مثل رقیه(س)

می گفت :” آرزوی قلبی من اینه که مفقودالاثر باشم چون پیش خانواده هایی که جوانهاشون بی نام و نشون شهید شدند شرمنده ام.آرزو دارم حتی اثری از بدن من به دست شما نرسه”

توی نامه ای که به دخترش نوشته:” دخترم شاید زمانی بیاید که قطعه ای از بدنم هم به دست تو نرسه.تو مثل رقیه امام حسین(س) هستی.اون خانم سر پدر به دستش رسید ولی حتی یک تکه از بدن من به دست شما نمیرسه”

چهار روز از کربلای یک گذشته بود.با اصغر بصیر روی ارتفاعات قلاویزان مستقر شده بودند.گلوله توپ اومده بود تو سنگرشون.اصغر کاملا سوخت و محمدرضا هم پودر شد…هیچ اثری ازش نموند….

(منبع کتاب پرواز در قلاویزان، شهید محمدرضا عسگری)

اگر می خواهید بدانید خداوند شما را دوست دارد یا نه، بخوانید

 

امام باقر علیه السلام:

إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی إذا أحَبَّ عَبداً غَتَّهُ بِالبَلاءِ غَتّاً وَ ثَجَّهُ بِالبَلاءِ ثَجّاً فإذا دَعاهُ قالَ لَبَّیکَ عَبدی لَئِن عَجّلتُ لَکَ ما سَأَلتَ إنّی علی ذلِکَ لَقادرٌ و لَئِنِ ادَّخرتُ لَکَ فَما ادَّخرتُ لَکَ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ.

خداوند تبارک و تعالی، چون بنده‌ای را دوست دارد در بلا و مصیبتش غرقه سازد و باران گرفتاری بر سرش فرود آرد و آنگاه که این بنده خدا را بخواند فرماید: لبیک بنده‌ی من! بی شک اگر بخواهم خواسته ات را زود اجابت کنم می‌توانم، اما اگر بخواهم آن را برایت اندوخته سازم این برای تو بهتر است.

منبع:

اصول کافی (ط-الاسلامیه)، ج. ۲، ص. ۲۵۳ (باب شدة ابلاء المومن حدیث ۷)

چرا همسر حضرت زينب(س) در كربلا حضور نداشت؟

«عبدالله بن جعفر» ـ همسر حضرت زينب(س) ـ يكي از شخصيت هاي مشهور اسلام و از سخاوتمندان بنام و معروف است. پدرش «جعفر بن ابي طالب» از مسلمانان شجاع و دلير صدر اسلام و از سخنوران و فصحاي عرب بود كه به جرم ايمان آوردن به خدا و رسول او و مبارزه با شرك و بت پرستي به همراه همسرش «اسماء بنت عميس» از وطن مألوف خود مكه ، به كشور بد آب و هوا و سوزان حبشه مهاجرت كند و متجاوز از دوازده سال در غربت و دور از پدرش، ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد و برادرانش عقيل و علي ( عليه السلام ) بسر برد.

برخي از متأخران احتمالاتي به‌عنوان عذر عبدالله‌ بن جعفر در نپيوستن به امام بيان كرده‌اند كه مهم‌ترين آنها چنين است:

1. نابينا بودن وي؛ چنان‌كه گفته‌اند: وَكانَ سَبَبُ تَأخُّرِهِ عَن حُضورِ الطَّف ذِهابَ بَصَرِه؛«دليل عدم حضورش در قيام عاشورا نابينايي‌اش بود».

2. سال‌خوردگي؛ زيرا او در آن هنگام حدود هفتاد سال داشت و طبيعي است كه با اين سن‌وسال، آمادگي لازم و توان جسماني مناسب براي جهاد نداشته است.

3. داشتن مأموريتي ازطرف امام در مدينه، مانند مأموريت حفظ جان بني‌هاشم؛ زيرا با خروج امام و ديگر بزرگان بني‌هاشم از مدينه، ممكن بود دشمنان توطئه يا دسيسه‌اي براي نابودي بني هاشم اجرا كنند. شخصيتي همچون عبدالله‌ بن‌ جعفر مي‌توانست بني‌ هاشم را از چنين خطرهايي مصون نگاه دارد

به‌هرروي هريك از احتمالات فوق، تنها يك حدس تاريخي است؛ زيرا در هيچ‌يك از منابع اصيل تاريخي اشاره‌اي به نابينايي عبدالله‌ بن جعفر نشده است. سال‌خوردگي نيز نمي‌توانسته مانعي جدي براي كسي چون او باشد؛ زيرا بااينكه او در آن هنگام حدوداً 71 ساله بود، مي‌توانست با امام هجرت كند؛ چنان‌كه در سپاه امام، كهن‌سالان ديگري چون حبيب‌بن‌مُظاهِر، مسلم‌بن‌عَوْسَجَه و انس‌ بن‌ حارث حضور داشتند. احتمال مأموريت داشتن عبدالله از سوي امام، با شخصيت و جايگاه او سازگار است؛ اما هيچ شاهد و قرينة تاريخي بر آن دلالت نمي‌كند.

حقيقت اين است كه حتي در ميان خواص شيعه و بزرگان بني‌هاشم، شخصيت‌هايي بودند كه نمي‌توانستند حركت امام را در آن موقعيت زماني به‌درستي درك و تحليل كنند. آنان قيام الهي امام را با محاسبات معمول خود ارزيابي مي‌كردند و آن را محكوم به شكست مي‌پنداشتند. البته امام هيچ‌يك از شيعيان و نزديكان خود را مجبور به شركت در اين قيام نكرد و تنها كساني امام را همراهي كردند كه بصيرت كافي و ايمان و اخلاص حقيقي و روح ولايت‌پذيري داشتند.

.منبع:

ابن‌عنبه، عمدة الطالب، ص‌37،
. عبدالرضا عرب، «عبدالله‌بن‌جعفر و قيام كربلا»، فصلنامة تاريخ در آينة پژوهش، ش21، ص156.

حجاب در کلام مقام معظم رهبری


اسلام برای ایجاد محیطی سالم و برای آنکه زن بتواند به مسئولیت های اجتماعی خود عمل کند حجاب را معین کرده است.

حجاب در کل دنیا، نماد اسلام خواهی است و پیوند ناگسستنی با هویت اسلامی دارد.

دخترانی که چادری هستند گرمای بیشتری را تحمل می کنند. اما این تحمل نیز نشان از پایبندی به ارزش هاست.

لباس برای جلب نظر و نگاه نیست؛ بلکه برای پوشش است که زن بتواند بدون اینکه جنبه زن بودن و جنسی اش مطرح شود به فعالیت خود بپردازد. در مجامع جهانی، در کنفرانس ها، در مراکز علمی و دانشگاه ها حضور پیدا کند بدون اینکه مورد تعرض قرار بگیرد.

حجاب در غرب مورد هجوم است و این نشان از گرایش آنها به حجاب دارد غرب این راه را رفته و در حال برگشت به اسلام است.

کسی که به مُد و خودنمایی و افراط در کار آرایش مشغول است، کی به ارزش های واقعی خود خواهد رسید؟ هیچ وقت؛ چرا که مجالی پیدا نمی کند تا بخواهد به ارزش های واقعی خود و انسانیت خود بیندیشد.

حجاب چهارچوبی است که مانع از نزدیکی هرزگان به زن می شود.

تصرف کشوری که تنها تفکر شهوت در اذهانشان باقی است، بدون صرف هزینه خواهد بود.

عفت زن مایه احترام و شخصیت اوست. مساله حجاب و مَحرم و نامحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه اینها برای این است که عفاف سالم نگه داشته شود.

غربی ها حفظ حجاب و پوشش زن را نمی پسندند؛ بلکه ابتذال حاکم بر روابط زن و مرد و بهره کشی ناجوانمردانه از زن را نسخه مطلوب در حیات اجتماعی زن می شمارند و خلاف این را نقض حقوق بشر می دانند. آنها پایمال کردن حقوق انسان ها را به نام حقوق بشر می پندارند.

حجاب زن را عفیف و سنگین و متین می کند.

آمارها واقعا وحشت انگیز است؛ در هر شش ثانیه یک تجاوز به عنف در آمریکا صورت می گیرد. ببینید چقدر مساله عفت مهم است و وقتی بی اعتنایی شد قضیه به کجا می رسد.

زن را برای نوازش چشم مرد، برای بهره وری نامشروع مرد، …می خواهند زن به شکل خاصی در جامعه ظاهر بشود. این بزرگترین اهانت به زن است حالا و لو با چندین لفّاف تعارف آمیز، این را بپوشانند و اسم های دیگری رویش بگذارند.

زن را وسیله التذاذ مرد کرده اند اسمش را گذاشته اند آزادی زن! در حالی که این درواقع آزادی مردان هرزه، برای تمتع از زن است.

آنها برای اینکه از زن آنچنان موجودی که مورد نظر خودشان هست بوجود آورند محتاج این هستند که دائما مد درست کنند. چشم ها و ذهن ها را به همین چیزهای ظاهر و کوته نظرانه مشغول کنند. کسی که به این چیزها مشغول شد، به ارزش های واقعی کی خواهد رسید؟ مجال پیدا نمی کند برسد.

منبع:

( مقام معظم رهبری ،دیدار با بانوان، …)

هدف از حجاب قرب به خداست ؟؟..

* کلا هدف از حجاب و سایر احکام دین، قرب به خداست؛ چه اینکه حجاب به طهارت و پاکدامنی و کنترل غریزه جنسی و خودنمایی و دعوت به خود و عفت کمک می کند و عفت و طهارت از صفات الهی محسوب می شوند؛ لذا حجاب موجب قرب به خداست. قل للمومنین و المومنات یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم.

* انسان برای کمال خلق شده است و اسلام برای این هدف تعدیل غرایز را پیشنهاد می کند؛ یعنی پاسخ در حد نیاز. یکی از آن غرایز غریزه جنسی است که اسلام با طرح مساله حجاب و عفت برای آقایان و خانم ها درصدد تعدیل و جلوگیری از طغیان آن است.

* حجاب از انحلال کانون مستحکم خانواده جلوگیری می کند و امنیت اجتماعی را فراهم می سازد. لذا حفظ آرامش زن، مصونیت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیت اجتماعی با توسعه حجاب میسر است.

* حجاب برای این در قرآن آمده است که زن مورد اذیت و آزار قرار نگیرد و با حیثیت انسانی با جامعه در تعامل باشد، نه با جذابیت ظاهری. البته می توانید با ورق زدن حوادث روزنامه ها، ارتباط مستقیم بین بدحجابی و نا امنی ها و اتفاقات پیش آمده برای زنان را دریابید.

* احترام به زن و پرهیز از مفسده دو علت فقهی حکم حجاب است.

* زن باید محجبه وارد عرصه اجتماع شود تا فضای جامعه یک فضای جنسی نباشد یک فضای انسانی باشد.

* بی حجابی در غرب نیاز جنسی را به بیماری های جنسی تبدیل کرد. چه اینکه اگر حجاب نباشد تحریک جنسی بی ضابطه خواهد بود و تحریک بی ضابطه ارضاء بی ضابطه را می طلبد. ارضاء بی ضابطه یعنی ایدز، یعنی گم شدن نسل، یعنی نیاز جنسی را با حیوانات، یعنی تولد انسان هایی که قابلیت کشتن انسان معصوم را دارند (زنازادگان) و… لذا آنچه که قرار بود حافظ نسل انسان باشد قاتل نسل انسان می شود.

* بدون وجود عفت، ما گمشده ایم. همانگونه که حجاب ظاهر عفت و عفت باطن حجاب است، بی حجابی نیز زمینه ساز بی عفتی است و گام به گام بدحجاب را به بی عفتی نزدیک می سازد. اگرچه اکثر خانم های ایرانی بدحجاب، بی عفت نیستند اما واقعیت این است که پیام بدحجابی در نگاه مردان به بی عفتی معنا می شود و کوچکترین بی احتیاطی از طرف زنان بدحجاب به معنای بی عفتی نزد مردان تعبیر می شود. لذا خداوند در قرآن می فرماید حجاب برای این است که اذیت نشوید.

منبع:

سخنان علما درباره حجاب