بازیگران حقیقی
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
عشق تو سرنوشت من راحت من رضای تو...
سه شنبه 95/11/26
امام باقر علیهالسلام در کلامی گهربار هفت حقی که با امر به معروف و نهی از منکر زنده میشود از جمله امنیت و احیای فرائض را بیان فرمودهاند.
قال الباقر علیهالسلام: إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ وَ النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ سَبيلُ الأنبياءِ، وَ مِنهاجُ الصُّلَحاءِ، فَريضَةٌ عَظيمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ، و تَأمَنُ المَذاهِبُ، و تَحِلُّ المَكاسِبُ، و تُرَدُّ المَظالِمُ، وَ تَعمُرُ الأرضُ، وَ يُنصَفُ مِنَ الأعداءِ، وَ يَستَقيمُ الأمرُ؛
امام محمد باقر علیهالسلام فرمودند: امر به معروف و نهى از منكر راه و روش پيامبران و شيوه صالحان است.و فريضه بزرگى است كه ديگر فرايض به واسطه آن بر پا میشود، راهها امن میگردد و درآمدها حلال میشود و حقوق پايمال شده به صاحبانش برمیگردد.زمين آباد میشود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته میشود و كارها سامان میپذيرد.
منبع:
«اصول كافى، جلد5، صفحه56»
سه شنبه 95/11/26
فاطمه (س)اسوه زنان عالم است که در اثر کوشش و مجاهدت به این مقام والا رسیده است.
وجود مقدس حضرت زهرا(س) و سیره، رفتار و گفتار آن گرامی برای تمام زنان مسلمان مایه مباهات و اسوه کامل میباشد. بانوی بزرگواری که حضرت خاتم الانبیاء(ص) در ستایش او فرمود: أَنَّ ابْنَتِی فَاطِمَةَ سَیِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛ دخترم فاطمه(س) سرور بانوان بهشتی است.
طبق این گفتار ارزشمند نبوی(ص)، حضرت زهرا(س) سرآمد تمام زنان سعادتمند عالم است که در اثر کوشش در راه حق به مقامات عالی معنوی نائل شدهاند. رسول گرامی اسلام(ص) در گفتار دیگری به عظمت و بزرگواری حضرت زهرا(س) اشاره کرده و به او فرموده است:یَا فَاطِمَةُ أَ لَا تَرْضَیْنَ أَنْ تَکُونِی سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ و سَیِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّة و سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ؛ ای فاطمه آیا به این کرامتی که خداوند به تو داده خشنود نیستی که تو سرور زنان جهان و سرور زنان این امت و سرور بانوان اهل ایمان باشی؟
آری، حضرت زهرا(س) جلوهای کامل از تمام کمالاتی است که یک زن در طول حیات خود ممکن است به آن نایل شود. حضرت امام خمینی(ره) در این باره میفرماید: تمام ابعادی که برای زن متصور است، برای یک انسان کامل متصور است، در فاطمة زهرا(س) جلوه کرده و بوده است.
امام خمینی(ره) برای شناساندن ویژگی یک بانوی کمالیافته با اشاره به وجود مقدس حضرت زهرا(س) میفرماید: آن بزرگوار یک زن معمولی نبوده است؛ یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان. او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است. زنی که تمام خاصههای انبیا در اوست. زنی که اگر مرد بود، نبی بود، به جای رسول الله(ص) بود. معنویات، جلوههای ملکوتی، جلوههای الهی، جلوههای جبروتی، همه در این موجود مجتمع است.
با توجه به این ویژگیهای کم نظیر، بهترین کسی که میتواند درس زندگی را به جامعه و بخصوص بانوان عصر ما بیاموزد، شخص حضرت زهرا(س) است. از این رو، در این مقال بخشهایی از سیره و سخن آن بزرگوار را که قابلیّت الگو برداری و درس آموزی برای زنان مسلمان دارد، تقدیم میکنیم. به امید آنکه بتوانیم ـ در عصری که از هر سو دشمنان اسلام و شیاطین وسوسهگر، ایمان و ارزشهای اصیل جامعه و امنیت اخلاقی جوانان و زنان را هدف گرفتهاند و با هر وسیلهای برای تضعیف باورهای دختران و زنان مسلمان تلاش میکنند ـ رفتارهای خود را با آن حضرت هماهنگ نماییم و درسهایی از آن بانوی مخدّره فرا گیریم.
منابع:
1-. صحیفه امام، ج7، ص337.
2-. صحیفه امام، ج7، ص337.
1-. بحار الانوار، ج37، ص39.
2-. مستدرک حاکم، ج3، ص156
سه شنبه 95/11/26
.
در آمد فدك بسيار فراتر از نيازهاي حضرت زهرا سلام الله عليها بود
2. از سويي ديگر در جامعه مسلمانان آن روز نيز نيازمندان بسياري وجود داشت،
3. همچنين با توجه به اينكه امكان حضور فعال آن حضرت در تدبير اقتصادى آن سامان (به دليل فاصله زياد آن با شهر مدينه) وجود نداشت.
فاطمه زهرا سلام الله عليها، در زمان حيات پدر بزرگوارش اختيار «درآمد» را كلاً به پدر واگذار كرد تا خود هر گونه صلاح مى داند مازاد درآمد آن را مصرف كند.
واگذار كردن درآمد آن سرزمين به پيامبر خدا بدين معنا نيست كه انجام امور مربوط به آن سرزمين نيز بر عهده پيامبر بوده چرا كه به تصريح منابع تاريخي انجام امور مربوط به كارگزاران و كارگران حاضر در آن سرزمين بر عهده اميرمومنان علي عليه السلام بود و پيامبر خدا صلي الله عليه و آله تنها امور مالي آن جا را به نحو وكالت تام الاختيار از جانب دختر گرانقدرش انجام مى داد
منبع:
فدك فى التاريخ، ص187.
سه شنبه 95/11/26
تا آخرین انسان هست، او (ابلیس) هم هست. برای اینکه آخرین انسان را هم اغوا می کند، وسوسه می کند. این چنین نیست که شیطان قبل از یک عده ای بمیرد. آن وقت آن عده ، هیچ وسوسه ای ندارند.
قران کریم از شیطان سخن بسیار زده شده … اینکه از چه جنسی است، چه می خواهد، اصلا چه شد که شیطانی که جزو فرشتگان بود از درگاه خداوند رانده شد؛ رمز عاقبت بخیر نشدن شیطان چه بود، ابزار کارش برای فریب آدم ها چیست؟ چه انسان هایی را می تواند فریب دهد و از توان فریب چه انسان هایی ناتوان است و خیلی چیزهای دیگر که با مطالعه قرآن کریم به آن می رسیم.در این فرصت بر آن شده ایم که رمز عاقبت بخیر نشدن شیطان را در کلام قرآن کریم مرور کنیم، ببینیم این شیطان تا چه زمانی فرصت دارد که برای فریب انسان ها با همکاران خود تلاش کند و بالأخره خودش کی از بین می رود…اولین گرد بدبختی که شیطان را غبار آلود کرد و پله ای شد برای بدبختی و سرنگونی او، غرور و تکبر بود؛ قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فرمود چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را باز داشت از اینکه سجده کنى گفت من از او بهترم مرا از آتشى آفریدى و او را از گل آفریدی.غروری که کم و بیش متأسفانه امروز دیده می شود که شانه های افراد مؤمن را هم آلوده کرده است؛ من از او بزرگترم، اول او باید سلام کند، او باید جلوی پای من بلند شودف باید من را حضوری برای میهمانی دعوت کند و ….و این در حالی است که قرآن کریم می فرماید: “ان الله لا یحب المتکبرین" یعنی خداوند متکبران را دوست ندارد. و در جایی دیگر می فرماید: « من آنان را که از روی کبر دعوی بزرگی کنند از آیات رحمتم رویگردان کنم.»و اینجاست که باید مراقب این خصیصه اخلاقی باشیم؛ مراقب باشیم که با خوب ها همنشین شویم تا خلق و خوی خوب و الهی در ما ساخته شود.اولین گرد بدبختی که شیطان را غبار آلود کرد و پله ای شد برای بدبختی و سرنگونی او، غرور و تکبر بود؛ قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فرمود چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را باز داشت از اینکه سجده کنى گفت من از او بهترم مرا از آتشى آفریدى و او را از گل آفریدی.
شیطان چه زمانی از بین می رود؟
بر اساس آیه « و نفخ فی الصور فصعق من فی السماوات و من فی الارض»در پی نفخ صور همگان خواهند مرد. اما آیا تا پیش از آن گستره حیات شیطان تا کجاست از این آیه به دست نمی آید. بر پایه برخی روایات، ابلیس در میان نفخه نخست و دوم می میرد
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، پایان کار شیطان را برپایی حکومت حضرت مهدی (عجل الله) دانسته که بر اساس برخی روایات، ابلیس به دست مبارک آن حضرت یا طبق روایات رجعت، پس از جنگ با لشکر امیرالمومنین، علی(علیه السلام) ، در حوالی کوفه می گریزد و به دست پیامبر (صلی الله و علیه وآله) بر صخره بیت المقدس کشته می شود. برخی پایان حیات ابلیس را مقارن با پایان حیات انسان بر روی کره خاکی دانسته اند.
منبع:
اخلاق در قرآن (جلد 2: فروع مسائل اخلاقی
سه شنبه 95/11/26
می توان گفت که دین مجموعه ای است از اعمالی چون نماز و روزه و… در کنار اخلاقیاتی چون صداقت و پاکی و جوانمردی و اعمالی که حکم پوسته را برای در برگرفتن مغز دین که همان جوانمردی است دارند
“اذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا ءَاتِنَا مِن لَّدُنک رَحْمَةً وَ هَیىْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشداً “( زمانى را به خاطر بیاور که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: پروردگارا ما را از سوى خودت رحمتى عطا کن، و راه نجاتى براى ما فراهم ساز.) در فرهنگ عربی دو تعبیر رایج در مورد جوان وجود دارد: یکی «فتی» و دیگری «شاب.» اولی از ریشه «فتی فتو (طراوت و شادابی)» و دومی از ریشه «شبّ (شکوفایی و برخورداری از حرارت)» است.در حقیقت می توان گفت که دین مجموعه ای است از اعمالی چون نماز و روزه و… در کنار اخلاقیاتی چون صداقت و پاکی و جوانمردی و اعمالی که حکم پوسته را برای در برگرفتن مغز دین که همان جوانمردی است دارند.از این رو کسی که نماز می گزارد اما بی صفا بوده و از عاطفه و عشق نصیبی ندارد، و یا از احساس و آدمیت و آقایی و جوانمردی و گذشت و گذشتن برای خدا و گذاشتن برای مردم بی بهره است، درست به باغبانی می ماند که تنها پوست ها را کاشته باشد! حال آنکه خروار خروار پوست اگر کاشته شوند از آن میان حتی یکی سبز نشده، و جوانه نمی زند، و بالا نیامده، و به ثمر نمی نشیند. همچنانکه اگر مغزها را به تنهایی بکارند گویی نکاشته اند.در نگاه قرآن کریم این قول که «دل آدم باید پاک باشه، ظاهر مهم نیست» هیچ مقبولیتی در ندارد. بلکه در جای جای قرآن کریم در کنار ایمان، عمل صالح مطرح شده است. در آموزه های قرآنی، عمل صالح، بازتاب بیرونی ایمان واقعی است. هر کس به ایمان واقعی دست یافته باشد در منش و کنش خویش نیک کردار خواهد بود: وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ «خداوند کسانى را که ایمان آورده و عمل هاى شایسته کرده اند وعده داده که آن ها را آمرزش و پاداشى بزرگ است.»
تنها مغزها به همراه پوست ها و پوست ها به همراه مغزها سبز می شوند.پس، کسی که می گوید دلت پاک باشد و تنها در پی پاک ساختن دل است اما نمازش را نمی گزارد همچون باغبانی است که در این مزرعه دنیا مغز می کارد اما بی پوست!و کسی که پیوسته بر سجاده است و دستانش به دعاست اما مروت و صفا را تجربه نکرده ، همچون باغبانی است که خرمن خرمن پوست در آغوش خاک می نهد غافل از آنکه حتی یکی کارگر نشده، و از خاک سر بلند نمی کند!
منبع:
کتاب باران حکمت؛ محمد رضا رنجبر، 1385
دوشنبه 95/11/25
ناموری گفته است: از نشانه های آنکه خدای تعالی از بنده ای روی بر تافته است،آن است که او را از چیزی سر گرم داردکه نه دنیایش سودمند افتد و نه دینش را ونیز گفته اند: اگر خواهی ارزش خویش را بدانی ،بنگر! که به چیزی دل بسته ای …..
حکیمی را گفتند: کدام یک از دوستان خویش را دوست داری؟؟ گفت: آنکه تباهی از من دور کند و مرا تیمار داری کند و لغزشم را ببخشد…
منبع:
کشکول/شیخ بهایی/ص645
دوشنبه 95/11/25
از کتاب «روضه کافی»به حذف اسناد از « عبدالرحمان بن سیابة»روایت شده است که گفت: امام صادق(علیه السلام)را گفتم: فدایت شوم!مردم می گویند، توجه به احوال ستارگان حلال نیست و آن چیزی است که مرا خوش آید. اگر دینم را زیان دارد، پس آنچه که دینم را زیان دارد نخواهم، و اگر دینم را زیان نداردف به خدا که آن را دوست دارم ودوست دارم نگریستن به ان ها را …
امام فرمودند: چنانچه می گویند، برای دینت زیان ندارد. سپس گفت: شما به چیزی می نگرید که از زیاد نگریستن به آن چیزی درک نمی کنید و کم آن نیز شمارا سودی ندهد….
منبع:
کشکول/شیخ بهایی/ص454
دوشنبه 95/11/25
راغب در محاضرات گوید: کسی در بغداد کوری دید که می گفت: آنکه مرا پولی دهد، خدا در رستاخیز او را از دست معاویه سیراب کند! آن کس گفت: از پی او رفتم، تا تنها شدیم. آنگاه سیلی محکمی به گوشش نواختم وگفتم: امیر المومنین(علیه السلام)را از حوض کوثر برگرفتی…گفت : می خواستی آن ها را به پول خردی از دست امیر المومنین(علیه السلام)سیراب کنم؟؟ نه..خداااا چنین نمی شود
منبع:
کشکول/شیخ بهایی/ص444
دوشنبه 95/11/25
و به قدر نیستی تو حق ظاهر می گردد، آیا نمی بینی که در ذکر رکوع می گویی: (سبحان ربی العظیم وبحمده)ولی در ذکر سجده می گویی: (سبحان ربی الاعلی و بحمده)
خدایش خیر دهد!
از هستی خویش تا تو غافل نشوی هرگز به مراد خویش واصل نشوی
از بحر ظهور،تا به سلحل نشوی در مذهب اهل عشق، کامل نشوی
منبع:
کشکول/شیخ بهایی/ص400
دوشنبه 95/11/25
خانه ام بی آتش…دستهایم خالی…نگاهم نگران…
می توانی … تو بیاااا
سر این قصه بگیر و بنویس
این قلم … این کاغذ
طاقتش را داری که ببینی؟؟؟ قلمت می شکند…کاغذت می سورد.
طاقتش را داری که ببینی و نگویی …از حق.
من دگر خسته شدم…
می توانی تو بیاااا
منبع:
دلنوشته یکی از طلاب حوزه
دوشنبه 95/11/25
گفته اند: به خدا قسم !دوست می دارم که حسابرسی به حسابم را در روز قیامت به پدر و مادرم واگذارند، زیرا می دانم که خداوند از آن دو مهربان تر است.. و در خبر آمده است که خداوند از فزونی رحمت خویش جهنم را شلاقی برای راندن انسانها به بهشت خلق کرد….
منبع:
کشکول/شیخ بهایی/ص399
دوشنبه 95/11/25
از شرح دیوان شمس الدین شهرزوری: حکماگویند: هر چه موجود است غیر محض است یا خیر او غالبست بر شر او، و ترک خیر کثیر، برای شر قلیل، شر کثیر است. گاه باشد که انگشت مار گزیده باید برید، تا باقی اعضا سالم ماند، ودر این صورت سلامت، مراداست ومرضی، و قطع انگشت مراد است وغیر مرضی، و اگر گوییم شر قلیل برای خیر کثیر، خیر کثیراست هم راست باشد
منبع:
کشکول/شیخ بهایی/ص244
دوشنبه 95/11/25
یحیی بن ابی قاسم:از امام صادق(علیه السلام)معنای این آیه شریفه 《ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب 》را پرسیدم. ایشان فرمودند مقصود از 《متقین》شیعه علی (علیه السلام)است لذا این آیه مربوط به شیعیان ما است ؛متقین کسانی هستند که ایمان به غیب دارند و مراد از آن غیبت حجت غائب است
شاهد آن نیز آیه 20 سوره یونس این قول خدای تعالی است:《و یقولون لو لا انزل علیه آیه من ربه فقل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین #می گویند چرا بر او آیه ای از جانب پروردگارش نازل نمی شود؟ بگو که غیب از آن خداست و در انتظار باشید که من نیز با شما از منتظرانم 》پس خدای تعالی خبر داده است که 《الایه"》همان《الغیب》است و غیب همان حجت است.
و امام صادق (علیه السلام )فرمود :ما امامان صابر و شکیبا هستیم و شیعیان ما از ما صابرترند. زیرا ما صبر کردیم بر چیزهایی که میدانیم و آنان بر چیزهایی که کاملاً و دقیقاً نمی دانند صبر نمودند.
منبع:
تفسیر نور الثقلین ج1 ص31
بحارالأنوار ج51 ص52 باب5
البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص124
بحارالأنوار ج 52 ص124
تعجیل در فرج شان صلوات
دوشنبه 95/11/25
یابن الحسن ……….
موکول می کنم گله حجر را به بعد این روزها اصلا حال مادرتان رو به را نیست…………..
یکشنبه 95/11/24
گناهی که مانع استجابت دعا می شود و زندگی را تیره و تار می کند، نافرمانی از پدر مادر است
امام صادق (ع)در مورد عقوبت هفت گناه می فرماید:
1.گناهی که نعمت ها را تغییر میدهد،
تجاوز به حقوق دیگران است.
2.گناهی که پشیمانی می آورد،
قتل است.
3.گناهی که گرفتاری ایجاد می کند،
ظلم است.
4.گناهی که آبرو می بَرد،
شرابخواری است.
5. گناهی که جلوی روزی را می گیرد،
زنا است.
6.گناهی که مرگ را شتاب می بخشد،
قطع رابطه با خویشان است.
7.گناهی که مانع استجابت دعا می شود و زندگی را تیره و تار می کند،
نافرمانی از پدر مادر است.
منبع:
علل الشرایع ج ۲، ص
یکشنبه 95/11/24
مادر هر چیزی اصل و اساس او است. ممکن است مقصود آن باشد که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) اصل و اساس درخت رسالت است.
در خصوص لقب ام ابیها که به حضرت زهرا(سلام الله علیها) اطلاق می شود، دلایلی ذکر شده است.
نخست اینکه عرب ها در نامگذاری سه چیز دارند: اسم، لقب و کنیه. اسم مانند فاطمه، لقب مثل زهرا، کنیه مانند ” ام ابیها” حضرت فاطمه(سلام الله علیها) افزون بر نام، از چندین لقب و کنیه بهره مند است. انتخاب کنیه ها ممکن است به جهت خاصی باشد.
رمز این نام گذاری ممکن است، برای اظهار محبت باشد، همان گونه که متداول است پدر در اظهار محبت نسبت به دخترش می گوید: مادرم ، و نسبت به پسرش می گوید: بابایم، یعنی پیامبر اکرم(سلام الله علیها) جهت اظهار محبت به دخترش فرمود: تو مادر بابایت هستی .
دیگر اینکه شاید بدین جهت باشد که در دوره غربت اسلام، حضرت با پدرش رفتاری داشت همانند رفتار مادر به فرزندو پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز بسیار به دخترش علاقه مند بود، همانند رفتار فرزند نسبت به مادر.
پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) دست فاطمه (سلام الله علیها) را می بوسید. هر گاه به سفر می رفت آخرین کسی که با او خدا حافظی می کرد ، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود و در بازگشت از سفر نخست از او دیدار می کرد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) مانند مادری دلسوز رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) را در آغوش می گرفت، از او نگهداری می کرد، زخم هایش را مرهم می گذاشت رنج ها و دردهایش را کاهش می داد. این گونه ابراز عواطف دو سویه همانند ابراز عواطف مادر و فرزند است.
مادر هر چیزی اصل و اساس او است. ممکن است مقصود آن باشد که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) اصل و اساس درخت رسالت است، چنان که در روایت آمده است:
“شجره طیبه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) ساقه اش علی و ریشه اش فاطمه، میوه اش فرزندان او و شاخ و برگش شیعیان حضرت می باشند". اگر ریشه درخت نباشد، درخت خشک می گردد و طراوت خود را از دست می دهد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) اگر نبود، درخت اسلام سرسبزی و نشاط خود را از دست می داد.
ممکن است بدان جهت باشد که چون خداوند زنان پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) را به کنیة “ام المؤمنین” گرامی داشت، به ذهن خطور کند که آنان مهم ترین زنان روی زمین هستند، حتی از حضرت فاطمه (سلام الله علیه) بالاترند، از این جهت حضرت رسول او را به “ام ابیها” خطاب کرد تا از این وسوسه ها و خطورات ذهنی جلوگیری کند؛ یعنی ای زنان پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) اگر شما به منزلة مادران مؤمنان هستید، حضرت فاطمه به منزلة مادر پیامبر است.
منبع:
1. سید جعفر شهیدی، زندگانی حضرت فاطمه(سلام الله علیه) ص ۴۰.
2. احمد رحمانی همدانی، فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) ص ۲۶۷
شنبه 95/11/23
امیرالمومنین [علیه السلام] فرمود:« ای مردم! بدانید که گناهان، همانند اسب های سرکش هستند که گنهکاران بر روی آنها نشسته اند و افسار این اسب ها، رها
شده، مهار آنها از دست خارج گشته است و سواران خود را داخل آتش جهنم می اندازند و تقوا، همانند اسب هایی رام هستند که با تقوایان برآن ها سوار می شوند
و افسار اسب ها در دست آنهاست و آنان را به سوی بهشت می برند.
منبع:
جهاد با نفس/ لطیف راشدی /ص112
شنبه 95/11/23
عیون أخبار الرضا (ع) بالأسانید الثلاثة عن الرضا عن آبائه (ع) قال رسول الله (ص) تحشر ابنتی فاطمة یوم القیامة و معها ثیاب مصبوغة بالدم فتتعلق بقائمة من قوائم العرش فتقول یا عدل احکم بینی و بین قاتل ولدی قال رسول الله (ص) فیحکم لابنتی و رب الکعبة و إن الله عز و جل یغضب لغضب فاطمة و یرضی لرضاها
رسول اکرم صلی الله علیه و آله: هنگامی که روز قیامت فرا رسد دخترم فاطمه در حالی محشور میشود که لباسهای خون آلودی با وی خواهد بود و میگوید: “ای خدای عادل! بین من و قاتل فرزندانم حکم کن!”
شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت نموده است هنگامی که روز قیامت فرا رسد دخترم فاطمه در حالی محشور میشود که لباسهای خون آلودی با وی خواهد بود. آنگاه یکی از پایههای عرش را میگیرد و میگوید: “ای خدای عادل! بین من و قاتل فرزندانم حکم کن!”
سپس پیامبر اکرم فرمود: “به خدای کعبه سوگند که خداوند برای دخترم [به حق] قضاوت میکند، زیرا خداوند برای غضب فاطمه غضب مینماید و با رضایت وی راضی خواهد شد.
منبع:
«عیون اخبارالرضا(ع)- بحار الانوار، ج 43، ص 220»
شنبه 95/11/23
پیامبر اکرم (ص):
فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی
فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزار داده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است.
منبع:
امالی(صدوق) ص104 ،بحار الانوار(ط-بیروت) ج67 ، ص3
شنبه 95/11/23
در روايات آمده است كه زهرا به قدرى روى پا ايستاد و عبادت كرد كه پاهاى او متورم شد امام حسن عليه السلام مىگويد، مادرم از اول شب تا صبح عبادت مىكرد و هرگاه از نماز فارغ مىشد، به ديگران دعا مىكرد. از او پرسيدم كه چرا به ما دعا نكرديد؟ فرمود: عزيز من اول ديگران، سپس ما - الجار ثم الدار. تسبيح حضرت زهرا سلام الله عليها بسيار با فضيلت است. امام صادق عليه السلام فرموده:«تسبيح جدهام زهرا سلام الله عليها نزد من از هزار ركعت نماز بهتر است» .میگويند: زهرا براى كمك، خادمهاى لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رايج و بلكه لازم بود. چون زهرا سلام الله عليها بر رسول الله وارد شد قبل از آنكه در اين مورد چيزى بگويد، پيامبر فرمود: زهرا جان مىخواهى چيزى به تو ياد دهم كه بهتر از دنيا و آنچه در آن استباشد؟ و تسبيح مشهور را به او ياد داد.زهرا سلام الله عليها با خوشحالى تمام به خانه بازگشت و به اميرالمومنين عرض كرد با دعايى كه از پدرم صلوات الله عليه گرفتهام، خير دنيا نصيب من شده است.
منبع:
وسائل الشيعه ج 4 باب 9 ص 1024
شنبه 95/11/23
در قرآن
در حالی که در جامعه اسلامی ترویج قرآن و قرآن خوانی در نظام اسلامی بسیار رشد کرده است و از اول انقلاب تا به حال کارهای قرآنی بسیار افزایش یافته است تا جایی که مقام معظم رهبری «حفظه الله» تاکید بسیار در مورد حفظ کتاب الله نمودهاند؛ و فرمودند: «ما باید در کشور حداقل ده میلیون حافظ قرآن داشته باشیم» لکن هنوز افراد زیادی هستند که توان خواندن یا حفظ قرآن کریم را به خوبی ندارند. کسانی که الگوی رفتاری خود را حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) قرار میدهند اهتمام زیادی در یادگیری قرآن دارند، سعی میکنند در شبانه روز آیاتی از کلام الله را بخوانند و در طول روز تلاش میکنند به مفاد آیات عمل نمایند، بعضی از افراد در شبانه روز زمانی را معین میکند تا قرآن را حفظ نمایند و یا بعضی تلاش میکنند که قرآن را به صوت زیبا تلاوت کنند و عده زیادی هم در حوزه های علمیه تلاش میکنند تا علم تفسیر قرآن را بیاموزند و همه اینها نشانه ازاین دارد که این افراد فاطمه زهرا(علیها السلام) را الگوی خود قرار دادهاند. حضرت زهرا(علیها السلام) در حدیث ارزشمندی پیروان خود را به قرآن سفارش مینمایندو میفرمایند: «حُبِّبَ إلیَّ مِن دُنیاکُم ثَلاثٌ: تِلاوَهُ کِتابِ اللهِ و.. » از دنیای شما سه چیز نزد من محبوب است که یکی از آنها تلاوت قرآن است. همچنین حضرت در وصیت نامهی خود به امیرالمومنین(علیه السلام)، از حضرت درخواست فرمودند: «فَأکثَر مِن تِلاوَهِ القُرآن » بعد از دفن من زیاد قرآن بخوان و دعا بخوان زیرا در چنین لحظههایی، میت به انس گرفتن با زندگان محتاج است.
«هرکس که ز ارباب عبادت باشد»:
در خدمت او بخت و سعادت باشد
ایام به علم وجود او فخر کنند
در چهرهی او نور سیادت باشد
منبع:
فرهنگ سخنان حضرت زهرا(علیها السلام)، ص 288
شنبه 95/11/23
با كمى دقت در برخورد عاطفى و منطقى حضرت زهرا(س) در مىيابيم كه آن بانوى بزرگوار، در ساختن روح و شخصيت فرزندان گرامىاش از ابزارى بسيار ظريف و دقيق استفاده كرده است، كه بسيارى از آنها در حال حاضر، ميان روانشناسان تربيتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته و خبرگان اين فن، به نتايج مثبت آن ايمان آوردهاند. بىشك، اين توفيق بىنظير در تربيت كودكان، ناشى از معرفت عميق و صحيحى است كه اسلام در مورد انسان، ارائه داده است. بنابراين، اگر بگویيم هر مكتبى به اندازه شناخت درستى كه از انسان دارد، در نظام تربيتى خود، به توفيقاتى دست مىيابد، سخن به گزاف نگفتهايم. دین آسمانى و الاهى اسلام از كاملترين و واقع بينانهترين شناخت، در مورد انسان برخوردار است، لذا بيشترين توفيق را در مساله تربيت انسان بدست آورده است. روش تربيتى و اخلاقى حضرت فاطمه(س) که برگرفته از دین اسلام است، بهترين شيوه، و تجربه براى ساختن نسلى پاك و سعادتمند است. از اين رو، جا دارد كه پيروان و ارادتمندان مكتب اسلام، با به كار بستن شيوهها و ظرايف تربيتى آن حضرت در رشد و تربيت نسلى پاك، و پيشرو همت نموده، سعادت دنيا و آخرت فرزندان خود را بيمه كنند.
روح انسان به گونهاى ساخته شده كه نياز به محبت و عطوفت، يكى از اساسى ترين نيازهاى او محسوب مىشود، بدين جهت، كودكان محروم از اين موهبت، دچار كمبودها و مشكلات روانى، و گاه نواقصى جسمى خواهند شد. حضرت فاطمه(س) كه خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سيراب گشته و قلبش كانون محبت به همسر و فرزندان خود بوده، در اين جهت نيز وظيفه مادرى خود را به بهترين شكل انجام داد. حضرت فاطمه(س) فرزندان خود را به بازی و مسابقه تشویق و گاهی با آنان به بازی مشغول می شد و با حرکتها و گفتارهای شیرین مادرانه و بالا و پایین انداختن فرزندان خود آنان را از احساسات پاک مادری سیراب می نمود.
منبع:
مصباح، محمدتقی، جامي از زلال كوثر، چ اول، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، ۱۳۸۰، ص ۹۲.
پنجشنبه 95/11/21
در آستانه سالروز شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیاز است به بارزترین صفات این بانوی مکرم اسلام پرداخته شود، زیرا این شخصیت نورانی دارای ابعاد وجودیِ گستردهای است که لازم است هر کدام از آنها در جای خود مورد مطالعه قرار بگیرد. این در حالی است که عمده مطالعات بر روی مباحث اخلاقی و رفتاری حضرت مثل حجاب و عفاف صورت گرفته است که در جای خود بسیار مناسب است، اما نباید بر سایر ابعاد حضرت سایه بیاندازد.
صالحیت، ویژگی بارز حضرت زهرا(سلام الله علیها)
میتوان گفت از جمله بارزترین صفات و ویژگیهای حضرت زهرا(سلام الله علیها) مقوله «صالحیت» است که خداوند متعال در آیات زیادی از قرآن به آن اشاره و آن را به عنوان عالیترین خصلت و آرزوی نهایی انبیاء و اولیا معرفی کرده است. به عنوان مثال خداوند درباره ابراهیم(علیه السلام) میفرماید: «وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ؛ و او را در آخرت جزو صالحین قرار دادیم.» حتی ابراهیم(علیه السلام) به این ویژگی آن قدر اهتمام داشت که از خداوند فرزندی صالح درخواست کرد و فرمود: «رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ؛ خدایا به من «فرزندی» از صالحین عطا کن.» سایر پیامبران الهی مانند یوسف(علیه السلام) و … نیز از خداوند متعال درخواست صالحیت میکردند.
در واقع کسی که صاحب صفت صالحیت است در طول زندگی سعی میکند همه جا را به اصلاح بکشاند و اختلافات را برطرف کند و به استناد قرآن ویژگی اینگونه افراد ایمان به خدا و آخرت و امر به معروف و نهی از منکر و سرعت گرفتن در خیرات است. خداوند در آیه114 آلعمران میفرماید: «یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ أُولَئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ؛ به خدا و آخرت ایمان دارند و به کار پسندیده فرمان مى دهند و از کار ناپسند باز مى دارند و در کارهاى نیک شتاب مىکنند و آنان از صالحان هستند.»
صالحیت، ویژگی اصحاب امام زمان(عج)
از سوی دیگر خداوند تا جایی صالحیت را در آیات قرآن پررنگ جلوه میدهد که در نهایت میفرماید ما زمین را (در دوران ظهور امام زمان عج) وارث صالحان قرار خواهیم داد؛ «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» (سوره انبیا آیه105) بنابراین ویژگی بارز اصحاب امام زمان(عج) نیز مقوله صالحیت است که در روایات عترت(علیه السلام) به این موضوع اشاره شده است.
امر به معروف، یعنی دعوت به ولایت اهل عترت(علیهم السلام)
حضرت زهرا(سلام الله علیها) که خود معلم بشریت و صاحب صفات برتر الهی است در جای جای زندگی کوتاه اما پر برکت خود از صالحیت بالایی برخوردار بودند و در موارد زیادی این ویژگی را از خود بروز میدادند. حضرت در کنار ایمان به خدا و آخرت و علاوه بر امر به معروف و نهی از منکر همواره در خیرات پیشگام و جلودار بودند که میتوان گفت اوج این مسأله در قضیه بعد از سقیفه بود. حضرت زهرا(سلام الله علیها) در این مقطع زمانی که متوجه شدند «امر» امامت علی(علیه السلام) مورد خدشه واقع شده است، به اشکال مختلف به دنبال اصلاح آن بر آمدند و با خطبههای متعدد به روشنگری پرداختند. تعصب حضرت نه به خاطر جایگاه همسریِ امیرالمؤمنین(علیه السلام) بلکه به خاطر همان ویژگی صالحیتشان بود. ایشان مصداق بارز معروف را ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) و مصداق بارز منکر را نادیده گرفتن ولایت حضرت و مخالفت با آن دانستند، بنابرین تا جایی در امر به معروف و نهی از منکر پیش رفتند که جان خود را در این مسیر از دست دادند.
بنابراین یکی از بروزات مهم صالحیت، پاسخ به ندای امام و ولیّ برحق است و باید گفت کسی میتواند بگوید شیعه فاطمه(سلام الله علیها) هستم که این مسأله در او بسیار پررنگ و جلوهگر باشد تا جایی که مانند حضرت زهرا(سلام الله علیها) جان خود را در این راه تقدیم کند.
باشگاه خبرنگاران تسنیم«پویا» ـ سعید شیری
پنجشنبه 95/11/21
حدیث امام صادق(علیه السلام)
یَعیشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا یَعیشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ یَموتون بِذُنوبِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا یَموتونَ بِآجالِهِمْ؛
مردم، بیشتر از آنكه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نیكوكارى خود زندگى مىكنند و بیشتر از آنكه با اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خود مىمیرند.
دعوات الراوندى، ص 291، ح33
پنجشنبه 95/11/21
قَالَ النَّبِيُّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لفاطمه (سلام الله علیها):
« أَيُّ شَيْءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ قَالَتْ أَنْ لَا تَرَى رَجُلًا وَ لَا يَرَاهَا رَجُلٌ فَضَمَّهَا إِلَيْهِ وَ قَالَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض»
پيامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند:
چه چيز براي زن بهتر است؟
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود:
اين که مردي را نبيند و مردي او را نبيند.
پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حضرت فاطمه را به خود چسبانيد و فرمود :
« ذريه اي که برخي از نسل برخي ديگراند (يعني همه در فضائل و کمالات يکدست و به مانند يکديگرند)»
منبع:
- بحارالانوار، ج 43 ص 84
پنجشنبه 95/11/21
اِعلَموا اَنَّ اللّه تعالى قَد فَرَضَ عَلَيكُم الجُمُعَةَ فَمَن تَرَكَها فى حَياتى وَ بَعدَ مَماتى وَ لَهُم اِمامٌ عادِلٌ اِستِخفافا بِها وَ جُحودا لَها فَلا جَمَعَ اللّه شَملَهُ وَ لا بارَكَ لَهُ فى اَمرِهِ اَلا وَ لا صَلاةَلَهُ اَلا وَ لا زَكاةَ لَهُ اَلا وَ لا حَجَّ لَهُ اَلا وَ لا صَومَ لَهُ اَلا وَ لا بَرَكَةَ لَهُ حَتّى يَتوبَ؛
بدانيد كه خداوند متعال نماز جمعه را بر شما واجب ساخته است پس آنان كه در زندگى و پس از مرگ من، از روى سبك شمردن و يا انكار، آن را ترك كنند، با وجود اين كه پيشواى عادلى دارند، خداوند وحدتشان نبخشد و در كارشان بركت ندهد، آگاه باشيد نه زكات، نه نماز، نه حج و نه روزه آنان پذيرفته است. بدانيد كه زندگى آنان بركتى نخواهد داشت، مگر توبه كنند.
منبع:
عوالى اللالى ج 2، ص 54، ح 146
پنجشنبه 95/11/21
مهم ترین و اساسی ترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی، قیام مردم برای خدا بود و این نکته حساسی است که از دید غربی ها و سیاست مآبان مادی گرا، خارج و از حیطه تفکر محدود آنان بیرون، و برای آنها و دنباله روان شان واژه ای نامفهوم است. حضرت امام(ره) در این باره چنین می فرمایند: «رمز پیروزی ما در این بود که نهضت ما تنها سیاسی نبود. فقط برای نفت نبود. [دارای[ جنبه معنوی و اسلامی محض بود. رمز پیروزی، اتکال به قرآن، و شیوه مقدس شهادت است. در عین حال که با تانک ها و مسلسل ها روبرو بودند، با دست خالی پیروز شدند. مشت بر تانک غلبه کرد.شما رمز پیروزی را حفظ کنید».
محرک انقلاب
خورشید پرفروغ و خونین رنگ انقلاب اسلامی با گذشت بیش از دو دهه از عمر خویش، اینک سرافرازانه و پر شکوه تر از گذشته از پس قله پیروزی رخ می نماید. انقلابی که بزرگ ترین و عمیق ترین تحوّل ارزشی و فکری را در عصر حاضر به وجود آورد و معماربزرگ آن و احیاگر قرن، امام خمینی(ره)، اسلام نام محمدی را به صحنه های اجتماعی کشاند و با کنار زدن نظام طاغوتی، به اصلاح امور امت و تحکیم پایه های حکومت اسلامی در ایران و مطرح کردن اسلام به عنوان تنها راه نجات بشریت درجهان پرداخت. آنچه در این انقلاب انکارناپذیر و چشمگیر است تأثیر تعیین کننده اسلام، به عنوان محرک انقلاب و نقش سرنوشت ساز علمای آگاه به زمان، در بسیج و تمرکز بخشی توده ها، در پرتو اندیشه دینی می باشد. و همین هویت اسلامی انقلاب بود که امپریالیسم را در دو قالب شرقی و غربی اش، به چالش طلبید.
منبع:
مجله /گلبرگ/ بهمن 1379، شماره 12
چهارشنبه 95/11/20
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، طولی نکشید که پرتوهای معنوی این بارقه الهی مرزهای جغرافیایی را درنوردید و مسلمانان جهان را از خواب غفلت بیدار کرد و رستاخیز اسلامی را در سراسر جهان پدید آورد. زیرا این انقلاب، جنبه معنوی و دینی داشت و از این رو، توانست در کشورهای اسلامی نفوذ کند و هزاران انسان را شیفته خویش سازد. امام خمینی(ره) در معرفی انقلاب اسلامی و بیان رمز پیروزی آن فرمودند: «… این قیام، قیام حق بر باطل بود، قیام عبودیت بر طاغوت بود، قیام انسانیت بر توحّش بود. رمز پیروزی ما در این بود که نهضت ما جنبه معنوی و اسلامی داشت…» این هدیه غیبی بود که [خداوند] به ما داد. این استقلالی که خدای تبارک و تعالی به ما داده و دست اجانب را کوتاه کرده، برای خاطر آن قدرت ایمان و وحدت کلمه بود».
منبع:
مجله گلبرگ بهمن 1379، شماره 12
چهارشنبه 95/11/20
22بهمن باید سرمشق ما باشد در طول زندگی و برای نسلهای آینده که همه آنها 22 بهمن را که غلبه ی ایمان بر کفر و الله بر طاغوت و اسلام بر کفر بود، باید حفظ کنند و بزرگ بشمارند. بزرگ بشمارند روزی را که خدای تبارک و تعالی بر ملت ما منت گذاشت و این ملت را یکپارچه کرد و ملت ما را غلبه داد. امام خمینی(ره)
22 بهمن بهمن در طول زندگی و برای نسلهای آینده باید سرمشق همه قرارگیرد . امام خمینی(ره)
فجر انقلاب ، دمیدن خورشید استقلال و آزادی است . امام خمینی(ره)
نهضت ایران ، نهضتی بود كه خدای تبارك و تعالی در آن نقش داشت . امام خمینی(ره)
این نعمت بزرگ الهی ( انقلاب اسلامی ) را ارزان از دست ندهید . امام خمینی(ره)
هرچه انقلاب اسلامی دارد از بركت مجاهدت شهدا و ایثارگران است . امام خمینی(ره)
ولایت فقیه برای شما یك هدیه الهی است . امام خمینی(ره)
چشم دنیا به انقلاب ما معطوف است . امام خمینی(ره)
این انقلاب با تائیدات غیبی الهی پیروز گردید . امام خمینی(ره)
انقلاب ما متكی به معنویات و خداست . امام خمینی(ره)
پیروزی انقلاب مرهون فداكاریهای دلاورانه ملت ، خصوصاً شهیدان است . امام خمینی(ره)
رمز پیروزی شما ایمان و وحدت كلمه بود . امام خمینی(ره)
خون شهیدان ، انقلاب و اسلام را بیمه كرده است . امام خمینی(ره)
انقلاب اصیل ماجلوه ای از نهضت پر عظمت حضرت رسول ا… (ص ) است . امام خمینی(ره)
این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بی نظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهداری است . امام خمینی(ره)
منبع:
چهارشنبه 13 بهمن 1389
10:42 ق.ظ
چهارشنبه 95/11/20
امام على (عليهالسلام ) فرمودند:
كنتُ قاعدا في البَقيعِ مَع رسولِ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم في يَومِ دَجْنٍ ومَطَرٍ ، إذ مَرَّتِ امْرَأةٌ على حِمارٍ ، فَهَوتْ يدُ الحِمارِ في وَهْدَةٍ فسَقَطَتِ المَرأةُ ، فأعْرَضَ النّبيُّ صلى الله عليه و آله و سلّم بوجهِهِ ، قالوا : يا رسولَ اللّه ، إنّها مُتَسَرْوِلَةٌ . قالَ : اللّهُمَّ اغْفِرْ للمُتَسرْوِلاتِ ثلاثا يا أَيُّها النّاسُ ، اتَّخِذوا السَّراويلاتِ فإنَّها مِن أسْتَرِ ثِيابِكُم ، وحَصِّنوا بِها نِساءَكُم إذا خَرَجْنَ .
من و پيامبر در يك روز ابرى و بارانى در بقيع نشسته بوديم كه زنى سوار بر الاغ از آن جا گذشت و دست الاغش در گودالى فرو رفت و زن به زمين افتاد . پيامبر صلى الله عليه و آله و سلّم رويش را برگرداند . حاضران عرض كردند : اى رسول خدا ! آن زن شلوار به پا دارد . پيامبر سه بار فرمود : خدايا ! زنان شلوار پوش را بيامرز . اى مردم ! شلوار بپوشيد كه شلوار پوشاترين جامههاى شماست و زنان خود را در موقعى كه بيرون مى آيند با شلوار حفظ كنيد .
منبع:
تنبيه الخواطر : 2 / 78 ، منتخب ميزان الحكمه : 130
چهارشنبه 95/11/20
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
أربع من أعطیهنّ فقد أعطی خیر الدّنیا و الآخره لسان ذاکر و قلب شاکر و بدن على البلاء صابر و زوجه لا تبغیه خونا فی نفسها و لا ماله؛
چهار چیز است که هر کس از آن بهره دارد از نیکى دو جهان بهره ور است، زبانى که یاد خدا کند و قلبى که سپاس پروردگار گذارد و تنى که بر بلا صبور باشد و زنى که بناموس و مال وى خیانت نکند.
نهج الفصاحه
چهارشنبه 95/11/20
شنیده بودیم نماز جماعت و اول وقت برایش اهمیت دارد،ولی فکر نمی کردیم این قدر مصمم باشد! صدای اذان که بلند شد ،همه را بلند کرد ؛انگار نه انگار عروسیش است ،آن هم عروسی خودش است!یکی را فرستاد جلو،بقیه هم پشت سرش، نماز جماعتی شد به یاد ماندنی
منبع:
یادگاران 16/ص48
چهارشنبه 95/11/20
کارت دعوت برای همه مهمان ها نوشته بود سه تا کارت دعوت هم جدا گذاشته بود؛
انگاری مال مهمان های ویژهای بود..
یکی را فرستاده بود برای امام رضا (علیه السلام)؛ مشهد
یکی را هم برای امام زمان ؛ مسجد جمکران
یکی را هم برای حضرت معصومه (علیه السلام)؛قم.
این یکی را خودش انداخته بود توی ضریح. درست قبل از عروسی، حضرت زهرا(علیه السلام)آمده بود به خوابش وگفته بود: چرا دعوت شما را رد کنیم ؟! چرا به عروسی شما نیاییم؟!کی بهتر از شما؟!ببین همه امدیم. شما عزیز ما هستی
منبع:
اسمان /ج3/ص26
چهارشنبه 95/11/20
عروسی یکی از اقوام نزدیک ما بود اما یوسف هنوز آاده نشده بود. دل توی دلم نبود، دوست نداشتم دیر برسیم مراسم. توی همین حال وهوا بودم که یک مرتبه گفت :امشب عروسی نمی ریم !!!.
انگار آب یخ ریخته بود روی بدنم. گفتم : آخه اگه نریم ناراحت میشن. گفت: عروسی اونا مختلطه،بهتر هر جا که احتمال گناه هست نریم …
منبع:به رنگ صبح/راوی همسر شهید یوسف مداح/ص64
چهارشنبه 95/11/20
ادب در زندگی را زینت هر عملی قرار دهید…از همسرتان تشکر کنید، هر چند غذایی که پخته شور یا بد نمک شده باشد. وقتی از غذا ابراز رضایت می کنید، همسرتان خوش حال می شود و این باعث رشد پیشرفت معنوی شما می شود. یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم؛ در عالم معنا به من گفتند: « بیست سال ناله های توبی اثر شد.»
منبع:
مهر خوبان /توصیه های اخلاقی ایت الله سعادت پور/1382
چهارشنبه 95/11/20
هیچ بنده مومنی نیست جز اینکه در قلب او دو نور وجود دارد: نور بیم و نور امید. به گونه ای که اگر این با آن و آن با این سنجیده شود، هیچ یک بر دیگری زیادتی ندارد
کانَ اَبی یَقولُ : اَنّه لَیسَ مَن عَبدَ مُومِن اِلّا وَ فِی قَلبِه نورانی نُورُ خیفَة و نُورُ رَجاءی لَو وُزِنَ هذا لَم یَزِد عَلی هذا وَ لَو وُزِنَ هذا لَو یَزِد عَلی هذای
امام صادق (ع) فرمودندکه پدرم فرموده است: هیچ بنده مومنی نیست جز اینکه در قلب او دو نور وجود دارد: نور بیم و نور امید. به گونه ای که اگر این با آن و آن با این سنجیده شود، هیچ یک بر دیگری زیادتی ندارد.
منبع:
(جهاد با نفس، ح 106)
چهارشنبه 95/11/20
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: نگاه کنید که ساعتی به یاد خدائید و آن وقت، بسیاری از مجهولات بر شما روشن است، بلکه گاهی اوقات بیقرار میشوید و سجده میکنید، یعنی نمیتوانید بنشینید. از بس که لطف خدا چراغ را روشن میکند، نمیتوانید بنشینید.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: یک مرتبه میگویی که قیامت شد. رفیق بیا که آفتاب زد و صبح شد. رفیق بیا که آقا امام زمان(عج) آمد، اینجاست. ساعت این است. ساعت را در قرآن و لسان اخبار بشناس. آن، آنی که لطف و عنایات خدا، درش برایتان باز میشود، آن ساعت است. انشاءالله این ساعات زیاد نصیبتان بشود.
چند ساعت بیشتر نداریم؛ یک ساعت مربوط به ایجادمان است، یک ساعت مربوط به دنیایمان، یک ساعت مربوط به ملاقات اماممان(ع) است یک ساعت مربوط به رجعت است، یک ساعت مربوط به قیامت است و یک ساعت مربوط به ملاقات بهشت و خدا. دو نفر از اصحاب خدمت پیامبر(ص) عرض کردند ما هر بار پیش از آنکه ملاقات شما بیاییم در مورد دنیا و آخرتمان سوال زیاد داریم، اما همین که پیش شما میآییم سوالاتمان یادمان میرود. کیف میکنیم و شما را تماشا میکنیم و هیچ مجهولی و نپرسیدهای نداریم و میرویم. این ماجرا را امروز به دوستم گفتم او گفت من هم این جورم. برگشتهایم پیش شما. این چیست که ما این گونهایم؟ یعنی وقتی از نور و چراغ، کنار میرویم معلوم است که تاریکی است. وقتی دم چراغ میروم چیزی نیست، لذا چه چیز بپرسم؟ این تعبیر من است که میکنم. حضرت(ص) این گونه نگفتند. فرمود: ساعه وَ ساعَه وَ ساعَه. سه ساعه. ساعت نیست. ساعه. آنها به اخلاق حضرت آشنا بودند و فهمیدند.
نگاه کنید که ساعتی به یاد خدائید و آن وقت، بسیاری از مجهولات بر شما روشن است، بلکه گاهی اوقات بیقرار میشوید و سجده میکنید، یعنی نمیتوانید بنشینید. از بس که لطف خدا چراغ را روشن میکند، نمیتوانید بنشینید. چراغ صد و هزار نیست بلکه از هرچه چراغ تا به حال دیدهای این روشنتر است. اگر بالاتر نباشد که سجده نمیکنی. حتماً چراغی روشن شده است که تا به حال ندیدهای و فوراً بیاختیار سجده میکنی. آنجا که سجده میکنی در باز شده است.
چند وقت بعد باز سجده میکنی و مجدداً در باز میکند و در باز میکند: ساعه و ساعه و ساعه. تازه خود دنیا و خود برزخ و خود آخرت، مغز هر کدام بیشتر شکافته میشود. هرچه در این عالم عمر دارید تقلامیزنید اینجا محلّ کسب واولیاء است. روایت، تعریف کرد.
منبع:
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 207
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
چهارشنبه 95/11/20
هر كس سورهاى از قرآن را فراموش كند، آن سوره (در بهشت) به صورتى زيبا و درجهاى رفيع در برابرش مجسّم مىشود.
مَن نَسِيَ سُورَةً مِن القرآنِ مُثِّلَت لَهُ في صُورَةٍ حَسَنةٍ ودَرَجةٍ رَفيعَةٍ، فإذا رَآها قالَ: من أنتِ؟ ما أحسَنَكِ! لَيتَكِ لي! فتقولُ: أما تَعرِفُني؟ أنا سُورَةُ كذا وكذا، لو لم تَنسَني لَرَفَعتُكَ إلى هذا المَكانِ.
امام جعفر صادق عليهالسلام فرمودند:
هر كس سورهاى از قرآن را فراموش كند، آن سوره (در بهشت) به صورتى زيبا و درجهاى رفيع در برابرش مجسّم مى شود و چون او را ببيند، گويد: تو كيستى؟ چقدر زيبايى! كاش از آنِ من بودى. جواب دهد: مرا نمىشناسى؟ من فلان و بهمان سوره هستم. اگر مرا فراموش نكرده بودى، تو را به اين مكان بالا مىآوردم.
منبع:
«ثواب الأعمال،جلد1، صفحه 283 »
سه شنبه 95/11/19
همه بلاهایی که سر انسان می آید، از حب نفس است.
از اینکه آدم خودش را دوست دارد.در صورتی که اگر واقعیت مطلب را درک کند، خودش چیزی نیست.
گرفتاری ها همه از حب جاه و نفس است، حب جاه است که انسان را به کشتن می دهد و انسان را فنا می کند.
راس همه خطاها و بلاها حب جاه و نفس است.
انسان چون خودبین و خودخواه است و همه چیز را برای خودش می خواهد، دچار این گرفتاری ها می شود.
یاس:” به امید این هستیم که همه رذیله ها را خود خنثی می بینیم.”
منبع:نشریات داخلی
سه شنبه 95/11/19
روزی حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) به اصحاب خود فرمودند:” چرا من حلاوت عبادت را در شما نمی بینم؟؟؟”
عرض کردند:چه چیزی است حلاوت عبادت؟
حضرت فرمودند:“تواضع”
و از آن حضرت مروی است که :"چهار چیز است که خدا کرامت نمی کند،مگر به کسی که خدا اورا دوست داشته باشد:
یکی صحت و خاموشی.
و آن اول عبادت است، دوم توکل به خدا،
سوم تواضع، و چهارم زهد در دنیا.
منبع:
معراج السعاده/ص301
سه شنبه 95/11/19
حضرت صادق(علیه السلام) فرمودند:“خدا وحی فرستاد به بعضی ازپیامبران خود که ای فرزند آدم!
وقتی که غضبناک گردی، مرا یاد کن تا من هم تو را یاد کنم در وقت غضبم تو را هلاک نسازم”
و نیز از آن بزرگوار روایت شده است:”هر که غضب خود را باز دارد از کسی، خدا عیوب او را می پوشاند.
منبع:
معراج السعاده/ص 240
سه شنبه 95/11/19
و آن سوره فاتحه برای هر مرض جسمی و روحی شفا است.
و در اثر جامعیتش از ماسوای خود، کفایت می کند. چنان که از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بازگو شده است:”
ام القرآن، به جای دیگران و دیگر چیزها است و آن ها جای اورا نمی گیرند”
و آن اساس معارف الهی و عقاید مذهبی است.و اصول ایمان و اسلام است.
چیزهای دیگر برآ« استوار است و مبتنی بر چیز دیگر نیست.
سه شنبه 95/11/19
امام رضا (علیه السلام) به نقل از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) فرمودند: همانا من اسم دخترم را فاطمه
گذاشتم، چرا که خداوند عز وجل ایشان و محبان ایشان را از آتش جهنم باز می دارد.
لازم به ذکر است که(فطم) در لغت به معنای بازداشتن یا جدا کردن است.
و فاطم یعنی بازدارنده و فاطمه مونث آن و
به معنی “بانوی بازدارنده” است.
یاعلی مدد!
منبع:صحیفه فاطمیه/ج30
دوشنبه 95/11/18
در پوشیدن خطای دیگران،...شب باش!
در فروتنی، زمین باش!
در مهر و دوستی، خورشید باش!
در هنگام خشم وغضب، کوه باش!
در سخاوت و یاری به دیگران، رود باش!
و در کنار آمدن با دیگران…دریا باش!
قلب که بشکنه ….تازه عقل شروع می کند به کار کردن.
منبع:
کتاب پند مولانا
دوشنبه 95/11/18
همیشه ذکر می گفت.
می رفت کتاب بردارد در همین کوتاهی زمان ذکر می گفت.
در خانه بیشتر ذکر” یاهادی” و ” یاالله” می گفت.
گاهی هم چشمانش را بسته و” یاستار” می گفت.
وقتی می خواست جایی برود، یا به دیدن کسی برود هم “ یاستار” می گفت.
بعد ارز رکوع و سجود نمازش”یاالله ” می گفت.
منبع:
العبد/ خاطرات محمد تقی بهجت(ره)
دوشنبه 95/11/18
این بنده اگر چه هنوز در خواب خرگوشی است ولی به ظاهر در بدو بیداریش می گفت:
“الهی اگرچه درویشم ولی داراتر از من کیست ؟ که تو را دارم؟ و تو دارایی منی”
و پس از مدتی می گفت:“الهی تورا دارم چه کم دارم، و پس چه غم دارم“
الهی شکرت که از شرق تا غرب عالم به حسن خدمت می کنند.
این نیز بگذشت و تا این که می گفت:”الهی تاکنون می گفتم جهان را برای ما آفریدی و الان فهمیدم که خوت هم برای مایی”
خدا آن تو و تو مانده عاجز ز تو بیچاره تر کس ندید هرگز
منبع:
تازیانه سلوک/ص13
دوشنبه 95/11/18
حکیمی گوید نسبت به سه کس بی اهمیت نباش:سلطان، عالم، دوست.
هر کس نسبت به سلطان بی اهمیت باشد دنیایش به باد می رود.
هر کس نسبت به عالم بی اهمیت باشد دینش به باد می رود.
هرکس نسبت به دوستش بی اهمیت باشد، مروتش از بین می رود.
منبع:
کشکول شیخ بهائی/ص374
دوشنبه 95/11/18
فشار کار در آن روز خیلی زیاد بود و تقریبا رمقی برایش باقی نمانده بود . گرسنگی هم مزید بر علت شده بود در بین راه خانه مدام با خود کلنجار می رفت ؟اما وقتی چشمان مننتظر پدرش را به یاد آورد ،مسیر حرکتش را تغیر داد و بسمت خانه پدر حرکت کرد وقتی رسید در نیمه باز بود . داخل خانعه رفت بعد از کمی خوش و بش با پدر ومادر خدا حافظی کرد و به سمت خانه حرکت کرد .
در راه با خود گفت :خدایا شکرت که امروز هم باهمه خستگی ،عهد وپیمانم را عما کردم و قبل از رفتن به خانه ، بع دست بوسی پدر ومادرم رفتم…
منبع :
چه قدر زنده هستی /حسین رجبی /ص70
دوشنبه 95/11/18
هر وقت برای مرخصی از جبهه عقب می آمد . همه همسنگری هایش دمق می شدند و تقریبا همه قیافه اش را با لبخن دائمی اش می شنا ختند . در عملیات والفجر هشت چند ترکش به محمد کاظم اصابت کرد . و از ناحیه سینه و شکم خون زیادی از او رفته بود وقتی بالای سرش رسیدم با کمال تعجب دیدم علیرغم بد حالی زیاد اما همچنان لبخند ملیحی بر روی لبانش هست . گفتم : خوب می خندی ها !!انگار نه انگار که زخمی شدی . با اینکه خیلی بد حال بود گفت : چرا نخندم ؛کار اگر برای خدا باشد زجر بیشتر اجر بیشتر دارد …
منبع:
چقدر زنده هستی /حسین رجبی /ص101
دوشنبه 95/11/18
زمان جنگ اوضاع اقتصادی مردم تعریفی نداشت وهزینه های سنگین جنگ مو جب تشدید شرایط می شد گر چه تا آنجا که در تدان داشتند به جبهه ها کمک می کردند اما بدون قناعت در مخارج روز مره نمی شد چیزی برای کمک به جبهه تهیه نکرد .
شبی در همان ایام ،عید محمد در منزل ما مهمان بود . سفره را انداختم وگفتم : بسم ا…عید محمد غذای کمی خورد و به من هم گفت چه قدر غذا می خوری ؟؟الان ما در جنگ هستیم نباید خیلی به فکر شکممان باشیم . حالا حالا باید بجنگیم . ما باید بریم برگ درخت بخودریم تا جنگ پیش برود ..
منبع :
چه قدر زنده هستی ؟/حسین رجبی/ص82
دوشنبه 95/11/18
امام صادق علیه السلام فرمودند: «کسانی که از اسکان بندگان بی مسکن دریغ نمایند در بهشت خداوند جای نخواهد داشت.»
قال الصادق علیه السلام « مَنْ كَانَ لَهُ دَارٌ وَ احْتَاجَ مُؤْمِنٌ إِلَى أَنْ يَسْكُنَهَا فَمَنَعَهُ إِيَّاهَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَائِكَتِي عَبْدِي بَخِلَ عَلَى عَبْدِي بِسُكْنَى الدُّنْيَا وَ عِزَّتِي لَا يَسْكُنُ جِنَانِي أَبَداً.»
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر كس خانه اى داشته باشد و مؤمنى به سكونت در آن نيازمند باشد و آن را از او دريغ دارد، خداوند به فرشتگان خطاب مىكند: اى فرشتگان من، بنده ام نسبت به اسکان بنده ديگرم در دنيا بخل ورزيد، به عزّتم سوگند هرگز در بهشت من جاى نخواهد گرفت.
منبع:
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص241
دوشنبه 95/11/18
مردی به محضر مبارک آن حضرت (علیه السلام) وار شد و گفت :من مرد گنهکاری هستم و هر چه تلاش می کنم نمی توانم دست از گنه بر دارم.
شما مرا موعظه و نصیحتی بفرمایید تا شاید بتوانم موفق به ترک گناه شوم.
پنج کار را به شما سفارش می کنم بعد هر گناهی را که خواستی انجام بده !
1-از رزق و روزی خداوند نخور ، بعد هر گناهی که خواستی انجام بده.
2-برو جای که خداوند تو را نبیند ، آن وقت هر گناهی خواستی انجام بده.
3-از تحت ولایت و حمایت و کمک خدا بیرون برو .آن وقت هر گناهی را که خواستی مرتکب شو .
4-هنگامی که فرشته ی مرگ آمد جانت را بگیرد او را از خود دور کن و نگذار تو را قبض روح کند، آن وقت هر گناهی را که دوست داری انجام بده.
5-زمانی که فرشته و مامور جهنم خواست تو را وارد آتش نماید به درون آتش دوزخ نرو،آن وقت هر گناهی که خواستی انجام بده.
منبع:
اثنا عشریه/ص139
دوشنبه 95/11/18
در اسلام انتخاب همنشین از اهمیت زیادی برخوردار است، به حدی همنشین خوب اهمیت دارد که حضرت علی(علیه السلام) در نهج البلاغه تأکید کرده اند که برای انتخاب خانه ابتدا به کسانی که در همنشینی و همسایگی شما هستند،
حجت الاسلام و المسلمین حبیب الله فرحزاد، استاد حوزه علمیه قم، در برنامه سمت خدا با بیان این که انسان در زندگی خود به انیس نیاز دارد، گفت: در آیات و روایات بیان شده است انسانی که برای خود انیس و مونس انتخاب نکند شیاطینی از جنس جن و انس به سراغ او رفته و او را از صراط مستقیم منحرف می کنند.
وی افزود: رفیق خوب کیمیای سعادت است و می تواند موجب سعادت یا شقاوت انسان شود به همین خاطر حضرت علی(علیه السلام) در سخنان خود فرموده اند که دوست خوب طریق است و انسان را به سعادت و بهشت الهی راهنمایی می کند.
در اسلام انتخاب همنشین از اهمیت زیادی برخوردار است، تصریح کرد: به حدی همنشین خوب اهمیت دارد که حضرت علی(علیه السلام) در نهج البلاغه تأکید کرده اند که برای انتخاب خانه ابتدا به کسانی که در همنشینی و همسایگی شما هستند، توجه کنید.
حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد با بیان این که انسان اگر چهل سال را صرف پیدا کردن دوست خوب کند کم است، ادامه داد: دوست خوب مانند عطر است که انسان را خوش خو می کند و اگر انسان با چنین دوستی راهی جهنم شود به واسطه این دوست جهنم برای او بهشت می شود.
وی با اشاره به این که ما باید در زندگی برای طی کردن صراط مستقیم برای خود همنشینی شایسته انتخاب کنیم، اظهار کرد: ارزش یک همنشین خوب مانند یک استاد بزرگ است که انسان را در طریق الی الله یاری می کند.
: اگر می خواهید کسی را بشناسید قبل از این که به سراغ خانواده او می روید باید به سراغ دوستان او بروید و دوستانش را بشناسید چون هرکس بیش از این که در دنیای امروز شبیه خانواده اش باشد به دوستان خود شبیه است.
حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد با اشاره به این که همنشین بد، اگر انسان درون بهشت باشد آن بهشت را هم برای انسان جهنم می کند، تصریح کرد: همنشین بد مانند یک لجن زار است انسان را بد بو می کند و انسان اگر در کنار چنین همنشینی مدت زیادی قرار بگیرد برای همیشه در مرداب گناه سقوط خواهد کرد.
وی با بیان این که آینده انسان به انتخاب دوست بستگی دارد یادآور شد: انسان باید در زندگی زناشویی و زندگی اجتماعی یک هم نشین و انیس خوب برای خود برگزیند تا در کنار این انیس به آرامش رسیده و بتواند راه و مسیر کمال را برای خود انتخاب کند
منبع:
حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد
دوستی
امام علی علیه السلام
نهج البلاغه
دوشنبه 95/11/18
یکی از استادان حوزه علمیه قم می گوید: از مرحوم حاج اقا مصطفی خمینی(رحمت الله علیه) شنیدم که فرمودند: دیدم آقاامام خمینی (رحمت الله علیه) در
اتاق خود هستند و صدای گریه ایشان بلند است.
از مادرم پرسیدم: چه شده که آقا گریه میکنند؟؟؟
ایشان در شب که موفق به راز و نیاز با خدا نشود در روز آن چنین حالی دارد.
منبع:حکایت و حکمت/176
دوشنبه 95/11/18
امام رضا(علیه السلام) همه کلامش و پاسخش و مثالی که می زد برگرفته از قرآن مجید بود. او قرآن را هر روز سه بار ختم می کرد
و می فرمود: اگر بخواهم در کم تر از سه روز
هم ختم نمایم می توانم، ولی هرگز به آیه ای نمی گذرم جز آن که در آن آیه اندیشه کنم.
و این که آن آیه برای چه نازل شده است.
منبع: حکایت و حکمت/ص 79
دوشنبه 95/11/18
روزی معلم انوشیروان او را بدون تقصیر و دلیل کتک زد.
انوشیروان کینه معلم را به دل گرفت تا اینکه به پادشاهی رسید.
از او پرسید: چرا بی سبب بر من ظلم نمودی؟
معلم گفت: چون پیش بینی می کردم که بعد از پدرت به پادشاهی می رسی، خواستم طعم ظلم را به تو بچشانم تا در ایام سلطنت به مردم ظلم نکنی.
منبع:حکایت و حکمت/ص 113
دوشنبه 95/11/18
خدا را گفتم
بیا جهان را قسمت کنیم :
آسمان برای من ابرهایش برای تو
دریا برای من موج هایش برای تو
ماه برای من خورشید برای تو
خدا خندید و گفت :
تو بندگی کن همه دنیا برای تو …..
حتی من…!
یعنی خود درگیریم تو این روزا به اوج رسیده ولی بازم كوتاه نمیام…
منبع:
دوشنبه 95/11/18
خداوندا:
این یکی دعا نیست ،
یه خواهشه ،
یه التماسه ؛
مهربانی را به قلب ما بازگردان ….
منبع:
دوشنبه 95/11/18
آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !
اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !
اگر ساکت و خاموش باشد، میگویند لال است !
اگر زبان آوری کند، میگویند وراج و پر گوست !
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، میگویند ریا کار است !
و اگر نکند، میگویند کافر است و بی دین !
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود.
منبع:/www.bartarinha.ir/fa/news/
دوشنبه 95/11/18
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: حضرت سلیمان در بیابانی تخت زد و جنّ و انس، همه را خبر کرد جای من و شما خالی بود. البته نایب ما بود: هلوع. هلوع در دریا بود. او نوعی ماهی بود که هر روز، خدا غذایش را میداد.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: هیچ انسانی در هیچ کاری سیر نشده است. هلوع است. آیا هلوع را میشناسید؟ هلوع، ماهی بود در دریا. حضرت سلیمان(ع) یک روز به ذهنش آمد حالا که ما این قدر وضعمان خوب شده است، خوب است ولیمهای بدهیم. به خدا عرض کرد آیا اجازه میدهی یک روز ولیمه بدهم و همه مخلوقات که آنها را به فرمان من قراردادی، سر سفرهام غذا بخورند و من تماشا کنم؟ یعنی رزاقیّت را به حضرت سلیمان(ع) داد. حضرت سلیمان در بیابانی تخت زد و جنّ و انس، همه را خبر کرد جای من و شما خالی بود. البته نایب ما بود: هلوع. هلوع در دریا بود. او نوعی ماهی بود که هر روز، خدا غذایش را میداد. لب دریا آمد و سلام کرد. گفت یا نبیالله گویا امروز میهمان شما هستیم. حضرت فرمود: خدا چنین اذن داده است. گفت ممکن است غذای مرا بدهی که وقت آن رسیده است. فرمودند نه، صبر کن میهمانان دیگر هم بیایند. تخت را آنجا زده بود تا وقتی همه آمدند، یک باره اذن به خوردن بدهد. هلوع کمی صبر کرد، بعد دوباره گفت که ای حضرت سلیمان طاقت من کم است و وقت غذای من گذشته است. غذای مرا بده تا بخورم. به ذهن حضرت سلیمان(ع) آمد که او هر قدر هم که بخواهد بخورد، اینجا باز غذا هست. گفت بگذارید این بخورد. یک قورت که زد هرچه غذا حضرت سلیمان تهیه کرده بود، بالا کشید. یک نیم قورت هم زد و دیگ و دیگبر و اثاث و فرش و… را خورد. حضرت سلیمان زرنگی کرد و خود را به سجده انداخت. خداوند هم، رزق هرکس را به او داد و سر و صدا خوابید و آبروی حضرت سلیمان محفوظ ماند. ولی مگر هلوع او را رها کرد؟ گفت شما که چیزی نداشتی چرا میهمان دعوت کردی؟!
این هلوع است. هلوع خیلی معرکه است. تمام ریزه کاریهای خلقت در دست هلوع هست و او با همه آنها هم غذاست، کما اینکه غذای همه را خورد. غذای ماهی دریا و دیگری و دیگری. انسان همه جا دست دارد.
دو نفر در صحرا میرفتند یکی از آنها گفت امسال گندمها چقدر لاغر است. گفت برعکس آیا چشم من با تو فرق دارد یا تو با من؟ در عمرم هیچ سالی چون امسال ندیدم که گندم به این درشتی و زیبایی باشد. آن گفت و این گفت تا بالاخره آن که گندمها را خوب میدید گفت چشم خودت را رها کن، بیا و از چشم من نگاه کن تا ببینی که این گندم چیست و چقدر تمیز و زیباست و هر دانهاش ده گندم است. آیا تو میگویی لاغر است؟
شما به یک شخصی در ذات خودتان قائلید و میدانید که هست. والا بیهوده نیست که این طرف و آن طرف میکنی، چشمت را روی هر چیز میاندازی و میگویی این نه و آن آری، این آری را بگیر، مال خدا را بگیر. یعنی خالقت را آن کسی که تو را ساخته است – اصلا خدا را هم نمیشناسیم – آن کسی که این را ساخته است. شما وقتی فرض را نگاه میکنید خود آن فرشباف را نمیبینی، اما او را از فرش میبینی. میگویی چه زیبا بافته است. میپرسی مال کجاست؟ میگویند مال کرمان است. به به به! بَه بَه را به که میگویی؟ به یک تکّه پنبه؟ یا به آن کسی میگویی که آن را بافته است. شما هم که این را میبینید تا بخواهید بَه بَه بگویید به او میگویید. اول او را میبینید و بَه بَه میگویید.
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 203
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
دوشنبه 95/11/18
ساکنان دنیا در حال کوچ کردن و اقامت گزیدگانش به جدایی محکوم اند.مردم را چونان کشتی طوفان زده در دل دریاها می لرزاند برخی از آنان در دل آب مرده و برخی دیگر روی امواج،جان سالم به دربرده اند و بادها با وزیدن،آنها را به این سو و آن سو می کشاند و هرجا که خواهد می برد.پس آن را که در آب می میرد نمی توان گرفت و آن که رها شده نیز سوی مرگ می رود.
امام علی (ع)در بخشی از خطبه 196 کتاب شریف نهج البلاغه در مورد دل نبستن به دنیا می فرماید:خداوند هنگامی پیامبر اسلام (ص) را مبعوث کرد که نه نشانه ای از دین الهی برپا و نه چراغ هدایتی روشن و نه راه حقی آشکار بود.ای بندگان خدا شما را به ترس الهی سفارش می کنم و از دنیا پرستی می ترسانم.زیرا خانه دنیا ناپایدار و جایگاه سختی و مشکلات است.
سپس امام در ادامه می فرماید:ساکنان دنیا در حال کوچ کردن و اقامت گزیدگانش به جدایی محکوم اند.مردم را چونان کشتی طوفان زده در دل دریاها می لرزاند برخی از آنان در دل آب مرده و برخی دیگر روی امواج،جان سالم به دربرده اند و بادها با وزیدن،آنها را به این سو و آن سو می کشاند و هرجا که خواهد می برد.پس آن را که در آب می میرد نمی توان گرفت و آن که رها شده نیز سوی مرگ می رود.
همچنین امام در انتهای این بخش همچون پدری دلسوز، توصیه هایی به امت اسلامی دارد و می فرماید:ای بندگان خدا هم اکنون عمل کنید که زبان ها آزاد و بدن ها سالم و اعضا و جوارح آماده اند و راه بازگشت فراهم و فرصت زیاد است.پیش از آنکه وقت از دست برود و مرگ فرا رسد پس فرا رسیدن مرگ را حتمی بشمارید و در انتظار آمدنش باشید.
منبع:
باشگاه خبرنگاران جوان
دوشنبه 95/11/18
پسرم اکنون که جوانی با تو صحبت می کنم.
باید توجه کنی که برای جوانان توبه آسان تر و اصلاح نفس و تربیت باطن سریع تر می تواند باشد…جوان می تواند با آسانی نسبی خودرا از شر نفس اماره رها سازد و به معنویات گرایش پیدا کند.
….پسرم،فرصت را از دست مده و در جوانی خود را اصلاح کن….
دل بستن به شفاعت اولیاء(علیه السلام) و تجری در معاصی، از خدعه های بزرگ شیطان است.
منبع: موعظه خوبان/ص 211
دوشنبه 95/11/18
مرحوم حاج هادی ابهری(رحمت الله علیه) که از اولیای طراز اول خدا بود، می گوید:” به کربلا رفتم و تنها تقاضایی که از حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) کردم، این بود که
یک رفیق خوب که تو می پسندی در راه من قرار بده.
وقتی که می خواستم از حرم خارج شوم آیت الله میلانی(رحمت الله علیه) را دیدم که به من فرمودند:” ابهری رفیقی که می خواستی من هستم”
آری رفیق همراه، همراز ، و خوب است که انسان را به کمال می رساند.
دعا کنید خدا رفیق خوب نصیبتان کند.
منبع: موعظه خوبان/ص 195
دوشنبه 95/11/18
همیشه می گفت: ماباید برویم به جبهه و خدا شما را کمک می کند. به ترک محرمات و انجام واجبات دینی خیلی مقید بود. نسبت به سپاه وبسیج و جهاد و روحانیت علاقه مند بود و می گفت: از امام پیروی کند.
به شهادت عشق می ورزید و می گفت: ای کاش به جبهه ی رفتیم و شربت شهادت می نوشیدیم. نسبت به دنیای مادی توجهی نداشت و می گفت: مگر خون من رنگین تر از دیگران است.
شجاعت و نترسی وصبوری از خصوصیات بارز ایشان بود. و دفاع از وطن را از واجبات زندگی خود می دانست.
منبع: بخشی از وصیت نامه شهید عبدالرضا حسینی بای
یکشنبه 95/11/17
آیت الله بهجت(رحمت الله) می فرمایند: کسی که می خواهد روزی اش فراموش شود این ذکر را بسیار بگوید و در آغاز وپایان آن صلوات بفرستد:
“اللهم اغننی بحلالک عن الحرامک و اغننی بفضلک عمن سواک”
“خداوندا،به حلال خود مر از حرامت بی نیاز کن و به فضل خودت مرا بی نیاز گردان”
منبع: موعظه خوبان/ص 149
یکشنبه 95/11/17
ما رفعت وبزرگی را در تواضع قرار دادیم، ولی مردم در کبر به دنبال آن هستند(تکبر می کنند تا در میان مردم بالا بروند و عزیز بشوند) .
امام (علیه السلام) فرمود: هر که تواضع کند، خدا او را بالا می برد و هر که تکبر کند، خدا او را به زمین می زند.
یک قطره باران از ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی دریاست من کیستم گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار که شد نامور لولوء شاهوار
منبع:موعظه خوبان/ص71
یکشنبه 95/11/17
عبدالله ابن عباس روایت کرده است که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) بر دست مردی انگشتری طلا دید.
آن را از انگشتش بیرون آورد و به دور افکند.
چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رفت، به آن مرد گفتند:
انگشتری خویش را بردار و از آن استفاده نما!
مرد گفت: چیزی را که پیامبر نخواهد، نخواهم.
منبع:
کشکول شیخ بهایی/201
شنبه 95/11/16
این روز ها عجیب دلم گرفته برای ان اقایی که معلوم نیست الان در چه حالی است و دل صبورشان از من راضی هست یانه ؟؟؟؟
واقعا ما چقدر بفکر امام زمان(عج)هستیم …
منو شما عباسیم برا امام زمان (عج)….
کوچولو گوشه ی دل رهبرو داری نگاه میکنی …
همه ی غصه ی عالم به دل امام عصره روحی وارواحنا له الفدا….اجرک الله یا صاحب الزمان(عج)
بدانیم …مولایمان کجاست؟؟؟
واقعا کجاااااااااااست ؟؟؟؟؟؟
شاید هم اکنون در کربلاست در بین الحرمین نگاهی به پرچم سقا می کند واز ان طرف نگاهی به سیدالشهدا…..شاید چون علی (ع)سرش را در چاه کرده وبا چاه دردودل
می کند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اما این را میدانم که نزد ما نیست میدانید چرا چون خودمان نخواستیم چون لیاقت نداشتیم شاید ما هنوز کوفی مااااانده ایم ؟؟؟؟؟بیایید انتظارمان را با کمیل و ندبه
خواندن نشان دهیم نماز را اول وقت بخوانیم چراکه نماز گفت و گوی راز است و براوردن نیاز راز صحبت کردن باهم صحبتی که در صحبتش ملالی نیست؟؟؟؟
منبع:
دلنوشته یکی از طلاب با اندکی از سخنان شهید آوینی
شنبه 95/11/16
نوبت دیدار خصوصی خونوادشون نبوده اصلا خودش با همون شیطنت همیشگی جدا از مامان و دوتا برادرش همراه بقیه بچه های شهداء رفته بود اون جلو.
آنچه بین این دختر شهیدو حضرت آقا ردو بدل شد ونهال آن را برای کسی تعریف کرده است:
نهال! حاج اقارو دیدی چی گفتی بهشون؟
لهبل …رهبر!؟
آره!
رفتم گفتم “تلاه” کلاتٌ مامانت برات درست کرده؟!
گفت آره …
گفتم میدی به من؟
گفت این مال منه…یکی دیگه برات می خرم!
گفتم پس “صوولتی” صورتی بخریااا!
منبع: نهال، دختر چهار ساله شهید مدافع حرم، مهدی قاضی خانی، دیدارر جمعی از خانواده های شهدا با رهبر انقلاب (95/4/5)
شنبه 95/11/16
این سطر وصیت نامه را سه بار خواندم.
گفتم شاید اشتباه می کنم.
شاید اشک یا غم و غصه… نمی گذارد درست بخوانم، یا متوجه بشوم.
باز با خودم گفتم شاید وصیت نامه کس دیگری است.
دوباره پشت پاکت را خواندم. خودش بود نوشته بود” وصیت نامه العبد محمد تقی بهجت".
پس چرا نوشته بود"نماز و روزه ی من را قضا کنید"؟؟؟
منبع:
کتاب العبد/محمد تقی بهجت(ره)
شنبه 95/11/16
اعمال خود را به معصومی که اعتقاد داری واسطه میان تو و خداونددر بر آوردن آرزوهایت است، بسپار و به او توسل کن و با توجه به او به در گاه خدا توجه
کن تا عبادت تورا خالی از نقصان و خالی از عفو ورحمت و مغفرت، به خدا بسپارد…
و هرگز به خود وطاعتت خوش بین مباش…زیرا چه بسیار اعمالی که با نهایت تلاش و آرزو در دنیا به جا آورده ای، ولی بعد برای تو روشن شده است که
دارای عیب و نقصان بوده است و عقل و دل از غفلت شگفت زده شده لند.
حال چگونه خواهد بود اگر خداوند که هیچ چیز بر او پنهان نیست، ناظر بر اعمالت باشد؟؟؟
منبع:
اقبال الاعمال/ ج2/ص 249
شنبه 95/11/16
اعمال خود را به معصومی که اعتقاد داری واسطه میان تو و خداونددر بر آوردن آرزوهایت است، بسپار و به او توسل کن و با توجه به او به در گاه خدا توجه
کن تا عبادت تورا خالی از نقصان و خالی از عفو ورحمت و مغفرت، به خدا بسپارد…
و هرگز به خود وطاعتت خوش بین مباش…زیرا چه بسیار اعمالی که با نهایت تلاش و آرزو در دنیا به جا آورده ای، ولی بعد برای تو روشن شده است که
دارای عیب و نقصان بوده است و عقل و دل از غفلت شگفت زده شده لند.
حال چگونه خواهد بود اگر خداوند که هیچ چیز بر او پنهان نیست، ناظر بر اعمالت باشد؟؟؟
منبع:
اقبال الاعمال/ ج2/ص 249
جمعه 95/11/15
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، آیتالله عبدالله جوادی آملی بعدازظهر امروز در دیدار جمعی از اعضاء نظام پرستاری استان قم که در بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد، با اشاره بهضرورت توجه بهسلامت روح و روان در کنار توجه بهسلامت جسم اظهار داشت: انسان یک موجود ابدی است و مرگ تنها پلی برای رسیدن به ابدیت بهحساب میآید.
وی بابیان اینکه رسیدگی بهسلامت بدن واجب شرعی است، افزود: در کنار آن باید به این نکته هم توجه شود که بدن تنها مرکب و ابزار است و جان ما، راکب این مرکب است و با دور کردن شرک از جان سلامت روح تضمین میشود.
مرجع تقلید شیعیان تصریح کرد: آن چیزی که بعد از مرگ برای انسان باقی میماند همین جان اوست، لذا باید برای سلامت آن رابطه خود با خداوند را تقویت کنیم و شرک خفیه را از جان خود دور کنیم.
وی با تأکید بر اینکه توحید باعث معطر شدن جامعه میشود، خاطرنشان کرد: حقیقت توحید نفی شرک را به همراه دارد چراکه منشأ همه اختلافات همین شرک است و با دور کردن شرک و پیوند با توحید جامعه به آرامش خواهد رسید.
آیتالله جوادی آملی پرستاری را شغلی مشکل دانست و گفت: این شغل با آنکه دشواریهای زیادی دارد ولی ثواب فراوانی هم دارد چراکه آنها تأمین سلامت مردم را که از بهترین نعمتهاست را تأمین و مراقبت میکنند.
وی خاطرنشان کرد: پرستاران آموزشهای پزشکی را بهویژه در بخش پیشگیری از بیماریها به جامعه منتقل و آموزش دهند و از این حیث نقش معلم گونه در جامعه ایفا میکنند.
منبع:
جمعه 95/11/15
شیخ بهایی رحمت الله علیه می گوید، روزها به پنج قسم تقسیم می شوند:
1: روز مفقود و گمشده
2: روز مشهود و حاضر
3: روز مورود و آینده
4: روز موعود و وعده داده شده
5: روز ممدود و ادامه دار
منظور از مفقود و گمشده، دیروز تو بود که با زیاده روی، آن را از دست دادی.
منظور از روز مشهود و الان و حاضر همان هست که الان در آن زندگی می کنی که فرصتی برای ذخیره کردن توشه برای آخرت است.
منظور از روز مورود و آینده، فردای تو می باشد که نمی دانی آیا از روزهای تو حساب می شود یا خیر؟؟؟
منظور از روز موعود و وعده داده شده آخرین روزهای عمر تو می باشد که سعی کن همیشه آن را در مقابل خود داشته باشی و فراموشش نکنی.
منظور از روز ممدود و ادامه دار، اخرت تو می باشد که وقتی امد، همیشه ماندگار است، پس درباره این روز، تمام تلاش خود را به کار ببر، زیرا در آن روز یا به نعمت یا به عذاب همیشگی می رسی.
منبع:
کشکول شیخ بهائی/ص227
جمعه 95/11/15
فضایل و مناقب حضرت زینب(سلام الله علیها)
زینب کبری دارای فضایل و مناقب بسیاری بود، برخی از القاب آن حضرت خود گویای فضیلتهای بیشمار آن بانوی بزرگوار است. تا آنجا که یکی از بزرگان در این باره میگوید: فضائل و برتریهای حضرت زینب و خصلتهای جلالت قدر و علم و عمل و عصمت و عفت و نورانیت و روشنایی و شرف و زیباییاش همچون مادرش زهرا علیها السلام است.
مقام علمی
یکی از فضایل و خصایص حضرت زینب (سلام الله علیها و اله) مقام علمی اوست، ایشان زنی دانشمند، سخنور، فصیح و بلیغ و نائب خاص امام حسین(علیه السلام) در بیان حلال و حرام الهی بود و روایت است که در اسارت هنگامی که امام سجاد(علیه السلام) بیمار بودند مردم در حلال و حرام به زینب (سلام الله علیها و اله) مراجعه می کردند و او هم پاسخ آنان را میداد.
امام صادق(علیه السلام) برای جواز چاک دادن گریبان در مصیبت فقدان پدر و برادر و… به فعل و عمل زینب(سلام الله علیها و اله) در جریان کربلا استناد میکند. امام سجاد(علیه السلام) نیز در خطاب به عقیله بنیهاشم میفرماید:
«یا عمه انت بحمد الله عالمه غیر معلمه وفهمه غیر مفهمه »؛ عمه جان تو بحمدالله عالمهای هستی بدون این که معلم داشته باشی و تو فهمیدهای هستی بی آن که کسی مطالب را به تو یاد داده باشد. بر این اساس حضرت زینب کبری(سلام الله علیها و اله) علم و دانش خود را از طریق دیدن استاد و معلم به دست نیاورده، بلکه از جانب خدای تعالی به آن حضرت اعطاء شده است.
هوش و ذکاوت
صاحب کتاب «اساور من ذهب» درباره حافظه و ذکاوت حضرت زینب(سلام الله علیها) چنین مىنویسد:
در اهمیت هوش و ذکاوت آن بانوى بزرگوار همین بس که خطبه طولانى و بلندى را که حضرت صدیقه کبرى فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در دفاع از حق امیرالمؤمنین(علیه السلام) و غصب فدک در حضور اصحاب پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایراد فرمودند، حضرت زینب(سلام الله علیها) روایت فرموده است.
و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن حضرت روایت نموده و از آن حضرت به عقیله تعبیر مىکند. چنانچه ابوالفرج اصفهانى در مقاتل مىنویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را از حضرت زینب(سلام الله علیها) روایت کرده و مىگوید: «حدثتنى عقیلتنا زینب بنت على علیهالسّلام..»
دقت کنیم که حضرت زینب(سلام الله علیها) با اینکه دخترى خردسال (یعنى هفت ساله و یا کمتر) بود، این خطبه عجیب و غرّاء که محتوى معارف اسلامى و فسلفه احکام و مطالب زیادى است را با یک مرتبه شنیدن حفظ کرده، و خود یکى از راویان این خطبه بلیغه و غراء بود.
کرامات حضرت زینب(سلام الله علیها)
به غیر از انوار مقدسه چهارده معصوم علیهمالسلام، در میان خاندان رسالت و اهل بیت گرامى پیامبر اکرم(ص) افرادى هستند که در نزد خداوند متعال رتبه و منزلت رفیع و والایى دارند و توسل به ایشان، موجب گشایش مشکلات و معضلات امور دیگران است. مانند حضرت اباالفضل(علیه السلام) که حتى در موارد زیادى مسیحیان به آن حضرت متوسل شده و به برکت توسل به آن حضرت مشکلاتشان حل شده و به حوائج و خواستههاى خویش نائل شدهاند.
حضرت زینب سلام اللّه علیها نیز بانویى بزرگوار از این دودمان پاک است که توسل به آن حضرت براى حل مشکلات بزرگ بسیار تجربه شده است و کرامات بسیارى از آن بانوى گرامى نقل شده است.
به عنوان مثال شبلنجى یکى از علماى اهل تسنّن در نورالابصار مىنویسد:
شیخ عبدالرحمن اجهورى مقرى در کتابش مشارق الانوار مىگوید در سال هزار و صد و هفتاد دجار مشکلى بسیار سختى شدم و به روضه (قبر مطهر و نورانی) حضرت زینب(سلام الله علیها) متوسل شدم و قصیدهاى در مدح آن حضرت سرودم که مطلع آن چنین بود:
آلِ طاها لَکُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لا سِواکُمْ بِما لَکُمْ آلآء
و خدا به برکت آن بانوى گرامى مشکل مرا حل کرد.
پنجشنبه 95/11/14
روزی شیطان با حضرت یحیی (علیه السلام)گفتگویی انجام داد. شیطان به این پیامبر الهی گفت: می خواهم تو را نصیحت کنم.
حضرت یحیی(علیه السلام) فرمود: من میل به نصیحت تو ندارم؛ ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد تو چگونه اند.
شیطان گفت: مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند:
1 - عده ای مانند شما معصومند، از آنها مأیوسم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند.
2 - دسته ای هم برعکس، در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم.
3 - دسته ای هم هستند که از دست آنها رنج می برم؛ زیرا فریب می خورند؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. دفعه دیگر نزدیک است که موفق شویم؛ اما آنها به یاد خدا می افتند. و از چنگال ما فرار می کنند. ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم.
منبع:
کشکول ممتاز، ص 426.
پنجشنبه 95/11/14
لزوم پرستاری
امام صادق علیه السلام:
«المؤمن فی تبارهم و تراحمهم و تعاطفهم کمثل الجسد اذا اشتکی تداعی له سائره بالسهر و الحمی » (1)
مؤمنان در احسان و نیکی به یکدیگر ومهرورزیدن و مهربانی به هم، مانند پیکری هستند که هرگاه عضوی از آن به دردآید،اعضای دیگر نیز به بی خوابی و تب با اوهمدردی می کنند.
در جامعه اسلامی، افراد نسبت به یکدیگرنباید و نمی توانند بی تفاوت باشند، وپایه واساس زندگی بر محبت و رسیدگی به یکدیگرمی باشد، به خصوص نسبت به سالمندان یابیماران این تعهد و احسان باید صورت پذیرد.
پرستاری از دیدگاه ائمه علیهم السلام
در موقعیت های متفاوت پیامبر و ائمه گرامی علیهم السلام رهنمودهای فراوانی در این امرارائه فرموده اند. از جمله سخنانی که پیامبرصلی الله علیه وآله در آخرین روزهای عمربابرکتشان در مسجد مدینه فرمودند: چنین است: «من قام علی مریض یوما و لیلة بعثه الله مع ابراهیم الخلیل علیه السلام فجاز علی الصراط کالبرق اللامع و من سعی لمریض فی حاجة فقضاها خرج من ذنوبه کیوم ولدته امه » (2)
کسی که یک روز و یک شب پرستاری بیماری را به عهده بگیرد، خداوند او را باابراهیم خلیل علیه السلام محشور می کند، پس هم چون درخشش برقی از صراط عبور می کند وکسی که در برطرف کردن نیازهای مریض تلاش کند و نیاز او را برآورد، همانند روزی که از مادر متولد شده است از گناهانش پاک می گردد.
این رهنمودها نشانگر اهمیت رسول گرامی صلی الله علیه وآله بر پرستاری بوده و تاکید ایشان رابر همیاری در جامعه نشان می دهد.
امام صادق علیه السلام عن رسول الله صلی الله علیه وآله: «من سعی لمریض فی حاجة قضاها اولم یقضهاخرج من ذنوبه کیوم ولدته امه…» (3)
کسی که برای برآوردن نیاز بیماری تلاش کند، خواه نیازاو برآورده شود یا نه همانندروزی که از مادر متولد شده است از گناهان پاک می گردد.
علاوه براهمیت موضوع تاکید بر عمل انجام شده توسط پرستار دارد که مهم نیست و عمل است حال خواه منجر به نتیجه دلخواه گردد یا خیر، و شرط پاداش پرستار را منوط به بهبودی نیاروده و با ایجاد انگیزه بسیار راسخ در این امر به پرستاری تشویق می فرمایند.
پرستاری پیامبرصلی الله علیه وآله
حضرت علی علیه السلام، گوشه ای از پرستاری پیامبرگرامی صلی الله علیه وآله را در شبی که وجود مبارک ایشان مبتلا به تب بوده یادآوری می نمایند. (4)
علی علیه السلام: شبی تب وجودم را فراگرفت وخواب را از من ربود. بدین جهت رسول خداصلی الله علیه وآله تا صبح نیز بیدار بود و شب را بین من و نماز تقسیم می کرد. پس از نماز نزد من می آمد و جویای حال من می شد و با نگاه کردن به من از وضعیت بیماری ام اطلاع می یافت و شیوه پیامبرصلی الله علیه وآله تا طلوع صبح این چنین بود. پس از آن که حضرت با اصحاب نماز گذاردند در حق من دعا کردند که خدایا!علی را شفا ده و سلامتی بخش که به خاطربیماری اش تا صبح نخوابیدم.
منبع:
- بحارالانوار، ج 74، ص 274.
2 - همان، ج 76، ص 368.
3 - همان، ج 81، ص 217.
4- همان، ج 43، ص 173.
چهارشنبه 95/11/13
رسول اکرم صلی الله علیه و آله: هر كه به دنيا بى رغبت باشد و آرزويش را در آن كوتاه سازد، خداوند، به او دانشى عطا مىكند، بى آن كه از كسى بياموزد.
رسول اللّه صلى الله عليه وآله : مَن رَغِبَ فِي الدُّنيا وأطالَ فيها رَغبَتَهُ أعمَى اللّهُ قَلبَهُ عَلى قَدرِ رَغبَتِهِ فيها ، ومَن زَهِدَ فِي الدُّنيا و قَصَّرَ فيها أمَلَهُ أعطاهُ اللّهُ عِلما مِن غَيرِ تَعَلُّمٍ وهُدىً بغَيرِ هِدايَةٍ.
پيامبر خدا حضرت محمد صلى الله عليه و آله:
هركه به دنيا راغب باشد و رغبتش را در آن به درازا بكشانَد، خداوند، دل او را به اندازه رغبتش به دنيا، كور مىگرداند.
و هر كه به دنيا بى رغبت باشد و آرزويش را در آن كوتاه سازد، خداوند، به او دانشى عطا مىكند، بى آن كه از كسى بياموزد و راهنمايى اش كند بى آن كه از كسى راهنمايى گيرد.
منبع:
كنزالعمّال ج 3 ص209ح6194
چهارشنبه 95/11/13
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: ان شاء الله از راه محبّت و دل بروید، اشتباه نخواهید رفت. راه دل خیلی زیباست، زیرا متعلق به خدا و ائمه(ع) است. بدن و جسم این طور نیست. جسم را از ارواج مختلفه آفریدهاند.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: ان شاء الله از راه محبّت و دل بروید، اشتباه نخواهید رفت. راه دل خیلی زیباست، زیرا متعلق به خدا و ائمه(ع) است. بدن و جسم این طور نیست. جسم را از ارواج مختلفه آفریدهاند. از هر چیزی که بدن دیگران را آفریدند، بدن شیعیان را هم آفریدند. اما ارواح آنان از اعلی علّیین و از فاضل طینت ائمه(ع) است. دل شما از آن جنس ساخته شده است. این اهل اشتباه رفتن نیستف بلکه هر جا برود درست میرود و هرچه انجام دهد خوب است.
وقتی عبادت میکند که عبادت است، حتی وقتی معصیت میکند برایش معصیت نمینویسند، چون دلش معصیت را دوست ندارد. نمیشود که دوست اهل بیت(ع) معصیت را دوست داشته باشد. محال است. لذا آن گاه که به واسطه شهوات طبیعت، معصیت از او سر میزند، هیچ. زیرا او در ذات و از عقب کار، معصیت اهل بیت(ع) را دوست نداشته است. بلکه محال است که دوست بدارد. یعنی جای او در دست اهل بیت(ع) تا این حد بِکر است. دل مومن کمی بوی عصمت میدهد، زیرا از فاضل طینت آنهاست. همانگونه که آنها معصوماند. «لَم تُنجِسکَ الجاهلیَّه بانجاسِها وَ لَم تُلبسکَ مُدلَهِمّاتِ ثیابها» «قلب مومن هم از آن جنس اتس و مواد اولیه آن از فاضل طینت است.» طینت، متعلق به اعلی علّیین بود. قلبهای من و شما را از ریزههای آن ساختهاند. ان شاء الله من هم جزء شما باشم. لذا این اصلا معصیت را دوست ندارد. نه اینکه دوست ندارد، محال است که دوست بدارد. اگر بگویم دوست ندارد سخنم ناقص است، محال است دوست بدارد درست است، یعنی ممکن نیست. منتهی هنوز نمیدانیم و درک نکرده ایمف بعداً معلوم میشود. والا چرا پس از معصیت تا توبه میکند خدا میبخشد؟ دوغ که نیست. آیا آدمی معصیت کند و ببخشد؟ این بدان خاطر است که اصل او نمیخواهد و محال است دوست داشته باشد. شهوات غلبه کرده است و از او صادر شده است، اما عقبه و عمق وجود او آن را نمیخواست. آیا نمیبینی که تا شهوات فرد خوابید میگوید آخ، دیدی من بدبخت چه کار رکدم؟» چه کسی بود که این را گفت؟ او آن زیر و آن کنار بود. آن نور محمّد و آل محمد(ص) بود.
منبع:
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 197
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
چهارشنبه 95/11/13
هر كلامى كه از طریق شنیدن یا وحى، چه در خواب و چه بیدارى به انسان برسد، به آن حدیث گویند و همچنین تحدیث را به معناى نقل خبر، چه كم و چه زیاد، دانسته اند و در موارد بسیارى نیز واژه «حدیث» كه اسم است جانشین مصدرش، یعنى تحدیث مى شود. در منابع حدیثى شیعه و سنّى، تفسیرهاى خاصى از تعبیر محدَّث بیان شده و این عنوان، مقامى متمایز از دیگر عنوان هاى مشابه معرفى شده است. آنچه در روایت یاد شده و دیگر روایات به عنوان تبیین معناى تحدّث ذكر شده، در این نكته مشترك است كه محدَّث كسى است كه كلام فرشتگان را مى شنود، اگر چه نحوه شنیدن و درك كردن معنا به شكل هاى مختلفى گفته شده است.
محدّث لزوما باید پیامبر یا نبی باشد؟
“محدث"کسی است که صدائی را می شنود ولی شاهدی را یعنی صاحب صدارا نمی بیند. مرحوم کلینی در کافی نقل کرده است از امام صادق علیه السلام: "شاهدی را نمی بیند"، معنایش این است که صاحب صدا را حاضر نمی بیند که در حقیقت کلمه"شاهدا"مفعول فعل"نمی بیند"است، ممکن هم هست مفعول نباشد بلکه حال باشد از فاعل"نمی بیند"و معنایش این باشد که محدث در حالی که خود شاهد است کسی را نمی بیند.
روایت نشان می دهد که محدّث بودن لزوما نبی و پیامبر می تواند نباشد اما در عصمت باید همانند انبیای الهی باشد. موضوع محدّث بودن تقریبا در مورد ائمه معصومین علیهم السلام یکسان و قابل تایید است و اما آنچه که حائز اهمیت است محدّث بودن حضرت زهرا سلام الله علیها است که بنابر روایات شیعی ایشان نیزمحدّث هستند.
منبع:
محمد باعزم - بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
چهارشنبه 95/11/13
امام کاظم(ع) فرمود: «کسی که نماز جعفر را بخواند اگر گناه او به عدد ریگهاى درهم فشرده بیابان و به اندازه کفهاى دریا باشد، خداوند همه آنها را مىبخشد.»
“طیار” لقب جعفربن ابی طالب پسر عم پیغمبر اکرم (ص) و برادر ارشد امیرمؤمنان(ع) امام اول شیعیان است.
این نماز، هدیهای از سوی پیامبر اسلام(ص) به جعفر بن ابیطالب است. زمانیکه جعفر در روز فتح خیبر، از «حبشه» به «مدینه» آمد، رسول خدا(ص) به استقبال او رفت و پیشانى او را بوسید آنگاه رو به مردم کرد و فرمود. نمیدانم به کدام یک از ایندو خوشحالی کنم، به فتح خیبر یا به برگشتن پسر عمویم جعفر؟ سپس این نماز را به او آموختند و فرمودند: «اگر توانستى این نماز را هر روز، و اگر نتوانستى هر هفته، و اگر نتوانستى هر ماه، و اگر نتوانستى هر سال، و اگر نتوانستى در عمر خود یک بار این نماز را بخوان. اگر این نماز را خواندى، خداوند گناهان بزرگ و کوچک، قدیم و جدید و گناه عمدى و اشتباهى تو را مىبخشد.
امام باقر(ع) فرمود: «در هر رکعت از نماز جعفر، هفتاد و پنج بار تسبیحات گفته مىشود که هر کدام چهار تسبیح است و جمعاً در هر رکعت، سیصد تسبیح مىشود، و رویهم هزار و دویست تسبیح در چهار رکعت گفته مىشود، و خداوند عزّ و جلّ آنها را مضاعف مىسازد (و چنانکه وعده فرموده در برابر هر حسنه ده حسنه پاداش عطا میفرماید) به پاداش آنها براى آن شخص، دوازده هزار حسنه منظور مىکنند که هر حسنه از آن در ارزش و گرانى قدر، مانند کوه احد و بزرگتر از آن است.
امام کاظم(ع) فرمود: «کسی که نماز جعفر را بخواند اگر گناه او به عدد ریگهاى درهم فشرده بیابان و به اندازه کفهاى دریا باشد، خداوند همه آنها را مىبخشد.
بهترین وقت خواندن نماز جعفر، ظهر روز جمعه است، ولی در هر روز و هر ساعتی از شبانه روز میشود آنرا خواند.
منبع : http://www.afkarnews.ir
چهارشنبه 95/11/13
ما سرنوشت را خودمان می سازیم اما عواملی تکوینی هم موثرند
ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَىٰ قَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
ﺍﻳﻦ ﻛﻴﻔﺮ ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﻧﻌﻤﺘﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻣﻰ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻭ ﻧﻘﻤﺖ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﺣق ، ﺣﺎﻟﺎﺕ ﭘﺎﻙ ﻭ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺣﺴﻨﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻛﻔﺮ ، ﺷﺮﻙ ، ﻋﺼﻴﺎﻥ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻨﺪ ؛ ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎ ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .
و یا خداوند بازهم در این باره در سوره ابراهیم می فرماید:
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ
ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ، ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﺳﻴﺐ ﻫﺎ ﻭ ﮔﺰﻧﺪﻫﺎ ﺣﻔﻆ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ . ﻳﻘﻴﻨﺎ ﺧﺪﺍ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻴﭻ ﻣﻠﺘﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺑﻠﺎ ، ﻧﻜﺒﺖ ، ﺷﻜﺴﺖ ﻭ ﺷﻘﺎﻭﺕ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻤﻰ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺻﻔﺎﺕ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺯﺷﺘﻰ ﻫﺎ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻨﺪ . ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻠﺘﻰ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺰﻧﺪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺰﻧﺪ ﻫﻴﭻ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻰ ﻧﻴﺴﺖ ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﻳﺎﻭﺭﻯ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ .
ما باید بدانیم که خداوند به عبادت ما نیاز ندارد.
ما برای سیر الی الله نیاز به نماز داریم.
چون برای رسیدن به درجه معرفت و شبیه شدن به خالق در بعضی صفات نیاز به صعود و عروج داریم و نماز نیز می تداند معراج مومن باشد.البته درجه نماز های افراد باهم فرق میکند. بندگی باید یاد گرفت و درک کرد. آنوقت است که همه چیز شیرین میشود.انسان می تواند با بندگی کردن سرنوشت خود را به بهترین شکل رقم بزند.
منبع :
چهارشنبه 95/11/13
مولای من!!!
ای ناگهان تر از همه اتفاق ها…
پایان خوب قصه ی تلخ فراق ها…
ای وارث شکوه اساطیر جلوه کن…
تا کم شود ابهت این ادعاها…
یکی می پرسد…اندوه تو چیست؟؟؟
سبب ساز و سکوت مبهمت کیست؟؟؟
برایش صادقانه می نویسم…برای آنکه باید باشد ونیست…
تعجیل در فرج قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان (روحی وارواحنا له الفداء)
صلوات….
منبع: دلنوشته یکی از طلاب
چهارشنبه 95/11/13
جای تعجب است که به شخصیت ها و سخنان آن ها اهمیت داده می شود و سخنرانی هایشان ضبط می شود اما….
قرآن که در دست ما هست این طور نزد ما ارزش ندارد.
همه می دانیم که درباره قرآن مقصریم…
منبع: آیت الله بهجت (ره)/نکته های ناب.
چهارشنبه 95/11/13
به برادارن و خواهران در تمام کشور عرضه می دارم که موضوع قناعت را جدی بگیریم.
منظورم از قناعت این نیست که به نعمت های الهی دست نزنید و از آن ها بهره مند نشوید. مقصود این است که
حد و اندازه نگه دارید، و زیاده روی و اسراف نکنید، نعمت های الهی را ضایع ننمایید، که متاسفانه بسیاری می کنند.
در جمهوری اسلامی کسانی هستند، که دستشان به نعمت الهی نمی رسد.
نه به خاطر اینکه کم داریم، به خاطر اینکه خیلی ها به خودشان اجازه می دهند که نعمت های الهی را بی حساب
مصرف می کنند، هیچ ملاحظه ای نکنند، هیچ حدی نگه ندارند و حتی نعمت های الهی را ضایع کنند.
چقدر نان ضایع می شود! چقدر غذای طبخ شده ضایع می شود!چقدر میوه از مراسم ها دور ریخته می شود!
اسراف گناه کبیره است….و تمام این ها اسراف است.
بیانات مقام معظم رهبری(دام عزه)/1372/1/4
چهارشنبه 95/11/13
ما همین قدر می دانیم که وجود مقدس امام زمان(علیه السلام) مصداق وعدهی الهی است. همین قدر
می دانیم که این باز ماندن خاندان وحی و رسالت، علم سر افراز از خداوند در زمین است.
*السلام علیک ایهاالعلم المنصوب و العلم المصبوب و الغوث والرحمته الواسعته وعدا غیر مکذوب*
حجت خدا در بین مردم زنده است، موجود است، با مردم زند گی می کند، مردم را می بیند، و
دردهای آن ها را حس می کند.
انسانها هم آن هایی که سعادتمند و ظرفیت داشته باشند، در مواقعی به طور ناشناس او را زیارت می
کنند.
او وجود دارد، یک انسان معین، با پدر و مادر مشخص و در میان مردم است و با آن ها زندگی می کند این
خصوصیت عقیده ی ما شیعیان است.
منبع:بیانات مقام معظم رهبری(دام عزه)/1369/12/11
سه شنبه 95/11/12
وجود امام امروز برای ما معیار است راه او راه سعادت و انحراف از راهش خسران دنیا و آخرت است و من با تمام
وجود این اعتقاد را دارم که شناخت و مبارزه با جریان هایی که بین مسلمین سعی در به انحراف
کشیدن انقلاب از
خط اصیل و مکتبی آن را دارند به مراتب حساس تر سخت تر از مبارزه با رژیم صدام و آمریکاست
و وصیتم به
برادران این است که سعی کنند توده مردم که عاشق انقلاب هستند از نظر اعتقادی سیاسی آماده کنند که بتوانند
کادرهای صادق انقلاب را شناسایی کنند و عناصری که جریان انحرافی دارند بشناسند که شناخت مردمئ در سایه
تداوم انقلاب حیاتی است.
منبع: مجموعه خاطرات/صمدی/ص30
سه شنبه 95/11/12
آیت الله بهجت( رحمت الله علیه) نقل کردند که: مرحوم حاج آقا حاج حسین قمی پس از رسیدن به ریاست و
مرجعیت به کسی گفته بود، برو و از جانب من به حضرت امیرالمونین بگو: اگر ریاست برای دین من ضرر دارد
مراببر.
طولی نکشید که از دنیا رفت.
منبع: کتاب زمزم عرفان/ص90
سه شنبه 95/11/12
اگر شما مخلصید، چرا چشمه های حکمت از قلبتان به زبانتان جاری نشده، با اینکه چهل سال است به خیال خود
قربت الی الله عمل کرده اید.
با اینکه در حدیث وارد است کسی که برای خدا چهل صباح، اخلاص ورزد، چشمه های حکمت از قلبش به زبانش
جاری گردد، پس بدان اعمال ما برای خدا نیست و خودمان هم ملتفت نیستیم و درد بی درمان همین جاست…
وای به حال کسی که با نماز و طاعتش وارد جهنم شود.
منبع: چهل حدیث/ص43
سه شنبه 95/11/12
عجب از امراض مهلکه است.
هر چقدر هم خوب شدید و کارهای نیک انجام دادید، باز به خدا بگویید:”خدایا! آیا بنده ای بدتر از من هم داری؟
امام سجاد(علیه السلام) با اینکه معصوم بودند. اما با این حال در دعای ابو حمزه عرض می کنند: خدایا چه کسی
بد حال تر از من است.
منبع:در محضر مجتهدی/ص95
سه شنبه 95/11/12
بی عیب ما نداریم در دنیا و ما باید همیشه تو جه مان به آن عیوب خودمان باشد….و انسان که بخواهد برای خدا کار کند و به مقام انسانیت برسد، باید همیشه دنبال این باشد که ببیند چه عیبی دارد.
دنبال این نباشد که ببیند چه حسنی دارد. برای این که، دنبال اینکه چه عیبی دارد، می شود انسان در صدد رفع آن برآید، و دنبال اینکه چه حسنی دارد پرده می شود در چشم انسان و نمی تواند عیوب خودش را ببیند.
منبع:صحیفه نور/ج17/ص161
سه شنبه 95/11/12
شرط زندگی و معاشرت را دعوا نکردن قرار دهید،یگانگی و الفت مبداء تمام خوبی هاست.از حدیث کساء ادب صحبت کردن فرزندان و شوهر و همسر با یکدیگر بیاموزید، اگر زن با مرد مدارا کند، در نصف اعمال خوب او شریک است.
با بزرگ خانواده تان مدارا کنید.زن با شوهرش، فرزندان با پدرشان مراعات کنند و حرمت او را نگه دارند.هماهنگی و موافقت اخلاقی بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ به صورت صد در صد برای غیر انبیاء و اولیا علیهم السلام غیر ممکن است. اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و با صفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر و استقامت داشت و گذشت و چشم پوشی و رافت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.
منبع: حاج دولابی/مصباح الهدی
سه شنبه 95/11/12
تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟
تو کی غایب بوده ای که حضورت نشانه بخواهد؟
تو کی پنهان بوده ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟
کور باد چشمی که تو را ناظر خویش نبیند!
کور باد نگاهی که دیده بانی نگاه تو را درنیابد
بسته باد پنجره ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود!
خدایا! مرا از سیطره ی ذلت بار نفس نجات ده!
و پیش از آنکه خاک گور بر اندامم بنشیند از شک و شرک رهایی ام بخش.
چگونه نا امید باشم در حالی که تو امید منی!
چگونه سستی بگیرم ، چگونه خواری پذیرم که تو تکیه گاه منی!
ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش، چنان تجلی کرده ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده است
منبع:
سه شنبه 95/11/12
وقتی گیلاس، با بند باریکش به درخت متصّل است،همه عوامل در جهت رشدش
در تلاشند…
باد، باعث طراوتش می شود
آب، باعث رشدش می شود
و آفتاب به آن، پختگی و طراوت می بخشد…
اما…
.
به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت،
آب، باعث گندیدگی
باد، باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی و از بین رفتن طراوتش می شود…
منبع:
سه شنبه 95/11/12
آیت الله شبیری زنجانی نقل می فرمودند: من از نزدیکان حاج احمد آقا فرزند اما شنیدم که ایشان حضرت امام خمینی( رحمت الله علیه) را در خواب دیده اند.
از ایشان می پرسند که به شما چه گذشت؟
ایشان دست خود را بلند می کنند و پایین می آورند و می گویند: بدان، حرکتی مانند این حرکت دست من در اینجا حساب دارد.
حاج احمد آقا می پرسند: عبور از برزخ چه گذشت؟
امام می فرمایند: با وساطت اولیای خدا به خوبی گذشت.
منبع:کتاب حمیم/ ج2/ص215
سه شنبه 95/11/12
ائمه ی ما (علیهم السلام) به ما فرموده اند: که در این فشارهای اخرالزمان بگویید:”
یاالله یا رحمن یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک“
معنایش این است که: خدایا!همان مرتبه ای را که مطلوب تو هست، ما را به همان درجه برسان و بر آن نگهدار.
صراط از همین جا شروع می شود اگر یک ذره انحراف پیدا کنیم خدا می داند در کجا پرت می شوید.
کسی که کارش خراب است یا جلو رفته و یا عقب مانده است ودر هرحال اعتدال را رعایت نکرده است.
منبع:نکته های ناب آیت الله بهجت(ره)
سه شنبه 95/11/12
عارف حکیم مرحوم حاج میرزا احمد عابد نهاوندی معروف به(مرشد چلویی) می گفت: روزی تو همیشه می رسد، گاهی کم است گاهی زیاد، گاهی کم است و گاهی زیاد، ولی روزی حداقل را خدای متعال قطع نمی کند.
مثل جوی آب، گاهی آب زیاد و تندی در جوی می آید و گاهی هم آب کم می شود، اما قطع نمی شود.
<آب باریک بند نمی آید، آب باریک همیشه میاد>
منبع: بهترین کاسب قرن
سه شنبه 95/11/12
اگر این حب نفس و خود خواهی نباشد، انسان از دیگران عیب نمی گیرد. این عیب گیری هایی که بعضی از ما نسبت به دیگران می کنیم، همه اش برای این است که ما خودمان را برای آن حب نفسی که داریم(خود را) خیلی مهذب و آدم کاملی می دانیم و دیگران را معیوب می دانیم و به عیبشان ایراد می گیریم.
در آن شعر هست که یک آقایی شعرش را نمی خواهم بخوانم به یک کسی اشکال کرد(او) گفت:
من همین هایی که می گویی هستم، اما تو آن طور که می نمایی هستی؟؟؟
منبع: تفسیر سوره حمد/ج3
دوشنبه 95/11/11
فجر است و سپیده حلقه بر در زده است / روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
…..با آمدن امام در کشور ما / خورشید حقیقت زافق سر زده است ………
دهه فجرمبارک
منبع:
دوشنبه 95/11/11
ورود حضرت امام خمینی (ره) به وطن اسلامی و آغاز دهه مبارکه فجر
30 سال پیش درچنین روزی درسال 1357هجری شمسی ، امام خمینی(ره) بنیانگذارجمهوری اسلامی ایران، پس ازپانزده سال دوری ازوطن درمیان استقبال پرشورمردم قدم به خاک میهن اسلامی گذاشتند. پس از یکصد و هفده روز توقف امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو، امام خمینی (ره ) ساعت سه و سی دقیقه به وقت تهران به سوی تهران حرکت کردند .
با آنکه پخش مستقیم مراسم ورود امام از شبکه تلویزیون میلیون ها نفر را درخانه ها پای تلویزیون نشانده بود ، در تهران سیل جمعیت برای دیدار رو در رو با امام خمینی خود را به مسیر تعیین شده و خیابان هایی که از فرودگاه تا بهشت زهرا به عنوان معبر امام انتخاب شده بود رسانده و در سوی خیابان ها مستقر شدند . به نوشته روز نامه کیهان طول جمعیت استقبال کننده از امام خمینی به 32 کیلومتر می رسید . در هواپیما دویست نفر امام را همراهی می کردند که پنجاه تن از از آنان همراهان و هواداران و نزدیکان امام خمینی و 150 نفر دیگر از خبرنگاران بودند . راس ساعت نه و سی و هفت دقیقه و سی ثانیه امام در میان حلقه گروه منتخب استقبال کنندگان از پله های هواپیما فرود آمدند .
خودروی حامل امام خمینی و افراد اسکورت با سرعتی متعادل به سوی میدان آزادی به راه افتادند تا از آنجا راهی دانشگاه تهران شوند و سپس راه را در مسیر خیابان آزادی تا بهشت زهرا ادامه دادند . امام (ره)در این روز ابتدا در فرودگاه با ایراد بیاناتی از تمامی افرادی که در این مدت در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی نقش ایفا کردند تشکر کردند . ایشان سپس با حضور در کنار شهدای انقلاب اسلامی درباره مواردی چند از جمله غیر قانونی بودن مجلس و دولت منصوب شاه و مفاسد رژیم گذشته ایراد سخن کردند . ایشان همچنین در این روز طی پیامی از افسران ، در جه داران و سربازان ارتش خواستند با دولت غاصب بختیار همکاری نکنند . آن حضرت همچنین در مدرسه رفاه تهران در میان اعضای کمیته برگزاری استقبال از دستاوردهای انقلاب سخن گفتند .
منبع: