تروريستهاي سايبري هم اغلب بر روي همين زيرساخت هاي حياتي متمركزند.

ماهیت «چندرسانه‎ای» فضای سایبر، به تروریست ها امکان بهره‎برداری های سوء دیگری را هم داده است. فشار یک دکمه کافی است تا انتشار بد افزارهای مخرب رایانه ای در عرض چند ثانیه هزاران سیستم‌ رایانه ای و مخابراتی در جهان را آلوده کند. رایج‌ترین روش‏ های این نوع تروریسم عبارتند از هک کردن، شیوع ویروس‏ های رایانه‏ ای، جاسوسی الکترونیک، دزدی هویت و تخریب یا دستکاری اطلاعات.‏ نرم افزارهای مخرب رایانه‌ای که تروریست‌های ساببری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند، متنوع هستند که از جمله آنها می‌توان به ویروس ها، کرم ها، تروجان ها، اسپم ها اشاره کرد.

هک و نفوذ رایانه‌ای و خرابکاری اینترنتی و شبکه ای نیز بخشی دیگر از ابزارهای تروریست های سایبری به شمار می روند. ازآنجایی‌که شبکه های اینترنتی در دسترس همگان قرار دارد و بسیاری از سایتها و زیرساختهای حیاتی کشورها در بستر اینترنت ارائه می شود، تروریستهای سایبری می توانند سنگین ترین قفلهای امینیتی را هم با روشهای خاص خود بشکنند و در عرض چند ثانیه به اهداف خود دست یابند.

“دوروتی دنینگ” استاد علوم رایانه‏ای دانشگاه جرج تاون درباره ماهیت تروریسم سایبری می گوید: سایبر تروریسم، بیشتر به معنای حمله یا تهدید علیه رایانه‏ ها، شبکه‏ های رایانه‏ ای و اطلاعات ذخیره شده در آنهاست، هنگامی که به منظور ترساندن یا مجبور کردن دولت یا اتباع آن برای پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی خاص اعمال می ‏شود.‏ یک حمله، برای اینکه به عنوان تروریسم سایبری شناخته شود باید به خشونت علیه اشخاص یا دارایی ها منجر شود یا دست کم آسیب کافی برای ایجاد ترس را باعث شود. حملاتی که منجر به مرگ یا صدمات بدنی، انفجار، سقوط هواپیما، آلودگی آب یا خسارات متعدد اقتصادی می شود را می توان به عنوان مصادیق تروریسم نام برد.

تروريسم سايبري در ايران و جهان

امروزه بسیاری از فعالیت های تروریستی به شکل حملات هکری و در قالب دزدی اطلاعات صورت می گیرد. نخستین بار در سال 1982 هکرهای طرفدار دولت پاکستان با نام “باشگاه هکرهای پاکستانی” به کامپیوتر‏های هند حمله کردند. در سال 1999 به هنگام حمله ناتو به کوزوو سایت این سازمان مورد حمله قرار گرفت. در همان زمان، وب سایت ارتش امریکا و سایت‏های تجاری این کشور به وسیله هکرهای چینی، روسی و صرب مورد حمله قرار گرفت.


كشور ما نيز بارها مورد حمله هاي تروريسم سايبري قرار گرفته است. سال 89 كرم جاسوسي استاكس نت صنایع مربوط به بخش نفت و نیرو كشورمان را مورد حمله قرار داد.


یکی از جدی ترین حملات سایبری حمله‌ای بود که نسبت به تجهیزات نفتی کشورهای خاورمیانه صورت گرفت. این بدافزار که با نام فلیم (شعله آتش) به کشورهای مختلفی ارسال شده بود، پیچیدگی‌های متعددی داشت و علاوه بر جاسوسی، یک ویروس مخرب به شمار می‌رفت. در طول سالهاي فراگير شدن اينترنت در ايران بارها ويروسهاي مختلف جاسوس و بدافزارهاي مخرب زير ساخت هاي كشورمان را مورد حمله قرار داده اند. استارس و دوکو نیز دو نمونه دیگر از ویروس هایی هستند که اخبار حمله آنها به ایران رسانه ای شده است. تروريستهاي سايبري بي ترديد همين حالا كه شما مشغول مطالعه اين گزارش هستيد در حال طراحي بدافزار و يا اجراي برنامه هاي تروريستي خود هستند.

راهكارهاي مقابله

شايد اصلي ترين راهكار براي داشتن اينترنتي ايمن، اجرای یک طرح جامع امنیت ملی در حوزه سایبری باشد. طرحی که شبکه ملی اطلاعات هم می تواند از اجزای آن باشد. در این طرح می بایست به حوزه های آموزش عمومی، تقویت سیستم های دفاعی و توان مقابله و اجرای عملیات در هر سطح علیه مهاجم مورد توجه قرار گیرد. همچنین نیاز است ملاحظات مربوط به پدافند غرعامل در همه طرح های مربوط به شبکه های ارتباطی و الزام دستگاه های اجرایی به استفاده از توان داخلی (تا حد امکان) مد نظر باشد.


از سوی دیگر به نظر می رسد در این زمینه از یک ضعف دیپلماتیک رنج می بریم. یافتن راه های پیگیری حقوقی بین المللی حملات سایبری به ایران و همچنین تلاش برای سهیم شدن در مدیریت اینترنت جهانی از طریق حضور در مجامع موثر و مرتبط، اقداماتی است که نیازمند یک وزارت امور خارجه توانمند و متعهد است.

"تروریسم و ابتذال" دو روی سکه "بزرگان آمریکا"

دلباختگان امريكا و توسعه به سبك امريكايي در ايران كم نيستند. كساني كه با هر احساس كمبودي در فرهنگ ايرانيان، به سرعت، نمونه مثبت همان را در غرب مثال مي‌زنند و حتي گاه براي فرهنگ ايراني كمبود تراشي مي‌كنند تا بهانه لازم براي به رخ كشيدن فرهنگ ليبرال امريكايي فراهم شود. اين روزها اين جماعت كار سختي در پيش دارند؛ توجيه‌تراشي براي نمايش ابتذالي كه در مناظره‌هاي انتخاباتي امريكا عيان شده، كار سختي است! تا همين ديروز، جهان را در هيجان و التهاب انتخابات رياست جمهوري امريكا تصوير و تيتر مي‌كردند؛ حالا اما همه اين هيجان به نمايش ابتذال فرهنگ امريكايي بدل شده است؛ دفاع از تروريسم، ولنگاري جنسي و فرهنگي و در نهايت افشاگري‌هاي غيراخلاقي به عنوان ابزار رسيدن به هدف (سياست ماكياولي امريكايي). هنوز خيلي‌ها انتخابات امريكا را با هيجان دنبال مي‌كنند؛ نه به دليل اهميت آن كه چه كسي رئيس مي‌شود؛ اين دغدغه ديگر كهنه شده و اغلب مي‌دانند اينكه سلطه امريكا بر جهان توسط كلينتون دنبال شود يا ترامپ، تفاوتي ندارد. بلكه هيجان اين روزها مثل هيجان دنبال كردن اخبار زرد بازيگران هاليوود شده است؛ سياست امريكايي تحت تأثير فرهنگ مبتذل امريكا زرد و سخيف طي مي‌شود؛ يك هاليوود سياسي تمام عيار!

 

روشنفكران ايراني ترجيح مي‌دهند همه‌ ابتذال نمود يافته در رقابت‌هاي انتخاباتي امريكا را متوجه دونالد ترامپ كنند و مفري براي هيلاري كلينتون به عنوان نماينده حزب مورد علاقه روشنفكران غرب‌زده  ايراني دست و پا كنند؛ تقسيم امريكا به امريكاي خوب كلينتون و امريكاي بد ترامپ. واقعيت اما امر ديگري است؛ همه چيز بد و مبتذل و زرد است و امريكاي كلينتون و امريكاي ترامپ دو قطب اصلي امريكاي بد هستند؛ خوب‌ها در فرهنگ ليبرال، در فرهنگ سرمايه محور و انسان‌مدار غرب، اگر بتوانند باقي بمانند، اما جايي براي رسيدن به قدرت ندارند. نگاهي به آنچه اين روزها در امريكا مي‌گذرد، نشان مي‌دهد اين گزاره، بدبينانه نيست.

 

دفاع از تروريسم و ولنگاري جنسي؛ دو سوي فرهنگ امريكايي

 

هيلاري كلينتون صراحتاً از نقش ايالات متحده در تأسيس داعش مي‌گويد؛ اعترافي كه حالا به بزرگ‌ترين حربه رقيب انتخاباتي‌اش براي حمله به او تبديل شده است. كلينتون در دفاع از خود سعي مي‌كند سوريه، ايران و روسيه را مسببان شكل‌گيري داعش معرفي كند. حرف خنده‌داري كه تعداد رزمندگان اين سه كشور در مقابله با داعش براي اثبات دروغ بودنش كفايت مي‌كند. با اين همه، اين دروغگو نماينده تمام‌نماي حزب حاكم امريكاست؛ دمكرات‌هاي مودب و باهوش كه حتي جنازه نظاميان سوري و كودكان يمني هم چيزي از ميزان ادب آنها كم نمي‌كند!

 

خشونت و دفاع از تروريسم در عمل (صرف نظر از شعارهاي شيك مبارزه با تروريسم) در متن فرهنگ امريكا پررنگ است. جامعه‌اي كه ياد گرفته حامي تروريسم صهيونيستي باشد، جامعه‌اي كه خشونت‌هاي مسلح در ميان آنها شايع است، جامعه‌اي كه هيچ وقت نتوانسته در موضع اكثريت، معترض جنگ‌طلبي‌هاي حاكمانش در هزار كيلومتر دورتر از خاك امريكا باشد، حتماً يكي از نمايندگانش هيلاري كلينتوني خواهد بود كه فروش اسلحه به داعش و اذعان به تأسيس داعش يكي از اعتراف‌هاي اوست. البته هيلاري هم همانند رئيس‌جمهور هم‌جناحي‌اش اوباما، اتوكشيده و مودب است؛ اهل پرخاش و خشونت‌هاي كلامي‌اي همچون ترامپ نيست؛ اما آيا اين ظاهر شيك از تعداد قربانيان جنگ‌افروزي‌هاي امريكا در خاورميانه مي‌كاهد، بعيد است!

 

هيلاري كلينتون نماينده آن بخشي از امريكاست كه جنتلمنانه رفتار مي‌كنند اما خوب بلدند سرها را با پنبه ببرند. به شما ناسزا نمي‌گويند اما با لبخند شما را له خواهند كرد. آنها همان‌طور كه دارند در مورد حقوق بشر و دفاع از فقرا و مذمت ‌نژادپرستي سخنراني كنند، دلارهايشان به نفع تكفيري‌ها و سلاح‌هايشان به نفع آل سعود و اسرائيل كار مي‌كند. آنها مردان عمل هستند و نه حرف!

 

حالا مي‌توان يكبار بيانات رهبر انقلاب در شهريور سال جاري را مرور كرد كه دولت امريكا را فاقد صلاحيت اخلاقي براي اظهارنظر درباره‌ جمهوري اسلامي ايران دانستند و فرمودند: «چه حزبي كه دولت آن، امروز در امريكا بر سر كار است و چه حزب رقيب كه دولت قبلي را به‌دست داشت، هيچ‌كدام صلاحيت اخلاقي ندارند، زيرا هر دو حزب، مرتكب جنايات و فجايع گوناگوني شده‌اند… بزرگ‌ترين گناه حزب حامي دولت كنوني امريكا «ايجاد شبكه‌هاي تروريستي خطرناك» است… دولت كنوني امريكا، يك گروه تروريستي را به ظاهر مورد حمله قرار مي‌دهد و يك گروه ديگر تروريستي را مستثنا مي‌كند كه معني آن، حاكميت سياست بر اخلاق است… دولت قبلي امريكا نيز مسئول فجايع و جنايت‌هاي انجام‌گرفته در عراق و افغانستان است؛ به‌گونه‌اي كه ميليون‌ها نفر انسان بي‌گناه كشته شدند و حتي هزاران نفر از دانشمندان عراقي به‌وسيله‌ گروه آدمكش «بلك‌واتر» شناسايي شدند و به قتل رسيدند… بنابراين هيچ‌يك از دو حزب مطرح در امريكا، از لحاظ صلاحيت اخلاقي، ترجيحي بر ديگري ندارد.»

 

آن سوي سكه، معجوني از ابتذال اخلاقي‌ است به نام دونالد ترامپ. او حتي دليلي نمي‌بيند مودب و باهوش به نظر برسد. به هر حال گاوچران‌هاي امريكايي هم بايد در انتخابات امريكا نماينده‌اي داشته باشند ديگر! ادبيات ركيكش در مقابل زن‌ها را انكار نمي‌كند؛ حتي اگر آن زن دختر او باشد!
جامعه امريكا مي‌خواهد نسبت به رفتار ترامپ معترض باشد؛ اما اينها يك اداست. وگرنه فرهنگ امريكايي بارها فرياد‌زده كه انسان در انتخاب آزاد آزاد است و وقتي در فرهنگ امريكايي انسان مي‌تواند براي ارضاي غريزه به همجنس روي بياورد، چرا همين نگاه به محارم هم تسري نيابد؟! آزادي جنسي‌اي كه فرهنگ غرب بر آن پا مي‌فشارد و با اتكاي به آن، همجنس بازي را قانوني و حتي شرعي! جا مي‌زند، آيا مي‌تواند مغاير با نگاه جنسي به محارم باشد؟ نگاه جنسي به محارم توسط يك جمهوريخواه، همان حق دانستن همجنس‌گرايي در نگاه دمكرات‌هاست و هر دو، دو روي سكه دفاع از آزادي مطلق انسان در فرهنگ امريكايي. ترامپ زياده مبتذل و سخيف است اما جامعه امريكا نمي‌تواند به او معترض باشد. او نماينده همه تلاش‌هاي امريكايي براي رسميت بخشي به آزادي جنسي در امريكاست. همان چيزي كه جمهوري اسلامي به‌خاطر جرم دانستنش و اسلام به‌خاطر گناه دانستنش، سرزنش و حتي متهم به نقض حقوق بشر مي‌شوند.

 

حاكميت سياست بر اخلاق

 

اوج اخلاق سياسي دمكرات‌هاي مودب به افشاگري‌هاي اخلاقي رسيده است. اين افشاگري‌ها گرچه بي طرفي دستگاه‌هاي اطلاعاتي امريكا هم را زير سوال مي‌برد، اما فراتر از آن، نشان مي‌دهد كه رسيدن به اهداف سياسي مي‌تواند آنقدر مهم باشد كه وسيله را توجيه كند. حتي اگر آن وسيله، روابط شخصي آدم‌ها باشد. اخلاق رنگ مي‌بازد تا افشاگري در مورد خصوصي‌ترين روابط آدم‌ها آنها را به هدف سياسي برساند. سياست بر اخلاق هم حكومت مي‌كند و يكي فايل صوتي سخنان ركيك رقيب را افشا مي‌كند و ديگري زناني را كه همسر رقيب با آنها رابطه نامشروع داشته، به محل مناظره دعوت مي‌كند.

 

البته اين هم خود تناقض جالب توجهي است كه قوانين ايران متهم به دخالت در زندگي خصوصي مردم مي‌شود، قوانيني كه اجازه افشاي مسائل منافي عفت را نمي‌دهد؛ اما حالا همه دستاويز از ميان به در كردن رقيب در امريكا، همين رفتارهاي خصوصي است!

 

مناظره‌هاي انتخاباتي امريكا عصاره ابتذال فرهنگ امريكاست؛ آينه تمام نماي جامعه‌اي كه قرار است از قيد و بند هر ارزشي آزاد و رها باشد. روياي امريكايي امروز برابر ماست و مي‌شود صادقانه با خود انديشيد آيا اين انتهاي توسعه‌اي است كه دلباختگان امريكا حسرتش را دارند؟

منبع:

http://shohadayeiran.com/fa/news/129027/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D8%B0%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D9%88-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%B3%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7

واکاوی سرچشمه های سیاسی و اجتماعی تروریسم از دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)

 

دومین نامه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) به جوانان غربی، حاوی نکاتی است که نه تنها دارای نصایح و جنبه های افشاگرایانه برای آن عده از مخاطبانی است که نسبت به واقعیات جهان در بی خبری نگاه داشته شده اند یا اینکه تحت تاثیر تبلیغات منفی رسانه های غربی قرار گرفته اند، بلکه این نکات، بشدت از سوی شواهد مستند در رابطه با سیاست خارجی و بحرانهای درونی جوامع غرب پشتیبانی می شود. بی شک تلاش های رسانه های ایرانی در تشریح زیربنای فکری نامه مقام معظم رهبری ، دامنه تاثیر گذاری آن را افزایش خواهد داد. در میان محورهای این نامه، مقاله حاضر با تاکید بر مهمترین استدلال های ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری در باره سرچشمه های سیاسی و اجتماعی تروریسم ، شواهد و مستنداتی را در تایید محتوا و جهت گیری نامه مذکور جستجو می کند. این شواهد با کمک مطالعات آماری و تحقیقاتی که برخی محققان دانشگاهی غرب پی گرفته اند، حکایت از اهمیت برجسته کردن این دست از مطالعات دارد که اغلب در جهان غرب به حاشیه رانده می شوند. با بهره گیری از فرصت بدست آمده، جهت گیری های رسانه ای می تواند با استفاده از غنای ادبیات تحقیقاتی موجود، ابعاد عملی نامه مقام معظم رهبری را تبیین و بر تاثیرگذاری آن در جهان غرب بیافزاید.

مقدمه

همزمان با سردرگمی جهان غرب در ریشه یابی علل افزایش ضریب خشونت ها و وحشت آفرینی های تروریستی در جامعه غرب ، دومین نامه مقام معظم رهبری(مدظله) خطاب به جوانان غربی، حاوی مجموعه ای تامل برانگیز و علمی از علل و ریشه های واقعی رشد گرایشات تروریستی در جوامع غربی بود.

وقوع حملات تروریستی در پاریس در تاریخ 13 نوامبر 2015 میلادی که بیش از 130 کشته برجای گذاشت، مکرراً – و نه برای نخستین بار- حکایت از آن داشت که محدوده های جولان تروریسم در شامات و آسیای غربی و یا سایر مناطق دوردست محصور نخواهد ماند. این رویداد نشان داد که تروریسم همانطوریکه مقام معظم رهبری فرموده اند درد مشترکی است ، و نه تنها جوامع غربی در ساحل امن، در برابر ویرانگری های رشد گرایشات افراطی مصونیت ندارند، بلکه آشکارا گویای این حقیقت است که بدون یافتن راه پیشگیری و در نهایت علاج افراطی گری (که خود مستلزم ریشه یابی های عینی، قابل سنجش و علمی از این پدیده ی مسری است)، ملت های غرب نیز تا آینده ای غیرقابل پیش بینی، گریزی از تحمل خسارت های رشد تصاعدی گرایشات خشونت طلبانه نخواهند داشت.

هرچند یک ناظر مغرض غربی که عادت به برداشت های مطلق سیاسی دارد، ممکن است در نگاه نخست با مطالعه نامه رهبر انقلاب اسلامی، آن را در جهت اغراض سیاسی ببینید، اما مطالعه دقیق این نامه هوشمندانه ، هر ناظر بی طرفی را به ریشه ها و لایه های زیرین تر پدیده خشونت و افراطی گری هدایت خواهد کرد. همانطور که در این مقاله اشاره خواهد شد آخرین دستاوردهای مطالعاتی مستقل در دنیای غرب نیز، به شدت از اصول تدوین شده در نامه مقام معظم رهبری حمایت می کند.

نگاهی به اهم محورهای دومین نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی

علت زیربنایی تروریسم از نگاه مقام معظم رهبری، وجود “اندیشه خشونت زا” در جوامع غربی است. مقصود از این اندیشه خشونت آفرین، مجموعه ای از نگرش ها و اعتقاداتی است که مسبب حاکم شدن “معیارهای دوگانه بر سیاست های غرب"، “تقسیم تروریسم به خوب و بد” و “ترجیح منافع دولت ها بر ارزش های انسانی و اخلاقی” شده است.
در پیامد چنین طرز تفکری است که “خشونت خاموش و زیانبار بر اثر تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملت ها"، “تحقیر فرهنگ های غنی توسط غرب علیرغم فقدان ظرفیت جانشینی در فرهنگ غرب” و “وجود دو مولفه «پرخاشگری» و «بی بند و باری اخلاقی» در آن"، بذر بغض و نفرت را در آسیب پذیرترین قشر جوانان مسلمان غربی می پاشد.
“تغذیه فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و خشونت زا در غرب” در همراهی با “کاشته شدن عقده هایی بخاطر نفرت عمیق حاصل از نابرابری ها و تبعیض در غرب و گشوده شدن بیمارگونه آن"- که خود اشاره ای است بر ناکامی جوامع غربی در اعمال برابری قانونی و عملی در فرصت های اجتماعی و سیاسی فارغ از تعلقات اعتقادی و مذهبی- شمار بیشتری از اروپاییان را به سوی خشونت و گروه های تروریستی سوق داده است.
گذشته از اشاره به سیاست های نادرست اجتماعی در غرب و نتایج تحقیر فرهنگی سایر ملت ها از سوی کشورهای غربی، نامه مذکور فراموش نکرده است که بُعد دیگر در بسترسازی “خشونت خاموش” ، سرچشمه در سیاست های دوران استعمار، توطئه و مداخلات خارجی در کشورهای مسلمان در سرتاسر قرون نوزدهم و بیستم دارد. “کاشته شدن بذر تندروی در یک قبیله ی بدوی از زمان استعمار با یک تفکر افراطی” و در دوران جدیدتر “ایجاد گروه فرومایه ی داعش بر اثر وصلت ناموفق با فرهنگ های وارداتی” از یک طرف و تضاد سیاست های غربی شامل: “سرکوب پیشروترین اندیشه های برخاسته از مردم سالاری علیرغم اتحاد با عقب مانده ترین نظام های سیاسی در منطقه"، “برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام"، “پشتیبانی از رژیم صهیونیستی علیرغم کشتار و تخریب‌های تروریسم دولتی اسرائیل در فلسطین"، “دعوت مسلمانان به اینکه خود را ستمدیده ندانند علی‌رغم لشکرکشی غربی‌ها به دنیای اسلام در سالهای اخیر” از طرف دیگر، دو روی سکه تاثیرات سیاست خارجی نادرست غرب در مواجهه با جهان اسلام را در دوران گذشته و اخیر یادآوری می کند.
همچنین این نامه تاریخی، بخوبی هشدار داده است که در واکنش و چاره جویی به این بحران ها، “واکنش های عجولانه، حرکات هیجانی و شتابزده و تدابیر سطحی"، که تلویحاً اشاره ای است به پاسخ های نظامی بدون پشتوانه و یا تحدید مسلمانان در جوامع میزبان، نمی تواند نتیجه ای جز “افزایش گسست های موجود، ایجاد انزوا، هراس و اضطراب در جامعه مسلمانان اروپا و آمریکا"، “محروم ساختن مسلمانان اروپا و آمریکا از حقوق اصلی شان"، “گشودن راه بحران های آینده با افزایش قطب بندی موجود به خصوص با قانونی شدن تدابیر سطحی"، به دنبال داشته باشد؛ همانگونه که تاکنون چنین بوده است.

ترور از ديدگاه اسلام و امام خميني(ره)

ترور پديده تازه اي نيست، بلكه مي توان گفت بشر قرون متمادي است كه با ترور دست و پنجه نرم مي كند. در طول تاريخ، هم اقويا و هم ضعفا، براي ترساندن يكديگر از ترور بهره جسته اند. تاريخ آكنده از اقدامات تروريستي است كه جان بي گناهان بي شماري را گرفته، زندگي آنان را به خطر انداخته، امنيت خاطرشان را برهم زده و در زندگي شان اختلال ايجاد كرده است.

امروزه نيز با ترور و تروريسم مواجه ايم و علاوه بر همان داستان دراز تاريخي استفاده از زور و خشونت و ترور براي رسيدن به اهدافي خاص، اكنون گروه هايي نيز وجود دارند كه به نام دين اسلام، دست به اعمال خشونت آميز مي زنند. همين امر دستمايه اي شده است كه صاحبان زر و زور و تزوير جهاني، كه دستگاه هاي تبليغاتي، رسانه ها و مجامع بين المللي را در دست دارند، هر روز بيش از پيش، اسلام را به تروريست پروري متهم كرده و آن را به عنوان ايدئولوژي جنگ، خشونت و ترور به افكار عمومي جهانيان، معرفي كنند. در اين ميان سوالاتي مطرح مي شود كه آيا اسلام بيش از ساير اديان، جنگ طلب است؟ آيا اسلام اين گونه خشونت ها، ترور و نيز تروريست ها را مي پذيرد؟ و آيا اسلام ايدئولوژي و مبناي نظري ترور را فراهم مي آورد؟ اين كتاب، به دنبال يافتن پاسخي به اين سوالات است.

از واژه ترور تعاريف متعددي به عمل آمده است، و افراد مختلف تعاريف متعددي از آن به دست داده اند. ترور را داريوش آشوري در دانشنامه سياسي خود چنين تعريف مي كند:

«ترور در لغت و در زبان فرانسه، به معناي هراس و هراس افكني است و در سياست به كارهاي خشونت آميز و غير قانوني حكومت ها براي سركوبي مخالفان خود و ترساندن آنها ترور مي گويند و نيز كردار گروه هاي مبارزي كه براي رسيدن به هدف هاي سياسي خود، دست به كارهاي خشونت آميز و هراس انگيز مي زنند، ترور ناميده مي شود. همچنين ترور به معناي كشتار سياسي نيز به كار مي رود.»

همان طور كه در تعريف ترور ذكر شد، ترور به معناي كشتار سياسي نيز به كار مي رود و كساني را كه به كشتار سياسي دست بزنند، تروريست مي خوانند.

از تروريسم تعاريف متعدد و مختلفي به عمل آمده است. تروريسم اصطلاحي است كه بر سر تعريف آن توافقي ميان حكومت ها يا تحليل گران دانشگاهي وجود ندارد، اما تقريبا به شيوه هاي گوناگون به تعبيري منفي به كار مي رود، تا غالبا اقدامات گروه هاي فرادولتي خودساخته با انگيزه سياسي عليه جان افراد را توصيف كند.

تروريسم، به معناي مبارزه تروريستي روشنفكران انقلابي جدا از توده ها، عبارت است از يك جريان خرده بورژوايي كه در مرحله اي از جنبش انقلابي در اروپا ظاهر شد. تروريسم، به معناي تئوري قهرمانانه فعال توده هاي غيرفعالي كه در انتظار اين قهرمانان هستند، معتقد است.

تروريسم، اعمال ترور به صورتي منظم و سازمان يافته را مي رساند. تروريسم نه فقط با استفاده از وسايلي كه مي توانند زندگي و امنيت افراد را مورد سوءقصد قرار دهند، صورت مي يابد؛ بلكه از طريق تخريب خشونت آميز خدمات عمومي و با تجهيزات زيربنايي متعلق به يك جمع نيز اعمال مي شود.

تروريسم كه از ريشه لاتيني «Terror» به معناي ترس و وحشت گرفته شده است به رفتار و اعمال فرد يا گروهي اطلاق مي شود كه از راه ايجاد ترس و وحشت و به كار بستن زور مي خواهند به هدف هاي سياسي خود برسند.

كتاب حاضر درصدد است كه رابطه اسلام و ترور را مشخص سازد. به عبارتي ديگر در پي آن است كه ببينيم جايگاه ترور در اسلام چيست؟ هدف اصلي اين كتاب، مشخص كردن اين نكته است كه نظر كلي اسلام درباره پديده ترور چيست؟ آيا اسلام با توجه به مباني معرفت شناسي، انسان شناسي و جهان بيني خود، ترور را تاييد مي كند و منبعي براي آن محسوب مي شود و يا اينكه ترور از ديدگاه اسلام مطرود و محكوم است. همچنين كتاب در پي آن است كه نظر حضرت امام خميني(ره) را نسبت به اين پديده مشخص سازد و ببيند كه ايشان با توجه به مبناي نظري خود، چه رويكردي نسبت به پديده ترور دارند.

در پي حادثه يازدهم سپتامبر 2001، واژه ترور و تروريسم بيش از پيش در ادبيات سياسي جهان، به ويژه جهان اسلام، كاربرد يافت. هرچند كه اين واژه قبل از آن نيز در ادبيات سياسي مطرح بود، ولي بعد از حادثه يازدهم سپتامبر، اين واژه كاربرد تازه و بيشتري پيدا كرد. كاربرد جديد آن در مورد ادعاي نسبت بين اسلام و ترور بود. به عبارت روشن تر، اسلام از سوي غربيان به عنوان مهمترين منبع براي ترور و تروريسم معرفي شد. از آنجا كه اين مباحث هنوز هم ادامه دارد، ضرورت يك بحث علمي و منطقي در مورد نسبت بين اسلام و ترور امري بسيار مهم محسوب مي شود. در اين رابطه، فقدان منابعي كه به صورت علمي و تحليل، و با توجه به مباني عقيدتي اسلام به اين مساله پرداخته باشد، به شدت احساس مي شود. از سوي ديگر، از آنجا كه امام خميني به عنوان ارائه دهنده نوين ترين و عملگراترين نسخه از اسلام در سال هاي اخير محسوب مي شوند، آگاهي از ديدگاه ايشان در مورد پديده ترور در شناخت نظر اسلام نسبت به ترور بسيار حياتي و راهگشا خواهد بود.

واضح است از آنجايي كه دين مبين اسلام با توجه به جهان شمولي خود و از آنجا كه ديني كامل و جامع است، راجع به تمامي امور زندگي اجتماعي انسان نظر دارد؛ در مورد مساله ترور نيز پاسخگوست و موضع خود را مشخص مي كند و در اين مورد نيز به پيروان خود راهكار مي دهد. از طرفي ديگر، امام خميني(ره) نيز با توجه به جامعيت مكتب فكري خود، نسبت به پديده ترور نظر دارد و مي توان نظر ايشان در اين مورد را استخراج كرد.

كتاب حاضر، در چهار فصل به موضوع ترور از ديدگاه اسلام و امام خميني(ره) پرداخته است. در فصل نخست كه تعريف ترور و تاريخچه آن نام دارد، ترور را تعريف كرده و انواع آن را برشمرده و در انتهاي فصل نخست، به طور مختصر تاريخچه اي از ترور و اقدامات تروريستي انجام گرفته جهان و ايران را درج كرده است.

فصل دوم، به مطالعه مصاديق عيني ترور در تاريخ اسلام اختصاص داده شده است. در تاريخ اسلام كه از زمان بعثت رسول گرامي اسلام(ص) آغاز مي شود، شاهد وقوع اقداماتي بوده ايم كه مي توان طبق تعريف امروزي، آنان را تروريستي ناميد. در اين فصل، ابتدا از صدر اسلام شروع كرده و سير تحول تاريخي را پي گرفته ، تا به زمان معاصر برسيم. در اين قسمت، نويسنده بيشتر درصدد است تا جريانات و روندهاي كلي را مورد بحث قرار دهد. از اين رو، جريانات و گروه هايي مانند خوارج، اسماعيليه نزاري، وهابيت، سازمان مجاهدين خلق، گروه فرقان و القاعده را بررسي مي كند. به خاطر اهميت بحث القاعده، به اين سازمان به طور جداگانه و تا حدودي گسترده تر پرداخته شده است.

در فصل سوم كه مهمترين فصل اين كتاب است، نويسنده در تلاش است نظر اسلام را درباره ترور مورد كنكاش قرار دهد. در ابتداي فصل از آنجا كه فقه اسلامي مهمترين منبع تدوين احكام عملي زندگي مسلمين است، شناختي كلي و مختصر از فقه به دست آورده و مفهوم ترور را در فقه بررسي كرده است. از آنجايي كه مفهوم محاربه در فقه و احكام جزايي شريعت اسلام، شباهت هاي نسبتا زيادي با ترور دارد، اين مفهوم را بررسي كرده، و رابطه آن با ترور را به بحث مي نشيند. در ادامه فصل، ارتباط بين ترور و جهاد بررسي شده و به اين پرسش پاسخ داده شده است كه آيا جهاد مي تواند مستمسكي براي اقدامات تروريستي باشد يا نه؟ سپس از آنجا كه خشونت جزو لاينفك يك عمل تروريستي است، نظر اسلام در مورد خشونت را نيز جويا شده و در انتهاي فصل، دفاع مشروع و رابطه آن با ترور، مورد بحث واقع شده است.

در فصل چهارم، رويكرد امام خميني نسبت به ترور مورد بحث قرار گرفته است. پس از بحث مختصري در مورد مباني انديشه امام، از لابلاي سخنان و بيانات ايشان، تعريف ترور و نظر ارزشي ايشان نسبت به ترور استخراج شده و در ادامه مواضع عملي ايشان در برابر اقدامات تروريستي و در انتها، نظر ايشان نسبت به تروريسم دولتي اسرائيل و نيز نهضت هاي آزادي بخش را بررسي كرده است.

اين اثر در پايان و به عنوان خاتمه، به يك جمع بندي اجمالي و نتيجه گيري مختصري از كتاب پرداخته است.

كتاب حاضر در چهار فصل، مساله ترور را از ديدگاه اسلام بررسي كرده است. كليات، مصاديق عيني ترور در تاريخ اسلام، ترور از ديدگاه اسلام و مباني انديشه امام خميني(ره)، عناوين چهارگانه فصول اين اثرند.

منبع:

 ترور از ديدگاه اسلام و امام خميني(ره)/ انتشارات امير كبير/  يعقوب نعمتي وروجني 

تعریف ترور (terror)

در فرهنگ و عرف سیاسى، تعاریف مختلفى از ترور و تروریست ( (terrorist و تروریسم (terrorism) ارائه شده که در عین تنوع، بسیار به هم شبیه‌اند . در عوض، معناى ترور در اسلام چندان از پراکندگى برخوردار نیست، و اغلب در یک گستره و فضاى محدود به کار رفته است . به همین جهت، قبل از ورود به بحث، تشریح مفهوم ترور در فرهنگ علوم سیاسى که بیشتر متاثر از فرهنگ غرب است و نیز توضیح ترور در فرهنگ اسلامى اجتناب‌ناپذیر است .

الف) ترور در فرهنگ علوم سیاسى

منابع و مآخذ فرهنگ علوم سیاسى، ترور و مشتقات آن را، این گونه معنا مى‌کنند:
1- « تروریسم که از ریشه لاتین terror به معناى ترس و وحشت گرفته شده است، به رفتار و اعمال فرد یا گروهى اطلاق مى‌شود که از راه ایجاد ترس، وحشت و به کار بستن زور مى‌خواهد به هدف سیاسى خود برسد . همچنین، کارهاى خشونت‌آمیز و غیر قانونى حکومتها براى سرکوب مخالفان خود و ترساندن آنان نیز در ردیف تروریسم قرار دارد، که از آن به عنوان تروریسم دولتى یاد مى‌شود .» (2)
2- « تروریسم فعالیت‌هاى عاملان دولتى یا غیر دولتى [است] که در کوشش‌هاى‌شان براى دست‌یابى به اهداف سیاسى از روشها و وسائل خشونت‌آمیز استفاده مى‌کنند . شیوه‌هاى به کار برده شده از طرف تروریستها عبارتند از: هواپیما ربایى، گروگان‌گیرى، خراب کارى، بمب گذارى، بانک‌زنى، آدم ربایى سیاسى و آدم کشى . سازمان‌هاى تروریستى نوعا سعى مى‌کنند که با اقداماتشان توجه رسانه‌هاى گروهى و مردم را جلب کنند . . . بسیارى از دولتها نیز براى نیل به اهداف سیاسى‌شان از اشکال گوناگون تروریسم - از جمله ضربات هوایى، اعدامهاى وسیع و بازداشتهاى گسترده استفاده مى‌کنند .» (3)
3- « به شکلى از اقدام خشونت‌بار دولتى و یا غیر دولتى که با هدف دست‌یابى به یک منظور سیاسى صورت مى‌گیرد، تروریسم گویند . تروریسم با انواع دیگر خشونت‌شباهتى ندارد . تروریسم تلاش دارد توجه بین المللى را به جانب یک بى‌عدالتى، خواه واقعى خواه خیالى، بکشاند . تروریست‌ها، شیوه‌هاى گوناگونى را به کار مى‌گیرند که از جمله عبارتند از: هواپیماربایى، بمب گذارى، گروگان‌گیرى، ترور افراد، سرقت از بانک‌ها و خرابکارى .» (4)
4- « ترور در لغت، و در زبان فرانسه، به معناى هراس و هراس افکنى است . و در سیاست‌به کارهاى خشونت‌آمیز و غیرقانونى حکومتها براى سرکوبى مخالفان خود و ترساندن آنان ترور گویند; و نیز کردار گروه‌هاى مبارزى که براى رسیدن به هدفهاى سیاسى خود دست‌به کارهاى خشونت‌آمیز و هراس‌انگیز مى‌زنند، ترور نامیده مى‌شود . ترورگرى، روش حکومتهایى است که با بازداشت و شکنجه و اعدام و انواع آزارهاى غیرقانونى، از راه پلیس سیاسى مخفى، مخالفان را سرکوب مى‌کنند .» (5)
5- « تروریسم به مفهوم آدم‌کشى و تهدید و ایجاد خوف و وحشت در میان مردم براى نیل به هدفهاى سیاسى و یا بر انداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت‌یا تفویض آن به گروه دیگرى است که مورد نظر باشد . . . تروریسم دولتى اصطلاحى است مشعر به دخالت‌یک یا چند دولت در امور داخلى یا خارجى دولت دیگر، که به منظور ایجاد رعب و وحشت، از طریق اجرا یا مشارکت در عملیات تروریستى و یا حمایت از عملیات نظامى به منظور زوال، تضعیف و براندازى دولت مذکور و یا دستگاه رهبرى بر آن صورت مى‌گیرد .» (6)
6- « ترور . . . اصطلاحا به حالت وحشت فوق‌العاده‌اى اطلاق مى‌شود که ناشى از دست زدن به خشونت و قتل و خون‌ریزى از سوى یک گروه، حزب و یا دولت‌به منظور نیل به هدفهاى سیاسى، کسب و یا حفظ قدرت است . . . ترور شخصیت‌یا ترور روانى یعنى ترساندن و تهدید افراد از طریق هدف قرار دادن روحیه، حس شهامت و اعتبار آنها . رژیم ترور به رژیمى اطلاق مى‌شود که از طریق ایجاد وحشت، تهدید، حبس و کشتار مخالفان خود حکومت مى‌کند .» (7)
7- « حکومت‌هاى تروریستى به رژیم‌هایى اطلاق مى‌شود که با شیوه‌هاى فاشیستى و از طریق ایجاد رعب و وحشت و کشتار بیرحمانه مخالفان خود حکومت مى‌کنند . ترور در اصطلاح عام، بیشتر به قتلهاى سیاسى گفته مى‌شود که البته معنى واقعى این کلمه نیست، ولى کاملا رواج یافته، و اصطلاح عملیات تروریستى غالبا به جاى قتلهاى سیاسى به کار گرفته مى‌شود . . . تروریسم بین‌المللى اصطلاحى است . . . که به منظور تامین مقاصد سیاسى در سطح بین‌المللى انجام مى‌شود .» (8)
8 - در قانون داماتو «اصطلاح اقدام تروریسم بین‌المللى به عملى گفته مى‌شود که: الف براى جان انسان، خشونت‌آمیز یا خطرناک باشد، یا این که ارتکاب آن در حوزه صلاحیت ایالات متحده یا هر کشور دیگر، جرم جنایى محسوب شود . ب ظاهرا با اهداف زیر صورت گیرد:
1 - ایجاد ارعاب و وحشت و فشار بر اشخاص غیر نظامى .
2 - حکومت از طریق ارعاب و فشار .
3 - تاثیر گذارى بر رفتار حکومت از طریق سوء قصد یا آدم ربایى . (9)
در یک جمع‌بندى کلى در باره ترور مى‌توان به سخنان والتر لاکوئیور رئیس شوراى پژوهش بین‌المللى مرکز مطالعات راهبردى و بین‌المللى آمریکا استناد کرد . به عقیده وى: «تروریسم به عنوان کاربرد زور یا تهدید به زور در داخل یک کشور به منظور ایجاد ترس و وحشت در جامعه، تضعیف و حتى سرنگونى نهادهاى موجود و ایجاد تغییرات سیاسى تعریف شده است . او مى‌افزاید بزرگترین تحولى که طى سالهاى اخیر صورت گرفته، این است که تروریسم دیگر، فقط جنبه نظامى ندارد و فعالیتهاى تروریستى از حمله علیه اهداف ویژه، همچون مقامات سیاسى به سمت کشتارهاى عمومى و کور در حال حرکت است . البته تاریخ نشان مى‌دهد که تروریسم غالبا تاثیر سیاسى اندکى داشته است . و گروه‌هاى تروریستى پس از سالها مبارزه مسلحانه و از دست دادن تعداد زیادى از نیروهاى خود، شاهد پیشرفتى در کارشان نیستند . بلکه تروریسم مایه تشدید خصومت و جنگ و مانع از برقرارى صلح است . بنابراین، برخلاف انتظار، عملیات تروریستى نتایج معکوس در افکار عمومى به وجود آورده است . به این دلیل که، تصمیم به استفاده از خشونت تروریستى، همیشه یک تصمیم عقلانى نیست; زیرا اگر این‌طور بود، باید میزان تروریسم در جهان بسیار اندک باشد . تلاش تروریستى، در 99 درصد محکوم به شکست است، اما همان یک موردى که شانس موفقیت دارد، مى‌تواند قربانیان زیادى برجا گذارد، خسارات مادى بسیارى به بار آورد و وحشت و هراس بزرگتر از هر چیزى که جهان تاکنون تجربه کرده است، ایجاد کند . (10)

ب) ترور در ادبیات عرب 

معادلى که براى واژه ترور، در ادبیات قدیم و جدید عرب به کار مى‌رود، با هم متفاوت است; اما در معنا، تفاوتى بین آن دو به چشم نمى‌خورد . در مجموع، در زبان عربى براى کلمه ترور سه معادل وجود دارد:
1 - فتک: در کتاب فرهنگ اصطلاحات معاصر، فتک به معناى، ترور کرد، کشت، از میان برد، و به قتل رسانده، آمده است . (11) در لسان‌العرب، الفتک; یعنى هر شخصى که فردى را بى خبر و از روى غفلت‌بکشد، و نیز، به معناى شخصى است که از غفلت فرد دیگرى استفاده مى‌کند و او را مى‌کشد یا مجروح مى‌سازد . (12) در لغت‌نامه دهخدا، این واژه به معنى، به ناگاه گرفتن، ناگاه کسى را کشتن و یا کشتن غافلگیرانه مقتول است . (13) در فرهنگ نوین، فتک به حمله برد، یورش برد، به ناحق کشت، خون ناحق ریخت، فتک به آدم‌کشى و فتاک به بسیار آدم‌کش ترجمه شده است . (14) در هر حال، فتک; یعنى انسان در مکانى پنهان شود، سپس از مخفى‌گاه خارج گردد، و به کسى حمله آورد، و او را بى‌محابا و بدون ترس به قتل رساند . بنابراین در لسان امروزى عرب، ترور مصداق دقیق واژه فتک است . (15)
2 - ارهاب: کلمه ارهاب و مشتقات آن، در ادبیات قدیم عرب به معناى ترس، ترسانیدن و دچار هراس کردن بود . قرآن هم بر همین معنا تاکید دارد . به عنوان نمونه به این آیه بنگرید: «ایاى فارهبون‌» (16) : (در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها، تنها از من بترسید). (17) الارهابى; یعنى کسى که براى برپا داشتن قدرت و سلطه خود به ترساندن متوسل مى‌شود . الحکم الارهابى ، نوعى حکومت است که بر ارعاب و زور قرار دارد . (18) در کتاب فرهنگ اصطلاحات معاصر، ارهاب به معناى ترساندن، ایجاد ترس و وحشت، تهدید نمودن، ترور، هشدار مسلحانه، خشونت، ارعاب و تروریسم به کار مى‌رود . و نیز، ارهاب دولى به تروریسم دولتى یا بین‌المللى، ارهابى به تروریست و تروریستى و شبکة ارهاب به باند ترور و شبکه ترور ترجمه مى‌شود . (19) بنابراین، مى‌توان گفت: ارهاب در ادبیات قدیم و در قرآن به معناى ترور به کار نرفته، ولى در دوره معاصر به معناى ترور به کار مى‌رود .
3 - اغتیال: اغتیالا یا قتله غیلتا; یعنى پنهانى و به شکلى که مقتول با خبر نشود، او را از پاى در آوردن . (20) در المنجد، الغیلة به معنى فریب دادن و به ناگاه کشتن و قتله غیلة به معنى به او نیرنگ زد و به ناگاه او را کشت، آمده است . (21) به عبارت دیگر، اغتیال به معناى ترور و سوء قصد و محاولة الاءغتیال به معناى طرح ترور و توطئه ترور به‌کار مى‌رود . (22) در فرهنگ بزرگ، اغتیال به آدم کشى و غیلة به حیله، مکر و فریب ترجمه شده است . (23) در مجموع هلاک کردن، به ناگاه کشتن، با خدعه کشتن، در پنهان کشتن، ناگاه کشتن و گرفتن، فریب دادن و به خلوت بردن و سپس کشتن از معناى اغتیال است . (24) غیله به معناى على غفلة منه یا کسى را به غفلت و غافلگیرانه کشتن است . (25)

ج) ترور در زبان فارسى

در فرهنگ فارسى عمید ترور ( (Terreur به معنى ترس زیاد، بیم هراس، خوف و وحشت است، و در اصطلاح سیاست; یعنى کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم . تروریست ( (Terroriste به عامل ترور، طرفدار ترور، آدم‌کش، آن که براى رسیدن به هدف خود کسى را به طور غافلگیرانه بکشد و یا ایجاد وحشت و هراس کند . تروریسمTerrorisme روش کسانى است که آدم‌کشى و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریق که باشد، براى رسیدن به هدفهاى سیاسى خود از قبیل تغییر حکومت‌یا در دست گرفتن زمام امور لازم و مباح مى‌دانند . (26)
در لغت‌نامه دهخدا آمده است: واژه ترور از فرانسه اقتباس شده و به معنى قتل سیاسى به وسیله اسلحه است . تازیان معاصر اهراق را به جاى ترور به کار مى‌برند، و این کلمه در فرانسه به معنى وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابى بود که پس از سقوط ژیروندن‌ها از 31 مه 1793 تا 1794 در فرانسه مستقر گردید و اعدامهاى سیاسى فراوانى را به دنبال داشت . ترور کردن نیز به معناى قتل سیاسى با اسلحه و تروریست‌به معنى کسى که طرفدار اصول تشدد، حامى شدت عمل و ایجاد رعب و ترس مى‌باشد . این کلمه در زبان فارسى به شخصى اطلاق مى‌شود که با اسلحه مرتکب قتل سیاسى شود . تروریسم در زبان فارسى به اصلى گفته مى‌شود که در آن از قتلهاى سیاسى و ترور دفاع گردد . (27)
بنابراین، شاخصهاى ترور بر پایه بیشتر تعاریف و معانى فوق عبارتند از:
1 - هر اقدامى که ایجاد ترس، وحشت، هراس، خوف و رعب در میان مردم یا مخالفان بیانجامد، و این اقدام، خشونت‌آمیز، زورمدارانه، غیرقانونى و هراس‌انگیز باشد
2 - این اقدام با هدف برانداختن حکومت، یا به منظور در دست گرفتن امور، یا به جهت ضعیف کردن حاکمیت و دستگاه رهبرى و یا با هدف تاثیر بر رفتار مخالفان صورت مى‌گیرد .
3 - اقدام مذکور توام با قتل پنهانى، ناگهانى و غافلگیرانه است و آن نیز، با خدعه و فریب، مکر و حیله همراه و همگام است .
به‌طور خلاصه مى‌توان گفت : ترور در لغت‌به معناى ترس، هراس، خوف و وحشت است و در اصطلاح سیاسى به معناى کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت میان مردم مى‌باشد . تروریست‌به عامل ترور، آدم کشى، و به‌طور کلى به کسى اطلاق مى‌گردد که براى رسیدن به هدف خود، کسى را غافلگیرانه بکشد و یا ایجاد وحشت و هراس نماید .
تروریسم روش کسانى است که آدم کشى و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقى که باشد براى رسیدن به هدفهاى خود لازم و درست مى‌دانند . در نتیجه، علاوه بر شیوه و روش اقدام، انگیزه افراد یا گروه‌ها در انجام عمل، ملاک تروریستى بودن یا تروریستى نبودن عمل را مشخص مى‌کند; یعنى اگر فرد یا گروهى با هدف سرقت‌یا کسب منفعت اقتصادى اقدام به آدم کشى نمایند، به این عمل، عمل تروریستى اطلاق نمى‌گردد; چرا که مى‌بایست انگیزه فرد یا گروهى که دست‌به آدم کشى یا ایجاد رعب و وحشت مى‌زنند، سیاسى باشد . به عنوان مثال، پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، برخى از گروه‌هاى سیاسى، با قتل، آدم کشى و ایجاد رعب و وحشت، قصد ساقط نمودن انقلاب اسلامى و به دست گرفتن امور را داشتند; یعنى براى وصول به اهداف سیاسى، اقدام به قتل و خون ریزى مى‌کردند، از این رو اقدام آنها دقیقا یک اقدام تروریستى بود .
علاوه بر افراد یا گروه‌هاى سیاسى که ممکن است‌براى وصول به اهداف سیاسى اقدام به عملیات تروریستى نمایند، گاهى اوقات دولتها در داخل مرزهاى جغرافیایى و حتى در وراى مرزهاى جغرافیایى خود دست‌به ترور مى‌زنند و براى دست‌یابى به اهداف سیاسى، مخالفین خود را با عملیات تروریستى به قتل مى‌رسانند، به این گونه اعمال «تروریسم دولتى‌» اطلاق مى‌گردد . به عنوان نمونه مى‌توان از عملیات سازمان C.I.A ایالات متحده آمریکا نام برد که بر اساس آنچه توسط اعضاى سازمان تحت عنوان خاطرات منتشر شده و یا اطلاعاتى که سازمان راسا به چاپ رسانده، در پنجاه سال اخیر این سازمان دهها عملیات تروریستى را در وراى مرزهاى جغرافیایى خود از آمریکاى لاتین گرفته تا آفریقا، آسیا، خاورمیانه و خاور دور انجام داده است . مانند کودتاى 28 مرداد 1332 ایران .
البته همان‌طورى که یورگن هابر مارس گفته است : «تروریسم به رغم بیان و زبان مذهبى آن، پدیده‌اى مدرن [غیر مذهبى] است . » (28)

 

 

 

 

تروريسم یا «رژيم وحشت»؟!

واژه تروريسم (Terrorism) در فرهنگ لغات فرانسه نظام يا «رژيم وحشت» تعريف شده است. پس از انقلاب فرانسه اين واژه با نوشتاري از ادموند برك در سال 1795 وارد انگلستان گرديد و از آن به‌عنوان دشمن مردم و سنت ياد شد. گرچه اين واژه در دوران انقلاب فرانسه به معناي «حكومت وحشت» یا حداقل معادل آن بود، ولي به مرور زمان معناي گسترده‌تري يافت و در فرهنگ لغات در رديف نظام وحشت و ترور تعريف شد.
استراتژیای كه تروريسم را در دل خود رشد مي‌دهد، در طي تاريخ در اختيار جنبش‌هايي بوده كه ارعاب سيستماتيك، ابزار اصلي براي نيل به مقاصدشان بوده است. يكي از نمونه‌هاي مشخص و قديمي جنبش‌هاي تروريستي‌، جنبش سيكاري است. سيكاري فرقه مذهبي سازمان‌يافته‌اي بود كه مردان طبقات پايين اجتماع يهوديان فلسطين باستان را دربر مي‌گرفت. سيكاري‌ها با سلطه روميان در ديار خود مخالف بودند و عليه آنها مبارزه مي‌كردند. سيكاري‌ها گروه افراطي ملت‌گرايي بودند كه با روميان سرستيز داشتند. آنها از روشها و تاكتيكهاي نامتعارفي بهره مي‌بردند؛ تاكتيكهايي چون حمله به دشمنان خود در روز و ترجيحاً در روزهاي تعطيل كه انبوه مردم در اورشليم گردهم مي‌آمدند. سلاح دلخواه آنان خنجري كوتاه به‌نام سيكا بود كه زير جامه خود پنهان مي‌كردند. آنان انبارهاي غله را به آتش مي‌كشيدند و در شبكه آبرساني اورشليم خرابكاري مي‌كردند. قربانيان آنان نيز، چه در فلسطين و چه در ميان يهوديان مصر‌، افراد ميانه‌رويي بودند كه اعضاي حزب صلح يهود به‌شمار مي‌رفتند. براساس اصول اعتقادي سيكاري‌ها‌، تنها سرور انسان خداي يگانه است و با هيچ قدرت زميني نبايد بيعت سياسي كرد.
در مقايسه با سيكاري‌ها و ساير جنبشهاي قديمي، از جمله حشاشين و تاگ‌هاي هندي‌، ظاهراً گروههاي تروريستي معاصر مقوله كاملاً متفاوتي هستند. تنها پس از انقلاب فرانسه و تشكيل كنگره وين در قرن نوزدهم و سركوب آمال رهايي و وحدت‌طلبي ملتها‌، موج ترور سراسر اروپا را فراگرفت. در اين دوران، جنبش كاربونری در ايتاليا‌، جنبش بورشن‌شافت يا انجمن دانشجويان وحدت‌طلب آلماني در دانشگاه ايه‌نا‌، و جنبش دانشجويي يوگ‌‌ ــ ‌اسلاو براي كسب استقلال صربستان بزرگ به‌وجود آمدند.
تروريسم سيستماتيك در نيمه دوم قرن نوزدهم پا گرفت و در همان آغاز، انواع كاملاً متفاوتي داشت، ولي در يك نگاه كلي همه آنها با خيزش دموكراسي و ملت‌گرايي در ارتباط بودند. همه شكايت‌ها و تظلمات از قبل وجود داشت؛ اقليت‌ها سركوب شده بودند، ملتها از استقلال محروم بودند و حكومت خودكامه يك قاعده بود.
در ميان همه اين جنبشها، جنبش روسي نارودناياوُليا (اراده مردم) اهميت به مراتب بيشتري داشت، هرچند دامنه فعاليت آنان از ژانويه 1878 تا مارس 1881 ادامه پيدا كرد. درواقع‌، عده بسياري اين جنبش‌ها را نمونه تمام‌عيار يك سازمان تروريستي هوادار خشونت انقلاب در دوران نو مي‌دانند، چراكه اعضاي آن برخلاف ديگر انواع انقلابيون‌، پردازنده و هوادار نوعي فلسفه «ترور شخصي» بودند. مردم‌گرايان روس خيلي زود به مرحله نظري رسيدند. افراطي‌ترين نظريه‌‌پرداز آنها سرژنچايف، نويسنده كتاب كاتشيسم انقلابي، بود كه از ديد بسياري نمونه بارز فلسفه ترور شخصي است.
دومين موج بزرگ تروريسم را در روسيه حزب انقلابيون اجتماعي با قتل سيپياگين، وزير امور داخله روسيه، به دست بالماشف در سال 1902 به راه انداختند. انقلابيون اجتماعي در سال 1903 فقط سه سوءقصد بزرگ و در سال 1904 دو سوءقصد ديگر انجام دادند، ولي شمار عمليات آنها در سال 1905 (سال جنگ با ژاپن) به پنجاه‌وچهار مورد، در سال 1906 به هشتادودو مورد و در سال 1907 به هفتادويك مورد بالغ شد. آخرين ترور چشمگير اين گروه، يعني قتل استوليپين در تالار اُپراي كيف، در سال 1911 يك اقدام فردي به دست يك عامل دو جانبه بود.
سومين موج ترور سياسي در روسيه كه به مراتب كوچك‌تر از دو موج پيشين بود، پس از كودتاي بلشويك ها در نوامبر 1917 برخاست؛ اين ترورها تاحدودي رهبران كمونيست را هدف گرفته بود‌، ولي مقامات كمونيست بدون دشواري چنداني اين چالش ايجاد شده در برابر حكومت خود را سركوب كردند.
تروريسم ايرلندي (اگر بتوان جنبش آن را تروريستي ناميد) هرچند دستاوردهايي ناچيزتر از اين داشته، با همه افت و خيزهايش‌، براي مدت بسيار طولاني ادامه يافته است. ارتش جمهوريخواه ايرلند احتمالاً قديمي‌ترين سازمان تروريستي است كه هنوز هم به حيات خود ادامه مي‌دهد. نقطه آغاز اين حركت‌، بنيانگذاري سپاه داوطلبان ايرلندي در سده هيجدهم بوده است. در سال 1919 اين جنبش نام ارتش جمهوريخواه ايرلند را اختيار كرد و سرانجام در دوره پس از جنگ جهاني دوم هم موج تازه‌اي از خشونت به راه انداخت.
تروريسم ارمني‌ها برضد سركوبگري ترك‌ها از دهه 1890 آغاز شد، ولي عمر كوتاهي داشت، و با يك فاجعه در سال 1915 (قتل‌عام ارامنه) پايان يافت. درست در همان زمان، يك سازمان جدايي‌طلب ديگر كه با ترك‌ها سرستيز داشت، يعني سازمان انقلابي مقدونيه داخلي، تحت رهبري داميان گروئف پا به عرصه وجود گذاشت.
از ديگر گروههاي تروريست ملت‌گرايي كه پيش از جنگ جهاني اول سر برآوردند، سوسياليست‌هاي لهستاني و برخي گروه‌هاي هندي خصوصاً در بنگال بودند. در هر دوي اين موارد سنت تروريستي تا مدت‌ها پس از دستيابي به استقلال ادامه يافت.
در اروپاي غربي موج بلند تروريسم با تبليغ عملي آنارشيست‌ها در دهه 1890 برخاست. هواداران آنارشيسم بر اين باور بودند كه بهترين راه محقق‌ساختن تغييرات سياسي ــ اجتماعي و انقلابي‌، به قتل رساندن اشخاصي است كه مناصب قدرت را در دست دارند.
عصر سوءقصدها از نظر روان‌شناسي در خور ‌توجه بود، اما اهميت سياسي چنداني نداشت. در يك كلام، در مركز و غرب اروپا هيچ‌گونه مبارزه تروريستي سيستماتيك مشاهده نمي‌شد. چنين رويدادهايي در حاشيه اروپا در روسيه و بالكان و به شكلي متفاوت از آن در اسپانيا به چشم مي‌خورد. از جمله اين رويدادها ترور وليعهد اتريش به دست يك جوان صرب متعصب عضو جنبش دانشجويان يوگ ــ اسلاو در بيست‌وهشتم ژوئن 1914 بود كه خود زمينه‌ساز جنگ جهاني اول بود.
تا جنگ جهاني اول‌، تروريسم را پديده‌اي متعلق به گروههاي چپ مي‌دانستند‌، هرچند كه سرشت فوق‌العاده فردگرايانه تروريسم با الگوي اين ايدئولوژي كاملاً متفاوت مي‌نمود. ولي در سالهاي پس از جنگ جهاني اول فعاليتهاي تروريستي عمدتاً كار گروههاي دست راستي و نيز جدايي‌طلب بود.
در سده بيستم، تروريسم را رژيمهاي توتاليتري چون رژيم آلمان نازي تحت رهبري هيتلر و رژيم اتحاد شوروي در دوران استالين عملاً به‌عنوان يك خط ‌مشي دولتي ــ هرچند نه يك خط ‌مشي اعلام‌شده ــ در پيش گرفتند. از اين گذشته‌، در دوران ما برخي از دولتها به ارعاب و ترور شهروندان ديگر كشورها نيز دست زده‌اند. اين دو پديده سبب زاده‌شدن و رواج دو اصطلاح تروريسم دولتي و تروريسم بين‌المللي شده است. در اين بين بي‌مناسبت نيست از برخورد دوگانه و رياكارانه ايالات متحده امريكا در قبال پديده تروريسم ذكري به ميان آورد‌؛ چنان‌كه دولت امريكا با دست‌مايه قراردادن شعار مبارزه با تروريسم عملاً نقش مهمي در ترويج آن در گوشه و كنار جهان دارد.
از دهه 1980 با قدرت‌يافتن برداشت‌هاي جديد از ملت‌گرايي‌، دين و سياست بين‌الملل موج تازه‌اي از ترور، بيشتر كشورهاي جهان را درنورديده است. صرف‌نظر از حوادث تروريستي متعدد اخير، مهم‌ترين رويداد چشمگير تروريستي كه به اعتراف همگان بزرگ‌ترين نمونه در تاريخ بود، عمليات كوبيدن سه فروند هواپيماي مسافربري امريكايي با سرنشينانش به برج‌هاي دوقلوي مركز تجارت جهاني و مقر پنتاگون در يازدهم سپتامبر 2001 بود كه به كشته‌شدن صدها نفر‌، تخريب كامل برج‌هاي دوقلو و بخشي از ساختمان پنتاگون منجر شد و هنوز جهان در التهاب بازتاب‌هاي عيني و ذهني آن گرفتار است. ازاين‌رو حادثه موردنظر سرفصل جديدي از تغيير و تحولات در عرصه حقوق و سياست بين‌المللي به‌شمار مي‌رود.
از يك ديدگاه، تروريسم مدرن با گونه‌هاي گذشته آن اين تفاوت را دارد كه قربانيان آن اغلب شهروندان بي‌گناهي هستند كه يا به‌طور تصادفي انتخاب شده يا آنكه صرفاً به‌طور اتفاقي در موقعيت‌هاي تروريستي حضور داشته‌اند. به ديگر سخن، در زمانه ما كفه قربانيان ترور كور سنگين‌تر از ترور چهره‌هاي سرشناس شده است.
از ديگر ويژگي‌هاي ترور در سده بيستم، تاثير شگرفي است كه پيشرفت‌هاي تكنولوژيك بر سرشت و نمود تروريسم گذاشته است. امروزه با توجه به عمق و شدت وابستگي جوامع در همه امور خود به ذخيره‌سازي‌، بازيابي، تحليل و انتقال اطلاعات، اصطلاح «تروريسم اطلاعاتي» به قاموس گفتمان تروريسم وارد شده است. اخيراً بسياري نويسندگان حتي از واژه «تئاتر ترور» استفاده كرده‌اند؛ چراكه رسانه‌ها اقدامات تروريستي را با آب و تاب تمام مطرح مي‌كنند و بينندگان، شنوندگان و خوانندگان پيش از اينكه به قربانيان و وخامت اوضاع ترور بينديشند، چگونگي حادثه و نحوه ترور را تماشا و ارزيابي مي‌كنند.

منبع:
برگرفته از : ماهنامه زمانه، شماره 51

http://rasekhoon.net/article/show/141783/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85/