چرایی اهمیت پیاده‌روی روز اربعین از منظر آیت الله بهجت


آیت‌الله محمدتقی بهجت فومنی درباره نقش پیاده‌روی روز اربعین می‌گوید: روایت دارد که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) که ظهور فرمود، پنج ندا می‌کند به اهل عالم، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سحقوه عدوانا،… امام زمان خودش را به واسطه امام حسین(علیه السلام) به همه عالم معرفی می‌کنند … بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، امام حسین(علیه السلام) را شناخته باشند… اما الان هنوز همه مردم عالم، حسین(علیه السلام) را نمی‌شناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا(علیه السلام) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود، پیاده‌روی اربعین بهترین فرصت برای معرفی امام حسین(علیه السلام) به عالم است.

با اینکه زیارت سید‌الشهدا(علیه السلام) در اکثر برهه‌های تاریخی به سختی انجام می‌شد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود عاشقانه خطرات را به جان می‌خریدند و به پابوسی امام حسین(علیه السلام) در روز اربعین نائل می‌شدند.

 منبع

سخنان ایت الله بهجت درباره پیاده روی اربعین

 

ارزش بیشتری دارد!...

 

 آیت‌الله بهجت رحمه الله علیه خاطره‌ای را از شیخ علی زاهد قمی نقل کردند که: «ایشان به دلیل بیماری و یا ضعف، قادر به گرفتن روزه ماه رمضان نبود.

کسی به ایشان گفت: دعا کن که موفق به روزه ماه رمضان شوی! فرمود: دعا نمی‌کنم!

پرسیدند: چرا؟! پاسخ داد: تسلیم قضای الهی بودن ارزش بیشتری دارد.»

 

منبع:[از فرمایشات آیت الله بهجت رحمه الله علیه، برگرفته از زمزم عرفان ، ص 99 ]

 

به وصلش کی رسی هیهات هیهات!

 اولین مبحث اخلاقی که یاد گرفتم، باب غیبت بود. خدا شاهد است که از ابتداي هیجده سالگي استاد من مرا ملزم كرد به اين كه کم صحبت بکنم. «الصمت باب من ابواب الحكمه». خاموش بودن دری از درهای حکمت است. در مباحث اخلاق اولین مسئله ای که بنده یاد گرفتم، باب غیبت بود، زیرا دیدم اگر این باب را یاد نگیرم؛ نمی توانم صحبت بکنم. هر چه حرف بزنم، استاد خواهد گفت که غیبت است ! هر که زیاد حرف بزند ؛ زیاد اشتباه می کند. مگر کسی که مجتهد و با سواد باشد.آخر تو چه می دانی سود و زیانت در چیست ، داداش جون! تو که سود و زیان خود ندانی به وصلش کی رسی هیهات هیهات عمل بد ، عفت زبان را از بین می برد.

منبع: از فرمایشات آیت الله حق شناس رحمه الله علیه، کتاب مرد حق ، لوح نگار،چاپ اول 1391 ،ص 16

سر قبرم بودم مامان!!!

داشتم خونه رو مرتب می کردم

حسین گوشه ی اشپزخونه نشسته و به نقطه ای خیره شده بود

اونقدر غرق افکار خودش بود که هر چه صداش کردم جواب نداد

رفتم جلوش و گفتم: حسین؟! … حسین؟! … کجایی مادر؟!

یهو برگشت و بهم نگاه کرد

گفتم: حسین جان! کجایی مادر؟!

خندید و گفت: سر قبرم بودم مامان

ار تعجب خنده ام گرفت.

بهش گفتم: قبرت؟! … قبرت کجاست مادر جون؟!

گفت: بهشت زهرا سلام الله علیها ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴

چیزی نگفتم و گذشت …

… وقتی شهید شد و دفنش کردیم به حرفش رسیدم

با کمال تعجب دیدم دقیقا همون جایی دفن شده که اون روز بهم گفته بود

پشتم لرزید ، فهمیدم اون روز واقعا سر قبرش بوده…

   منبع: خاطره ای از زندگی شهید حسین فهمیده/منبع:کبوترانه پریدید..

خدعه‌های بزرگ شیطانی !

 شیطان … گاه با ما پیران نیز مانند شما جوانان عمل می‌کند، به شما می‌گوید شما جوانید و در این فصل جوانی وقت تمتّع و لذّات است، اکنون مطابق شهوات خود رفتار کن، ان شاء الله در اواخر عمر راه توبه و باب رحمت خداوند باز است و خداوند ارحم الرّاحمین است، و… به ما پیران نیز از این وسوسه ها می شود که معلوم نیست به این زودی بمیری، فرصت باقی است، چند روز آخر عمر توبه کن، علاوه ( بر این) باب شفاعت پیامبر- صلی اللَّه علیه و آله- (نیز) باز است و مولا امیر المؤمنین- علیه السلام- نخواهد گذاشت دوستانش را عذاب کنند و در وقت مردن او را خواهی دید و از تو دستگیری خواهد کرد و… پسرم! فرصت را از دست مده و در جوانی خود را اصلاح کن. … دل بستن به شفاعت اولیاء ـ علیهم‌السلام ـ و تجرّی در معاصی از خدعه‌های بزرگ شیطانی است.

 

منبع:[صحیفه امام خمینی ، جلد 16، صفحه 222 ، کتابخانه سایت روح الله ]